مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

نکات بسیار مهم برای رفتار صحیح با کودکان

1393/4/3 8:57
نویسنده : یه مامان
3,355 بازدید
اشتراک گذاری

دیگر از دستش خسته شده اید، هرچه می گویید برعکس آن عمل می کند، خیلی وقت ها از لج بازی هایش لجتان می گیرد، گاهی از دستش به حدی خسته و کلافه می شوید که حاضر نیستید حتی صدایش را بشنوید یا قیافه اش را ببینید. هر راهی را هم که بلد بوده اید رفته اید و امتحان کرده اید اما باز هم نتیجه ای نگرفته اید!

پس با ما در ادامه ی مطلب همراه باشید...

جالب است که برخی از والدین با این که می دانند روش های کاربردی آنان چندان تأثیری ندارد، ولی باز هم دست از به کارگیری روش هایشان باز نمی دارند. دانستن بی تأثیر بودن روش های به کار گرفته شده، در اولین قدم در راه بهبود روابط، بسیار حائز اهمیت است. والدین اشتباهاتی در رفتار با فرزندشان دارند، اشتباهات رایج تربیتی که ما والدین آن ها را به کار می بندیم و انتظار داریم بهترین نتایج برایمان حاصل شود، غافل از این که راه را به خطا می رویم و...

 - سرزنش، عیب جویی است

دکتر عنبرانی، روان شناس کودک در گفت و گو با ما در رابطه با رفتار صحیح والدین با کودکان می گوید:شما فرزند خود را بابت رفتارش سرزنش می کنید؛ به عنوان مثال می گویید: «تو که هنوز اتاقت را مرتب نکرده ای!» یا «تو که دوباره خواهر کوچکت را اذیت کردی!» گاهی این سرزنش ها جای خود را به جمله های حقارت آمیز می دهد. به عنوان مثال «این رفتار تو واقعا دوستانه نیست!» آیا فرزند شما بعد از شنیدن چنین سرزنش هایی، رفتار خود را تغییر داده است؟ شما دقیقا همان کاری را به کودک خود می گویید که در آن لحظه انجام می دهد، در صورتی که فرزند شما کاملا به عمل خود واقف است.

آگاهی از نامناسب بودن رفتار کودک، معمولا هیچ سودی ندارد. از نظر کودک، این سرزنش ها صرفا عیب جویی از سوی شماست. کودک می اندیشد: «او مرا دوست ندارد. پس باید برای جلب توجه او بجنگم.» به خصوص اگر سرزنش های شما با ابراز جمله های تحقیرآمیز همراه باشد، این احساس در کودکتان قوی تر خواهد بود.

 - تنبیه بدنی، انتقام جویی می آورد

آیا شما هم تا به حال اختیار خود را از دست داده اید؟ آیا تا به حال اثر دست خود را روی صورت یا بدن فرزند خود دیده اید؟ آیا تا به حال فرزندتان را حسابی کتک زده اید؟ تقریبا همه ما حداقل یک بار، دانسته یا ندانسته، کودک خود را به گونه ای تنبیه بدنی کرده ایم. درک چگونگی اثر تنبیه بدنی روی کودکان، بسیار آسان است.

کودکانی که مرتب از والدین خود کتک می خورند، بعد از مدتی حساسیتشان در برابر درد کاسته می شود.کودکانی که کتک می خورند، همانند دیگر رفتارهای خصمانه والدین، اغلب حس انتقام جویی در آنان قوی می شود. در ضمن نباید فراموش کرد که کودکان هر آن چه از ما می آموزند، به فرزندان خود منتقل می کنند. هر ضربه ای که به فرزندتان وارد کنید، ضربه ای به ارتباط شما و فرزندتان وارد خواهد آمد. تنبیه بدنی تحقیرآمیز و به کارگیری آن در راه تربیت کودکان، کاملا نامناسب است.

 - بی مهری، از رفتارهای پسندیده می کاهد

بعضی از کودکان مشکلات رفتاری زیادی دارند، زیرا والدینشان بسیار کم به رفتارهای خوب آنان توجه می کنند و آنان را مورد تشویق قرار می دهند. ولی هر بار کار اشتباهی از آنان سر می زند، به شدت مورد مواخذه قرار می گیرند. اگر رفتار شایسته کودک مورد بی توجهی و بی مهری قرار گیرد، در آینده رفتارهای پسندیده کمتر از او سر می زند. اگر بر اثر بی توجهی رفتار خوبی از بین رفت، اصلا تعجب نکنید. یک اصل مهم در تربیت صحیح کودک، تشویق و توجه به رفتارهایی است که دوست دارید در آینده بیشتر شاهد آن باشید.

