مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

تربیت دینی 11؛ انتقال مفاهیم دینی با استفاده از بُعد زیبایی شناسی

1390/10/19 13:00
نویسنده : یه مامان
4,749 بازدید
اشتراک گذاری

 

در قسمت قبل به بیان ابعاد وجودی انسان پرداختیم و قرار شد  که از این پس به شرح هر کدام از آنها بپردازیم، در این قسمت به شرح انتقال مفاهیم دینی با استفاده از بُعد «زیبایی شناسی» در انسان می پردازیم.

با ما همراه باشید...

 

آیا خداوند متعال و دین اسلام نگاه ویژه ای به زیبایی و زیبایی گرایی انسان دارد یا خیر؟

 خداوند متعال در قرآن کریم تصریح فرموده اند که مفاهیم دینی را در قلب بندگان مومن خود زیبا قرار می دهد . مفاهیم دینی ذاتاً زیبایی فوق العاده ای دارند . در قرآن کریم می فرماید: خدا ، ایمان را که یکی از کلیدی ترین مفاهیم دینی است در قلب شما محبوب و زیبا قرار می دهد . یعنی کاری می کند که شما زیبایی ایمان را ببینید . چشیدن زیبایی ایمان و مفاهیم دینی مراحلی دارد . گاهی انسان باید از لحاظ روحی یک مقدار تلاش کند تا این زیبایی را درک کند. یک مقدار نیز در مراحل ابتدایی جنبه ی مادی و صوری دارد . 

مثلاً قرآن باید با صوت خوب و زیبا خوانده شود . اگر دو امام جماعت از همه نظر یکسان باشند ، آن که صوت زیبا داشته و زیباتر است باید جلو بایستد . خداوند متعال به این مسائل بها می دهد . لباس ، پوشش و آرایش زیبا باید مد نظر قرار گیرد . البته لباس معمولی که تبدیل به لباس شهرت نشود .

خداوند متعال در همه ی  مسائل، هم به زیبایی مادی و هم به زیبایی معنوی اهمیت داده و خواسته  که زیبایی مفاهیم دینی را درک کنیم. ما باید در انتقال مفاهیم دینی این مسئله را در نظر بگیریم .  در تبیین مسائل فقط نگوییم که «دین برای تو مفید است» ، این مسئله باعث دلزدگی می شود .  نگوییم که «دینداری ضروری است و اگر این کار را نکنید به جهنم می روید» . ما باید به زیبایی دین هم نگاه کنیم .

سعی کنیم زیبایی نماز را درک کنیم ؛ نماز رفتار لطیفی است. اگر از یک زاویه ی درست به نماز نگاه کنیم ، حتماً زیبایی آن را می بینیم . دیدن نماز جماعت عده ای از مومنین خیلی زیبا است . مادران و یا معلمان محترمی که یک مقدار ذوق داشته باشند، می توانند این زیبایی را منتقل کنند . این جمعیتی که به نماز جماعت ایستاده اند هیچکدام خدا را ندیده اند ، هیچکدام پیامبر(ص) را ندیده اند و همه براساس یک باور این کار را انجام می دهند . این مسئله بسیار زیبا است . اگر ما به مفاهیم دینی از زاویه ی درست نگاه کنیم می توانیم زیبایی باطنی و یا ظاهری آن ها را لمس کنیم .

گرایش به زیبایی مادی یک حسی است که در همه ی ما وجود دارد . چرا گرایش به زیبایی معنوی در همه ی ما نیست ؟  

 در انتقال مفاهیم دینی ما عادت نکردیم که به بُعد زیبایی آن توجه کنیم . معمولاً مسائل ضروری تر مطرح شده است . در واقع کسانی که با دینداری مخالفت می کنند فضا را برهم زده اند وگرنه شاید برای اینکه کسی خدا پرست شود ، این مقدار استدلال لازم نباشد . این همه استدلال برای این بوجود آمده که یک عده مخالفت کرده اند . ذهن آنها دلیل تراشیده و شبهه ایجاد کرده اند . برای پاسخ به این افراد ما مجبور شده ایم  کتاب بنویسیم و به سراغ مباحث عقلی برویم . در حالی که اغلب آیات قرآن از این سیاق برای مفاهیم دینی استفاده نکرده است. 

