مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

نغمه دینی 9 ؛ سقای کربلا

1390/9/15 7:00
نویسنده : یه مامان
5,991 بازدید
اشتراک گذاری

 

 ایام محرم بهترین موقع برای استحکام بخشیدن به آموزه های دینی ای است که در فرزندمان به ارمغان گذاشته ایم. چرا که اگر کودکان را به اهل بیت (ع) وصل کنیم در حقیقت آنها را در برابر انحطاط هایی که همه را محاصره کرده، بیمه خواهیم کرد (ان شاءالله) . در این قسمت هدیه ی ارزشمند شما به فرزند دلبندتان شعری در مورد حضرت عباس (ع) خواهد بود.

هدیه ارزشمند نهم: سقای کربلا

 

 قبل از هر چیز خوب است اسم این شعر را برای کودک خود بیان کنید و در مورد اسم آن با هم صحبت کنید و ثواب سقا بودن رو براشون بیان کنید. سقّا کلمه ای عربی است به معنی آب دهنده ، کسی که آب را به افرادی می رساند و این لقب از جمله القاب مشهور حضرت عباس (ع) است . در کربلا حضرت عباس(ع) چهار بار برای آب آوردن عازم شریعه شد و سه بار موفق به آب آوری  شد. اولین بار در روز هفتم محرم بود که حضرت با سی تن از یاران به شریعه رفتند . بار دوم که اولین رویارویی جدی حضرت عباس(ع) با سپاه عمرسعد بود و به روز نهم محرم بر می گردد . در روز عاشورا حضرت یک بار آب آوری کردند. اما برای بار دوم به درجه رفیع شهادت رسیدند.

نسل حضرت ابراهیم در مکه همه سقا بودند.

امام صادق(ع):

 اگر در جایی آب باشد و کسی تشنه ای را سیراب کند، همانند کسی است که بنده ای را از بند بندگی آزاد کرده باشد ولی اگر کسی آب رساند در محلی که آب نیست و تشنه ای را سیراب کند، نظیر آن کسی است که مرده ای را زنده کرده است . اگر یک نفر را زنده کند ،گویی کل هستی را زنده کرده است.

رسول اکرم(ص):

خداوند دوست می دارد خنک کردن جگر سوخته ای را حتی اگر آن جگر حیوان باشد , در آن روز که  سایه ای نیست- روز قیامت-خداوند به لطف و مرحمت خویش سایه ای روی سرش ایجاد می کند. (وقتی در مورد حیوان ثوابش این است قطعا انسان به فیض بیشتری می رسد)

امام باقر عليه ‏السلام :

نخستين چيزى كه در روز قيامت به آن رسيدگى مى‏ شود (ثواب) صدقه آب (دادن به تشنه) است .

امام صادق عليه‏ السلام :

بـهترين صـدقه خـنك كردن جگر تفتيده است . هركه جگر تفتيده حيوانى يا جز آن را سيراب كند خداوند عز و جل او را ، در آن روزى كه هيچ سايه‏ اى جز سايه او نيست ، سايه دهد.

نکته ی مهم دیگری که لازم به ذکر می باشد این است که کودکان روح لطیف و پاکی دارند. توجه داشته باشید که به هیچ وجه در سنین کودکی طریقه ی شهادت حضرت علی اصغر (ع) و خانم رقیه (س) را برای کودکان به تفصیل شرح ندهیم، زیرا همین روح لطیف آنها توانایی و تاب تحمل این مصیبت را نخواهد داشت . در این سنین باید از رشادت های ائمه و مهربانی های آنها سخن به میان آید.

اگر کودکی در مورد حضرت رقیه (س) سوال کرد، جنبه های لطیف و زیبای آن را برایش بیان کنیم به شکلی که عشق و علاقه به این بزرگواران در آنها به وجود آید و در روحیه ی آنها تاثیر مثبت بگذارد. مثلا بگوییم: «حضرت رقیه (س) دختر سه ساله ی امام حسین (ع) بود که خیلی باباش رو دوست داشت، باباش هم اون رو خیلی دوست داشت. وقتی باباش از بیرون می اومد ، این دختر کوچولو می پرید بغل باباش و لپ اون رو می بوسید، امام حسین (ع) هم اون رو می بوسید و خلاصه خیلی همدیگر رو دوست داشتند » به این ترتیب می تونید بذر محبت این بزرگواران رو توی دل اونا بکارید و عشق و علاقه ی اهل بیت (ع) رو تو وجودشون بارور کنید.

شعری رو که امروز با هم یاد می گیریم هم به گوشه ای از رشادت های حضرت عباس می پردازد که چقدر همه ی بچه ها این عموی بزرگوارشون رو دوست داشتند و همچنین چقدر این عموی بزرگوارشون اونا رو دوست داشته و چقدر باشهامت بوده.

