مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

ترس كودكان، پدیده ای قابل پیشگیری

1390/5/18 9:27
نویسنده : یه مامان
3,948 بازدید
اشتراک گذاری

 برخی كودكان هیچگاه بطور جدی معنای ترس را درك نمی كنند، اما بسیاری از آنها با مجموعه ای از تجربه های ترسناك در طول زندگی شان روبه رو می شوند. آنها از افراد غریبه، تاریكی، حیوانات، طوفان، توالت، مكانهای بسته، مرگ یا هر چیز جدید یا متفاوتی می ترسند. این گونه ترسها در برخی سنین یا دوره هایی خاص تشدید می شوند، مثلاً ترس از زلزله كه در بعضی دوران زندگی كودك رخ می دهد، بیشتر ناشی از این است كه كودك احساس می كند مبادا والدینش را از دست بدهد، یا خودش بمیرد...

 ترس از مرگ، یكی از ترسهای معمول در كودكان به شمار می رود و ممكن است به صورت اضطراب شدید از تنها ماندن، ناتوانی در به خواب رفتن، یا صحبت همیشگی درباره مرگ تظاهر پیدا كند. در 5 یا 6 سالگی، بیشتر كودكان سئوالاتی درباره مرگ می پرسند، اما از آنجا كه مفهوم چرخه زندگی را به طور كامل درك نكرده اند، مرگ را مرتبط با پیری می دانند و خود را در خطر نمی بینند. در 7 سالگی مشكوك می شوند كه مرگ فقط به پیرمردان و پیرزنان اختصاص ندارد و برای آنها نیز محتمل است. در نتیجه این سن بیشتر سئوالاتشان درباره بیماری ها و عوارض آنها متمركز می شود. بیشتر كودكان 9 یا 10 ساله انتظار دارند پاسخ سئوالات خود را به طور دقیق دریافت كنند. ما نباید واقعیت ها را از فرزندان مان مخفی كنیم؛ حتی واقعیت تلخی چون مرگ را.

 بنابراین وقتی فرزند 4 ساله شما می پرسد عمه وقتی مرد كجا رفت از پاسخهای پیچیده خودداری كنید. پاسخ شما می تواند براساس و اعتقادات مذهبی استوار باشد. برای نمونه می توانید از این پاسخ ساده استفاده كنید رفت به دنیای دیگه، پیش خدا؛ از واژه های مناسب استفاده كنید از به كار بردن واژه هایی مانند كشته شدن یا مردن خودداری كنید، روی زندگی تمركز كنید. پس از آنكه به كودك اجازه دادی احساس خود را بیان كند و پاسخ سئوالاتش را بگیرد، روی زندگی و زنده بودن تمركز كنید درباره روشهای سالم زندگی كه موجب طول عمر می شود، بحث كنید. برای مثال، تغذیه صحیح، معاینات پزشكی مرتب، ورزش منظم و غیره. چرخه زندگی را برای كودك شرح دهید. بهترین راه برای افزایش آگاهی كودك درباره مرگ، درك زندگی است. اگر فرزندتان به سن مناسب رسیده است، اجازه دهید گیاهی را بكارد و مراحل مختلف حیات را مشاهده كند. 

 

با كودكتان درباره بیماری های وخیم هم صحبت كنید: وقتی یكی از نزدیكان یا دوستان بیمار است، بزرگترها اغلب كودكان خود را در جریان وضعیت بیمار قرار نمی دهند و می كوشند در حضور آنها صحبت خاصی پیش نیاید، اما بهتر است با توجه به سن و شخصیت كودك تا حدی آنان را در جریان بگذارید. اجازه دهید كودك احساساتش را بیان كند. وقتی فرزند شما از بیماری یا مرگ شخصی خبردار می شود، احساسات زیادی بروز خواهد داد ممكن است احساس انكار، ناراحتی، ناامیدی، تقصیر یا ترس داشته باشد. بویژه ممكن است بترسد كه مبادا چنین اتفاقی برای خودش یا كسانی كه دوستشان دارد، رخ دهد. بگذارید درباره احساسش با شما گفتگو كند.

 شما نیز به جای انكار احساساتش به او اطمینان دهید و از او حمایت كنید. درباره این كه كودك را به مراسم تشییع جنازه یا تدفین ببرید، خودتان براساس سن و شخصیت كودك و موقعیت او تصمیم بگیرید، ولی بسیاری از روان شناسان براین باورند كه حضور در مراسم تدفین برای كودكان زیر 5 تا 6 سال و همین طور برای كودكان بزرگ تری كه حساس هستند، مناسب نیست . 

