مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء...

1394/4/12 4:45
نویسنده : یه مامان
3,606 بازدید
اشتراک گذاری

مامانهای عزیز سلام

همه امون قصه هایی برای خودمون داریم، بعضی جاهای قصه هامون لذت بخشه و بعضی جاهاش در توان وجود بشریمون نیست.

 تا حالا شده از بغض اونقدر مضطر بشین که فقط به سجاده اتون چنگ بزنین و اشکاتون بهتون امون ندن؟غمگین

تا حالا شده یه جایی ، یه قصه ای از زندگی خودتون یا عزیزانتون براتون این اضطرار رو پیش آورده باشه؟خطا

اگه الان بی موقع مزاحمتون شدم و دست به قلم شدم، فقط بخاطر قصه ایه از یه عزیزی که وجود بشریمون تحمل دردش رو نداره.خطا

یکی بود ، یکی نبود، غیر از خدای خوب و مهربون ، هیشکی نبود...

یه خانم جوونی بود که سه بار نعمتی به نام فرزند رو توی وجودش حس کرد، ولی تقدیرش نبود که از آغوش مادرانه ی فرزندانش وجودش غرق گرما بشه. و الان، همون خانم جوون قصه ی ما ، از دست ها و پاهاش ، استخونی که لایه ای از پوست روش کشیدند مونده و عِلم از اون قطع امید کرده و در حال دست و پنجه نرم کردن با موجودی بنام سرطانه. امیدشون و تنها امیدشون رو به امام رضا (ع) دوختند و روانه ی حرمش شدند ، از اینکه آیا ساعتی دیگه پیش ما هست یا نه، همه در شک هستند (با اینکه برای هیچ کدوممون قطعی نیست لحظه ای دیگه هستیم یا نه و این خواب دنیوی ما رو از این غافل کرده). رفتند یا در جوار دوست جان بده و یا جان به در ببره.

 از خوبی این خانم جوون که یکی از دوستان گلمون هست هر چی بگم کم گفتم.

الان از درد فقط توان اشک ریختن توی بالینش رو داره و هنوز که هنوزه بخاطر بزرگواریهاش داره به اطرافیانش دلداری میده.

 به برکت شب های این ماه عزیز، به برکت سحرها و افطارها، به نیت شفاش لطفا امن یجیب رو بخونید به هر اندازه که در توانتون هست .

خدایا همه ی مریض ها رو شفا بده، فاطمه ی قصه ی ما رو هم همینطور...

پسندها (3)

نظرات (8)

مامان آنیل
12 تیر 94 23:22
انشالله به حق این شب های عزیز تمام درداشون درمان میشه و سلامتی شون رو از اقا امام رضا (ع) می گیرن و برمیگردن .
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز ان شاالله از دعای شما، خیلی براش دعا کنید
مریم مامان دونه برفی
13 تیر 94 9:26
سلام با دیدن عنوان پستتون دلم لرزید با خودم گفتم یا ابالفضل این دفعه دیگه چه اتفاقی افتاده و باید برای کی دعا کنیم. با خوندن مطالب پست دلم گرفت به حرمت همین روزهای عزیز که خداوند به همه بیماران سلامتی و شفای عاجل عنایت کنه .. خدایا همه بندگانت رو از شر بیماریها و گرفتاریها در امان بدار..... امین باشد که بتونیم قدرسلامتی مونو بدونیم.
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز ببخشید اگه نگرانتون کردیم، ممنون از دعای خیرتون
بابا و مامان
13 تیر 94 22:07
خدا بحق این روزای عزیز شفاشون را بده
یه مامان
پاسخ
الهی آمین امشب توی دعاهاتون خیلی دعاشون کنید لطفا
مامان هانیه
14 تیر 94 0:13
سلام دوست عزيز. وبلاگ خوب و مفیدی دارین خیلی استفاده کردم با اجازه لینکتون میکنم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز خیلی به مدرسه ی خودتون خوش اومدید، ممنون از لطفتون امیدواریم که باز هم شاهد حضورتون درکنار بقیه ی مامان های مدرسه باشیم
مامان علی خوشتیپ و مش حسین آقا
15 تیر 94 12:56
سلام خانوم مدیرای مهربون وای چقدر ناراحت شدم انشاالله به حق این شب های عزیز فاطمه خانم شفا پیدا کنن
یه مامان
پاسخ
ســـــــــــلامممم حالتون خوبه؟ ممنون که به مدرسه سر زدید، دلمون براتون تنگ شده بود ما هم خیلی برای این دوست بزرگوار ناراحتیم، این شب ها خیلی دعاش کنید
ĸoѕαr
15 تیر 94 16:40
سلام خاله جان. کجایید? دلمون واسه شما تنگ شده بود.
یه مامان
پاسخ
سلام خانومی ممنون از لطفت، این شب ها توی دعاهات یاد ما هم باش
فاطمه مامان گلها
21 تیر 94 7:31
ان شاالله به حق آقا امیرالمومنین و به پهلوی شکسته خانم فاطمه زهرا فاطمه خانم شفا پیدا کنند.
یه مامان
پاسخ
ان شاالله از دعای شما، ممنون از دعای خیرتون
مامان پریسامامان پریسا
2 مهر 97 0:25
چه پست دردناکی ...بوی غم میداد.... 😔😔😔 فقط ارزوم در این لحظه اینه که این بنده ی خدا از درد و رنج رها شده باشه...😐.ایا اطلاعی از ایشون دارید؟ خوب هستن ان شالله؟🌹
یه مامان
پاسخ
😢😭😭😭😭😭خدا رحمتشون کنه
خیلی رنج کشید😔