چه اتفاقی می افتد که بحث فلسفه ی اخلاق تبدیل به یک علم می شود ؟ یک فیلسوف غربی می گوید : از آن زمانی که انسان ها سعی کردند از دستورات اخلاقی شانه خالی کنند، سوال های کلیدی بحث فلسفه ی اخلاق بوجود آمد . اگر کسی به توصیه های اخلاقی اشکال نمی گرفت  ، شاید علم فلسفه ی اخلاق اصلاً ایجاد نمی شد . اما الان همه باید چند واحد فلسفه ی اخلاق طی کنند . یعنی کسانی ذهن ها را به چالش کشیده اند ، در نتیجه یک بحث هایی تورم پیدا کرده است.   و الا ابتدا باید به زیبایی دین نگاه کرد .

در هر صورت ما باید از زاویه ی درستی به دین نگاه کنیم . و بتوانیم با شیوه های درست این زیبایی ها را درک کرده و آنرا منتقل کنیم . ما فکر نکنیم که اگر دلیل عقلانی برای افراد نیاوردیم ایرادی به وجود می آید . فطرت انسان زیبایی را دریافت می کند . زمانی که فطرت سالم این زیبایی را پذیرفت ، عقل، خود بخود به دفاع از آن برخواهد خواست .

آیا محکم بودن آن چیزی که ما با تقویت  بُعد زیبایی ایجاد می کنیم ، به اندازه ی بعد عقلانی است یا خیر؟

 اگر از لحاظ زیبایی شما نماز را توصیف کنید ، ممکن است استحکام عقلانی نداشته باشد . و در یک جاهایی قابل دفاع نباشد ولی از منظر دیگر ، استحکام آن بیشتر است . وقتی شما زیبایی نماز را گفتید و فرد با نماز ارتباط احساسی برقرار کرد ، زمینه ی یک امری که ما به آن حکمت می گوییم و پرورش دهنده ی عقل است، در وجود او تقویت خواهد شد . بعداً این انسانی که از طریق زیبایی به سهولت با نماز ارتباط برقرار کرده ، هزاران دلیل عقلانی در دفاع از نماز تولید خواهد کرد . نگاه از این دید باعث می شود که ما دریابیم ، زیاد هم بازار مباحث عقلانی پر رونق نیست .  اگر کسی صفای باطن نداشته باشد و از لحاظ روحی با این معنای معنوی ارتباط برقرار نکند ، هرچقدر دلیل برای او بیاورید متوجه  نمی شود. حتی ذهن او علیه این دلایل ، اشکال تراشی می کند . بنابراین از این طریق هم مسائل دینی دلنشین تر می شود و هم باعث پذیریش دلایل عقلی می شود .

ما باید حکمت را آموزش دهیم . آموزش حکمت یعنی به فرد توانایی تولید دلیل عقلی بدهیم . خود فرد باید از این اندیشه دفاع کند. اندیشه ای که ابتدا با صفای باطن ارتباط برقرار کرده است . ضمن اینکه ما می خواهیم روش های انتقال مفاهیم دینی به کودکان و نوجوانان را بررسی کنیم . و این قشر بیشتر براساس احساس لطیف انسانی خود با مسائل برخورد می کنند . البته باید به عقلانیت هم پرداخته شود . اما نباید از زیبایی غفلت کنیم  . خداوند متعال فرمود: ابلیس می گوید من از لحاظ زیبایی انسان ها را منحرف می کنم. ابلیس با زیبا جلوه دادن دنیا ، فرزندان ما را منحرف می کند. برای اینکه ما این راه را سد کنیم ، باید زیبایی های معنوی را تقویت کنیم.

