پیوند دو نور مبارک...
امتزاج نور و نوره |
شب شب شوره شب شوره |
گردیده آزین آسمانها |
چون جشن پیوند دو نوره |
تو آسمون ولوله برپاست |
عروسی علی و زهراست |
فرشته ها هلهله دارند |
به راهشون لاله می کارند |
سبد سبد ستاره هارو |
برا زمین تحفه میارند |
این بهترین پیوند دنیاست |
عروسی علی و زهراست |
دل تپد از شادی به سینه |
غرق شعف روح الامینه |
عاقد این جشن مبارک |
رسول رب العالمینه |
غنچه خنده روی لبهاست |
عروسی علی و زهراست |
این روز عزیز رو به همه ی شما مامان های خوب و مهربون تبریک می گیم این شعر و داستان لباس عروسی رو براتون به عنوان هدیه قرار دادیم تا با خواندن آنها برای فرزندان دلبندتون این روز رو بهشون یادآور بشید. برای خواندن داستان « لباس عروسی » به ادامه ی مطلب برید...
لباس عروسی
اميرالمؤمنين علي(ع) زره خود را فروخت و پول آن را از بابت مهريه زهرا عليهمالسلام به خدمت رسول خدا تقديم داشت و پيامبر بزرگوار اسلام نيز پولها را در اختيار چند نفر از اصحاب خود قرار داده و سفارش فرمودند: «براي فاطمه جهيزيه فراهم كنند...»
از جمله خريدها بدين منظور، پيراهن عروسي بود كه به هفت درهم خريداري شده بود و زهرا آن را در شب عروسي به تن كرده و در حال رفتن به خانه شوهر بود...
در حالي كه سلمان افسار مركب فاطمه(س) را در دست داشت و آرام آرام رو به سوي خانه استيجاري كه در كنار مدينه قرار گرفته بود ميرفتند، ناگهان كنيزي به دختر پيامبر(ص) سلام كرد و از مشكلات خود سخن گفت و براي رفع نيازش از آن بانوي گرامي اسلام درخواست كمك نمود.
فاطمه(س) به زناني كه دور او را گرفته بودند فرمودند: كمي آرام باشيد و اطراف مرا مراقبت كنيد و خود از مركب پايين آمد و در ميان كاروان زنان كه مانند نگين او را محاصره كرده بودند، پيرهن تازه را از تنش درآورد و آن را به كنيز سائل بخشيد و خود لباس كهنه پوشيد و حركت به سوي خانه بخت را از سرگرفت.
شب زفاف به پايان رسيد. رسول خدا همراه با كاسهاي شير به ديدار دختر و داماد شتافت، در حالي كه صبحانه ميل ميكردند، رسول خدا فاطمه(س) را تماشا ميكرد، در اين حال پيامبر(ص) متوجه شد كه دخترش زهرا لباس كهنه بر تن دارد، با تعجب پرسيد: دخترم! چرا لباس نو نپوشيدهاي؟
فاطمه: پدر جان! ديشب آن را به كنيزي بخشيدم كه نيازمندش بود.
رسول خدا: عزيزم! مناسب بود براي مراعات حال داماد، لباس نو را براي خود نگه ميداشتي. فاطمه: پدرجان! اين درس را از قرآن آموخته ام كه مي فرمايد :« در احسان كردن پيوسته چيز مطلوب و مورد علاقه تان را احسان كنيد.» (1)
علاوه بر اين، شما نيز هميشه چنين مي كرديد... پيامبر(ص) ديگر سخني نگفت، ولي گويا از درون خود به دخترش عشق ميورزيد و از چنين ايمان و ايثارگري او به خود ميباليد.(2)
شب عروسي براي هر عروس و دامادي خاطره آميز و بسيار حساس است. زيبايي و آراستگي عروس در چنين شبي در افكار و عشق و علاقه ي آتي داماد مؤثر مي باشد و به عنوان پايه و اساس زندگي مشتركشان به حساب مي آيد، ولي فاطمه ي زهرا(س) با در نظر گرفتن همه ي اين مسائل، تنها پيرهن تازه اش را به سائل مي بخشد و خود پيرهن كهنه ميپوشد.
پي نوشت ها:
1ـ آل عمران/ 92: لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون.
2ـ عوالم، ج 11، ص 210.