اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت اول
آموزش خانواده به خصوص مادران، در مورد رفتار با فرزند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا که پایه ی شخصیت کودک توسط مادر بنا می شود...
منظور ما از آموزش والدین، ایجاد معرفت والدینی و به عبارت دیگر بالابردن شناخت والدین از مراحل رشد کودک و چگونگی رفتار با او است. معرفت یا شناخت شامل آگاهی و دانایی است. آگاهی به چرایی ها می پردازد و بینش است؛ دانایی به چگونگی می پردازد و روش است.
آگاهی --- چرایی --- بینش
معرفت (شناخت)
دانایی --- چگونگی --- روش
سعی ما بر این است که بیشتر به چرایی های زندگی توجه کنیم چون درمورد چگونگی ها و روش ها و تکنیک ها بسیار صحبت شده. به قول مرحوم دکتر شریعتی «صدبار می گوییم چگونه ولی یک بار نمی پرسیم چرا؟». اگر نگاه ما باز شود و نگاه کلی نگر پیدا کنیم و به چرایی ها توجه کنیم، چگونگی ها خودشان برای ما آشکار خواهند شد. اگر ما بدانیم که چرا باید با فرزندمان بازی کنیم، دیگر لازم نیست که حتماً کلاس برویم تا بازی یاد بگیریم بلکه خودمان بازی اختراع می کنیم. به همین دلیل پرداختن به کسب آگاهی بسیار مهم است.
ما سه نوع «چرا» داریم:
1- چرای اتهام
2- چرای مظلومیت و شکایت
3- چرای ابهام.
چرای اتهام وقتی است که دلیل روشن است اما دنبال مقصر می گردیم و یا می خواهیم متهم کنیم. چرای مظلومیت و شکایت زمانی است که دائم می گوییم چرا من!؟... باید! و چرای ابهام که منظور درس ما است، چرایی هرکار را می پرسد، چرا من باید بچه دار شوم؟ چرا باید این کار را کنم؟ و غیره. پاسخ به چرای ابهام شروع نگاه راهبردی است. ما باید برای کودکانمان برنامه، چشم انداز و هدف های مشخص داشته باشیم. باید بدانیم که 20 سال دیگر می خواهیم فرزند ما در چه وضعیتی باشد.
زمانی که نگاه راهبردی داشته باشیم و چرایی کارها و برنامه های خود را بدانیم دیگر ملول و بی حوصله نمی شویم. خستگی جسمی طبیعی است و همیشه به آن دچار می شویم که با یک استراحت و خواب و تغذیه برطرف می شود ولی با داشتن راهبرد مبتلا به ملال و حوصله سررفتن و پوچی نمی شویم. چون می دانم این کاری که امروز انجام می دهم بیست سال دیگر نتیجه اش را خواهم گرفت. و این فقط با نگاه عمیق و کلی نگر و نگاه به افق حاصل می شود.
حال چرا سنین زیر سه سال این قدر مهم است؟
زیر سه سال را ما نوزادی و نوپایی می گوییم و کودکی را بعد از سه سالگی می دانیم که دوران نوزادی و حتی جنینی و حتی قبل از آن در رویکرد کودک متعادل از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. چون انسان از جمله پستاندارانی است که نوزادش بخشی از تکاملش را خارج از رحم مادر می گذراند. به همین دلیل شرایط رشد او بسیار مهم است و والدین به خصوص مادر باید مراحل رشد کودک را بشناسد و بداند که در هر مرحله با فرزند خود چه کار باید کند.
نوزادی، نوپایی، کودکی، نونهالی و نوجوانی همگی مراحل رشد انسان هستند که ما به جای این که از آن ها بترسیم باید با آن ها آشنا شویم. امروزه مسئله ی کودک در ذهن والدین بسیار بزرگ و ترسناک شده طوری که والدین حتی از به دنیا آوردن فرزند وحشت زده می شوند در حالی که با کسب آگاهی و مهارت های لازم می توان از ثمره ی شیرین زندگی به جای ترسیدن، لذت برد.