با چه تکنیک های عملی می توان این بعد زیبایی گرایی را تقویت کرد؟

 1) یکی از راه ها این است که ما از ادبیات فاخر و ادبیاتی که زیبایی آن قابل لمس است استفاده کنیم . گاهی ممکن است از یک ادبیات زیبا استفاده کنیم که برای اهل ادب زیبا باشد. ولی دیگران نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند . ادبیات هم دوره دارد و ما باید آن را نو کنیم . عالمان دینی و اهل ادب ، کسانی هستند که مسئولیت نوسازی ادبیات را برعهده دارند . ادبیات، کهنه و فرسوده می شود . البته نباید کهنگی ها را دور بریزیم . بعضی اوقات باید ادبیات کهن را مانند یک قاب نفیسی تصور کنیم که در این قاب یک اثر کهن را نگاه می داریم . البته قاب مدرن است . ادبیات جدید و قدیم این ارتباط را با هم دارند .

ما نباید زیبایی الفاظ را فراموش کنیم . الان در دبستان ها به زیبایی سخن توجه دارند . شعرهای موزون و آهنگین آموزش می دهند . بنابراین ما باید از کلمات زیبا استفاده کنیم . شما چند شعر در خصوص نماز و زیبایی های آن تا به حال شنیده اید؟ تعداد آن بسیار کم است . در حالی که واقعاً نماز زیبایی دارد و باید از آن زاویه به آن نگاه کرد .

از قدیم یک شعری در مورد نماز بود که بسیار در مخاطبین تأثیر می گذاشت . حتی افرادی که ده سال پیش آن را شنیده بودند به خاطر داشتند . مادرها ، پدرها و معلم ها باید شعرها و متن هایی را که زیبایی مفاهیم دینی را منتقل می کند پیدا کنند . در آن شعر وقتی می خواست رکوع را توصیف کند می گفت : ای رکوعت شاخه ی پربار دل ، ای تواضع از نگاه تو خجل . اینها را می توان شرح داد . در رکوع، تواضع به همراه یک خجالت زیبا جمع می شود . در نماز شما مدام به مُهر نگاه می کنید ولی زمانی که به رکوع می روید به پاهای خود نگاه می کنید . با اینکه سر شما پایین است ، چشم خود را فرو می افکنید . یعنی ای رکوع، تواضع پیش تو کم آورده است . رکوع مانند یک درخت سیبی است که وقتی پربار می شود ، خم می شود .

بر دو کتفم داغ قربانی بزن ، یا به سرتاج سلیمانی بزن . اگر بخواهند کسی را پادشاه کنند ، تاج به سر او می گذارند . فرد باید خم شود تا تاج را بر سر او بگذارند و نمی تواند صاف بایستد . در رکوع، گویی خم شده اید که خدا تاج سلیمانی بر سر شما بگذارد . تاج سلیمانی با تاج پادشاهی متفاوت است .  در قدیم بر روی کتف برده ها مهر داغ می زدند . ای خدا من قربانی و عَبد تو هستم . بر کتف من داغ قربانی بزن . وقتی که شما اینگونه نماز را ترسیم کنید ، برای فرد جالب می شود .

من نه بی قدرم که عالم در سجود               از برای من به خاک افتاده بود

هــــــــان ببــین افتاده ام از پا بـرت                سوده ام سـر تا قدم را بردرت

خواستی صورت به خـاکم بنــــگری ؛ این عبارات سجده را زیبا می کند . حتی کسانی هستند که با همین شعر نمازخوان شده اند . ما چند سروده داریم که زیبایی رفتار دینی را برای ما بازگو کند ؟ چند سروده داریم که رمضان را زیبا جلوه دهد؟ فرهنگ ، رسانه و آموزش و پرورش باید دراین زمینه سرمایه گذاری کنند .

حضرت آیت الله العظمی فاضل فرمودند که حضرت آیت الله العظمی بروجردی بر کل گلستان سعدی حاشیه زده بودند . یعنی یک نقد ادبی بر یک کتابی که در صدر کتب ادبی ما است داشتند یا علامه طباطبایی مفسر کبیر قرآن ، مفسر ابیات و اشعار دیوان حافظ هم بودند . شاگرد ایشان مرحوم سعادت پرور کتابی را براساس بیانات حضرت علامه نوشته اند . بنابراین اِشراف به ادبیات باید باشد و بکار گرفته شود. گاهی ما به کودکان خود شعری را بدهیم تا حفظ کنند . ما این کارها را نکرده ایم و انتظار داریم که آنها عاشق و شیفته ی خدا و پیامبر (ص) بوده و جذب زیبایی های دیگر نشوند .