تــــــــــرس از تاریكــــــــــی

تقریباً همه كودكان حداقل برای مدتی از تاریكی می ترسند. این ترس اغلب 2 تا 3 سالگی ظاهر می شود. ترس از تاریكی در میان كودكان متفاوت و در حال تغییر است. یك شب از هیولا و شب دیگر از دزد می ترسند. معمولاً اطمینان دادن به كودك (هرچند جزیی) مانع تشدید و مزمن شدن ترس می شود، اما گاهی ترس در كودك باقی می ماند، در این صورت پیشنهادهای زیر شما را در غلبه بر مشكل یاری خواهند داد. درباره ترس بحث كنید. هیچ گاه روی احساساتی مثل ترس، سرپوش نگذارید، بلكه به آن اعتراف كنید زیرا به نظر كودك واقعی می آید. به او اطمینان دهید چیزی برای ترسیدن وجود ندارد، اما احساسات او را به عنوان احمقانه یا بچگانه بودن مسخره نكنید. از كودك بپرسید در تاریكی از چه چیزی می ترسد؟ در یك اتاق تاریك كنار او بنشینید و بخواهید علت ترس خود را شرح دهد كودك را در برابر ترس مقاوم كنید: مجموعه ای از بازی ها می توانند كودك را به تاریكی عادت دهند. به برخی از این بازی ها توجه كنید. دنبال بازی، خودتان نقش راهنما را به عهده بگیرید و از كودك بخواهید شما را دنبال كند. بهتر است با دستتان او را راهنمایی كنید. ابتدا بازی را در روشنایی انجام دهید و فقط گاهی وارد تاریكی شوید، اما بتدریج مدت زمان بیشتری را در تاریكی بگذرانید. اگر كودك خواست جای خود را با او عوض كنید.

 بِشمــــــــــــــار بــــــازی

همراه با فرزندتان در یك محل تاریك بایستید و تا عدد 3 بشمارید. كم كم این زمان را طولانی تر كنید، تا به 60 ثانیه برسد. او را از صمیم قلب تحسین كنید. بتدریج صدایتان را پایین تر بیاورید. برای یك كودك بزرگ تر می توانید این زمان را تا چند دقیقه نیز افزایش دهید. در تاریكی گرگم به هوا بازی كنید. هر كدام به نوبت گرگ شوید و در حین بازی حسابی سروصدا كنید. اتاقی مخصوص بازی بسازید. برای نمونه روی میز پتویی بیندازید و به كودك اجازه دهید تا به زیر آن برود و برایش در و پنجره درست كند این مكان فضای مناسبی برای بازی كردن در تاریكی است. با او قایم باشك بازی كنید، یا شیء خاص را در یك مكان تاریك مخفی كنید و از او بخواهید آن را پیدا كند تا در این صورت یك علامت مثبت به دست آورد. می توانید برای هر سه علامت مثبت هدیه ای كوچك به او بدهید. به كودك اطمینان دهید كه در تاریكی خطری او را تهدید نمی كند. شب هنگام، قبل از خواب درها و پنجره ها را با همكاری كودك قفل كنید. توضیح دهید كه دزد بندرت به خانه ای كه كسی در آن است وارد می شود و همین طور بگویید كه اگر دزدی وارد خانه شود، شما زودتر بیدار خواهید شد. همراه با كودكتان درحالیكه یك چراغ قوه در دست دارید، به اتاق تاریكی وارد شوید و نقش جاسوسها را بازی كنید. به فرزندتان بیاموزید در تاریكی با خودش صحبت كند. وقتی او جمله هایی نظیر من نمی ترسم و هیچ چیز نمی تواند به من صدمه بزند را تكرار كند می تواند خودش را شجاع بداند.

 استفــــاده از تقــــویت كننـــــده ها

هرگاه كودك را در غلبه بر ترسش موفق دیدید موفقیت او را تحسین كنید. یك جدول شجاعت طراحی كنید. منظور از شجاعت انجام وظیفه محول شده در تاریكی است. (حتی با وجود احساس ترس) بهتر است در مراحل نخست اتاق كاملاً تاریك نباشد. برای مثال یك چراغ قوه به دست كودك بدهید. برای شب اول 2 دقیقه در تاریكی كافی است، اما هر شب یك دقیقه به این زمان بیفزایید. این كار را تا آنجا ادامه دهید كه كودك بتواند قبل از به خواب رفتن براحتی در رختخوابش دراز بكشد. در صورت موفقیت كودك یك علامت مثبت در جدول بگذارید و بگویید اگر تعداد این علامت ها برای مثال به 5 برسد، هدیه ای خوب به او خواهید داد.

