مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

همسر دوست داشتنی14؛ صمیمانه با زن و شوهر 7

1391/3/25 9:00
نویسنده : یه مامان
3,352 بازدید
اشتراک گذاری

چقدر راحت می توان به خدا نزدیک شد و اندوخته های معنویِ خود را افزایش داد، فقط با ...

قبل از شروع ، یادآوری می کنیم که در قسمت «همسر دوست داشتنی 6؛ مقدمه ای بر ذکر وظایف همسران در مقابل هم » تذکری داده شد، حتما قبل از خواندن این قسمت به آن تذکر توجه کنید تا ان شاءالله نتیجه ی خوبی برای شما داشته باشد.

 *************************************************************** 

فقط آقایان بخوانند...

همه ما عادت كرده ايم كه براى رفع بلا، صدقه بدهيم.

حتماً اين حديث را شنيده اى كه صدقه، مرگ ناگهانى را دور مى سازد.

نزديك عيد كه مى شود تلويزيون تبليغات زيادى انجام مى دهد و ما را تشويق مى كند تا در جشن نيكوكارى شركت كنيم و با دادن صدقه، به كمك خانواده هاى بى بضاعت بشتابيم.

اين كار بسيار خوبى است و باعث خوشحالى دل هاى زيادى مى شود.

اگر كسى به خاطر گناه و معصيت، مورد غضب خدا واقع شده باشد، مى تواند با صدقه دادن غضب خدا را خاموش كند.

آرى، صدقه، هفتاد درِ بلا و گرفتارى را بر روى انسان مى بندد و مرگ ناگهانى را از انسان دور مى كند.

آيا شنيده اى كه صدقه، روزى را زياد مى كند؟

رسول خدا فرمود:

زياد صدقه بدهيد كه روزى شما با صدقه دادن، زياد مى شود.

آرى، صدقه باعث مى شود تا بركت زندگى شما زياد شود.

من مى خواهم در اين جا صدقه جالبى به شما ياد بدهم!

آيا مى دانيد كه لبخند شما به روى همسرتان، نزد خداوند به عنوان يك صدقه، حساب مى شود؟

تعجّب نكن!

آرى، لبخند، يك نوع صدقه مى باشد!

اين سخن از رسول خدا است كه لبخند، صدقه است.

اكنون تصميم بگير كه به روى همه دوستان خود لبخند بزنى!

آيا فكر كرده اى اگر جامعه ما به همين دستور ساده، عمل مى كردند ما چه جامعه شادابى داشتيم.

ما عادت داريم صبح كه از خواب بر مى خيزيم و آماده مى شويم تا از خانه بيرون برويم، مقدارى پول داخل صندوقِ صدقه بريزيم!

اما فراموش مى كنيم كه به روى همسر خود لبخند بزنيم!

چرا ما صدقه را فقط در پول به صندوق انداختن، خلاصه كرده ايم.

چرا ما همه خوبى ها را براى غريبه ها به كار مى بريم!

ما براى آن كودك بيچاره كه صدها كيلومتر از ما فاصله دارد هديه مى دهيم اما عزيزترين فرد زندگى خود را از يك لبخند هم محروم مى كنيم!

آيا مى دانى وقتى كه وارد خانه مى شوى هيچ چيز براى همسر شما، دلنشين تر از اين نيست كه با چهره اى رو برو شود كه گل لبخند به لب دارد؟

چرا همسر خود را از اين نعمت محروم مى كنى؟

از امروز تصميم بگير هر وقت وارد خانه مى شوى لبخند بزنى و بدان كه اين كار تو نزد خدا به عنوان صدقه حساب مى شود و عمر تو را زياد مى كند و باعث مى شود كه بركت زندگيت زياد شود.

آرى، صدقه به عنوان بهترين داروى دردها معرفى شده است، دارويى كه بيمارها را شفا مى دهد.

حال اگر تو دچار افسردگى شده اى به جاى اينكه اين همه، قرص و دارو مصرف كنى و اثرى هم نبينى و بدن خودت را با اين مواد شيميايى مسموم كنى، بيا و اين دستور را عمل كن.

هر گاه كه با همسر خويش روبرو شدى، گلِ لبخند را به او هديه كن!

آن وقت ببين كه زندگى تو چقدر با صفا مى شود .

نکند وقتی با دوستان خود روبرو مى شوى به روى آنها لبخند بزنى اما چون به خانه مى آيى فقط خستگى را به خانه بیاورى...

بيا با خود عهدى ببند!

از امروز به بعد هر وقت خواستى وارد خانه شوى، يك لحظه نزديكِ درب خانه بايست!

با خود بگو: من به مهمترين بخش زندگى خود وارد مى شوم!

و گل لبخند را به صورت خود بنشان و وارد خانه شو!

 ****************************************************************
 
   فقط خانم ها بخوانند...
  همسر تو از صبح زود به محل كار رفته است و چه زحماتى را كشيده تا بتواند زندگى بهترى براى خانواده خود فراهم كند.

اكنون ديگر نزديك است كه به خانه برگردد.