در ادبیات ، خصوصاً ادبیات فارسی به دین خدمت شده است . اگر از این ادبیات استفاده کنیم ، بچه ها می بینند که خیلی از این ترانه های مبتذل حرفی برای گفتن ندارند . زیبایی های مادی در برابر زیبایی های معنوی رنگ می بازند . یکی از راه ها همین ادبیات است .

2) راه دیگری که باید اتخاذ شود ، شیوه ی برخورد است . این مسئله بیشتر به مادرها ارتباط دارد . مادرها با نگاه زیبا پسند خود به اشیاء و مفاهیم ، می توانند زیبایی را به بچه های خود منتقل کنند . وقتی از زیبایی یک چیز تعریف می کنند ، بچه یاد می گیرد . نحوه ی برخورد با زیبایی را یاد می گیرد و بسیاری از ملاک های زیبایی در نزد مادر به بچه منتقل می شود . البته بچه ها به طور کامل به شاخص های زیبایی که پدر و مادرها دارند تسلیم نمی شوند . مخصوصاً در سن تکلیف سُنت گریز هم می شوند. ولی وقتی مادر از زیبایی یک دعا تعریف کند . کودک به زیبایی آن جلب شده و علت تعریف مادر را جویا  می شود . این یک قدم و تلنگر است . 

اگر مادر تنها از زیبایی های مادی تعریف کند ، چطور می خواهد زیبایی های معنوی را به بچه ی خود منتقل کند؟  شما از زیبایی کدامیک از آیات قرآن تعریف کرده اید ؟ حتی باید در سریال ها و فیلم های تلویزیونی نیز، این مسئله لحاظ شود . چون یک فیلم نامه نویس و یا کارگردان می داند که چکار کند تا زیبایی یک رفتار منتقل شود. در فیلم های هالیودی در حساس ترین و بهترین لحظه ی فیلم یک پرچم آمریکا برافراشته می شود . این پرچم ممکن است زیبایی هم نداشته باشد اما از قاعده ی مجاورت استفاده می کند.

شخصی تعریف می کرد که: من یک بار در ماشین بودم و رادیو قرآن نیز روشن بود . یکی از دوستان به من تلفن کرد، وقتی برداشتم به من گفت : اگر شما در مجلس ختم هستید ، من تلفن را قطع کنم .  گفتم : چرا این حرف را می زنید من در مجلس ختم نیستم . آن طرف گفت : بخاطر اینکه صدای قرآن می آید . ما با قرآن چکار کرده ایم که با ختم و مردن قاعده ی مجاورت پیدا کرده است .

الان هرکس کلمه ی فاتحه را بگوید ، می گویند مگر کسی فوت کرده است؟ در حالی که این کلمه به معنای آغاز است . اگر مسئولین وقتی که می خواهند یک جایی را افتتاح کنند بجای اینکه یک چیزی را قیچی کنند از کلمه ی فاتحه استفاده کنند ، چون این کلمه به معنای آغاز است بر اساس قاعده ی مجاورت معنای کلمه ی فاتحه با ما ملموس تر خواهد شد و در پی آن فاتحه خواندن نیز شیرین تر خواهد بود . علت اینکه برای فردی که از دنیا رفته فاتحه می خوانند این است که از بس این کلمه شیرین است ، می خوانند تا کام تلخ آن فرد شیرین شود . ولی آنقدر ما این کلمه را با اموات مجاورت کرده ایم ، که فکر می کنیم یک چیز تلخی است مانند مردن و پایان پذیرفتن . خواندن فاتحه یعنی شروع شدن یک چیز، نه تمام شدن آن . در واقع این فرد سرای جاودانه را شروع کرده است، به همین خاطر برای او فاتحه می خوانند .  

