مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

روابط طبیعی کودک و والدین؛ (کودک دو نیم ساله)

1390/7/18 10:47
نویسنده : یه مامان
28,886 بازدید
اشتراک گذاری

در قسمت قبل به بررسی رفتار کودک دو ساله پرداختم در این قسمت به مادرانی که کودکشان دو نیم ساله است توصیه می کنیم با صبر و آرامش بیشتری با کودک خود رفتار کنند...

در قسمت قبل روابط طبیعی کودک و والدین؛ (کودک دو ساله) مشاهده کردیم، در این قسمت به بررسی رفتار کودکان دو و نیم ساله می پردازیم. 

 

کودک در سن دو نیم سالگی:

مادر برای بیرون رفتن از خانه می خواهد لباس کودک دو و نیم ساله ی خود را عوض کند، او لباس هایش را آماده کرده است و زمانی که می خواهد آن ها را به وی بپوشاند کودک می گوید: « خودم می پوشم، خودم می پوشم» اگر مادر به او بگوید: «خب خودت بپوش» او ناگهان تغییر عقیده می دهد و می گوید: « مامان، خودت لباس هایم را بپوشان» اگر در این هنگام پدر برسد، کودک باز هم تغییر عقیده می دهد و می گوید:« مامان، نمی خوام، بابا باید لباس هایم را بپوشاند» .

کودک دو نیم ساله در دنیایی از می خواهم-نمی خواهم، می توانم-نمی توانم و بله و نه قرار گرفته است. انتخاب دلخواه و پسند او متعدد است، او هم می خواهد و هم نمی خواهد. اگر مادر از کودک بپرسد، آیا سیب می خواهی؟ می گوید بله، ولی زمانی که می خواهد به او سیب بدهد می گوید: «نمی خوام».

اگر مادر در این سن، مستقیما از کودک سوال کند آیا می خواهی با هم برای خرید از خانه بیرون برویم؟ او جواب می دهد: «نه». در این سن تمام حرکات و خواسته های کودک آمرانه است. بعضی از مادران به رفتار کودک با تعجب و ناامیدی نگاه می کنند، ولی اگر مادر صبر و شکیبایی و آرامش داشته باشد، سبب می شود که زندگی روزمره ی کودک و خود را به راحتی بگذراند.

مادران باید بدانند که رفتار کودک در سن دو نیم سالگی با مادر خود، بدترین و بهترین رفتار خواهد بود، او کاملا مادر خود را دوست دارد و از طرف دیگر ، خواسته های او زیاد و رفتار او تند و آمرانه است. کودک در این سن می خواهد مادرش با او مانند دوران و سن شیرخوارگی رفتار کند. زمانی که کودک خسته می شود می خواهد مادرش او را بغل کند، او را تکان دهد و حتی شیر را با بطری شیرخوری به او بدهد. کودک گاه گاهی طوری حرف می زند که گویی هنوز یادنگرفته است که حرف بزند. او می گوید: «من نی نی کوچولو هستم و می خواهم در گهواره بخوابم...».

مادر باید با رفتار کودک در این سن آشنا باشد و او را به خاطر اعمال بچگانه اش ( رفتار کمتر از سن خود) تنبیه نکند یا به او نخندد (بعضی از مواقع کودک این اعمال را به خاطر حسادت نسبت به کودک تازه متولد شده انجام می دهد). مادر نباید تصور کند که کودک به قهقرا برگشته است، کودک به تدریج این حالت بچگانه ی خود را از دست می دهد و به خودش خواهد آمد و به پیشرفت سنی و فکری خود ادامه خواهد داد.

ان شاالله در قسمت بعد به بررسی رفتار کودکی که سه سال او تمام شده است خواهیم پرداخت...

روابط طبیعی کودک و والدین؛ (کودک سه سال تمام)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان بیتا
13 مهر 90 9:17
سلام
ممنونم عالی بود. دقیقا مثل رفتار این روزهای بیتا ومن با پرت کردن حواسش به موضوعی دیگه از بحث و پرخاشگری اون جلوگیری میکنم

سلام مامان مهربون
آفرین به شما مامان فهمیده
امیدواریم که همیشه موفق باشید
مامان آناهل
13 مهر 90 9:43
یه دنیا ممنون.دخترم دو و نیم ساله است و تمام این موارد را دیده ام. البته من هم صبور بودم. ولی خوشحال شدم فهمیدم این مربوط به سن اوست.

