اضطراب جدایی در کودکان
اکثر کودکان هنگام جدایی از والدین، درجاتی از اضطراب و ناراحتی را نشان میدهند که این موضوع هم برای کودک و هم برای والدین او دردناک است. در مرحلهای از سن کودک، این ترس و اضطراب یک پدیده رشدی طبیعی بوده و بهنظر میرسد یک هدف تکاملی در پشت آن قرار گرفته است.
تجربه ثابت کرده است که معمولا کودکاني با وابستگي مفرط داراي مادراني به شدت وابسته هستند که اين وابستگي را انتقال مي دهند . يک را ه انتقال مي تواند پي گيري مداوم وضعيت کودک در هنگام رفتار مستقلانه او باشد. اين نوع مادران مدام دلشوره دارند که کودکشان کجاست ، چه مي کند، گرسنه نشود، خسته نشود، خطر تهديدش نکند و ...
كودكان هنگام جدايي يا دوري از مادر احساس ناراحتي و اضطراب مي كنند. اين ترس و ناراحتي اضطراب جدايي خوانده مي شود كه در مرحله اي از كودكي طبيعي است و سپس از ميان مي رود. گذر از اين مرحله رشد تا اندازه اي به خلق و خوي كودك و نيز مهارت هاي فرزندپروري والدين او بستگي دارد. در حقيقت اضطراب جدايي به عنوان مرحله اي طبيعي از رشد نوزاد معمولا براي نخستين بار در هفت ماهگي رخ ميدهد، در 10 تا 18 ماهگي به اوج خود ميرسد و در سه سالگي از بين ميرود.
اما بعضي از كودكان حتي در سنين بالاتر هم از جداشدن از والدين خود مي ترسند. ترس اين كودكان ديگر اضطراب جدايي طبيعي تلقي نمي شود بلكه اختلال اضطراب جدايي نام مي گيرد. اضطراب جدايي به صورت يك اختلال با نگراني بيش از اندازه درباره جدايي هاي موقت مشخص مي شود.
کودکانی که دچار اضطراب جدایی هستند به شدت نگرانند که هنگام دوري از والدین، خودشان والدین شان آسیب یا صدمه ای ببینند و يا ديگر نتوانند يكدیگر را پيدا كنند. در هنگام جدايي يا پيش بيني جدايي احتمالي، این کودکان شدیداً نگران می شوند و حتي گاه علائم جسماني پيدا مي كنند و از شکم درد، سردرد يا حالت تهوع شکایت می کنند.
نشانه های ترس از جدایی:
١- کودک به سبب جدایی از والدین می گرید.
٢- برای سلامت والدین بسیار نگران است.
٣- نگران دزدیده شدن است ؛ به همین جهت در مکان های شلوغ دست آن ها را رها نمی کند.
٤- در مجالس و محافلی چون جشن تولد همسالان به تنهایی و بدون حضور والدین حاضر نمی شود.
٥- در اتاق، تنها نمی ماند.
٦- در اتاقی مستقل و جدا از پدر و مادر نمی خوابد.
اضطراب جدایی بهطور طبیعی بین سن ١٨ ماهگی و ٣ سالگی رخ میدهد که اوج آن در سن ٢٤-١٢ ماهگی است و پس از ٢٤ ماهگی بهتدریج کاهش مییابد. اضطراب کودک هنگام جدا شدن از والدین معمولاً از یک روز به روز دیگر متفاوت است، یک روز کودک هنگام جدا شدن از مادر مضطرب میشود، روز دیگر به مادر میچسبد و غمگین است و یک روز دیگر، قشقرق راه انداخته و در مقابل جدایی مقاومت و واکنش شدید از خود بروز میدهد. بهتدریج کودک به سمت استقلال میرود ولی هنوز مرحله انتقالی میتواند مشکل باشد و برای کودک و مادر استرسزا باشد.
برای کودکانی که تجربه جداییهای بسیار مکرر و یا بسیار اندک از مادر داشتهاند، جدایی ممکن است اضطراب بیشتری را ایجاد کند. هرچه کودک بزرگتر میشود و مفهوم زمان را درک میکند و مدارای موفقیتآمیز هنگام جدایی را بیشتر تجربه میکند، از اضطراب او کاسته میشود.
عواملی که ممکن است در شدت اضطراب جدایی کودک دخالت داشته باشند شامل موارد زیر است:
•خستگی و بیماری کودک
•تغییر در عادات و برنامههای منزل
•تغییراتی که در خانواده رخ میدهد مانند: تولد فرزند جدید، طلاق، جدایی والدین، مرگ و یا بیماری اعضای خانواده و ...