نگاه راهبردی کودک متعادل برای کودکان، انسان دانشمند و متعالی است. نه فقط دانشمند و دکتر ومهندس. بچه ها باید هم آگاهی کسب کنند و هم دانایی تا در زندگی معنا داشته باشند و انسان های متعالی شوند.
سه عامل بر رشد کودک مؤثر است: 1- استعداد، 2- خصوصیات، 3- محیط
استعداد از مبدأ آفرینش می آید و به همه ی انسان ها یکسان و یکجا داده شده به طوری که ذره ای با هم تفاوت ندارند. استعدادها بالقوه هستند، بالفعل نیستند. ما از زمان لقاح تا مرگ در طول زندگی فرصت داریم که این استعدادها را شکوفا کنیم. رشد یعنی شکوفا کردن استعدادها. اهمیت دوران کودکی در این است که پایه های شکوفایی استعدادهای انسان در 6سال اول و بعد در 12 سال اول گذاشته می شود تا از بالقوه بودن به بالفعل برسند.
خصوصیات دو بخش هستند: خیر و شر. همه ی ما هردو را داریم. همه ی ما هم وارث خصوصیات خیر یا فضیلت ها هستیم و هم وارث خصوصیات شر یا رذیلت ها هستیم. این نکته اثبات علمی دارد به طوری که ثابت شده اگر هرکاری را یک انسان بتواند انجام دهد پس همه ی انسان ها قادر به انجام آن هستند. همه ی ما بالقوه می توانیم دزد باشیم و همه ی ما بالقوه می توانیم دانشمند باشیم. محیط است که خصوصیات شر و خیر را کنترل می کند.
در این مباحث به چهار جنبه ی رشد انسان می پردازیم:
1- جسم 2- روح و روان 3- شناختی (IQ) 4- عاطفی (EQ)
برای این که این چهارجنبه خوب رشد کنند و شکوفا شوند، نیازهایی دارند که باید به این نیازها پاسخ داده شود. محیط غنی یعنی محیطی که نیازهای رشد کودک را تأمین کند. رفع نیازهای جسمی در درجه ی اول قرار دارد که ما وارد حیطه ی جسم نمی شویم.
نیازهای روحی شامل: امنیت، آرامش، تعالی، تغییر، زیبایی و غیره. اولین نیاز روحی بچه ها امنیت است. بچه ها باید احساس امنیت و حمایت داشته باشند.
نیازهای شناختی، تحریک حواس پنج گانه است. بچه ها باید بسیار دست ورزی کنند و دست ورزی تأثیر مستقیم بر روی رشد مغز کودک دارد. در کل بچه ها به محرک نیاز دارند. محرک های لمسی، شنوایی، دیداری و چشایی و بویایی.
بخش عاطفی شامل احساسات است که دائم به ما اعلام می کند آیا روح و جسم نیازهایشان را گرفته اند یا نه.
نیاز معنوی بچه های زیر سه سال ما، بازی و داشتن مادری شاد با حالِ خوب است. شادمانی یعنی رها کردن حسرت گذشته و رها کردن نگرانی از آینده و بودن در لحظه ی اکنون و حال.
ادامه دارد...
منبع: از سلسله مباحث استاد سلطانی- کودک متعادل
اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت دوم
اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت سوم (شاد زندگی کنید)
اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت چهارم (نوازش)
اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت پنجم (در حال زندگی کنید)
اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت ششم(آگاهی و دانایی)
اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت هفتم (حمایت عاطفی)
اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت هشتم (مشارکت)
اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت نهم (عبور از تعادل در رفتارهای کنترل محور)
اصول رفتار با کودک زیر سه سال؛ قسمت دهم(عبور از تعادل در رفتارهای آزادی محور)