مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

تربیت دینی 13؛ انتقال مفاهیم دینی با استفاده از بُعد علمی (قسمت دوم)

1390/11/10 7:07
نویسنده : یه مامان
3,744 بازدید
اشتراک گذاری

 

 در قسمت قبل آموختیم که علم و آگاهی در انتقال مفاهیم دینی چه نقشی دارند و به اهمیت این بُعد پی بردیم در این قسمت به شیوه ی انتقال مفاهیم دینی با استفاده از این بُعد می پردازیم.

با ما همراه باشید...

 

تربیت دینی 12؛ انتقال مفاهیم دینی با استفاده از بُعد علمی

آیا انتقال آگاهی های دینی به سطح سواد بستگی دارد ؟

اگر کسی بخواهد آگاهی های دینی مورد نیاز خود را برای مصرف شخصی جمع آوری کند ، لازم نیست در معارف دینی متخصص شود . اگر یک مجموعه آگاهی های منسجم انتخاب شده و به این فرد داده شود ، برای نیازهای شخصی و اجتماعی او کفایت می کند . کسی که عالم دینی یا فقیه می شود ، می خواهد نیازهای متنوع همه ی افراد را پاسخ دهد . دوره های عمومی کسب معارف دینی در کنار روال عادی زندگی و تحصیلی برای همه ی افراد امکان پذیر است . اگر دوره های عمومی خوب طراحی شود، حجم معارف دینی برای نیاز فردی زیاد بالا نیست . در طول دوران تحصیل فرصت های گران بهایی از دست می رود. آنطور که باید ما از این فرصت ها برای انتقال مفاهیم دینی استفاده نمی کنیم . با حجم کمتری از معارف دینی اما با برنامه ریزی دقیق می توان در همین دوران مدرسه بصورت بسیار موثر سطح معلومات را بالا برد .

در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) ، خانم ها به خانه داری می پردازند اما آنقدر آگاهی های دینی آنها بالا رفته که می توانند مانند یک مجتهد فتوای مورد نیاز خود را از متون دینی استخراج کنند . و نیاز به تقلید از کسی ندارند.  نه به این علت که این خانم خانه دار بیست سال درس خوانده است، بلکه به این خاطر که آگاهی های کلیدی و درست ، بجا و بموقع به این افراد داده شده است . بنابراین حجم آموزش زیاد اهمیت ندارد . حتی این حجم زیاد ممکن است موجب سوء برداشت شود . اما اگر آگاهی ها حساب شده منتقل شوند ، انسان می تواند نتایج علمی بسیار بالایی بگیردبنابراین نیاز به سطح سواد بالا ندارد . تنها باید این مفاهیم خوب انتخاب شده و خوب انتقال   داده شود .

برای انتقال آگاهی ها و استفاده از این بعد علمی باید از کجا شروع کرد ؟

قدم اول را باید از جهات مختلف مورد مطالعه قرار داد :

1- در نامه ی سی و یکم نهج البلاغه ، امیرالمومنین (ع) قبل از سخن گفتن از خدا و توحید ، از پیامبر(ص) سخن می گویند،  یعنی نبوت را مورد بحث قرار می دهند . در این انتخاب یک دقت لطیف وجود دارد . انسان وقتی که می خواهد با معارف دینی مواجه شود ، ابتدا با پیامبر (ص) روبرو می شود. سپس پیامبر(ص) از خدا سخن می گوید . ترتیب برای مطالعه ی دین از رسول خدا(ص) شروع می شود نه از خداوند . وقتی که شما از خدا سخن می گویید ، در واقع از خدایی می گویید که قرآن معرفی کرده است. قرآن را پیامبر(ص) آورده است . بنابراین باید ابتدا پیامبر(ص) را بشناسیم . در واقع به گونه ای تاریخ اسلام بر برخی مفاهیم اعتقادی ارجحیت پیدا می کند . البته به صورت مطلق نیست؛  نامه ی سی و یکم نهج البلاغه ، نامه ی انتقال مفاهیم دینی به نسل جوان است . امیرالمومنین (ع) به نسل جوانی که پیامبر (ص) را ندیده اند یک نامه ی طولانی نوشته اند .