•عوض شدن پرستار و یا مراقبین کودک
•والدین معمولاً علت اضطراب جدایی نیستند ولی میتوانند با رفتارهای خود آنرا بدتر یا بهتر کنند.
•کودکانی که از نظر سرشتی، کودکان سخت و دشواری هستند و به تغییرات جدید، مکان و اشخاص جدید دیر عادت می کنند، بیشتر مستعد اضطراب جدایی هستند.
با بکاربردن راهکارهایی ساده میتوان به میزان زیادی از شدت آن کاست:
با وجود اینکه بروز آن احساسات در کودک طبیعی است، والدین ممکن است ندانند هنگامی که کودک دچار این احساس میشود، چگونه واکنش نشان دهند. اگر کودک شما علائم اضطراب جدایی را نشان میدهد، این توصیهها را به کار ببندید:
١- ابتدائا باید مطمئن شوید که شیرخوارشما بیمار نیست و یا دچار فشار روحی وعاطفی خاصی نگردیده است چرا که این مسایل میتواند شرایطی را به وجود آورد که کودک را بیش از قبل به شما وابسته کند
٢- به مادر یا مراقب توصیه می کنیم که هرگاه قصد ترک کردن فرزند خود را دارید مثلا برای مدت کوتاهی می خواهید از اتاق بیرون بروید در این مدت با فرزند خود صحبت کنید به این معنی که شرایطی را به این طریق به وجود آورید که کودک از طریق کلامی با شما در ارتباط باشد علیرغم اینکه شما را در ﭘیش خود نمی بیند .این کار کودک را مطمئن میکند که مادرش در همان نزدیکی است و لذا از شدت اضطراب وی تاحد زیادی می کاهد.
٣- زمانی که شیرخوارتان شما را نگاه نمی کند حتی الامکان از ترک او خودداری کنید. مادران گاهی دنبال فرصتی می گردند تا از حواس ﭘرت شدن کودک به اطراف استفاده کرده و از محل خارج شوند. اینکار نه تنها از بی تابی و بیقراری فرزند شما نمی کاهد بلکه باعث تشدید اضطراب و نگرانی وی خواهد شد.
٤- در صورتیکه قصد دارید کودک را به مراقب یا ﭘرستاری بسبارید اجازه دهید که کودک وی را بخوبی بشناسد.
٥- از بازیهای بسیار مناسبی که دراین دوران کاربرد دارد بازی «دالی موشه» است. انجام این بازی می تواند به کودک بیاموزد که ندیدن چیزی به معنای عدم وجود آن نیست. لذا مفهوم اضطراب جدایی را به شکلی راحت تر و سریعتر در می یابد. ان شاالله در آینده درباره ی این بازی و مزایای آن صحبت خواهیم کرد
٦- سعی کنید در بین 8 تا 12 ماهگی که محتملترین هنگام شروع اضطراب جدایی است، کودک را در مهد کودک نگذارید.
٧- از سن ٦ ماهگی به بعد در زمانهایی کوتاه و بهطور گه گاه از پرستار کودک و یا شخص نزدیک دیگر استفاده کنید تا کودک را مراقبت و نگهداری کند. این موضوع علاوه بر آن که کمک میکند تا کودک در زمان هایی کوتاه، دور شدن از مادر را تجربه کند، فرصتی را نیز در اختیار کودک قرار میدهد تا اعتماد به سایر بزرگسالان در او شکل گیرد.
٨- از ١٢ ماهگی به بعد کودک را وارد ارتباط با همسالان نمائید. (گر چه کودک در این مرحله معمولاً وارد بازیهای مشارکتی نمیشود) و از سن ٣ سالگی میتوانید فرصت تجربه بازیهای گروهی را به او بدهید.
٩- سعی کنید هنگامی که کودک خسته یا گرسنه است او را تنها نگذارید- ترک کردن او را به پس از خوردن غذا و چرتزدن واگذار کنید.
١٠- به تدریج کودکتان را عادت دهید که بدون حضور شما با افراد دیگر تنها بماند.
١١- هنگام ترک کردن کودک آرام و باثبات بمانید- اعضای خانواده به کودک میگویند که شما رفتهاید اما بازخواهید گشت، یک چارچوب زمانی برای کودک تعیین کنید.
١٢- به قولی که دادهاید عمل کنید، وقتی قول دادید در یک زمان معین برمیگردید، دیر نکنید.