 - القاب، ترور شخصیت می آورد

هنگامی که والدین روی فرزندان خود اسم می گذارند و آنان را با همان اسامی صدا می زنند، ممکن است مشکلات عاطفی و رفتاری در کودکان ایجاد کنند. کودکان نسبت به این مسئله خیلی حساس هستند، مثلا والدینشان آنان را احمق، کودن، گیج، خرفت، خنگ، پروفسور، مزاحم و... صدا می زنند.

گاهی اوقات والدین از این القاب برای ترور شخصیت کودک استفاده می کنند، ولی ممکن است گاه بدون این که منظور خاصی داشته باشند، از این القاب استفاده کنند. این لغات ممکن است منعکس کننده خشم پدر یا مادر نسبت به کودک باشد، اما معمولا نه تنها باعث بهبود اوضاع نمی شود، بلکه آن را وخیم تر نیز می کند.

 - والدینی که تسلیم می شوند

والدین تسلیم را می توان والدین لوس کننده هم نامید. این دسته از والدین هیچ محدودیتی قائل نمی شوند و محدودیت هایی را که در نظر می گیرند اغلب لغو می کنند. فرزندان این گونه والدین بدون داشتن خطوط راهنمایی معین بزرگ می شوند. والدین در خصوص آنچه کودکان می خواهند، تسلیم می شوند. ما اغلب این قبیل کودکان را با صفت لوس توصیف می کنیم. کودکانی که هیچ گونه محدودیتی برای آن ها منظور نمی شود، ممکن است در برخورد با دیگران دچار مشکل شوند

  - نتیجه چشیدن ناکامی، مسئولیت پذیری است

یک امر عادی و ساده را به صورت مسئله ای پیچیده در می آورید و فکر می کنید اگر فرزندتان این طور عمل نکند، آن غذا را نخورد، یا کمی تب داشته باشد، دیگر دنیا به آخر رسیده است. دائم دست و پایتان می لرزد. خودتان تمام کارهای بچه را انجام می دهید، به جزئیات کارش دخالت می کنید و دیگر فکر نمی کنید بچه باید مستقل بار بیاید.

انسان موجود عجیب و غریبی است. برخی از والدین بیش از اندازه بچه ها را مورد حمایت قرار می دهند، بیش از حد از آن ها مواظبت می کنند و حاضر نیستند بچه شان به هیچ قیمتی طعم ناکامی و ناراحتی را بچشد و مرتب مثل یک نوزاد با او رفتار می کنند؛ این بچه ها برای رویارویی موفقیت آمیز با زندگی تجربه کسب نمی کنند و بزرگ هم که شدند، حاضر نیستند کمترین مسئولیتی به عهده بگیرند.

 - انتظارات بیش از حد، دردسر می آورد

داشتن انتظارات منطقی از کودکان بستگی به سن و میزان رشد آنان دارد. والدینی که از فرزندان خود خواسته های زیادی دارند که بیش از توان آنان است، با مقاومت و حتی گاهی با تنفر کودکانشان مواجه می شوند. به عنوان مثال اگر دنبال دردسر می گردید، از کودک ٣ ساله ای بخواهید بدون کمک گرفتن از دیگران اتاق به هم ریخته ای را مرتب کند.

 - رشوه دادن، قدردانی از کودک نیست

اگر چنین کنی، چنان خواهیم کرد! رشوه دادن نیز همانند روش های دیگر بی گمان با شکست مواجه خواهد شد. روشی که در آن به وضوح به کودک گفته می شود که اگر کاری را بکند (یا نکند) پاداشی دریافت خواهد داشت.اگر با برادر کوچکت خوب رفتار کنی، تو را می برم سینما. اگر شعر حفظ کنی، تو را می برم مسابقه فوتبال…

این نوع برخوردهای شرطی ممکن است طفل را وادار کند برای به دست آوردن یک هدف آنی، کاری را انجام دهد، به ندرت باعث کوشش مداوم کودک خواهد شد. حرف های ما به او القا می کند به قابلیت او شک داریم. بهتر است جایزه را بدون این که آن را از قبل اعلام کنیم و کاملا بدون انتظار کودک به او بدهیم. جایزه باید نشانگر قدردانی ما باشد.