ما باید برای  مفاهیم دینی از قاعده ی مجاورت استفاده کنیم . استفاده از سجاده ی زیبا در کنار نماز باعث می شود که زیبایی آن به نماز منتقل شود . چقدر مستحب است که فرد در هنگام نماز عطر بزند . یکی از خاطراتی که داماد حضرت امام نقل می کردند این بود که قبل از وصلت با این خانواده امام به منزل ایشان رفته بودند . هنگام نماز امام پرسیدند که آیا شما عطر دارید . گفتم : من یک ادکلن دارم . امام  ادکلن را زدند ، بعد  گفتند که چقدر هم خوشبو است .  انسان از قاعده ی مجاورت استفاده کند و هیچگاه بدون عطر نماز نخواند . یکی از کارهای مستحب در هنگام نماز این است که انسان محاسن خود را شانه بزند و آراسته باشد.  باید زیباترین لحظه ها را با یک مفهوم دینی و عبادتی آمیخته کنیم . برخلاف برخی فیلم ها که در این زمینه بی دقتی می کنند . یک فرد بداخلاق و بداخم را وادار به نماز خواندن می کنند .

آیات قرآن زیبایی های زیادی دارد که در واقع یک معجزه است . هیچ متن عربی دیگری را نمی توان اینگونه با صوت خواند . البته متون دیگر می توانند صوت داشته باشند. اما صوت آیات قرآن فقط مخصوص آن است. حتی نهج البلاغه را نمی توان با صوت قرآن خواند . هرکسی می خواهد زیبایی مفاهیم دینی را ببیند ، ابتدا باید   زیبایی آیات قرآن را درک کند . و هرکسی می خواهد زیبایی آیات قرآن را درک کند ، در مجلسی حاضر شود که یک نفر به همان زیبایی توصیفی که خداوند متعال آیات را ترسیم کرده است، بتواند آن را تلاوت کند. یعنی فاصله ی زبان ما با زبان قرآن را برداشته و قرآن را به زیبایی بخواند . همانطور که هر کسی هنر اجرای شاهنامه را به خوبی ندارد . ما باید محافلی داشته باشیم که قرآن را برای ما بخوانند و ترجمه کنند . یک استاد اهل ادبیات و سخن ، به زیبایی، آیات قرآن را برای ما بگوید . به طوری که زیبایی آیات را لمس کنیم . هرکسی ممکن است از یک زاویه زیبایی آیه را ببیند . مثلا در سوره ی صافات تکرار کلمه ی مومنین به زیبایی آمده است . خدا در پیِ معرفی هر پیامبری می فرماید ، او یکی از بندگان مومن ما است . برای هر پیامبری این کلمه را تکرار می کند . در نتیجه ، این کلمه از یک واژه ی ساده بیرون می آید  . تبدیل به یک صفت برجسته می شود . این کارِ قرآن است که اینگونه یک کلمه را برای ما زیبا جلوه می دهد . به طوری که کلمه ی پایانی هر آیه  ، هم وزن همین کلمه ی مومن است . اگر از نظر زیبایی شناسی به این سوره نگاه کنید ، با این کلمه ارتباط بهتری برقرار می کنید .

کتابی را حجت الاسلام محمدیان نوشته بودند که در آن زیبایی های حماسه ی کربلا را جمع آوری کرده بودند. کتاب دیگری بود که به زیبایی مفاهیم دینی اشاره کرده بود . البته در این زمینه متأسفانه کتاب های زیادی ندیده ایم  . باید گشت و این کتاب ها را پیدا کرد . یک تذکر مهم این است که ما باید مراقب باشیم ، همانطور که زیبایی مفاهیم دینی را منتقل می کنیم ، آن را به تلخی جلوه ندهیم .

حضرت امام ره به فرزندان خود سفارش می کردند که بچه های خود را صبح ها به تلخی برای نماز بیدار نکنند . چون این کودک می خواهد از خواب شیرین بیدار شود که نماز بخواند .  نباید به گونه ای او را بیدار کنیم که نماز در ذهن او زشت جلوه کند . این مراقبت ها می تواند نمونه های بسیار متنوع و گسترده ای داشته باشد . مثلاً اگر مسجدی است که ویژگی نازیبایی دارد و ممکن است باعث شود که بچه ی شما از مسجد زده شود ، او را به این مسجد نبرید . او را به مسجد دیگری ببرید که با آن ارتباط بهتری برقرار کند.