چگونه به کودکی که از اضطراب جدایی رنج میبرد کمک کنیم؟
•در برابر ترس کودک واکنش شدیدی نشان ندهید.
•قبل از آنکه کودک را در محل جدید ترک کرده و تنها بگذارید، کمک کنید تا کودک با محیط و مردم جدید آشنا شود.
• هرگز او را به زور به تنها ماندن وادار نکنید.
•فرزند خود را به تنها رها کردن در بیرون تهدید نکنید.
•چیزی از محدودیت های پیشین کم نکنید؛ برای مثال اگر پیشتر با خواهر و یا برادرهایش می خوابیده است، و تقاضا می کند با شما بخوابد، اجازه ندهید؛ زیرا کاستن از محدودیت ها سبب می شود که باور کند ترسش واقعی است.
•روی موارد مثبتی که در محیط جدید رخ میدهد متمرکز شوید، نگذارید بچهها از تصور چیزهای بدی که ممکن است رخ دهد نگران شده و بترسند.
•اضطراب کودک را به تمسخر نگیرید و او را بهخاطر این ترس و اضطراب سرزنش و شماتت نکنید.
•اجازه دهید تا کودک شما بداند که میفهمید چقدر سخت است که انسان از کسی که تا این حد دوستش دارد جدا شود، کودک را درک کنید و بپذیرید. اما زیاد با او همدردی و دلسوزی نکنید.
•تسلیم خواسته کودک نشوید و به او بفهمانید که در امنیت و سلامت خواهد بود.
•عشق، محبت و علاقه بیقید و شرط خود را از کودک دریغ نکنید.
•اگر کودک بزرگتر است او را به کودکان دیگری که در آن محیط هستند معرفی کنید و بازی و تفریح خاصی را با آنها ترتیب دهید.
•دزدکی و یواشکی کودک را ترک نکنید و حتما با کودک خداحافظی کنید.
•هنگام ترک کودک او راببوسید و نوازش کوتاهی نموده و با خوشرویی از او خداحافظی کنید.
•مراسم خداحافظی و ترک کودک را خیلی طولانی نکنید، بر احساسات دلسوزانه خود غلبه کنید و چندین بار نروید و برگردید.
•قبل از شروع مهد، آمادگی و یا مدرسه، تدارک کتاب، دفتر و وسایل مورد نیاز کودک را ببینید و برای فراهم آوردن آنها کودک را مشارکت بدهید.
•حتی زمانی که فکر میکنید مربی و یا معلم کودک شما سختگیر است و یا کودک توسط کودک دیگری مورد قلدری و اذیت قرار گرفته است، او را از مدرسه و یا مهد خارج نکنید، سعی کنید مشکل را رفع نمائید.
•در بازیها با ایفای نقش، جدایی را با کودک تمرین کنید.
•پس از بردن کودک به مهد یا مدرسه مدتی آنجا بمانید، سپس کودک را با معلم یا مربی تنها بگذارید و سپس نزد او برگردید.
• موقع ترک کردن کودک راحت و آرام بمانید و به وضوح به او بفهمانید که بر خواهید گشت.
• توصيف فعاليتهاي شخصي شما کمکي براي او در داشتن تصويري از شما خواهد بود.براي او بگوييد که در مدت دوري از او چه کارهايي انجام داديد و کدامشان با او در ارتباط بوده است.
• براي پرورش احساس استقلال و اعتماد به نفس در فرزندتان با ابزار دوستي و توجه از او بخواهيد اتفاقات روزمره را برايتان بازگو کند و در اين حين توجه شما فقط مختص به او باشد.
سخنی با مربیان و معلمان کودک:
•خود را به کودک معرفی کنید و از او دعوت کنید تا با اسباببازی بازی کند یا چیزی بخورد.
•اگر کودک دچار حمله هراس شده است از والد بخواهید نزد کودک بماند تا وی آرامتر گردد و او را با صدایی گرم ، محبتآمیز، راسخ و قاطع آرام کند.
•هرگز کودک را بهخاطر اضطراب و غمگینیاش مورد انتقاد قرار ندهید.
نکته آخر:
بدانیم اضطراب جدایی یک مرحله ی گذرا از مراحل رشد است و نهایتا این دوران به اتمام خواهد رسید. اوج آن قبل از 2 سالگی است و بعد از این دوران از شدت آن به میزان زیادی کاسته خواهد شد و جای هیچگونه نگرانی نیست اما در صورت تداوم این مشکل مشاوره با متخصص ضروری است.