تجربه ی موفق 11؛ بهترین روش برای به کارگیریِ دانسته هامون
در واقع این خاطره در رابطه با مادربزرگی موفق هست که با دید بازِ خودش نکته ای که به نظر کوچیک میرسه رو دیده و با زیرکی اون رو اصلاح کرده.
با هم بخونیم...
عزیز1 خیلی ریزبینه و با دقت به اتفاقات اطرافش نگاه می کنه. چند وقت پیش خونشون بودیم و دخترخاله های کوچیکم2 در حال بازی کردن بودند . یهو پای سها به صندلی خورد و افتاد زمین و کلی گریه کرد. هدیه که این صحنه رو دید برای التیام دادن به اون شروع کرد به زدن صندلی و گفت چرا پای سهای ما رو درد آوردی!!!
بعد از این حرکت من به حالت سوپرمن پریدم وسط ماجرا و گفتم : «اصلا درست نیست که اتفاقی که در اثر بی توجهیِ خودش بوده رو بندازی تقصیر صندلی ای که بی جونه». هدیه گفت: «می دونم، ولی می خواستم آرومش کنم». گفتم : «می دونم قصدت خیره، ولی این باعث میشه که بی توجهی هاشو بندازه گردن یه کس یا یه چیز دیگه، باید جور دیگه ای تسکینش بدی»
بیچاره هدیه! توی اون لحظه اصلا دقت نکردم که اون هم خودش نوجوونه و داره کاری که بزرگترها انجام دادند رو تکرار می کنه.
عزیز خانم، وارد عمل شد... رو به صندلی کرد و گفت : «ای صندلیِ بد، چرا پای سهای ما رو درد آوردی؟»
من خیلی تعجب کردم، یعنی عزیز با نظر من اینطوری داره مخالفت می کنه؟
همین طور که این افکار تو ذهنم می چرخید ، عزیز صداشو تغییر داد و رفت پشت صندلی –به حساب داشت از جانب صندلی حرف می زد- و گفت: «خُب من چه تقصیری دارم که منو می زنید، من همینجا بودم، خود سها خانم باید حواسشو جمع می کرد و با دقت بیشتری بازی می کرد تا منو ببینه و به من نخوره، تازه من هم کلی پایه هام درد گرفت».
هدیه با خنده گفت : «بله سها جونی! بریم از دل صندلی در بیاریم و از این به بعد بیشتر مواظب باشیم».
من تازه دوزاریم افتاد که چرا اینجوری شد. خیلی برام جالب بود، عزیزکاری کرد که توی اون لحظه بدون اینکه به روحیه ی هدیه خدشه ای وارد بشه و اون رو متهم کنه به اون و سها همونی رو که من می خواستم بگم فهموند. تازه اینجوری فکر کنم تاثیرگزارتر هم بود.
اینجاست که فهمیدم با همه ی اطلاعاتی که در رابطه با اطرافمون و یا تربیت فرزند داریم اگه بدون فکر عمل کنیم نمی تونه به درد بخوره و البته تجربه و درایت هم ارزشمنده، بسیــــــــــــــــــــــــار.
____________________________
1) عزیز همون مامان بزرگمه که ما بعنوان نوه ی ارشد عزیز صداش می کنیم، برای نوه های آخری مامانی شناخته شده است.
2) هدیه 11 سالشه و سها 2و نیم ساله است.