3) یک زیبایی بسیار مهم ، زیبایی معنایی است . شما زیبایی بسیاری از صفات اخلاقی را می توانید در رفتار اولیای خدا ببینید  داستان هایی از زندگی اولیای خدا که دارای زیبایی معنایی است را باید زیاد بگویید . پسر آیت الله العظمی بهجت می فرمودند که پدر من زیاد عادت به نصیحت نداشتند . داستانی را می گفتند که ما می فهمیدیم باید از آن یک توصیه ای را برداشت کنیم . مدتی کسالت آقای بهجت شدید شده بود و پسر ایشان مجبور بودند که ایشان را در اتاق همراهی کنند . آقای بهجت یک روز می فرمایند : در گذشته یک عالمی بوده که مجبور بوده با فرزند خود در یک اتاق زندگی کند . آنقدر آن عالم با حیا بوده که خجالت می کشیده جلوی پسرش پای خود را دراز کند . به فرزند خود گفته یک پرده ای در این میان بکشیم که موقع استراحت راحت باشیم. پسر آقای بهجت می فرمایند: با این داستان  متوجه شدم که باید یک پرده وسط اتاق بکشم . آیت الله بهجت می فرمودند : هیچ درس اخلاقی مانند دیدن رفتار بزرگان نیست . اگر حماسه ی امام حسین (ع) زیبا نبود ، مصیبت امام حسین (ع) اینقدر ما را در روضه ها نگاه نمی داشت . ما می گوییم که زیبا بود که ابوالفضل آب نخورد . بعد برای غم او گریه می کنیم .

4) یکی از زیباترین روش های انتقال مفاهیم دینی این است که بجای اینکه ما این مفاهیم را در تعریف های عالمانه و یا با توصیه های اخلاقی منتقل کنیم ، از زبان دعا استفاده کنیم  . این کار بسیار بزرگ و با عظمت را   امام سجاد (ع) انجام داده اند . هرکسی می خواهد کتاب اخلاق ، عرفان و معنویت بخواند ، دعاهای امام سجاد (ع) را بخواند . امکان ندارد به شیوه ای بهتر از دعا و مناجات ، مفاهیم دینی را به زیبایی بیان کرد . یعنی هرکسی زیبایی قرآن را درک کند ، به زیبایی با خدا مناجات خواهد کرد . چرا که مناجات و دعا ، قرآن صاعد است . این کار توسط امام سجاد (ع) انجام گرفته است . 

وقتی امام سجاد (ع) می خواهد رفتار با پدر و مادر را عنوان کند ، می فرماید: خدایا من را نسبت به پدر و مادر خود مانند عبدی در مقابل سلطان قرار بده . سلطان مقتدری که سختگیر است و عبد از او حساب می برد . و مانند مادری مهربان به طفل شیرخوار . این دو عبارت فکر انسان را مشغول می کند . اینکه ترکیب آن چگونه می شود . ترکیب این دو، رفتار درست فرزندان با پدر و مادر است . وقتی مطالب در قالب دعا مطرح شود خیلی زیباتر است . حضرت آیت الله شاه آبادی ، استاد عرفان حضرت امام (ره) ، در تهران دعای کمیل می خواندند . خواندن دعای کمیل مخصوص علمای بزرگ و عرفای ما بوده است . باید برخی از علما این سنت دعا خواندن را احیا کنند . واقعاً راه انتقال مفاهیم دینی ، دعا است . وگرنه امام سجاد (ع) برای انتقال مفاهیم دینی ، تنها از دعا استفاده نمی کردند .

روزی امام سجاد (ع) غلام خود را صدا زدند ، اونیامد . امام دیدند که او پشت در نشسته و استراحت می کند . امام فرمودند : صدای من را شنیدی ؟ او گفت : بله شنیدم . امام فرمودند : پس چرا نیامدی ؟ او گفت : خسته بودم خواستم بعداً بیایم . امام سجاد (ع) سجده کرده و فرمودند که خدایا ممنونم که علی بن الحسین را از افرادی قرار ندادی که مردم از او بترسند . بعد این غلام را در راه خدا آزاد کردند .  آن حضرت، غلام می آوردند و یک ماه یا بیشتر نگاه می داشتند ، سپس به بهانه های مختلف برده آزاد می کردند تا این غلام ها مُرَوِجّان فرهنگ اهل بیت در دنیا شدند .

