مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

50 روش علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت سیزدهم

1392/5/29 10:40
نویسنده : یه مامان
3,516 بازدید
اشتراک گذاری

داستان هايى مى توانند ما را عميقا تحت تاثير قرار دهند كه بتوانيم با شخصيت هاى آنها ارتباط برقرار كنيم. در ساختار سنّتى داستان، شخصيت اصلى با مشكلى روبه رو مى شود كه تغييرى در او ايجاد مى كند. وقايع داستان را معمولا برخورد شخصيت اصلى با مشكل تعيين مى كند. 


39-  بين داستانها و زندگى بچه ها ارتباط برقرار كنيد

دانسته هاى بچه ها بر كوچك ترين متنى كه مى خوانند تاثير مى گذارد. براى اين كه بتوانند آنچه را مى خوانند درك كنند بايد بين دانش خود از جهان و آنچه كه در صفحه چاپ شده است ارتباط برقرار كنند.

دانش پيش زمينه + محتواى داستان = درك متن

شما مى توانيد به بچه ها كمك كنيد بين داستان ها و زندگى واقعى ارتباط برقرار كنند. براى اين كار به آنها بياموزيد آنچه را مى خوانند با آنچه مى دانند مقايسه كنند. هنگامى كه با صداى بلند براى بچه ها قصه مى خوانيد، از آنها سؤال بپرسيد. درست است که محتواى سؤال ها متغيير است اما آنچه در زير آمده است مى تواند شما را راهنمايى كند:

سؤال هايى براى كمك به فرزندتان براى برقرارى رابطه بين داستان ها و زندگى واقعى

يادت مى آيد كه آن روز از مزرعه بازديد كرديم؟ آيا مانند مزرعه ى اين داستان بود؟

بيابانى كه در قصه وجود دارد با جايى كه ما در آن زندگى مى كنيم چه تفاوتى دارد؟

آيا بچه هاى اين قصه در زمان ما زندگى مى كنند؟ از كجا مى فهمى؟

طرح داستان

آيا چنين اتفاقى براى آشنايان ما افتاده است؟

اگر چنين اتفاقى براى تو مى افتاد چه مى كردى؟

شخصيت پردازى

به نظر تو اين شخصيت چه احساسى دارد؟ از كجا مى فهمى؟

اگر تو بودى اين شاهزاده خانم را چگونه توصيف مى كردى؟

(براى اطلاعات بيشتر درباره ى ايجاد ارتباط با شخصيت ها مراجعه كنيد به روش 40)

 

40- بچه ها را تشويق كنيد با شخصيت ها همانند سازى كنند

داستان هايى مى توانند ما را عميقا تحت تاثير قرار دهند كه بتوانيم با شخصيت هاى آنها ارتباط برقرار كنيم، چه داستان تخيّلى باشد و چه واقعى. در ادبيات داستانى شخصيتى كه خوب پرداخته شده باشد نقاط ضعف و نقاط قوتى دارد كه از طريق انديشه ها، رفتارها، گفت وگوها، روايت مستقيم يا انديشه و كلام شخصيت هاى ديگر داستان آشكار مى شود.

در ساختار سنّتى داستان، شخصيت اصلى با مشكلى روبه رو مى شود كه تغييرى در او ايجاد مى كند. وقايع داستان را معمولا برخورد شخصيت اصلى با مشكل تعيين مى كند. داستان هاى خوب انواع مختلف رفتار را نشان مى دهند.

اگر با شخصيت ها همانند سازى كنيم مى توانيم احساس آنها را درك كنيم و عكس العمل آنها را پيش بينى كنيم . اگر رفتار و انديشه ى آنها غلط باشد، اين را نيز درك مى كنيم و آرزو مى كنيم كه روش خود را تغيير دهند.

برخى معتقدند بايد از (آموزش شخصيت) حمايت شود، مى گويند شخصيت هاى داستانى مى توانند در ارائه ى الگوى رفتارى خوب براى بچه ها نقش مؤثرى داشته باشند. همان طور كه در قصه هاى سنتى نمونه هاى اخلاقى فراوان است و مثلا مى توانید آنها را در حكايت هاى سعدى پيدا كنيد. در قصه اى كه خوب پرداخته شده باشد هم نمونه هايى از رفتار خوب و هم رفتار بد ديده مى شود.

داستان خوب به جاى اين كه يك درس اخلاقى را به زور در حلقوم خواننده فرو كند، به او اجازه مى دهد كه انتخاب كند: به نظرم بنا به اين دلايل اين شخصيت درست رفتار كرد و اين شخصيت غلط.