با هم می خونیم:

 دویدم و دویدم

به کربلا رسیدم

امام حسین رو دیدم

دیدم علی اصغرش

عباس و هم اکبرش

دیدم من آن طرف تر

لشکری از دشمنش

امام حسین تشنه بود

چون دشمن بی رحمش

آب رو بر او بسته بود

لشکر او آب نداشت

از تشنگی تاب نداشت

حتی علی اصغرش

لب های خشکیده داشت

عباس از غم او

یک لحظه هم خواب نداشت

دویدم و دویدم

من به فرات رسیدم

آب روانی دیدم

عباس را همچو شیر

میان نخل ها دیدم

عباس مشک رو آب کرد

بچه ها رو سیراب کرد

نقشه ی دشمنا رو به خوبی نقش آب کرد

علقمه یا علقمی نام شاخه ای از فرات است ،یعنی همان شاخه ای از رود فرات که حضرت عباس در کنار آن شهید شد. در آخرین بار در روز عاشورا حضرت عباس (ع)در کنار همین رود، توسط انبوه دشمنان محاصره گردید و پس از مبارزه های طولانی و به هلاکت رسانیدن چند صد تن از دشمنان، ناجوانمردانه حضرت(ع) را به شهادت رساندند. لذا حضرت عباس را به همین مناسبت قهرمان علقمی لقب دادند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان پریسا
15 آذر 90 8:29
من هم با شما موافقم که این جور مسائل رو نباید مستقیم به بچه گفت. شعر بسیار زیبایی بود ممنون.

خواهش می کنیم مامان مهربون
یک عدد مامان
15 آذر 90 9:29
این شعری که نوشتین خیلی قشنگه ، چون آخرش جوریه که بچه ها دوس دارن ... قهرمان پیروز میشه الان این شعر با ظرفیت بچه های ما میخونه ،چیزیه که دوس دارن بشنون ؛ ممنون

منم یه شعر واستون دارم :
دویدم و دویدم
به کربلا رسیدم

کنار نهر آبی
لب های تشنه دیدم

یه باغبون خسته
با یک دل شکسته

کنار باغ تشنه
زانو زده نشسته

کوچولوی شش ماهه
که پاک و بی گناهه

اگه طاقت بیاره
عمو جونش تو راهه

آهای! آهای ستاره!
یه دختر سه ساله

خواب باباش رو دیده اشک می ریزه می ناله

امام مظلوم من! کاشکی کنارت بودم

وقتی تو تنها بودی
رفیق و یارت بودم

****** ****** ****** ****** ****** ******

عباس دمادم همه یا زهرا گفت

بین آن عرصه پر همهمه یا زهرا گفت

زد علم چون به دل علقمه یا زهرا گفت

با دل سوخته یا فاطمه یا زهرا گفت

که به من تشنه علمدار بگو یا زهرا

ذکر یا فاطمه عباس فراوان می گفت

به گه شادی و غم هر دم و هر آن می گفت

در دل علقمه برخاست چو طوفان می­گفت

از دم تیر چو خون ریخت ز مژگان می­گفت

آه ای دیده­ی خون­بار بگو یا زهرا


نه توان داشت ز خود دفع کند اعدا را

نه رضا بود به یاری طلبد مولا را

ناگهان دید به پیش نظرش زهرا را

زود بنهاد به خاک قدمش سیما را

که به من عبد وفادار بگو یا زهرا



آمده ای همه هستم به فدای قدمت

بود بر تن سر و دستم ز طفیل کرمت

ساقی ام لیک خجالت زده ام از حرمت

بگذر از من به رقیه دهم اکنون قسمت

غم خود چون کنم اظهار بگو یا زهرا



کرد بی دست ز کین چون سپه ترسویم

گریه بر دست تو کردم نه غم بازویم

خورد هر تیر که بر سینه و یا پهلویم

گفتم آن لحظه و تا هست نفس می گویم

چه کشیدی تو ز مسمار؟ بگو یا زهرا
(عیسی ثاقب بخشایش)




التماس دعا از شما و همه ی مامانا دارم

ممنونیم به خاطر این شعرای قشنگی که برامون نوشتید. ما هم التماس دعا از شما و همه ی مامانای مهربون داریم...
مامان علي خوشتيپ
15 آذر 90 12:06
ممنون.خيلي زيبا بود
سال گذشته يه كتاب براي علي خريدم كه در مورد امام حسين و يارانش به زبان بچه گانه و به دوزبان فارسي و انگليسي نوشته.كار قشنگيه به مامانا توصيش مي كنم
مجموعه بابا حسين و يارانش
كاري از موسسه فرهنگي هنري فرهنگ عاشورا-دزفول
من از اين مجموعه كتاب پسران امام حسين(ع) رو گرفتم .نويسنده : ويدا ملكي
چون خيلي در مورد علي اصغر و علي اكبر ازم سئوال ميكرد...
نشاني اينترنتيشم اينه:
www.roozedahom.com

ما هم از شما ممنونیم به خاطر معرفی این کتاب.
ان شاءالله بتونیم این کتاب رو تهیه کنیم و ازش استفاده کنیم.
مریم(مامان روشا)
16 آذر 90 15:07
سلام ممنون از شعری که بهمون یاد دادید منم به روشا یادش میدم

سلام مامان مهربون
براتون آرزوی موفقیت داریم
تینا
16 آذر 90 15:26
ممنون هم شعر شما خیلی زیبا بود هم شعر مامان قند و عسل

خواهش می کنیم. از لطف شما و مامان قند و عسل ممنونیم.
مامان فاطمه معصومه
30 آذر 90 11:31
سلام
اجرتون باسقای نینوا


سلام مامان عزیز
سپاسگزاریم