2- مسئله ی دیگری که باید به عنوان یک اولویت و ضرورت به آن نگاه کنیم ، مسائل حکومتی پیامبر گرامی اسلام(ص) و امیرالمومنین(ع) در صدر اسلام است . این مسائل حکومتی به صورت مجزا در جایی آموزش داده نمی شود . مردم ما هر سال باید پای صندوق رأی رفته و در مورد سیاست مداران قضاوت کنند.  قضاوت آنها باید بر آگاهی های دینی مبتنی باشد . وقتی که یک جوان می پرسد ولی فقیه که معصوم نیست پس چرا باید از او اطاعت کنیم ، در واقع این سوال از یک مشکل آموزشی بر می آید . پیامبر گرامی اسلام(ص) شخصی را در مکه نصب نمودند که معصوم نبود . اما در نامه ی حکم او نوشتند که این فرد بر شما فرمانروایی خواهد کرد بدون اینکه با من در کارهای خود مشورت کند . در امر حکومت از او نپرسید که این مسائل نظر تو است یا نظر پیامبر(ص). امام زین العابدین (ع) می فرمایند: زمانی که این فرد به مکه حکومت می کرد و جانشین پیامبر بود ، در هیچ کدام از کارهای خود با پیامبر(ص) مشورت نکرد . بنابراین می توان به کسی حکومت مطلقه داد که معصوم نباشد .

در طول دوازده سالی که ما آموزش می بینیم ، هیچ کس این کار حکومتی پیامبر(ص) را به ما یاد آوری نکرده است . یکی از ضروریات این است که تاریخ و حیات پیامبرگرامی اسلام را، به نوعی بر برخی از مباحث کلامی و اعتقادی مقدم بدانیم . بنابراین بخشی از تاریخ اسلام است که به حکومت پیامبر گرامی اسلام(ص) و امیرالمومنین(ع) می پردازد، اولویت دارد .

3- نکته ی بعدی تقدم انسان شناسی بر مباحث اخلاقی است . باید مباحث انسان شناسانه ی قرآن و روایات را  بر توصیه های اخلاقی مقدم بدانیم . وقتی انسان خود را بشناسد ، پنجاه درصد از توصیه ها را تشخیص می دهد . انسان از عجله آفریده شده است . باید این مسائل توضیح داده شود . شهید مطهری و مرحوم علامه جعفری مباحث انسان در قرآن دارند .  این توصیف دقیق انسان، مشکل را حل می کند .

من عرف نفس فقد عرف رب؛ابتدا باید خود و مقتضیات خود را بشناسیم . با درک این مفاهیم آرامش پیدا کرده  و از توصیه ها احساس فشار نمی کنیم .

4- نکته ی دیگر این است که ما حیات شناسی ، زندگی شناسی و یا سنت های حاکم بر زندگی خود را درک کنیم . در بسیاری از جلسات، وقتی برخی از آیات قرآن خوانده می شود مردم تعجب می کنند . در حالی که اینها از اولین آموزش ها است . قرآن می فرماید که ما انسان را در رنج آفریدیم . حیات دنیا ، حیات پر رنجی است. ما باید این رنج ها و آسایش ها را برای افراد توضیح بدهیم . قرآن می فرماید که تو در این دنیا زجر می کشی. امیرالمومنین (ع) در نامه ی سی و یکم نهج البلاغه چهارده عدد از این رنج ها را ذکر می کنند . بنابراین تکلیف انسان با این دنیا مشخص می شود . البته دنیا به معنای هستی ، بستر حیات انسان و سنت های حاکم خدا بر زندگی است . نه تنها اولویت های این معارف رعایت نمی شود ، بعضاً حتی منتقل هم نمی شوند . در انتقال مفاهیم دینی ، وقتی  ما آگاهی های دینی را مجموعه ای از آگاهی های منسجم بدانیم که باید در آنها یک ترتیبی رعایت شود ، کار بسیار راحت تر خواهد شد .

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید : آگاهی هر کسی از معارف دینی افزایش پیدا کند ، خشیت و خوف او زیادتر خواهد شد . لذا نفس این آگاهی ها بدون اینکه کار جانبی دیگری انجام گیرد ، باید یک اثری را در وجود فرد داشته باشد . آن اثر این است که فرد محتاط تر شده و خوف و خشیت الهی در دل او وارد می شود . در نتیجه در اعمال خود مراقبت بیشتری می کند . یکی از این آگاهی ها، توصیفاتی است که خداوند از بهشت و دوزخ در قرآن کریم دارد . معمولاً ما به جزئیات اینها نمی پردازیم . درحالی که خداوند لازم می دانسته  که این جزئیات را برای ما ذکر کند .

