مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

چگونه با خانواده ی شوهرم برخورد کنم؟

1394/2/29 6:27
نویسنده : یه مامان
7,405 بازدید
اشتراک گذاری

در گذشته عروس خانواده معمولا با خانواده همسر زندگی می کرد و هیچ مشکلی نداشتند؛ اما این فرهنگ با گذشت زمان کمرنگ تر شده است. «مهدی دوایی» دکترای روان شناسی و عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی در این باره می گوید: وقتی زنی به مردی تعهد می دهد که با او زندگی کند، باید نسبت به علایق همسرش هم احترام بگذارد. به هرحال دوست داشتن بدون هزینه نمی شود. در برخی از مواقع امکان دارد که زنی زندگی مشترکش را با خانواده همسرش آغاز کند.

در ادامه راهکارهایی برای بهتر ارتباط برقرار کردن با خانواده شوهر را بیان می کنیم

راهکارهایی برای بهتر ارتباط برقرار کردن با خانواده شوهر :

1) معصومانه برخورد کردن

یکی از ویژگی های عشق، معصومانه برخورد کردن است. زن باید با خود چنین سوالی مطرح کند که آیا همسرم را دوست دارم یا خیر؟ و هر کاری می توانم برای عشقم انجام دهم یا خیر؟ و یا در رابطه با مواردی که همسرم به آن علاقه دارد، چگونه عکس العمل نشان دهم؟

2) دیدن پدیده از دید مخاطب

یعنی فرد اصرار نداشته باشد که هر چیزی که من می بینم درست است. اگر زنی، خود را جای مخاطب (مادرشوهر) و یا جای کسی که همسرش با آن ها یک مدت زندگی می کرده، بگذارد و از دید آن ها نگاه کنند، بسیاری از تنش ها از بین می رود. زنان نباید اصرار داشته باشند که همین که ما به ظاهر می بینیم، درست است؛ زیرا در این روش باعث می شود بسیاری از چالش ها بوجود آید؛ ولی زمانی که خود جای خانواده همسر بگذارند و از دید آن ها نگاه کنند، این چالش ها و یا تنش ها از بین می رود.

در تعریف این موضوع می توان به یک داستان بسیار جالب اشاره کرد؛ روزی کودکی از پدرش یک کاغذی می گیرد و از او تقاضا می کند که پاکتی به او بدهد. پدرش عصبانی می شود که برای چه می خواهی؟ پدر کارش را رها کرده به دنبال پاکت می گردد و بالاخره پیدا می کند. دوباره فرزندش می گوید: پدر به من یک خودکار بده. این بار پدر عصبانی می شود و به حرفهای فرزندش اصلا اهمیت نمی دهد.

وقتی فرزندش پاکتی با محتوای کاغذ مچاله به پدرش می دهد، پدر عصبانی می شود و آن را به سطل زباله پرتاب می کند.

فرزندش به او می گوید: «چرا به سطل زباله انداختی؟ آن هدیه ای از طرف من به شما بود. آن کاغذ مچاله از هزاران بوسه های من، پر شده بود و هربار به کاغذ بوسه می زدم، آن را تا می کردم، به خاطر همین مچاله شد.»

شاید ما از دید خود رفتار اطرافیان را در نظر می گیریم؛ کاملا زشت و مچاله و بی حرمتی باشد، ولی وقتی از دید مخاطب به آن نگاه کنیم، سرشار از بوسه است. وقتی خانواده همسر به زن حرفی می زنند که به نظر زن تند می آید بیشتر از جنبه دوست داشتن نگاه کرده و جنبه مثبت آن را ببیند.

3) رابطه های بدون حضور همسر

زن باید زمانی که همسرش در خانه نیست، به صورت تلفنی و یا حضوری با خانواده همسرش ارتباط برقرار کند و یا جویای حال آن ها شود. این باعث می شود که خانواده همسر بپذیرند که برادر و یا پسر آن ها دراین ارتباط واسطه نبوده و خود عروسشان تمایل دارد که با آن ها ارتباط برقرار کند.

4) برای خانواده همسر وقت بگذارید

حتما عروس خانواده، زمانی را برای بودن با خانواده همسر تعیین کند و با صحبت کردن و گپ زدن، علاقه خود را نسبت به خانواده همسر نشان دهد. با این روش این علاقه دوطرفه می شود.

5) با خانواده همسر مشورت کنید

عروس خانواده حتی امکان دارد مثلا پختن غذایی را از قبل بلد باشد؛ اما دستور پخت آن را دوباره از مادرشوهر و یا خواهر شوهرش بپرسد. این نشانه احترام گذاشتن به مادرشوهر است. با این روش می تواند رابطه ها را کاملا تشدید کند و حتی امکان دارد برای انجام کاری از قبل مصمم باشد؛ اما باز هم به نشانه احترام با مادر و پدر و خواهر همسرش، با آن ها مشورت کند.

6) به همسر خود اجازه بدهند که زمانی را با خانواده خود، تنها باشد

زن و شوهر نباید در هرجا کنار هم باشند. زنان باید به همسران خود اجازه بدهند که وقتی را برای خانواده خود صرف کند و با هم راحت باشند؛ زیرا با این روش، خانواده همسر چنین تصوری را نمی کنند که عروسشان در روابط آن ها اختلال به وجود آورده است.

7)‌ سعی کنید تا حد امکان در حضور مادرشوهرتان عصبانی نشوید.

 با رعایت ادب، نظرتان را در مورد موضوع مورد بحث اعلام کنید، اما صدای‌تان را بلند نکنید. پیش از آنکه کار به جاهای باریک برسد، با ادب و فروتنی بحث را خاتمه دهید.

