مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

۵۰ روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت هفتم

1392/3/1 19:09
نویسنده : یه مامان
2,632 بازدید
اشتراک گذاری

قصه گوش كنيد؛  قصه های صوتی هم براى بزرگسالان وجود دارد و هم براى بچه ها...

 

 

32- قصه های گویا را گوش كنيد

قصه های صوتی هم براى بزرگسالان وجود دارد و هم براى بچه ها.

بعضى از قصه هاى گویا برای كودكان در بسته هايى همراه كتاب قصه فروخته مى شود تا كودك بتواند ضمن گوش كردن به قصه متن آن را نيز در كتاب دنبال كند. اين روش براى تقويت مهارت هايى كه به تازگى در خواندن پيدا شده ، روش مؤثرى است و قابل درك است كه چرا والدينِ نگران نيز از آن استقبال مى كنند. البته اين روش هرگز نبايد جاى خواندنِ والدين يا خواندن براى والدين را بگيرد.

بعضى از نوجوانان ، على رغم اين كه در كودكى خوب مى خواندند، ترجيح مى دهند درِ اتاق را روى خود ببندند و گوشى واكمن یا ام پی تری پلیر را روى گوش هاى خود بگذارند. قصه های گویا براى چنين نوجوانانى نيز مى تواند مفيد باشد.

نوارهاو سی دی هاى قصه در بسيارى از كتابخانه ها و كتابفروشى ها يافت مى شود. لیست زير برخى از قصه های موجود در بازار را ذكر مى كند که برخی از آن ها را با جستجو در اینترنت هم می توان پیدا کرد.

حسن كچل

ترانه هاى كودكان

لچك قلى

حسن و خانم حنا

اتل متل توتوله

بزبزقندى

و ...

 تا این جای بحث دو بخش اول مطلب (بخش ‍ اول؛ «مطالعه را با هم تجربه كنيد» و بخش دوم؛ «مطالب خواندنى در دسترس قرار دهيد») را بیان کردیم در قسمت بعد به بخش سوم یعنی«رفتار بچه ها را اصلاح كنيد» خواهیم پرداخت. امیدواریم مثل همیشه ما را همراهی کنید. 

 تهیه و تنظیم: مدرسه ی مامان ها- خانم دکتر عاطفه نژاد محمد

________________________________________________

 ۵۰ روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت اول

۵۰ روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت دوم 

۵۰ روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت سوم

۵۰روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت چهارم 

۵۰روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت پنجم 

۵۰روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت ششم

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

اسما
24 اردیبهشت 92 21:04
سلام.ممنون که بالاخره جواب منم دادین.الان مشکل بدتری با پسرم دارم اونم نرفتنش به مدرسه اس امسال پیش 2 بود واز مهرباید بره کلاس اول وتمام ذهنم درگیر همین مساله اس چون صبا که بیدارش میکردم بره اینقد گریه والتماس میکرد که بالاخره پیروز میشد ولی متا سفانه شد واسش عادت ونرفت پیش دبستانیشو .لطفا راهنماییم کنین چیکارکنم که به مدرسه علاقمند شه؟ولجبازیشم هنوز داره واگرچیزیو بخاد وفراهم نشه با گریه اونو بدست میاره


سلام مامان عزیز
سئوال شما رو برای خانم دکتر ارسال کردیم به محض دریافت پاسخ اون رو به شما انتقال میدیم
مامان علی خوشتیپ
25 اردیبهشت 92 12:47
آخی حسنی و خانم حنا...یادش به خیر،قصه مورد علاقه دوران کودکیم بود.با بعضی قسمتاش گریه هم میکردم
من برای علی از این سی دی ها گرفتم ولی قصه خوندن خودمو بیشتر دوست داره.الان دارم بعضی قصه ها رو ضبط میکنم .اگه خوب شد و مجوزش داده شد براتون میفرستم.