چگونه می توان فرزند خود را با بحث انسان شناسی آشنا کرد؟

خداوند در قرآن می فرماید: انسان خود را می شناسد و به خود بصیرت دارد،هرچند عذر و بهانه بیاورد و از خود دفاع کند . از مباحث بسیار ارزشمندی که در روان شناسی به آن توجه شده ، بحث رفتار دفاعی است .  افراد در مقام دفاع از خود ، بسیار حق و ناحق می کنند؛ داشتن انگیزه ی زیاد در مقام دفاع از خود، اشتباه است . در خانه باید تربیتی اعمال کرد که فرد دچار رفتار دفاعی نشود  . اگر فردی این انگیزه را داشته باشد ،مثلا در هر چهار باری که از خود دفاع کرده و عذر و بهانه می آورد یک بار دفاع درستی از خود نشان خواهد داد . رفتار پدر و مادر با فرزند باید به گونه ای باشد که او را در موضع دفاعی قرار ندهند . این آیه ی قرآن را با بچه کار کنند تا آموزش ببیند؛ به او بگویند که به گفته ی قرآن ما خود را می شناسیم . حتی به او بگویند که یک ویژگی انسان این است که عذر و بهانه تراشیده و خود را پشت آنها پنهان می کند . این یک گزاره ی انسان شناسانه است .

در اکثر موارد وقتی که قرآنمی خواهد یک نکوهشی از بدی های طبیعی انسان مطرح کند ، از کلمه ی انسان استفاده می کند . برعکس، وقتی که ما می خواهیم بگوییم آدم خوبی باش ، می گوییم انسان باش. خداوند می گوید که با خود صادق باشید. سعی کنیم که انسان ها به صورت شفاف و دقیق به خود نگاه کنند . این مسئله تمرین می خواهد و می توان در خانه انجام داد . حتی پدر و مادر به بصیرتی که به خود دارند بدون عذر تراشی اعتراف کنند . لازم نیست  خود را تحقیر کنند ولی با آرامش و لبخند به نقطه ضعف های خود اشاره کنند. این مسئله ، انتقال یک گزاره ی انسان شناسانه است که قرآنی و کلیدی است .

شیوه های انتقال آگاهی به فرزندان:

ذهن بچه های ما ویژه است و درگیری آنها با هر مفهومی به صورت ساده نیست. ممکن است ما نتوانیم بسیاری از مفاهیم را به آنها منتقل کنیم . باید از تمثیل ها و تشبیهات و ادبیاتی که آنها با آن درگیر هستند و در محدوده ی زندگی بچه ها است استفاده کنیم . محدوده ی زندگی آنها  بازی ، رفقا ، پدر و مادر است . یعنی از کلماتی که سنگین است استفاده نکنیم (برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به تربیت دینی 3؛ استفاده از ادبیات کودکانه و ملموس برای کودکان).

مشکل بزرگ در تعلیم معارف دینی این است که ما زیاد به خود زحمت نمی دهیم که آنها را به زبان کودکان تبدیل کنیم. مثلاً زبان مسابقه و بردن و باختن در کودکی یک زبان قابل درک است . کلمه ی مسابقه در قرآن هم آمده است . ما می توانیم بسیاری از مفاهیم دینی را به همین صورت به آنها منتقل کنیم . بسیاری از اوقات ما از ادبیات خشک و بیروح و غیر قابل لمس و انتقال استفاده می کنیم . وقتی که با یک کودک حرف می زنیم باید با زبان خود او سخن بگوییم . کلمه ی برد و باخت کلمه ای است که کاملاً برای بچه ها قابل لمس است و از آن در بازی های خود استفاده می کنند . ما می توانیم سلسله مفاهیم دینی را با ادبیات بازی و برد و باخت هایی که دربازی ها وجود دارد، منتقل کنیم .