ما هم خوشحالیم که مورد توجهتون قرار گرفته
مامان نیایش
13 مهر 90 9:58
مطالب جالب و مفیدیه ممنون
ولی غیر از صبر کار دیگه ای هم میشه کرد یعنی راهی هست که این رفتار ها به حد اقل برسه و باعث لوس شدن بچه نشه یا نه باید فقط صبر و تحمل داشت تا هر سنی بگذره و بعد مشکلات سن جدید و همین طور ادامه داره؟

خواهش میکنیم
اگر در برابر این رفتارها که برای سنِ خودش طبیعیه، مادر واکنش های مقابله ای انجام بده، باعث میشه که حس لجبازی در کودک شکل بگیره و شاید کار سخت تر بشه، ولی اهمیت ندادن و حساس نشدن روی این قضیه می تونه بعد از اقتضای سن کودک، این رفتار، به فراموشی سپرده بشه.
موفق باشید مامان مهربون
مامان ماهان عشق ماشین
13 مهر 90 10:17
سلام.ممنون.باز هم مثل بقیه مطالب آموزنده و عالی.شدیدا منتظر قسمتهای بعد هستم تا نوبت به ما هم برسه.(3تا4سال)
خوبیش به اینه که شما کار ما رو راحت کردین.به جای گشت زدن تو سایتهای مختلف کافیه یه سر به اینجا بزنیم.هم مطلب برای خودمون پیدا میکنیم هم برای بچه.مطالبی که بعضی وقتا فراموشش کرده بودیم یا اگه یادمون بوده هم حسابی وقتمون توی سایتهای مختلف گرفته شده.البته اگر وقت کنم به بعضی سایتهای مفید دیگه هم سر میزنم.ولی مواقعی که کمبود وقت دارم فقط یه سر به اینجا میزنم.

سلام مامان مهربون
شما خیلی به مدرسه ی خودتون لطف دارین.
براتون آرزوی موفقیت در همه ی مراحل زندگیتون رو داریم
مامان پریسا
13 مهر 90 14:20
سلام این مطلب هم آموزنده و مفید بود. ممنون

سلام مامان مهربون
خواهش میکنیم
تینا
13 مهر 90 14:21
خیلی عالی بود .... ممنونم منتظر ادامه ش هستم ... ممنون از زحماتتون

خوشحالیم که خوشتون اومده
مریم (مامان روشا)
13 مهر 90 15:26
خیلی جالب بود الان مفهوم شیطنتای روشا رو میفهمم خیلی ادای نی نی هارو در میاره لوس میشه میگه یادته نی نی بودم و...
و منم با خنده ازش استقبال میکنم و یادآوری خاطراتش وقتی نی نی بود میکنیم
خیلی ممنون که این پست رو گذاشتین

سلام مامان مهربون
خواهش می کنم، خوشحالیم که این مطلب برای شما مفید بوده و از شما به خاطر بیان این تجربه سپاسگزاریم
مامان ماهان
14 مهر 90 16:23
درست ماهانی هم همین رفتار رو نشون میده ممنونم که راهنماییم کردین

خواهش میکنم
ما هم ممنونیم که بازخورد رفتار ماهان جون رو به ما دادید
یک عدد مامان
15 مهر 90 13:02
ای جیگر بچه های دو و نیم ساله ...

یعنی من عاشق تصمیم گیریاشونم ... دقیقا همینجوری هستن که شما توصیف کردین ...

بی صبرانه منتظر بقیه اش هستم ...

ممنون از توجهتون .
مامان محمدجان
17 مهر 90 14:11
ممنون از لطفتون

خواهش میکنیم
معصومه مامان سهند
23 آذر 90 19:33
خیلی جالب بود دقیقا همین کارها رو الان سهند انجام میده میاد توی بغلم و میگه مننننننن نییییی نییییی کلماتش رو بریده بریده و با لوس بازی بیان میکنه انگار که اصلا بلد نیست حرف بزنه. منم آروم بغلش میکنم و بوسش میکنم و بعد بهش میگم نی نی کوچولوی من ناز من و مثل خودش حرف میزنم. بعد از مدتی اون با شادی از بغلم بیرون میاد و میره دنبال بازیش. یه جورایی برای خودم هم یه بازیه شادی آوریه. در مورد لباس پوشیدن هم درست همین کارها رو میکنه

خوشحالیم که این مطلب براتون مفید بوده، گاهی وقتا وقتی بدونیم دلیل رفتار بچه ها چیه خیلی راحت تر باهاشون برخورد می کنیم و کارهاشون برامون لذت بخش تر هم می شه، براتون آرزوی موفقیت داریم

مامان پریسا
29 آبان 92 16:04
واقعا ممنون واسه ی معرفی این پست اون موقع که خونده بودم اصلا درکش نمیکردم ولی الان که خوندمش رفتارهای پریسا مو به مو اومد جلو چشمم. رتارهاش شده میخوام و نمیخوام اگر باباش بیاد کلا منو میذار کنار... یه بار میگه اره یه بار میگه نه... و حرف زدنش که کلا مثله یه نی نی حرف میزنه... و تازگی ها هم شدیدا اصرار داره بغلش کنیم..
یه مامان
پاسخ
این نیز بگذرد یادتونه که؟! حالا که یادتونه، این نیز بگذرد... ان شاءالله به خوشی همیشه باشید
محمد مهدی رمند
7 آبان 93 14:35
خیلی ممنون خودم همش بلد بودم لطفا طور دیگه راهنمایی بفرمایید.امیراباد
یه مامان
پاسخ
سلام علیکم خواهش می گنیم. منبع این مطلب کتاب «رفتار پدر و مادرها با کودک و نوجوان» نوشته ی آقای دکتر فیض هست، برای اطلاعات بیشتر می تونید به این کتاب مراجعه کنید. موفق باشید.