 پـــــاداش مخصـــــــوص

وقتی كودك نشان داد ترسش از تاریكی از میان رفته است او را برای تماشای فیلم مورد علاقه اش به سینما ببرید. در صورت لزوم اجازه دهید یكی از اسباب بازیهایش را همراه خود بیاورد و یا هرگونه جایزه دیگری كه فكر میكنید كودكتان را خیلی خوشحال میكند به او بدهید.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان طاها
18 مرداد 90 0:09
سلام
ممنون عالیه . من نمیدونم بعضی از بچه ها بی دلیل از همه چی میترسن مثلا" پسر خواهر شوهرم از همه چی حتی عکس که روی روزنامه یا مجله هست میترسه من خیلی نگرانشم آخه 10 سالشه به نظر شما چی کار کنیم .

مامانِ عزیزِ طاها! در مورد سوالتون باید بگم که این بچه دچار یک ترس شدید هست و عجیبه که یک پسر ده ساله از عکس روزنامه بترسه، من ازتون می خوام در مورد مشکل این پسر بچه حتما به صورت جدی اقدام کنید چرا که او در کودکی از یک موضوع مهم دچار ترس شده و این ترس هنوز با اوست. فقط می تونیم بگیم که این مشکل قابل حل است و اصلا جای نگرانی نیست و باید برای درمان اقدام کنید و اگر این ترس ادامه پیدا کند ، درمانش در بزرگسالی مشکل تر است.
مامان پریسا
18 مرداد 90 10:32
سلام. پریسا تازگی ها به هیچ وجه نمیگذاره که من ازاو دور بشم. یا چار دست و پا دنبالم میاد یا گریه میکنه.دوست داره کنارش بشینم ویا باهاش بازی کنم یا فقط نگاهش کنم و او بازی کنه حتی با خیال راحت داخل سالن تاب میخوره . می خواستم بدونم این به خاطر ترسه یا علت دیگه ایی داره آیا راهی برای حل این مشکل هست یا طبیعیه؟

سلام مامان مهربون
پیشنهاد می کنیم که این لینک رو مطالعه بفرمایید بعد از اون اگه سوالی بود در خدمتیم:
http://mamanschool.niniweblog.com/post29.php

مامان ماهان عشق ماشین
18 مرداد 90 11:59
ممنون که اهمیت دادین و این پست رو گذاشتین.
ماهان هم الان چون توی گروه سنی 3-2 هست .ترس از تاریکی رو چند شبه که داره.ولی هر چی میخوام علت و دلیلش رو بپرسم چیزی نمیگه..فکر میکنم از چیز خاصی نمیترسه و فقط از تنهایی میترسه.باید بازیا رو براش امتحان کنم.بازم ممنون.

خواهش میکنم. امیدوارم که موفق باشید
مامان ماهان عشق ماشین
18 مرداد 90 12:11
نظر خصوصی دارین


یک عدد مامان
18 مرداد 90 17:12
خیلی کم پیش میاد که امین و متین از چیزی بترسن و ترسشون رو بروز بدن .
قبلا شبها از خواب میپریدن و میگفتن خواب بد دیدیم!
دوتاشون هم فقط میگفتن خوابِ بد ! و هنوز بهمون نگفتن توو خوابشون چی میبینن .باباشون میگه زیاد راجع به خوابها ازشون نپرس چون خودشونم دقیق نمیدونن چی توو خواب دیدن که ترسیدن . یعنی وقتی از خواب بیدار میشن یادشون میره ...
فک میکنم حالت دوره ای داشته باشه . چون الان چند روزیه اوضاع بهتر شده و زیاد از خواب نمیپرن....
کاملا در طول روز حواسم هست که فیلم یا بازی و یا حرفهای ناراحت کننده و ترسناک در حضور بچه ها نباشه .فک میکنم تاثیر داشته .

بله؛ حتما دیده ها و شنیده های روزانه در خواب ها و رویاهای شبانه هر فردی تاثیرگزار است. مخصوصا کودکان، چون براشون جذابیت بیشتری داره، بیشتر تو ذهنشون می مونه. خیلی کارِ خوبی می کنین که کنترل شده عمل می کنید.
موفق باشید

مریم (مامان روشا)
19 مرداد 90 0:40
سلام ممنونم خیلی استفاده کردم

سلام مامان عزیز
خوشحالیم که براتون مفید واقع شده