مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

هماهنگی والدین

1390/6/22 16:00
نویسنده : یه مامان
6,717 بازدید
اشتراک گذاری

 برای اینکه فرزند در جریان تربیت پدر و مادر دچار دوگانگی نشود، باید والدین با هم در تربیت هماهنگ باشند. کودکی که در جریان تربیت دوگانه و یا حتی چندگانه قرار می گیرد بسیار بدتر از کودکی که اصلا تربیت نشده است ، می شود.  حال این هماهنگی باید چگونه باشد؟ و چگونه این هماهنگی را به وجود بیاوریم؟...

هماهنگی بین پدر و مادر باید در یک چهارچوب منطقی باشد.

آیا باید در ریزترین رفتارها پدر و مادر با هم هماهنگ باشند؟

اولا این امر شدنی نیست ، ثانیا اگر هم شدنی بود، لازم نبود. هماهنگی باید در اصول تربیت باشد. مثلا والدین با هم توافق می کنند که از این لحظه تنبیه بدنی را به هیچ وجه به کار نبرند؛ این می شود یک اصل تربیتی.

با یک مثال به این مساله ریزتر می پردازیم: مثلا والدین هماهنگ می کنند که در تنبیه ضربه ای به شخصیت فرزند وارد نکنند و این یک اصل تربیتی است. (چون گاهی متاسفانه در تنبیه ، شخصیت طرف مقابل مورد هدف قرار می گیرد نه کار بد ِ او. مثلا به جای اینکه بگوییم این چه کار بدی است که تو مرتکب شدی؟ می گوییم: چه آدم بدی هستی!)  ممکن است مادر برای اینکه این اصل را رعایت کند لب خود را در مقابل کار بدِ فرزندش گاز بگیرد و پدر بگوید: این چه کار بدی بود که انجام دادی؟  پدر و مادر این اصل را رعایت کرده اند ولی به دو شیوه ی متفاوت.

اصول تربیتی زیاد نیست، فقط کافیست پدر و مادر در مورد این اصول با هم مشورت کنند و قبول کنند که رفتارهایشان خارج از این اصول نباشد، در این صورت کودک دچار دوگانگی نخواهد شد.

مثال: اصلِ محبتِ به فرزند تا حدی که کودک لوس نشود را در نظر بگیرید. ممکن است مادر بخواهد فرزندش را در آغوش بگیرد و ببوسد و پدر بخواهد فرزندش را نوازش کند، در نوع محبت حرفی نیست که به چه شکل باشد. مهم این است که این اصلِ محبتِ به اندازه رعایت شده است .

برداشت متفاوت والدین از یک اصل:

ممکن است اصول را پدر و مادر بپذیرند، ولی برداشت ها از آن متفاوت باشد؛ به عبارت دیگر مصداق هایی که برای اصول در نظر می گیرند با هم متفاوت باشد. مثلا والدین محبت کردن را بپذیرند ولی در موردی که فرزند اسباب بازی و یا وسیله ای را خراب کرده است، پدر بگوید: «منطق حکم می کند که فعلا برای او این وسیله را نخریم تا یاد بگیرد که از وسایلش مراقبت کند» و مادر بگوید که : «نه، این بچه است و عمدا که خراب نکرده و الان این وسیله را نیاز دارد، پس باید برایش بخریم»؛ اینجاست که اختلاف در تربیت پیش می آید، و یا اینکه در تنبیه ها مادر بگوید: «این جایی است که باید مدارا انجام شود و احتیاجی به تنبیه نیست» ولی پدر تشخیص بدهد که جای تنبیه است.