به به ، چه خبر خوشحال کننده ای، از این لحظه ، برای شنیدن قصه های قشنگتون لحظه شماری می کنیم
مامان علی خوشتیپ
25 اردیبهشت 92 13:00
ببخشید در مورد سئوال اسما جون یه تجربیاتی دارم که میخوام بگم...البته با اجازه.
با توجه به توضیحی که دادن دو مورد یهویی میاد تو نظر آدم1
اول اینکه شاید ساعت خواب فرزندتون تنظیم نباشه و به خاطر همین برای رفتن به مهد بهانه گیری میکرده.بهتره چند هفته قبل از شروع مدارس اونو توی مهد ثبت نام کنید و ساعت خوابشو تنظیم کنید.
به نظرم از الان در مورد خاطرات خوب مدرستون (حتی خاطرات ساختگی)و دوستاتون و معلما و درساتون(با هیجان بالا)برای فرزندتون تعریف کنید(من این کار رو برای علی و برای همه امورش انجام میدم.یعنی توی هر کار جدیدی که میخواد شروع کنه یه جورایی و با یه ترفندایی هیجان میدم)
الکی هم شده بهش بگید که شما هم روزهای اول یه خورده از مدرسه بدتون میومده و میترسیدید ولی وقتی که وارد مدرسه شدید متوجه شدید کاملا در اشتباه بودید.این تعریفها رو به صورت بچه گانه و با چیزهایی که فرزندتون بهش علاقه داره تعریف کنید.بچه ها چون ماهارو الگو قرار میدن این مورد میتونه براشون مثمر ثمر باشه
همون روزهای قبلی که مهد میذارینش موقع خداحافظی(خیلی کوتاهش کنید ولی خداحافظیتون جذاب باشه)بهش بگید تمام مدتی که مهده بهت فکر میکنم و کاش جای تو بودم.منتظرم برگردی از خاطره خوب امروزت بگی و با هم یادداشتش کنیم...ببینیم کدوم روز خاطرات خوبش بیشتره...حتی میتونید برای روزهایی که خاطراتش بیشتره جایزه قرار بدید...


خواهش می کنیم مامان مهربون، شما صاحب نظرید.
ممنونیم که تجربیاتتون رو در اختیار همه ی ما قرار میدید
مامان علی خوشتیپ
25 اردیبهشت 92 13:06
مورد دوم گریه کوچولوتونه که خیلی دارین بزرگش میکنید
این مورد توی همه بچه ها یه جورایی هست.کوچولوتون عادت کرده همه چیو با گریه به دست بیاره...
اینو فراموش نکنید بچه ها گریشون زود تموم میشه.من علی رو اوایل که مهد میذاشتم دنبالم گریه میکرد.متوجه شدم وقتی خودمو بیشتر بهش میچسبونم و دلسوزی میکنم بدتر میشه...ولی روزهایی که فق میبوسیدمشو و خداحافظی میکردم مربیا میگفتن بعد از دو دقیقه فراموش میکنه...البته همه اینا برای یه هفته بود...مطمئن باش هیچوقت نمیگه مامانم سنگدل بود
به نظرم بچه ها رو باید کمی پوست کلفت بار بیاریم...اینجوری وقتی بزرگتر شدن راحتتر میتونن با مشکلات زندگی کنار بیان.ما که همیشه همراهشون نیستیم


باز هم ممنون به خاطر این همه وقتی که گذاشتید، استفاده کردیم
مامان علی خوشتیپ
25 اردیبهشت 92 13:07
ببخشید پر حرفی کردم
امیدوارم توضیحاتم به درد بخور باشه


خواهش می کنیم، با خوندن نظرات شما لذت می بریم. ممنون از این همه لطفتون
مامان علی خوشتیپ
25 اردیبهشت 92 13:09
راستی یه چیز دیگه
حتما از مربیا و معلمها هم کمک بگیرید...برخورد اونها با فرزندتون میتونه خیلی بهتون کمک بکنه...
به نظرم ریز بشین ببینید چرا کوچولوتون از مدرسه بدش میاد؟

ممکنه که یه پس زمینه ی ذهنی از چیزی ، در خوش اومدن یا بد اومدن از اون چیز موثر باشه. نکته ی جالبی بود
مامان پریسا
1 خرداد 92 16:26
باز هم ممنون برای مطلب پر محتواتون.



مریم (مامان روشا)
6 خرداد 92 15:01
چه خوب..من هنوز برای روشا از قصه های گویا استفاده نکردم...نمیدونم ولی فکر کردم شاید زود خسته بشه و الان زوده...ولی یه بار امتحان میکنم و نتیجه اش رو براتون مینویسم


منتظر شنیدن این تجربه اتون هستیم...