پياژه مى گويد كه توانايى كودك براى گذاشتن خود در جاى ديگران يكى از قدم هاى مهم رشد اوست . خواندن داستان هاى خوب كه شخصيت هاى آنها خوب پرداخته شده اند و رشد و تغيير مى كنند، به بچه ها كمك مى كند اين قدم مهم را بردارند و به سوى بزرگسالى حركت كنند.

شما مى توانيد حتى به خردسالان نيز كمك كنيد از شخصيت پردازى دركى به دست آورند. وقتى با صداى بلند برايشان مى خوانيد، از آنها بپرسيد كه شخصيت يا قهرمان داستان چه احساسى دارد. مثلا:

آيا تو هم چنين احساسى را داشته اى؟

آيا تو هم در موقعيت مشابهى قرار گرفته اى؟

شخصيت ها با چه مشكلى روبه رو شده اند؟

شخصيت ها بايد چه كارى انجام دهند؟ شخصيت ها از چه نظر تغيير كرده اند؟

با بچه هاى بزرگ تر مى توانيد درباره ى داستان هاى واقعى صحبت كنيد: درباره ى مردم ، رفتارها و احساسات آنها و اين كه آيا رفتارشان درست بود يا نه . به يك درس خشك تاريخ كمى شخصيت پردازى تزريق كنيد و ببينيد چقدر جان مى گيرد! چه چيزى كاشفان را وادار كرد به جستجوی راهى به سوى شرق بپردازند. آيا كارشان درست بود كه دريانوردان ناآگاه را با خود به هر كجا مى كشيدند تا به هدف خود برسند؟

 

وقتى بچه ها را تشويق مى كنيد احساس و رفتار شخصيت ها را با احساس و رفتار خود مقايسه كنند، به آنها كمك مى كنند احساسات و رفتارهايى را كه جنبه ى جهانى دارند، تشخيص دهند. بچه ها از طريق ادبيات نسبت به احساسات و اعمال ديگران آگاهى بيشترى پيدا مى كنند و بدين ترتيب در زندگى واقعى خود مى توانند با ديگران بهتر رابطه برقرار كنند.

تهیه و تنظیم: مدرسه ی مامان ها- خانم دکتر عاطفه نژاد محمد

____________________________________________________________

.  ۵۰ روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت اول

۵۰ روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت دوم 

۵۰ روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت سوم

۵۰روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت چهارم 

۵۰روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت پنجم 

۵۰روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت ششم

علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت هفتم (اصلاح رفتار بچه ها)

علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت هشتم(خواندن فعال)

 50 روش علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت نهم

50 روش علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت دهم

50 روش علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت یازدهم

 50 روش علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت دوازدهم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان شبنم
29 مرداد 92 12:34
سلام

ممنون ... یادم افتاد به بچگیام من کلا شخصیت سیندرلا رو دوست داشتم نمیدونم چرا چون نقطه اشتراک خاصی نداشتیم ولی دوستش داشتم شاید چون مهربون بود نمیدونم ... خلاصه که من همیشه سیندرلا رو تو بچگیم بازی میکردم از اونجایی که هنوز تک فرزند بودم خودم میشدم سیندرلا با در و دیوار جای شخصیتا حرف میزدم یادمه تخت مامانم اینا صحنه رقص با شاهزاده بود چادر مامانم رو با سوزن قفلی می زدم دور کمرم بشه دامن سیندرلا !!! مامانم همیشه شاکی بود که چادراش قلوه کن میشن ... خلاصه اخرش با شاهزاده ازدواج میکردم !! و از اون جایی که خیلی مهربون بودم ! یکاری میکردم اناستازیا با داداش کوچیکه شاهزاده ازدواج کنه بعد نامادری کلی خجالت میکشید بر میگشت خونشون همه شاد و راضی زندگی میکردند ... سالها بعد وقتی کارتون سیندرلا دو پخش شد من تا مدتها باورم نمیشد اخه انگار یه جورایی بازی من بود سیندرلا به اناستازیا کمک میکرد به یه نانوا برسه نا مادری و اون یکی خواهرم میرفتن پی کارشون

ببخشید زیاد شد وقتی داشتم سوال جوابا رو میخوندم یادم به این افتاد با این که اون موقع کسی انچنان ما رو سوال جواب نمیکرد تاثیرش این بود اگه ما بچه هامون رو به چالش بکشیم یه کتاب ساده چه تاثیراتی که میتونه داشته باشه....