چه چيزى مى‏ تواند خستگى او را بر طرف كند؟

آيا چيزى جز محبّتى كه از همسر خود مى‏ بيند مى‏ تواند اين خستگى را از دل و جان او بزدايد؟

شوهرت به خانه آمده است و تو مثل هميشه يك فنجان چاى يا يك ليوان نوشيدنى براى او مى‏ آورى!

شوهرت اين چاى يا نوشيدنى را در دست تو مى‏ بيند كه با چه عشقى به او تقديم مى‏ كنى.

و شايد به من بگويى: «من هم خسته‏ ام، در خانه كار زياد انجام داده‏ ام، خوب چه اشكال دارد آقاىِ شوهر، خودش برود و چاى بريزد و بخورد؟»

من در جواب تو مى‏ گويم:

اشكالى ندارد اما من دوست ندارم تو يك ضرر بزرگ بكنى!

و حتماً با خود مى‏ گويى يك ليوان آب يا يك فنجان چاى دست شوهر ندادن ديگر اين قدر بزرگ نمايى ندارد؟

آيا موافقى حديث رسول خدا را براى تو بخوانم:

آن حضرت  فرمود:

هر زنى كه به شوهر خود، آب گورا بدهد و او را سيراب سازد بداند كه اين كار او از يك سال عبادت بهتر است.

يك سال عبادتى كه شب ‏ها تا به صبح مشغول نماز باشد و روزها روزه بگيرد!

خواهرم!

حتماً تعجّب كردى كه چرا پيامبر يك ليوان آب دست شوهر دادن را بالاتر از يك سال نماز شب خواندن و يك سال روزه گرفتن مى‏ داند!

تعجّب نكن!

نگاهى به جامعه فعلى ما بينداز، ببين آمار طلاق چقدر بالا رفته است!

ببين همه هشدار مى‏ دهند كه در جامعه بايد كانون خانواده‏ ها را استحكام بخشيد!

اگر زنانى كه مشتاق كمال معنوى هستند اين حديث را بشنوند حتماً سعى مى‏ كنند كه بهتر شوهر دارى بنمايند.

خواهرم!

ممكن است شوهر شما صبح با حالت قهر و غضب خانه را ترك كرده باشد و واقعاً هم حق با شما باشد اما شما براى اين كه ثواب يكسال روزه و نماز شب را داشته باشى، بزرگوارى كن و با يك ليوان شربت، از شوهر خود پذيرايى كن!

تو اين كار را به خاطر خدا و به خاطر خودت، انجام بده!

آرى، ما نمى‏ گویيم به خاطر شوهرت، ما مى‏ گويیم چه طور شما در دل شب، وقتى همه خواب هستند بلند مى‏شوى وضو مى‏ سازى و رو به قبله مى‏ ايستى و نماز شب مى‏ خوانى، آيا قصد قربت نمى‏ كنى؟

يك ليوان شربت خوشمزه آماده كن و آن را پيش شوهرت ببر!

نگو من كوچك مى‏ شوم، تو دارى با خدا معامله مى‏ كنى، چه كار به اين دارى كه شوهرت چه فكرى مى‏ كند.

اكنون به جاست كه به تو بگويم: «عبادتت قبول!»

آرى، اين يك ليوان شربت كه به دست شوهرت دادى عبادت بود، آن هم چه عبادتى!

به اميد آن روزى كه همه زنان جامعه ما محبّت به همسر را از بزرگ‏ترين عبادتها بدانند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان پریسا
25 خرداد 91 14:57
خیلی ساده و شیرین زیباترین نکات زندگی را به ما اموزش میدید.
ممنون
یه لبخند یک صدقه . یک محبت یک سال عبادت..........

خواهش می کنیم، خوشحالیم که مورد توجهتون قرار می گیره مامان مهربون
مریم(مامان روشا)
28 خرداد 91 12:40
خیلی جالب بود
به امید اینکه همه ی زن و شوهرها تلاششون تو زندگی به دست آوردن دل ورضایت همدیگه باشه

انشاءالله... و در نهایت اجازه بدین به انتهای دعای قشنگتون اضافه کنیم که «و اعمال و نیاتشون رضایت خدا رو در پی داشته باشه»
مامان علی خوشتیپ
28 خرداد 91 14:30
ممنون بابت مطلب بسیار آموزنده و تاثیر گذارتون
چه خوب پس من همش در حال عبادت بودم خودمم نمیدونستم.آخه بعد از ظهرا که شوهرم میره بیرون یه لیوان از اونا که مثله پارچ میمونه شربت درست میکنم و میذارم تو یخچال تا خنک شه.وقتی اومد میدم دستش ...یه عالمه دعام میکنه چون هوای اینجا خیلییییییییی گرمه...البته بعضی وقتا یادم میره شربت درست کردم.خودش که میره سر یخچال میبینه و میخوره


عباداتتون قبول دوست عزیز...
خدا شما و همسرتون رو به هم ببخشه...
مامان علی خوشتیپ
28 خرداد 91 14:32
تو این ماه شاگرد تبله کلاس شدم.فکر کنم با تک ماده قبول شم
ولی قول میدم ماههای دیگه جبران کنم

فکر کنم توی این ماه نمره ی هممون باید بره رو نمودار منتظر حضور پررنگ تر و قشنگتون همیشه هستیم مامان مهربون...