مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

رشد و نمو کودک 7؛ از شش تا نه ماهگی

1390/10/1 7:07
نویسنده : یه مامان
20,892 بازدید
اشتراک گذاری

در این قسمت به بیان ویژگی های کودکان شش تا نه ماه می پردازیم. با ما همراه باشید...

رشد حرکتی:

کودک در هفت ماهگی در حالیکه روی شکم خوابیده است ، قادر است شیئی را تعقیب کند و اگر در دسترس او باشد آن را بردارد. در هشت ماهگی بدون کمک و تکیه گاهی در حالیکه ستون فقرات او خم نیست ، می نشیند. در سن نه ماهگی اگر دو دست او گرفته شود می تواند برای مدت کوتاهی بایستد و حتی چند قدم بردارد. در نه تا ده ماهگی بیشتر کودکان یاد گرفته اند چهار دست و پا راه بروند.


 

چشم ها و دست ها:

کودک از شش تا نه ماهگی به جای گرفتن اشیاء با کف دست خود، اشیاء را با شست و انگشتانش می گیرد . در نه ماهگی به دلیل حس کنجکاوی ، انگشت سبابه (انگشت نشان) خود را به اشیا می زند و لمس می کند . در این سن است که کودک با شست و انگشتان خود می تواند یک گلوله را به صورت حرکت گاز انبری بردارد و تکه ی شکلات و شیرینی را پس از برداشتن با انگشتان خود نگه دارد.

رشد تکلم و شنوایی:

کودک در هشت ماهگی امکان دارد کلمات بی صدا و نامفهومی مانند «بابا،بابا» «ماما،ماما» «دادا» بدون اینکه این کلمات برای او معنی واقعی داشته باشد ادا کند. در نه ماهگی ممکن است سرفه یا صدای افراد یا تقلید کند و برای جلب توجه دیگران فریاد بکشد. در نه ماهگی دست خود را به عنوان خداحافظی ممکن است تکان دهد. از هفت ماهگی می تواند سر خود را به طرف محل صدایی که در اطراف او ایجاد شده است بچرخاند.

رشد اجتماعی و بازی کردن:

کودک در نه ماهگی هنگام شیر خوردن ، بطری شیر را با هر دو دست می گیرد ، نان و بیسکوئیت را با دست گرفته و گاز می زند و می خورد، صورت خود را در مقابل ناآشنایان مخفی می کند ، موقعی که شیء مطلوب و یا اسباب بازی او را مخفی کنند ، گریه می کند تا آن را به دست آورد و زنگوله و جغجغه را می تواند با دست بگیرد و بجنباند. در نه ماهگی برای مادر دیگر مشکل است کودکی را قبلا به سادگی به خواب می رفته است به راحتی بخواباند. موقعی که مادر می خواهد از اتاق بیرون برود کودک گریه می کند، ولی با صحبت کردن مادر با او آرام می شود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان پریسا
1 دی 90 9:05
مطالب این پست هم مفید بود. البته بعضی از این موارد زودتر و بعضی ها هم دیر تر اتفاق میفته. برای پریسا که اینطور بود.


بله ممکنه اینطور باشه، بچه ها با هم فرق می کنن
یک عدد مامان
1 دی 90 11:13
چه پست خوشمزه و شیرینی !

رشد حرکتی: در مورد قند و عسل خیلی زود این اتفاق افتاد !مثل دوتا سرباز کوچولو کل خونه رو سینه خیز میرفتن و فقط گاهی وقتا که به مانع بر میخوردن (به دیوار میرسیدن یا زیر میز و صندلی گیر می افتادن ) و صداشون درمی اومد من واسه نجاتشون میرفتم !

چشم ها و دست ها: قند و عسل از چهارماهگی وجود همدیگه رو کشف کردن ! دائم دست یا پای این یکی توو حلق اون یکی بود
حرکت گاز انبری !! ........... چه حرکت باحالی ! ای جاااااااااااااانم

رشد تکلم و شنوایی: قدرت تکلم و صحبت کردنشونم زود فعال شد ! از بس با هم حرف میزدیم و اونا قشنگ به صدای من گوشمیکردن ، خودشونم زود به حرف اومدن ! توو شش ماهگی کلی اصوات معنی دار از خودشون در میاوردن ، جالبش اینجا بود که اسمهای خودشون رو بلد بودن، هرکدوم رو صدا میکردم برمیگشت نگام میکردو اون یکی بی خیال واسه خودش بازی میکرد ، بله ! گاهی وقتا وقتی بابایی از شرکت برمیگشت میگفت وقتی پشت در اتاق میرسم از بس صدای حرف و صحبت و اختلاط میاد آدم فکر میکنه کلی مهمون اومده خونمون !