چگونه می توانیم بخشی از زندگی پیامبر (ص) و تاریخ اسلام را با زبان کودکانه به آنها منتقل کنیم ؟

مهربانی پیامبر گرامی اسلام(ص) و تحمل منافقین ، یکی از کلیدی ترین ویژگی های ایشان است و در سیره ی پیامبر گرامی اسلام (ص) و رخداد های آن زمان نقش بسیار کلیدی دارد . خیلی از افراد می گویند که امیرالمومنین (ع) خیلی قاطع رفتار می کردند . وقتی تعداد منافقینی که ایشان تحمل کردند برای آنها گفته می شود ، تعجب می کنند .

خیلی از افراد دوران تحصیل خود را پشت سر گذاشته اند ، اما نمی دانند که پیامبر اسلام(ص) چه سختی هایی را در زندگی خود داشته اند . ما باید به آنها بگوییم که چون پیامبر(ص) رحمتی برای عالمیان است با سعه ی صدر خود ضعفا و منافقین را تحمل می کردند . باید افراد را به این سیره ی پیامبر(ص) توجه بدهیم . این مفاهیم در دوران کودکی برای بچه ها قابل انتقال است . وقتی مفهوم تحمل منافقین به طور دقیق در آن دوران به بچه منتقل شد ، متوجه می شود که همیشه نباید با قانون و خشن با او برخورد کرد . این مسئله اثر تربیتی بسیار خوبی دارد . برای انتقال مفاهیم به فرزندان ، پدر و مادر باید مطالعه ی جدی داشته باشند . هفتاد درصد از پدر و مادر ها وقت این کار را دارند . همه ی افراد، شاغل و درگیر کار نیستند . بسیاری از افراد در خانه هستند . اگر خانمِ خانه بسیاری از آموزش ها را ببیند، می تواند آنها را به شوهر و فرزندان خود انتقال بدهد .

آموزش و پرورش باید برنامه داشته باشد . وقتی معلم آموزش ببیند و به سر کلاس برود، خوب است . اما نباید پدر و مادر را رها کرد چون آنها نیز وظیفه ی آموزش را به عهده دارند . عصرها می توان مدرسه را به پدر و مادرها اختصاص داد، تا آنها نیز مفاهیم کلیدی را آموزش ببینند .

برای عملیات آموزش باید دو کار انجام دهیم : ابتدا انگیزه ی آموزش را در همه افراد فراگیر و تقویت کنیم . نخبگان جامعه نیز باید در برنامه ریزی آموزشی دقت کنند . باید مفاهیم کلیدی را شناخته و سرفصل قرار بدهیم.

ان شاء الله خداوند متعال ما را برخوردار از علم نافع قرار دهد .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان پریسا
10 بهمن 90 9:42
خسته نباشید مطلب بسار جامعی بود. انشالله که ما هم این توانایی را پیدا کنیم که بتونیم مسائل دینی رو به راحتی و بدون کاستی به بچه هامون منتقل مینیم .

سلامت باشید مامان مهربون
برای دعای خوبتون آمین می گیم و براتون آرزوی موفقیت داریم
fahimeh
10 بهمن 90 13:42
سلام عزیز جانمن میتونم از بعضی عکسها و مطالبتون تو وبلاگ دخترم استفاده کنم آخه خیلی دوسشون دارماجازه میدین

سلام مامان مهربون
استفاده از عکس ها بلامانع است ؛ استفاده از مطالب نیز با ذکر منبع بلامانع است...
ممنون از امانت داری شما مامان مهربون
fahimeh
10 بهمن 90 23:21
مرسی از سخاوتتون


خواهش می کنیم، موفق باشید
مریم(مامان روشا)
11 بهمن 90 16:54
من نتونستم این پست رو کامل بخونم با اجازتون جمعه میام مدرسه تا درسای عقب افتادمو جبران کنم