8) اگر شما آن فردی هستید که مادرشوهرتان دوست دارد وقتش را با وی در آشپزخانه بگذرانید تا هم به او کمک کرده و هم احساس تنهایی نکند، گهگاهی همراهی کنید اما زیاده‌روی نکنید تا این عمل به وظیفه همیشگی‌تان تبدیل نشود. شاید فقط آخر هفته‌ها!

9) هیچ وقت رابطه همسرتان را با خانواده‌اش زیر سؤال نبرید زیرا این کار تاثیر بدی روی رابطه شما و همسرتان می‌گذارد. تلاش کنید بیشتر درباره مادرشوهرتان، علاقه‌مندی‌هایش و خلق و خویش بدانید.

10) ســعی کنید برای تصمیم‌گیری‌های بزرگ خانه، نظر مادرشوهرتان را جویا شوید. بدین ترتیب هم از به وجود آمدن درگیری‌های احتمالی پیشگیری کرده‌اید و هم برای او احترام قائل شده‌اید.

11) با پیشنهادات خانواده همسر در حضور آنها، موافقت کنید ولی اعلام کنید که تصمیم‌تان را بعد اعلام خواهید کرد. سپس در تنهایی نظر واقعی خود را به همسرتان بگویید و با هم تصمیم نهایی را بگیرید و توسط او تصمیم خود را به خانواده‌اش اعلام کنید.

12) در بحث‌های خانوادگی آنها شرکت نکنید و از اظهارنظر کردن جدا خودداری کنید.

13) همیشه به خصوص در حضور مادرشوهر به وضعیت شوهرتان برسید.

14) در حضور خانواده شوهر به پسرشان احترام بگذارید و این را بدانید که با اولین بی‌احترامی به شوهر آن هم در حضور مادرشوهر، به او نشان دادید که اختلاف دارید و به او اجازه دادید که در زندگی خصوصی‌تان دخالت کند.

15) ‌در بحث‌ها و جدال‌های خانوادگی بهتر است شما حرفی نزنید. مطمئنا او با رفتارها و خصوصیات خانواده‌اش بهتر آشناست. پس در مواردی که میان شما و خانواده‌اش مسئله‌ای ایجاد شد قضاوت را به او بسپارید.

16) ‌هرکاری که امروز انجام می‌دهید، چند ماه دیگر به عنوان وظیفه شما تلقی می‌شود. پس مراقب کارهای‌تان باشید.

17) مادر شوهرتان با شما همسن و سال نیست. پس همواره احترام او را حفظ کنید و در شوخی کردن با او حد و مرز خاصی داشته باشید.

18) هرگز تعلق خاطر همسرتان به خانواده‌اش را کم‌ اهمیت تلقی نکنید و سعی نکنید بین او و خانواده‌اش فاصله بیندازید.با این کار نسبت به این قضیه حساس‌تر کرده و بیشتر طرف خانواده‌اش هدایت می‌کنید

19) اصولا عروس ها با پدرشوهرها رابطه ی دوستانه تری دارند. سعی کنید در حضور پدرشوهرتان رعایت عفت و حیا را داشته باشید و صرف اینکه محرم است با هر نوع پوشش ظاهر نشوید . همیشه یادتان باشد که مادرشوهرتان هم یک زن است و دوست دارد برای شوهرش تک باشد و اگر شما با رعایت نکردن نکته های پوششی جلوی شوهرش ظاهر شوید شاید احساس بدی به او دست بدهد و از اینکه جذابیت های شما را ندارد تا برای شوهرش نمایان کند احساس سرخوردگی کند و یا او را به ورطه ی رقابت با شما برانگیزاند.

20) سعی کنیم همسران خود را توی دوراهی خودمون و خانواده اش قرار ندیم. چون به وجود اومدن این شرایط برای اونا خیلی سخته. تا اونجایی که می تونیم از گله و شکایت ها نسبت به خانواده اش پرهیز کنیم و سعی کنیم دغدغه هامون رو خودمون حل کنیم. 

21) باور کنیم که خیلی از مشکلات زاییده ی ذهن خودمون هست. حتی ممکنه بعضی چیزها به ذهن همسر و یا خانواده اش هم نرسه، ولی با فکرهای زیاده از حد خودمون بعضی از مسایل را خودمون به مشکل تبدیل می کنیم. سوال ها  و مقایسه های بی مورد می تونه ما رو چالش بکشه و زندگیمون رو از بین ببره.

خانمی پیش روانشناس رفت و به او گفت، من با همسر زندگیِ خیلی خوبی دارم، همدیگه رو خیلی دوست داریم و خیلی با هم شادیم. یه روز یه سوالی از همسرم پرسیدم که از اون روز فکرم حسابی به هم ریخته و درگیر شده و دیگه مثل سابق نمی تونم با همسرم برخورد کنم. می دونم که سوالم اشتباه بود و نباید همچین مساله ای رو اصلا پیش می کشیدم. به همسرم گفتم اگه یه روز من و مامانت در حال غرق شدن توی دریا باشیم، اول کدوممون رو نجات میدی و همسرم گفت که مادرم رو اول نجات می دم، چون اون یه عمر برای من زحمت کشیده و جوونیش رو به پای من ریخته و نمی تونم چشمم رو روی محبتهاش ببندم.... روانشناس بعد از گوش دادن به صحبت های اون خانم گفت ، راه حل شما خیلی ساده اس، شنا کردن یاد بگیر.

 

پسندها (3)

نظرات (15)