رشد اجتماعی و بازی کردن: ایجااااااااااان جاااااااااااااان ! "میتواند نان و بیسکوئیت را با دست گرفته و گاز بزند و بخورد .. " خیلی پیشرفت مهمیه ها ! امین و متین علاوه بر نان و بیسکوئیت همدیگه رو هم گاز میزدن ! یعنی تا ازشون غافل میشدم یکی اون یکی دیگه رو گاز میگرفت ، حالا هر قسمتی از بدن که دم دست تر بود بهتر ! از لاله ی گوش بگیر تا انگشت شصت پا ! گاهی که میخواستم برم توی حیاط لباساشون رو پهن کنم مثل فانتوم چهار دست و پا خودشون رو میرسوندن پشت پنجره تا مطمئن بشن من توو حیاطم و جای ِ دیگه نمیخوام برم !

خدا رو شکر از تموم این صحنه ها عکس و فیلم داریم وگرنه این دوران خوشمزه یادمون میرفت !

ممنونم استاد جونی ، خیلی پست جیگری بود


ما هم همراه شما از خوندن این نظرتون خیلی لذت بردیم ذوق زده شدیم. ممنون که اینقدر وقت گذاشتید و اینا رو برامون نوشتید
ماشاءالله، خدا این گل پسرا رو براتون حفظ کنه
مامان علي خوشتيپ
1 دی 90 13:35
ممنون از مطلبتون


خواهش میکنیم
مامان مانی جون
1 دی 90 16:27
سلام
نمیدونم تا به حال دیدین بعضی از مردها دو تا پای بچه هارو تو کف دستشون نگه میدارن و سعی میکنن بچه رو ایستاده نگه دارن یا نه؟
یکی از آشنایان این کارو میکنه
خواهر شوهرم میگه که همکارای ارتوپدش میگن این کار خوبه
اگه بچه بتونه بایسته به تکامل رسیده و از اینجور حرفا
نمیدونم شما در این زمینه اطلاعات دارین؟
خواستم جوابشو بدم اما چون مطمئن نبودم صرف نظر کرد
اگه چیزی میدونین کمکم کنید
ممنون

سلام مامان عزیز
این که گفتید رو ندیدیم اما قبلا توی مدرسه دوتا مطلب درباره ی راه رفتن بچه ها گذاشتیم که خوندنش خالی از لطف نیست، براتون آرزوی موفقیت داریم:
1- برای راه رفتن بچه ها عجله نکنید:
http://mamanschool.niniweblog.com/post245.php
2- تشویق کودکان به راه رفتن:
http://mamanschool.niniweblog.com/post277.php
معصومه مامان سهند
1 دی 90 18:50
قربون همه نی نی های ناز و خوشگل بشم، امیدوارم زیر سایه پدر و مادرهاشون زندگی شاد و خوبی داشته باشن و همیشه صحیح و سالم باشن

ان شــــــــــاالله ، برای دعای خوبتون آمین می گیم
مریم(مامان روشا)
2 دی 90 17:12
آخی...
چقدر بچه ها تو این سن بامزه هستن


بله واقعا شیرین هستند
سما
3 دی 90 1:09
با سلام
خیلی جالب بود
پسر من 7ماهگی چهار دست پا رفت الان هشت ماهشه دست میگیره به هر چیزی مدتها وایمیسه

اما هنوز نمیشینه!!!

لینکتون کردم به وبلاگم سر بزنین خوشحال میشم
http://mysunshine.blogfa.com/


سلام مامان عزیز
ممنون از لطفتون، اینطور که معلومه گل پسرتون می خواد بدو بدو و شیطنت کنه و راه رفتن رو زود یاد بگیره و حوصله اش نمیرسه که یه جا بشینه
اشکالی نداره ان شاالله که کم کم نشستن رو هم شروع می کنه

تینا
3 دی 90 15:40
سلام
پست خاطره برانگیزی بود ... من واقعا دلم واسه وقتی آنیتا انقدری بود تنگ شده !!!
ممنون از مطلبتون


سلام مامان عزیز، پس از فرصت هایی که در اختیار دارید حسسسسابی استفاده کنید چون دوباره در آینده دلتون برای این لحظه ها هم تنگ خواهد شد، بچه ها در هر دوره ای شیرینی خاص خودشون رو دارن پس فرصت ها رو دریابیم