خیال پردازی در کودکان؛ آری یا نه؟!...
خیال پردازی کودکان خوب و مفید است یا باید از آن جلوگیری کرد؟!... این سئوالی است که ذهن بسیاری از والدین را به خود مشغول کرده است.
خیال پردازی کودکان خوب و مفید است یا باید از آن جلوگیزی کرد؟!... این سئوالی است که ذهن بسیاری از والدین را به خود مشغول کرده است. برخی معتقدند که این حالت نباید در کودکان تداوم یابد بدان خاطر که آنها را از واقعیت ها، پذیرش مسئولیت ها و موفقیت در امور بعدی حیات دور می سازد. آن ها معتقدند که جلوه ای از خیالبافی کودکان به افسانه بافی منجر می شود و این حالت نیز از مشکلاتی است که دامنگیر والدین و مربیان کودک است و زمینه را برای بسیاری از سقوط ها و عدم موفقیت ها فراهم می سازد.
در مقابل گروهی معتقدند که خیالپردازی در دوره کودکی اهمیت زیادی دارد . زیرا یک کودک علاوه بر این که می تواند زندگی خود را تغییر دهد و شرایط تازه ای را برای خود خلق کند، از شرایط تازه ای که ایجاد کرده می تواند دانستنی های جدیدی نیز بیاموزد.
چــــرا خیال پـــــردازی بـــرای کـــودکان بااهمیت است؟
به طور کلی کودکان در سنین قبل از دبستان علاقه بسیار زیادی به بازی ها و موضوعات تخیلی دارند. زندگی یک کودک در سن قبل از مدرسه، از محدودیت های بسیار تشکیل شده، او بر اساس نظر والدین خود زندگی می کند. در واقع کودک به بازیهای خیالی علاقه دارد ، زیرا می تواند آن طور که می خواهد باشد و زندگی کند؛ خارج از قید و بندها و محدودیت هایی که والدین برای او تعیین کرده اند.
به طور مثال وقتی که یک کودک چهار ساله کلاه آشپزی بر سرش می گذارد، پیشبند آشپزی می بندد و تصور می کند که آشپزاست، احساس استقلال و مسئولیت پذیری سبب می شود که به اطراف خود توجه بیشتری داشته باشد، همراه با پدر و مادر خود آشپزی کند. موادی را که استفاده می کند به خاطر می سپارد و از این که هر بار بر دانسته های خود می افزاید، خوشحال است.
بزرگسالان از دنیای پیرامون خود اطلاعات زیادی به دست می آورند و برای فراگیری بیشتر ، تجربیات خود را نیز مورد استفاده قرار می دهند؛ اما کودکان از استعدادی برخوردارند که لازم است توسط والدین پرورش یابد. آنها با به کارگیری قوه تخیّل خود نه تنها دانستنی های تازه ای از دنیای اطراف خود به دست می آورند بلکه می توانند آن طور که دوست دارند باشند و زندگی کنند.
خانم فرشته مجيب عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبائي بیان می کنند که:
در يکي از کلاس هاي کودکان سه ساله مهد کودک شاهد گفتگوي کودکي با چند کودک ديگر بودم. او در مورد پلنگي که در خانه شان با آنها زندگي مي کند ، صحبت مي کرد. او مي گفت که چگونه به او غذا مي دهد ، حمامش مي کند و در قفس مي خواباند. او به حدي زيبا و تصويري صحبت مي کرد که من مدام در اينکه او حقيقت را مي گويد يا ساخته و پرداخته ذهنش است در ترديد بودم. بالاخره پذيرفتم که او تصوراتش را مي گويد. اما او هرگز زير بار نرفت که پلنگي در خانه شان زندگي نمي کند. پلنگ پلاستيکي او ، به او اين فرصت را مي داد که خيالپردازي کند. او دروغ نمي گفت.
بيشتر کودکان به علت تخيلات قوي شان، وقتي شروع به تعريف قصه يا داستاني مي کنند بر اين باورند که قصه شان واقعي و حقيقي است، پس هرگز در مورد غلط يا درست بودن، واقعي يا تخيلي بودن آن با کودک بحث نکنيد.
به آرزوهاي پنهان در گفته هايش توجه کرده و آنها را درک کنيد. براي توانائي بيان او ارزش قائل شويد و در مورد اين که اگر داستان او واقعيت پيدا مي کرد چقدر جالب بود ، نظر بدهيد. حتي مي توانيد قصه هاي او را نوشته و يا ضبط کنيد. مي توانيد از او بخواهيد قصه اش را نقاشي کند.
هرگز با جملاتي چون « دروغ نگو » ، « تو دروغ مي گويي» ، « بچه دروغگو » برچسب هاي دنياي بزرگسال را به کار نگيريد.
کودکان به مرور مفاهيم خوب و بد را مي آموزند و به همين ترتيب به اهميت راستگوئي پي مي برند. تا قبل از 3.5 سالگي او مهارت لازم براي دروغ گفتن عمدي را ندارد. خيال پردازي هاي کودکانه در دوران پيش از دبستان نشانه هايي از بي ادبي و بي اخلاقي کودک نيست. اين مساله حتي نبايد شما را نگران آينده او نمايد ، که احتمالاً فرزندي دروغگو خواهيد داشت.
کودکی خودتان را به یاد بیاورید! به اين مساله فکر کنيد آيا او نمي خواهد جلب توجه کند؟ یا نمي خواهد محبت بيشتر شما را از اينکه بزرگ شده و توانائي هايي دارد جلب کند؟ آيا او واقعيت و خيال را درهم آميخته است؟ آيا کودک براي کتمان چيز ديگري، داستان مي بافد؟...
ادامه دارد...