تشیع امروز مرهون تربیت همان غلامان توسط امام سجاد (ع) است . در روایت است که بعد از شهادت امام حسین (ع) تنها چهار نفر مومن و مخلص بر روی زمین باقی  مانده بود که اسامی آنها در تاریخ وجود دارد . گاهی اوقات انسان رفتار خوب دارد اما زیبا نیست . رفتار زیبا ، مکارم اخلاق و اوج خوبی ها است .

اگه مامانای خوش ذوقی هستند که از بُعد زیبایی شناسی تونستند مطلبی را به جان فرزند دلبندشان بنشانند با ما در میون بذارند ، تا ما هم از تجربیات قشنگتون استفاده کنیم...

خدایا، زیبایی و شیرینی مناجات خود را به ما بچشاند .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان پریسا
19 دی 90 17:02
خب مطلب یکم طولانی شد ولی بسار خوب بود کامل خوندم و استفاده کردم.
من تصمیم دارم برای پریسا در آینده یه برنامه ریزی مناسب داشته باشم تا به صورت غیر مستقیم زیبایی نماز روزه. قران خواندن . رعایت حجاب و....... را بهش آموزش بدم. اصلا دوست ندارم مثلا نماز خوندن اجباری باشه و معتقدم هر فرد باید این اعتقتدات رو از درون باور داشته باشه نه به زور و اجبار دیگران.
کلاس دوم ابتدایی معلمی داشتم که مثل مادرم بود امید وارم اگر زنده هستن سلامت باشن چون اون موقع هم سنشون بالا بود.
اموزشهایی که در مورد مسائل دینی به ما دادن نکته به نکته هنوز تو گوشمه و احساس میکنم یکی از دلایل محکم بودن ایمانم و پایبندی به مسائل مذهبی من ایشون بودن.
خیلی زیبا از جهان آخرت برامون حرف میزد طوری که انگار همون لحظه اونجا حضور داشتیم...... یادش به خیر........

خدا خیر دنیا و آخرت رو به چنین مربیانی بده ان شاءالله.
خیلی خوشحال میشیم که ایده های قشنگی که برای نشان دادن زیبایی های آموزه های دینی که تو فکرتون هست رو به ما هم یاد بدین.
برای شما مامان خوب و همه ی مامانای مهربون آرزوی موفقیت در همه ی مراحل زندگی به خصوص عرصه های مهمی چون انتقال مفاهیم دینی رو داریم.
مریم(مامان روشا)
20 دی 90 1:16
سلام باور کنید با یه بار نمیشد این مطلبو خوند خیلی طولانی بود ولی خیلی شیرین و روان نوشتید ممنون...
ولی متاسفانه خیلی دوره ی بدی شده خیلی راحت همه چیزو زیر سوال میبرن فرقه های زیادی بوجود اومدن وعقاید عجیبی دارن قبح گناه از بین رفته ...
و این وظیفه ی من مادرو سختر میکنه ...



سلام مامان مهربون
درسته، فرقه های زیادی به وجود اومدن و جالب اینکه هر کسی هم به خودش اجازه می ده در مورد مسایل خیلی حساسِ دین که احتیاج به علم و آگاهی داره به راحتی نظرات شخصیش رو به عنوان اطلاعات در اختیار دیگران قرار میده و جالب تر اینکه بعضی هم به راحتی این موارد رو از افراد غیرکارشناس قبول می کنند.
ان شاءالله با استفاده از آموزه های دینی بتونیم ریشه ای دین رو در خود و فرزندانمون به وجود بیاریم که قدرت تشخیصِ درست از اشتباه رو داشته باشیم.
تینا
20 دی 90 14:05
سلام
با مطلبتون موافقم که ما بیشتر به جنبه اجبار دین نگاه میکنیم تا زیباییش واسه همین دینداری دلزده مون میکنه


سلام مامان مهربون
ان شاءالله که به جنبه های زیبایی ها هم بیشتر نگاه کنیم.
مامان بیتا
20 دی 90 15:46
مثل همیشه عالی بود