از همراهی صمیمانه و توجه شما سپاسگزاریم مامان عزیز و براتون آرزوی موفقیت داریم
مامان علي خوشتيپ
11 بهمن 90 18:47
خيلي مطلب كامل و مفيدي بود.واقعا آموزش و پرورش ما داره ضعيف عمل ميكنه.هر چي هم بگيم فايده نداره.بايد هر كي از خودش شروع كنه.براتون قبلا هم گفته بودم تبليغات وهابيت تو اهواز بيداد ميكنه.چند روز پيش داداش كوچيكه يه حديث گفت كه دقيقا يادم نيست ميرم ازش ميپرسم و براتون ميذارم.ولي درمورد اين بود كه چه افرادي روز قيامت گناهاشون بخشيده ميشه ودستشونو ميگيرن و ميبرن بهشتيك گروهشون اونايي بودن كه اهل بيت پيامبر رو به مرد شناسوندن .بعد كه خوب جوگيرمون كرد يه برگه هايي دراورد براي كمك به يه كانون كه داره در اين زمينه روي بچه هاي كوچيك با بردن به اردو و برنامه هاي شاد و ... كار ميكنه.من بعضي فيلماشونو ديدم.واقعا دستشون درد نكنه خيلي روي بچه ها تاثير مثبت گذاشته بودن.خيليلشونو الان بزرگ شدنو و آدماي كاملين.به قول خودمون انسانن.از همون روش مسابقه و نزديك شدن به بچه ها و ... استفاده كردن.ما هم عضو شديمحتما علي بزرگ تر شد ميفرستمش اونجا.
اون قسمتو كه گفتيد زنا موقع ظهور خانه دار ميشنو خيلي خوشم اومدنميدونيد چقدر اين روزا سرم تو اداره شلوغه .به خدا ساعت 5:30 اومدم خونهآقاجون ظهور كن.....



برای افرادی که اینجوری دارن زحمت می کشن و بچه ها رو با دین قشنگ اسلام به زیبایی آشنا می کنن آرزوی سلامتی داریم و ان شاءالله در پناه حضرت حق روز به روز موفق تر باشن.
ان شاءالله که به زودی کارتون سبک تر میشه و می تونید توی خونه بیشتر در کنار فرزند (فرزندان) ـتون باشید
اللهم عجل لولیک الفرج
یک عدد مامان
14 بهمن 90 22:14
عالی بود ! راسی ما جشن ادب واسه قند و عسل گرفتیما ! اگه فرصت بشه یه پست درباره اون جشن میذارم


آفرین به شما مامان خوب و نمونه، خیلی خوبه حتما منتظر خبرها و نتایج جشن شما هستیم
مامان علی خوشتیپ
15 بهمن 90 12:11
برای این پست نظر گذاشته بودم.نیومده؟

سلام مامان عزیز
بله اومده، نظرات در حال تایید هستند...
مریم(مامان روشا)
15 بهمن 90 23:53
سلامِ دوباره ...ممنون از این پست خوبی که گذاشتین منم با زبان مسابقه خیلی موافقم چون هر چی زبانی که اموزش میدیم توش هیجان باشه به جای اینکه خشک و بی روح باشه بچه ها و همینطور خود بزرگترا بیشتر علاقه نشون میدن ...
منم با دعاتون میگم ان شاءالله...

سلام مامان مهربون
برای شما و همه ی مامانای بامسئولیت آرزوی سلامتی و موفقیت داریم
معصومه مامان سهند
17 بهمن 90 7:36
مطلبتون خیلی خیلی آموزنده بود ولی فهمش یه مقداری سخت بود، ما باید اول از خودمون شروع کنیم تا بتونیم روی بچه هامون اثر بزاریم، دقیقا مطلبتون روی تمام مطالب مهم زوم کرده بود و جوابش رو هم کامل داده بود
من واقعا از آینده میترسم اوضاع جامعه روز به روز بدتر میشه، انتقال فرهنگ دینی روز به روز ضعیف تر میشه و بچه ها با یه دنیای خشن و وحشتناک روبرو میشن
آقا جونم منتظر حضور پر مهرت هستیم

مامان مهربونِ سهند! درسته که شاید بعضی از شرایط جامعه برای تربیت دینی فرزندان زحمت والدین رو بیشتر کنه، ولی این رو هم در نظر داشته باشیم که توکل و توسل می تونه خیلی کاراتر از شرایط باشه؛ از صمیم قلب باید از خدا کمک بخوایم و برای شرایطی که ممکنه تربیت فرزندانمون از عهده ی ما خارج باشه به وعده ی خدا که اگر والدین زیاد استغفار کنند در شرایط سخت فرزندانشان هدایت خواهند شد اعتماد کنیم.
برای شما و همه ی مامانای مهربون ارزوی موفقیت داریم...
معصومه مامان سهند
18 بهمن 90 13:35
از جواب کامل و جامع تون ممنونم

خواهش می کنیم مامان مهربون