در این موارد که در مصادیق و نحوه ی عملکرد اختلاف پیش می آید ، پدر و مادر چه باید بکنند؟

جواب: در این موارد نباید اختلاف را در حضور فرزندان بروز دهند. یعنی در یک اتاق فکر و یا محیطی که فرزند نباشد، پدر و مادر باید با هم به گفتگو بپردازند تا به یک شیوه برسند. مثلا در مورد مثال اول : اگر پدر در حضور بچه گفت :«نه، ما نمی خریم، باید مواظبِ وسایلت می بودی» و مادر با این نظر مخالف بود (حتی اگر هم صد در صد بداند که این روش غلط است) در اینجا باید سکوت کند. ولو اینکه رفتار پدر، بد بوده و خارج از هماهنگی های لازم باشد؛ چون اگر در حضور فرزند مخالفت انجام بدهد، اوضاع بدتر می شود ، لذا عقل حکم می کند که بین بد و بدتر، بد را انتخاب کند و در این مورد اگر این وسیله را نخریدند با مشورت و گفتگوی والدین در تنهایی ، این کمبود را در جایی دیگر جبران کنند.

مثال دیگر از این مورد؛ پدر و مادر بسیار دقت دارند که فرزندشان هله هوله نخورد، بعد به یک مهمانی می روند و پدربزرگ همان هله هوله را می خرد و به دست فرزندشان می دهد.

حال باید چه برخوردی انجام دهند؟

اگر جلوی پدربزرگ اون هله هوله رو از دست بچه بگیرند ، ممکن است پدربزرگ بگوید :«حالا چه اشکالی دارد که این را بخورد، ما هم خوردیم و هیچ اتفاقی برایمان نیفتاد، و حتی یادم است که خودت هم می خوردی و الان هیچ اتفاقی نیفتاده، پس بگذار بچه، این را بخورد» اینجا اوضاع بدتر می شود. در این مثال و مثال های مشابه باید از اصل تغافل استفاده کرد. به این صورت که مادر این قضیه را ندیده بگیرد و رویش را برگرداند تا بچه اون هله هوله را بخورد و تمام بشود، درسته که این به ضرر فرزندش است اما اگر مادر وارد عمل شود و بین او و پدربزرگ بگومگو رخ دهد در این صورت اتفاق بدتری خواهد افتاد و این بیشتر به ضرر بچه است. لذا مادر در این میان بین بد و بدتر، بد را انتخاب می کند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند :

مؤمن، زرنگ است و علامتِ زرنگی او این است که هرگاه بین دو امر شر مخیّر شود آن کاری که کمتر شر باشد را انتخاب کند.

خودِ این تغافل هم یک اصل تربیتی است که پدر و مادر با هم هماهنگ کنند تا در مورد اشتباهات دیگری در رابطه با فرزند، مستقیم وارد میدان نشوند ، چرا که عارضه ای بدتر خواهد داشت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

تینا
22 شهریور 90 20:47
خیلی خیلی خوب بود ممنون ...

خواهش می کنم، خوشحالیم که مفید واقع شده
مامان ماهان عشق ماشین
23 شهریور 90 1:35
عجب میچسبه این اصل تغافل ها.
سوال اینجاست که اگر بچه خودش اومد و پرسید و اجازه خواست چی؟
بگی نه که همون قضیه ای که شما گفتین پیش میاد.بگی آره که خلاف قوانین خودتونه.
یه بار این مساله پیش اومد.مامان بزرگ ماهان واسش پفک خرید .ماهان پفک رو به من نشون داد گفت مامان بزرگ برام خریده.استاندارد هم داره.اجازه هست بخورم؟
منم بهش گفتم روش نوشته بچه های کوچولو براشون ضرر داره.ببر به مامان بزرگ نشون بده ببین چی میگه.
خدا رو شکر مامان بزرگ قانع شد گفت بده ببرم عوض کنم و برات شیر بخرم.