نماز گلها


وقت اذان است

گلها مي خندند

پشت سر سرو

قامت مي بندند



سنبل مي گويد

الله اكــــــــــــبر

لاله مي خواند

سوره را از بر





نرگس در ركوع

گل ميدهد باز

كوكب در سجده

غرق در نياز



دستان سوسن

رو به قنوت است

وقت تشهد

بر سمت توت است



هنگام سلام

گلها يكـــــرنگند

وقت اذان است

گلها مي خندند

خیلی ممنون. شعر خیلی قشنگی بود
یک عدد مامان
20 دی 90 18:44
به قول مامان ِ پریسا این پست طولانی بود ولی از بس کامل و زیبا و جذاب نوشته بودینش ناخودآگاه تا آخرشو خوندم . خیلی قشنگ بود . من شخصا به مساله ی زیبایی خیلی اهمیت میدم . دوس دارم قند و عسل زیبایی نماز،روزه،یل اعمال و کارها و رفتارشون رو بفهمند و به اون عمل کنن ، نه اینکه از روی عادت یا اجبار باشه .
مثلا توو یه پستاتون گفتم که از وقتی امین و متین رو سوار ِ تاب میکردم ، دوس نداشتم بگم : تاب تاب عباسی / خدا منو نندازی! انگاری تیغ داشت این شعر ! واسه همین همش میگفتم:تاب تاب عباسی / خداجونم چه نازی/اگه خواستم بیوفتم/منو بنداز بغل مامانی(یا بابایی) ... یا مثلا گاهی که قرآن میخونم یا نمازمیخونم یا دعایی یامجلس روضه ای چیزی میریم سعی میکنم به قول شما زیبائیها رو بیشتر نشون بدم . روی نکات زیبا بیشتر مکث میکنم و درباره اش با امین و متین بیشتر حرف میزنم . یا حتی ازوقتی کوچیک بودن هر موقع پارک میریم از گل و گیاه و سبزه و ریشه ی درختا بگیر تا مورچه و کفشدوزک و پروانه و سنجاقک و گربه و کلا هر چیزی که توجهمون رو جلب کنه !سعی میکنم بهشون یادآوری کنم که همه ی اینها نعمت خدا هستن و در عین حال مفید و زیبا ! هرچی من ذوق و اشتیاق نشون میدم همپای من قند و عسل هم از خودشون علاقه نشون میدن. البته اطلاعات منم کم و ناقص هست ولی بالاخره آدمی هر روز یه چیز جدید یاد میگیره . مثل امروز من که از این پستتون چیزای جدید و خوبی یادگرفتم

ما پدرمادرها خیلی باید حواسمون جمع باشه ، انشاالله خدا بهمون کمک کنه تا بتونیم بچه هامون رو خوب تربیت کنیم . الان معصوم و پاک هستن و آمادگیه پذیرش هر گونه نکته ی دینی و مثبت رو دارن .اگه غافل بشیم ممکنه در آینده افرادی که مایوس و بی هدف هستن از توو خونه های خودمون وارد جامعه بشن .

ممنونم استاد / خسته نباشید

سلامت باشید مامان مهربون
ما هم از تجربیات قشنگ شما استفاده کردیم
مامان علی خوشتیپ
21 دی 90 9:45
چقدر طولانی بودا.ولی مفید و آموزنده
تو مهد علی اینا برنامه آموزش نماز و قرآن و تواشیح دارن.گفته بودن باید سجاده بیارن.
منم براش یه سجاده کوچیک سبز با تسبیح سبز و یه مهر کوچیک آماده کردم.یه عالمه عطر هم بهش زدم.اینقدر ذوق کرد .الان دوتا سجاده داره.یکی برای خونه یکی هم مدرسه.البته خیلی برای نماز خوندن بهش سختگیری نمی کنم.حتی یه بار خواست پشت به قبله بخونه منم بهش گیر ندادم

رفتارای شما از حالا می تونه در علاقه ی علی آقا تعیین کننده باشه.. خیلی خوبه که توی این امر جوری برخورد نمی کنید که خدایی نکرده دلزدگی رو به همراه داشته باشه. براتون آرزوی موفقیت می کنیم