  -تهدید به کودک جرأت می دهد

اگر یک بار دیگر دوستت را اذیت کنی، یک کتک مفصل می خوری. صد بار به تو گفتم سنگ پرت نکن، اگر یک بار دیگر این کار را تکرار کنی من می دانم با تو. دیگر کمربند را می آورم. صبر کن تا بابا بیاید خانه! هنگامی که کودک بارها تهدیداتی از والدین خود می شنود، ولی به ندرت عواقب کار بد خود را می بیند، باید گفت: تهدید مبدل به روشی نامناسب و بی حاصل برای مهار رفتار کودک می شود. گاهی اوقات این تهدیدها حتی به کودکان این جرأت و شهامت را می دهد تا پدر و مادر خود را در آن محدوده امتحان کنند و صبر و تحمل آنان را بسنجند.

 - مشاجره از اقتدار والدین می کاهد

هر کودکی نیاز به امنیت روانی دارد و والدین موظف هستند این نیاز را برای کودک تأمین کنند. روش هایی از قبیل عیب جویی، لجبازی، سرزنش، داد و فریاد، بد دهنی و مشاجره با کودک موجب می شود کودک احساس ناامنی کند و دچار اضطراب شود. به کار بردن این روش ها موجب می شود احترام متقابل بین شما و فرزندتان از بین برود و والدین اقتدار خود را از دست بدهند.

منبع: روزنامه خراسان

پسندها (2)

نظرات (9)

