مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

آداب صحبت کردن با نوزادان

1390/5/11 16:45
نویسنده : یه مامان
4,449 بازدید
اشتراک گذاری

نوزادان به صداهای بلند اطرافیان به خصوص پدر و مادر هنگام صحبت کردن با آنها واکنش نشان می‌دهند .نوزاد با شنیدن صدای پدر و مادر خود به آنها نگاه می‌کند و عکس‌العمل نشان می‌دهد بنابراین والدین می‌توانند آرام و با صدایی دلنشین با نوزاد خود صحبت کنند...

 

وقتی که با ملایمت و نرمی ‌با نوزادتان حرف می‌زنید، یعنی با او ارتباط برقرار کرده‌اید و او را به واکنش‌های گفتاری تشویق می‌کنید. این صحبت کردن با نوزاد مهارت‌های زبانی را در او تکامل می‌بخشد.

به کودک حرف‌های آرام‌کننده بزنید. برای مثال بگویید:« چه کودک ناز و زیبایی دارم... دست‌هایش راببین چه کوچک و قشنگ است.»

نوزاد را در هنگام صحبت کردن نزدیک خود نگه دارید و به چشم‌هایش نگاه کنید. او را به آرامی ‌تکان دهید و برایش حرف بزنید.

سعی کنید هر کاری که انجام می‌دهید را برایش توضیح دهید. برای مثال:« می‌خواهم لباست را عوض کنم کوچولو، الان پوشک تازه‌ای برایت می‌بندم. کمی‌ ماساژت می‌دهم تا آرام شوی عزیزم.»

گفتن این حرف‌ها در نوزاد احساس آرامش ایجاد کرده و ارتباط عاطفی میان شما و او را تقویت می‌کند.

تهیه و تدوین: گروه سبک زندگی سیمرغ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان زهرا نازنازی
11 مرداد 90 14:20



يك عدد مامان
11 مرداد 90 14:31
واي خدا ! الانه به خودم افتخار كردم يهو
موقعي كه امين و متين به دنيا اومدن به هيچ وجه وقت آزاد نداشتم براي مطالعه و كسب تجربه از ماماناي ديگه! من بودم و اولين تجربه ي مادر بودن با وجود ِ دو تا پسر شيطون.
زمان نوزاديشون دائم باهاشون صحبت ميكردم و اونا هم گوش ميدادن.البته براي اطرافيانم عجيب و باور نكردني بود!

مثلا وقتي سه چهار ماهه بودن و همزمان گريه ميكردن و شير ميخواستن زماني كه به امين شير ميدادم با متين خيلي آروم و مهربون صحبت ميكردم و ميگفتم بايد صبر كني ، الان ميام پيشت و صبر كن داداشي شيرشو بخوره و ... و جالب اينجا بود كه متين ديگه گريه نميكرد و به صورتم نگاه ميكرد و همينجوووور به حرفام گوش ميكرد.دفعه ي بعد نوبت امين بود كه صبر كنه و به حرفاي من گوش كنه تا نوبتش بشه...

اطرافيانم باورشون نميشد كه بچه ها با حرفاي من آروم ميشن و گوش ميدن ببينن من چي ميگم.انگاري هميشه منتظر بودن من حرفامو ادامه بدم
نتيجه اين صحبت كردن با نوزادانم اين بود كه قند و عسل هميشه خوب به حرفام گوش ميدادن و آروم ميشدن و اين براي من كه دست تنها بودم بزرگترين نعمت بود.

اين پستتون معركه بود.مرررررررررررررسي.

ما هم به داشتن دوست فهیم و مهربونی مثل شما افتخار می کنیم.
ممنون که تجربه ی شیرین و کاربردیتون رو در اختیار ما گذاشتین.
خدا امین و متین رو براتون نگه داره . ان شاءالله زیر سایه ی پدر و مادرِ مهربونشون به درجه های عالی موفقیت دست پیدا کنن.
مامان حسین
11 مرداد 90 17:04


مامان سید ابوالفضل
11 مرداد 90 17:13
سلام عزیزم
عالــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی بود
ممنون

سلام
نظر لطف شماست
زهره مامان هلیا
11 مرداد 90 17:58
مرسی خانومی مطلب خیلی خوبی بود استفاده کردم

خواهش میکنم. خوشحالیم که براتون مفید واقع شده.
مامان پریسا
12 مرداد 90 11:02
سلام می بخشید من با پریسا تازگی ها یک مشکل پیدا کردم. موقع تعویض پوشک نمی دنم چرا خیلی بی تابی میکنه.با اینکه با هاش حرف می زنم ومی خندم گاهی خوبه ولی بشتر مواقع گریه میکنه.وبلا فاصله بعد از اتمام کار دوباره آروم میشه. اگر ممکنه راهنماییم کنید ممنون

تا حالا شده که به دیدن یه فیلم خاصی علاقه داشته باشین و یا در حین انجام کاری که دوست دارین شما رو مجبور کنن که کار دیگه ای انجام بدین؟
توی اون موقعیت چه حسی به شما دست خواهد داد؟
سن پریسا جون هم در مرحله ایه که قوه ی تشخیص موقعیت های مختلف رو داره، بچه ها عاشق بازی هستند، هیچ چیز برای اونها مهمتر از بازی کردن نیست.
ممکنه زمان عوض کردن پوشک با زمان بازی او تداخل داره. به این ترتیب اون مجبوره که از بازی مورد علاقه اش برای مدتی دست بکشه و همچنین سن او هم به حدی نیست که بتوانید به اون بفهمانید چند دقیقه بیشتر طول نمی کشه.
در این حال پیشنهاد میکنیم که وقتی می خواهید پوشک اون رو عوض کنید اسباب بازی جدیدی به دست فرزندتون بدید که براش تازگی داره و در حالیکه سرگرم اون هست اون را بخوابونید و یا شروع به بازی های خوابیده که در پست «لالایی از نوع بازی» آورده شده است با او بکنید و پس از مدتی کارتون رو انجام بدین.
موفق باشید

مامان ماهان
14 مرداد 90 10:41
خیلی استفاده کردم ممنونم

امیدواریم که ارتباط عاطفی شما و فرزند عزیزتون روز به روز قوی تر بشه و کودکتون در کنار شما آرامش بیشتری پیدا کنه
مامان علی مرتضی
3 شهریور 90 12:49
سلام ممنون از شما منم با علی مرتضی صحبت میکنم ولی با خوندن این مطلب بیشتر از قبل با هاش صحبت میکنم

سلام مامان مهربون
امیدواریم که موفق باشید