میشه گفت شما اونجا بین بد و بدتر انتخاب نکردید بلکه بین خوب و بد یکی رو انتخاب کرده، چون مادربزرگ وارد بگومگو با شما نشده و به صورت منطقی رفتار کردید که البته این هم به خاطر نحوه ی عملکرد شما بوده چون طوری مساله رو بیان کردید که به شخصیتِ طرف مقابل صدمه وارد نشه و با احترام رفتار کردید و از پسرتون خواستید که بره این نکته رو از مادربزرگش سئوال کنه. مثلا اون مادر شاید چون اومده خوردنی رو از دست بچه گرفته ، پدربزرگ بهش برخورده
شاید اگه همین طوری که شما گفتید رفتار میشد طرف مقابل هم قبول میکرد
ممنون از اینکه تجربیات خودتون رو در اختیار ما و مامان های دیگه قرار دادید، براتون آرزوی سلامتی و سربلندی داریم
مامان علی خوشتیپ
23 شهریور 90 11:28
سلام
ممنون از مطلب مفیدتون
من و بابای علی همیشه سعی می کنیم این موضوع رو رعایت کنیم ولی در مورد مادر بزرگ و پدر بزرگ رعایت کردن این موضوع خیلی سخته،به خصوص برای ما که شاغل هستیم و نصف روز فرزندمون پیش اونا هستن.

سلام مامان عزیز
خدا شما و بابای علی رو برای علی جون حفظ کنه خدا رو شکر که شما هماهنگ هستید و این خیلی خوبه
بله در مورد پدربزرگ و مادربزرگ ها کمی سخت تره اما میشه بعضی از مطالب رو گفت مثلا میشه با احترام زیاد برخی مسایل مهم و حساس رو شما به مامان و بابای خودتون و همسرتون به مامان و بابای خودش بگه تا رعایت کنن امیدواریم که در اون مورد هم موفق باشید
یک عدد مامان
23 شهریور 90 12:10
اصولا باباها به خاطر گرفتاریهایی که دارن کمتر میتونن درباره ی تربیت بچه نظر بدن . چه خوبه وقتی هم که یه نظری میدن به نظرشون احترام بذاریم و همونجور که شما گفتین حتی اگه نظرش درست نبود و از نظر ما قابل اجرا نبود ، حداقل همون لحظه مخالفت نکنیم


یه چی بگم ؟
خوشحالم که واسه ی این مطلب عکس ایرانی گذاشتین .به نظر من وقتی از عکسهای خارجی استفاده میکنین یه کم با مطلبی که قرار میدین همخوانی نداره

سلام
ممنون از اینکه اینقدر به مدرسه اهمیت می دید
اتفاقا این یکی از دغدغه های ذهن خودمون هم هست، چون خود عکس ها هم توی ذهن اثرات خاص خودشون رو دارند اما واقعا عکس های ایرانی در مورد موضوعات خاص کمیاب هستن
فک می کنم باید دنبال یه عکاس خوب برای مدرسه بگردیم!
مامان پریسا
23 شهریور 90 12:38
ممنون از مطلب آموزنده . خدا را شکر من و بابای پریسا هم نظرمون در مورد تربیت پریسا همین هست. و اطرافیان هم حساسیت من رو می دونن. در این جور موارد از من اجازه میگیرن که مثلا فلان چیز را به پریسا بدیم یا نه.لااقل در مورد خیالم راحته


خوشحالیم که براتون مفید بوده
براتون آرزوی موفقیت در همه ی مراحل زندگیتون رو داریم
مامان قندعسل
23 شهریور 90 12:46
خیلی عالی بود لذت بردمدر واقع مشکل خیلی از پدر ومادرها اینه که این اصل رو به کار نمیگیرن(اصل تغافل) به خوب نکته ای اشاره شد واقعا ممنون

بله همینطوره که گفتید این اصل خیلی وقتا ناآگاهانه زیرپا گذاشته میشه، ممنون از حضور شما
موفق باشید
ناهید
23 شهریور 90 19:05
سلام وبلاگ خوبی داری به منم سر بزن.

سلام
ممنون که به مدرسه ی مامان ها سر زدید