مامان فرنيا
3 تیر 93 10:24
سلام با خواندن اين مطالب خوشحال ميشم كه رفتارهاي غلطم كمه فقط يك روشي دارم كه ميدونم درست نيست ولي انجام ميدم ان هم اينه كه فرنيا از تماس با تلفن بدش مياد و مادر من و همسرم هم دورن و خيلي دلشون ميخواد با فرنيا تلفني حرف بزنن نتيجه اين ميشه كه من هربار ميگم فرنيا بهت جايزه ميدم اگه باهاشون حرف بزني ايشون هم حرف ميزنه اما خوب چيكار كنم البته بگم فرنيابا هيچكس دوست نداره تلفني حرف بزنه بجز دايي
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز الحمدالله... و صد البته که می دونستیم این قضیه رو. بالاخره شما هم از اون دسته مامان های می دونست هستید دیگه! خدا این دایی و خواهرزاده رو برای هم حفظ کنه. باز خدا رو شکر کنید که خودتون می تونید با تلفن صحبت کنید، اتفاقا ما هم وضعیت شما رو داریم و خانواده ها در آرزوی صحبت با نوه ی گلشون به سر میبرن البته شاید یه کم وضعیت ما فجیع تر هست یعنی وقتی تلفن زنگ میزنه نه خودش حرف میزنه نه اجازه میده من تلفن رو بردارم و صحبت کنم نتیجه اینکه وقتی خواب باشه مجبورم زنگ بزنم و احوالپرسی کنم! شاید بزرگتر بشه بهتر بشه فکر می کنم خیلی از بچه ها هستن که با تلفن مشکل دارن و از تلفن خوششون نمیاد شاید یکی از دلایلش این باشه که وقتی ما بزرگترها با تلفن صحبت می کنیم ناخودآگاه به اونا بی توجه میشیم و یا مدت تماس تلفنی مون زیاد میشه و از حوصله اونا خارج میشه. راهی که به نظرمون میرسه اینه که سعی کنید تشویق هاتون مستقیم نباشه و به طور غیر مستقیم به هدفتون برسید و نه با فشار آوردن و البته جایزه هاتون هم بزرگ نباشه در حد ستاره زدن و اینا باشه و اگه اسم جایزه رو هم روش نذارید بهتره. مثلا یه بار که با دایی صحبت کرد یه ستاره براش بزنید یه جایی و بگید این به خاطر این بود که با دایی تلفنی حرف زدی شاید به این وسیله تشویق بشه با بقیه هم حرف بزنه و ستاره بگیره. شاید بد نباشه قبل از اجرای این کار یه مدت اون رو به حال خودش بذارید یعنی بگید تلفن با شما کار داره و اگه نخواست صحبت کنه به طرف مقابل بگید که الان مشغول بازی هست و.... همچنین سعی کنید این مساله ای که با ما مطرح کردید رو حداقل جلوی خودش به کسی نگید حتی پدرش. مثلا نگید فرنیا دوس نداره با تلفن حرف بزنه چون ممکنه با این کار شما این مساله بهش تلقین بشه و یا بخواد برای جلب توجه شما از صحبت کردن با تلفن امتناع کنه گاهی وقتا با هم تلفن بازی کنید. مثلا بگید دو تا دستاش رو بذاره روی سرش حالت گوشی تلفن و بعد صدای زنگ تلفن در بیاره و شما دستش رو از روی سرش بردارید و بذارید به گوش خودتون و شروع کنید به حرف زدن و بعد هم گوشی یعنی همون دست فرنیا رو بذارید روی سرش و بعد خودتون تلفن بشید و فرنیا گوشی رو برداره. یا می تونید کاردستی تلفن با مقوا بسازید یا بازی های دیگه ای که می تونید از خودتون اختراع کنید! اینطوری شاید به مرور مساله حل بشه ان شاالله در ضمن خوشحال میشیم راهکارهای مامان های دیگه رو هم در این زمینه بدونیم، موفق باشید
مامان فرنيا
3 تیر 93 10:25
يك مورد ديگه جمع كردن كه توي متن هم عنوان شده بود مرتب كردن اتاق من هميشه كمكش ميكنم و بخشي از كار را به فرنيا ميگم بهش هم ميگم چكاري را انجام بده مثلا عروسكها را بگذار توي سبد ابي و ظرفها و ميوه هاي اسباب بازي توي سبد كوچيك اما باز هم كلافه ميشم تا به حرفم گوش بده
یه مامان
پاسخ
قضیه ی اتاق و تمیز کردن و این جور موارد فکر کنم که برای هممون آَشناست. فقط باید از خداوند صبر بخواهیم. راستی نکته ای که من با تجریه بهش رسیدم اینه که هر وقت حالت دستوری یه کاری رو به دخترم میگم، خیلی راندمان کار پایین تره تا وقتی که حالت انتخابی یه کاری رو به عهده اش میذارم. همچنین وقتی با تغییر تن صدا از زبون عروسک هاش چیزی رو ازش میخوام خیلی سریع تر قبول میکنه تا خودم ازش بخوام. سعی کنید همه چیز براش حالت بازی داشته باشه ان شاالله که اینطوری همه چیز راحت تر و بهتر بشه
مامان شبنم
3 تیر 93 12:03
سلام خیلی عالی بود واقعا این نکته ها رو باید به یاد بسپاریم ولی یه وقتایی ادم می مونه با این بچه ها چه کار کنه
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز کاملا موافقیم! ولی اون اصل مهم رو باید همیشه به خودمون یادآوری کنیم که خداوند بهترین شیوه ی رفتار با فرزندان رو توی ذهن مادر قرار میده. یه همچین ویژگیهایی داریم ما
مامان شاران
3 تیر 93 15:55