سلام مامان عزیز شبنم
نظرتون خیلی قشنگ و باحال بود آدم یاد بازی های بچگیش می افتاد مخصوصا اون دامن بلندتون حالا مامان ما همیشه از این شاکی بود که هیچ کدوم از شیشه های مربا و عرقیاتش از انواع گلاب و عرق نعنا و غیره در نداشت!!!! چون من و خواهرم ازشون به عنوان ظرف های عروسکهامون استفاده میکردیم. حتی از در خمیردندون هم نمیگذشتیم چون خیلی شبیه لیوان بود و برا عروسکهامون کلاس داشت
تصور شما که یک دختربچه بودید در نقش سیندرلا اونم با اون فیلمنامه ی جذاب و مهربانانه تازه دست تنها خیلی جالبه و نشون میده که چقدر این شخصیت روی شما تاثیر گذاشته بوده (قابل توجه اونایی که دارن در حوزه کودک و کارتون های کودکانه زحمت میکشن) واقعا با نکته ای که در آخر نوشتید موافقیم و ممنون که وقت گذاشتید و نظر قشنگتون رو برای ما و بقیه مامان ها ثبت کردید.
مامان پریسا
30 مرداد 92 12:46
من که همیشه از خوندن این بخش از مطالبتون لذت میبرم.واقعا کاربرد خوبی برامون دارن.

وقتی برای پریسا کتابی میخونم و بعد از چند روز تاثیرات اونو میبینم به یاد مطالب اموزشی شما میفتم....

از اونجایی که پریسا هم در خانه و بیشتر مواقع تنهاست، از شخصیت های کتاب قصه هاش استفاده میکنه و در حین بازی با وسایلش ، اون شخصیت ها رو هم دخالت میده...

یه کتاب کوچولو داره در مورد یه دختر کوچولو که تنهایی از خونه میره بیرون و سر از مهد کودک در میاره(البته این کتاب یه نکته ضعف بزرگ داره چون دختر کوچولو تنهایی از خونه میره بیرون ولی نویسنده هیچ اشاره ایی به این نکته نمیکنه و من مجبورم موقع خوندن این نکته بد رو یاد اوری کنم و به پریسا بگم که کار بدی کرده و مامانش نگران شده و....کلا قصه تغییر میکنه ...) )ولی در کل دختر کوچولو به مهد کودک علاقه پیدا میکنه و از مامانش خواهش میکنه که اونو به مهد بفرسته......
پریسا هم از وقتی این کتاب رو براش خوندیم به مهد شدیدا علاقه پیدا کرده و هر روز بهمون میگه من غذا میخورم تا بزرگ بشم و به مهد کودک برم یا من دختر خوبی هستم منو میبری مهد کودک...



سلام مامان عزیز پریسا
خیلی خوبه که مامان ها قبل از اینکه یک کتابی رو برای بچه هاشون بخونن یا بخرن خودشون اون رو بخونن و ببینن که کتاب چه مفهومی رو به بچه ها منتقل میکنه.
کار خوبی کردید که حداقل داستان رو تا حدودی تغییر دادید اما در کل اگه کتابی که گفتید واقعا این مفهوم رو منتقل میکنه که بچه بدون اجازه مامانش از خونه رفته بیرون و یه جای خوب مثل مهد رو پیدا کرده! واقعا کتاب مناسبی به نظر نمیاد و مفهوم خوبی رو منتقل نمیکنه...
کار در حوزه ی کودک نیاز به دقت زیادی داره امیدواریم که فعالین این حوزه دقت لازم رو به خرج بدن
مریم (مامان روشا)
30 مرداد 92 20:26
کامل نتونستم بخونم....روشا میخواد باش بازی کنم دوباره میام پیشتون


خوش بگذره
منتظرتونیم
مامان پریسا
1 شهریور 92 12:30
با حرفای شما کاملا موافقم. ولی خب این کتاب رو به پریسا هدیه دادن.متاسفانه کسی که هدیه داده بود دقت نکرده بودمن هم با تغییر دادن کل داستان یه موضوع دیگه ازش ساختم


ای کاش کسانی که در حوزه ی کودک مشغول به کار هستند بیشتر دقت کنند تا برای خرید وسایل کودکان نیاز نباشه که اینقدر ریزبینانه وارد عمل بشیم و کار بزرگترا راحت تر بشه... ان شاءالله