سلام امیدوارم خوب خوب باشید مثل همیشه عالی و کاربردی ولی بعضی وقتها من دلم میخواد بدونم چه روشی و بکار ببرم و نمیدونم مثلاحدود 5 روزه شاران و میبرم خانه کودک که روزی سه ساعت و نیم هست البته شاران روزی یکساعت میمونه و من هم باید حتما بمونم چون واینمیسته تشویقش کردم وعده جایزه دادم که تو متن این روشها غلط بودند به نظرتون چه روشی بکار ببرم درسته حتی فکر میکنم اخلاقش تو خونه هم تغییر کرده ممنونم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز ممنون، ما هم امیدواریم حال شما خوب خوب باشه با توجه به سن شاران جان و اینکه هنوز سه سالش نشده زیاد بهش فشار نیارید. باید این اطمینان رو پیدا کنه که شما دوستش دارید و نمی خواید اون رو بذارید خانه کودک و برید دنبال کارهاتون. چه اشکال داره اگه کار خاصی ندارید و هدفتون اینه که با بچه ها و محیط های جدید آشنا بشه و البته خانه کودک هم مشکلی با حضورتون نداره یه مدت پیشش بمونید تا به محیط جدید اطمینان و البته علاقه پیدا کنه، فکر می کنم بعد از یک مدت خودش بهتون بگه که برید من می مونم. دقیقا نمیدونیم که محیط خانه ی کودک چطوری هست و مربی هم دارن یا نه اما یه چیز دیگه ای هم که مهمه نوع برخورد مسئول خانه ی کودک با بچه هاست که باعث علاقمندی یا عدم علاقه ی اونا به حضور در اون مکان میشه. در کل سعی کنید طوری با شاران جان برخورد نکنید که فکر کنه اون رو از خودتون دور می کنید و می رونید بلکه بر عکس اعتماد و اطمینان خاطری نسبت به شما توی دلش داشته باشه
مامانی(برای دخترم زهرا)
3 تیر 93 18:19
سلام (خانم مدیر) زهرا از ایده ننه نقلی(البته تغییر یافته به خرگوش نقلی)خیلی استقبال کرد انشاا فردا یا پس فردا با عکس در وبم میذارم...میگم من چقد سخت فکر می کنم و کودکم چه آسون سرگرم میشه ...از مطالب مفیدتون ممنون
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز به مدرسه ی خودتون خیلی خوش اومدید. آفرین به شما مامان خلاق منتظر دیدن عکساتون هستیم
مامان پریسا
4 تیر 93 11:12
روش هایی که توضیح دادید واقعا قابل تامل هستن. اینها روش هایی هستن که به طور معمول همه جا در اطرافمون دیده میشه. یعنی والدین از ساده ترین روش ها که شامل همین رفتارها میشه برای تربیت بچه ها استفاده میکنن. نمیخوام بگم من یکی کاملا مستثنا هستم. خوب من هم گاهی ممکنه از هر کدوم از این روشها کم و بیش استفاده کرده باشم. ولی روشی که بیشتر از همه قبول دارم اینه که تا جایی که برام امکان داره و بتونم در مواقع اضطراری اعصابمو کنترل کنم اینه که خیلی منطقی باهاش حرف بزنم و با کلماتی متناسب با سنش بهش تذکر بدم و یا راهنمای کنم. البته به طور کامل رسیدن به این هدف و روش خیلی سخته ولی فکر میکنم از بقیه ی روش های ذکر شده بهتر باشه
یه مامان
پاسخ
اینکه توی هر شرایطی بتونیم به اعصابمون مسلط باشیم و همون رفتاری که درسته رو انجام بدیم خیلی سخته، ولی با آگاهی این موارد سعی می کنیم تکرار این رفتار از ما خیلی کمتر باشه. روش شما خیلی روش خوبی هست و مســــــــــــــــــــلما از روش های گفته شده خعــــــــــلی بهتره بالاخره شما مامان می دونستی هستید دیگه!
یاس
7 تیر 93 15:33
سلام,از سایت خودتون ممنون,جالب اینه که تمام کارهایی که نباید انجام داد رو در این مطلب نوشته ولی ننوشته بالاخره چطور می شه به بچه بفهمونیم کارش اشتباهه!!!!
یه مامان
پاسخ
سلام ما هم از حضورتون در مدرسه ی خودتون ممنون و سپاسگزاریم خب دونستن این چیزها و رعایتشون خودش خیلی مهم هست و فهموندن اشتباه به بچه که گفتید به خیلی چیزا می تونه بستگی داشته باشه مثل سن بچه، نوع اشتباهی که مرتکب شده و درجه ی اهمیت اون و... ان شاالله در آینده ی نزدیک مطالبی در زمینه ی نحوه برخورد با کودک لجباز و تکنیک های حفظ آرامش رو براتون میذاریم. ممکنه این طالب که قبلا در مدرسه گذاشته شده هم به دردتون بخوره: http://mamanschool.niniweblog.com/post56.php http://mamanschool.niniweblog.com/post734.php موفق باشید
مامان یاسمن و محمد پارسا
8 تیر 93 9:31
مثل همیشه مطلب عالی بود ممنونم
یه مامان
پاسخ
قابل شما رو نداشت، ممنون که مطالب قبلی رو مطالعه میکنید و برامون نظرتون رو میگید
مامان فرنيا
9 تیر 93 7:35
ممنون از راهنمايي بسيار مفصل و مفيد و صد البته كار امد و يك مورد ديگه من ديشب از تلفن دستي(دست فرنيا شده بود تلفن) استفاده كردم البته در يك مورد خاص و فرنيا را بردم دستشويي اخه مثلا پي پي با من تماس گرفت كه ميخوام بيام بيرون اما فرنيا كمكم نميكنه و وقتي فرنيا گفت اخه خودش نمياد باز هم تماس تلفني به اطلاعمون رساند كه جناب پي پي راه را گم كرده و بايد يك كمي بيشتر منتظر بمونيم تا خودش را برسونه بيرون و موفق هم شديم دختر من از بدو تولد مشكل گوارشي داره (يبوست) و خدا را شكر بهتر شده اما اگه كمي حواسم به تغذيه اش نباشه سريع دچار ميشه و بقول دكتر الان كه عاقل هم شده اگه موقع دفع دردش بياد ديگه همكاري نميكنه بهر حال باز هم از راهنماييتون بسيار ممنونم
یه مامان
پاسخ
خواهش میکنیم، قابل شما رو نداشت خوشحالیم که براتون مفید و کارآمد بوده و واقعا ابتکار خود شما خیلی جالب بود ممنون که برامون نوشتید فکر نمی کردیم این تلفن دستی این کاربردها رو هم بتونه داشته باشه با این ایده و خلاقیتی که شما به کار بردید در خیلی موارد دیگه هم میشه ازش استفاده کرد، آفــــــــــــــــــــــــــرین به شما ان شاالله که مشکل دختر گلتون هم به مرور زمان حل بشه