مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

با کاروان عشق؛ قسمت ششم

1390/9/7 16:58
نویسنده : یه مامان
4,252 بازدید
اشتراک گذاری


خلاصه: بعد از مرگ معاویه، یزید طی نامه ای به امیر مدینه دستور داد که از امام حسین (ع) برای یزید بیعت بگیرد و اگر ایشان حاضر به بیعت نشد او را به قتل برساند و سرش را برای یزید بفرستد. امیر مدینه شبانه امام را به حضور خود خواست اما امام به امير مدينه گفت: بيعت مخفيانه من در دل شب، براى يزيد مفيد نیست. اگر قرار بر بيعت كردن باشد، من بايد در حضور مردم بيعت كنم تا همه مردم با خبر شوند. فردای آن روز امام برای بیعت با یزید حاضر نشد و امیر مدینه به یزید گزارش داد و یزید طی نامه ای فرمان قتل امام را صادر کرد...

 

 با کاروان عشق؛ قسمت پنجم

*************************

مردم مدينه در خوابند، امّا در محلّه بنى‏ هاشم خبرهايى است. امام حسين ‏عليه السلام تا ساعتى ديگر، مدينه را ترك خواهد كرد. پس دوستان و ياران امام، پيش از روشن شدن آسمان، بايد بار سفر را ببندند.

 چرا صداى گريه مى‏ آيد؟ عمّه‏ هاى امام حسين‏ عليه السلام، دور او جمع شده‏ اند و آرام آرام گريه مى‏ كنند. امام نزديك مى‏ رود و مى ‏فرمايد: «از شما مى‏ خواهم كه لب به نوحه و زارى باز نكنيد».

 يكى از آنها در جواب مى‏ گويد: «اى حسين جان! چگونه گريه نكنيم در حالى كه تو تنها يادگار پيامبر هستى و از پيش ما مى‏ روى». امام، آنها را به صبر و بردبارى دعوت مى ‏كند.

 نگاه كن، آيا آن خانم را مى‏ شناسى كه به سوى امام مى ‏آيد؟ او به امام مى‏ گويد: «فرزندم! با اين سفر مرا اندوهناك نكن».

 امام با نگاهى محبت آميز مى‏ فرمايد: «مادرم! من از سرانجام راهى كه انتخاب نموده‏ ام آگاهى دارم. امّا هر طور كه هست بايد به اين سفر بروم.»

 اين كيست كه امام حسين‏ عليه السلام را فرزند خود خطاب مى ‏كند و آن حضرت هم، او را مادر صدا مى‏ زند؟
 
او اُمّ سَلَمه، همسر پيامبرصلى الله عليه و آله است. همان خانم كه عمر خود را با عشق به اهل بيت عليهم السلام سپرى كرده است. آيا مى‏ دانى بعد از حضرت خديجه ‏عليها السلام، او بهترين همسر براى پيامبر بود؟
اكنون امام قلم و كاغذى برمى‏ دارد و مشغول نوشتن مى‏ شود. او وصيّت ‏نامه خويش را مى‏ نويسد، او مى ‏داند كه دستگاه تبليغاتى يزيد، تلاش خواهند كرد كه تاريخ را منحرف كنند.  

 امام مى‏ خواهد در آغاز حركت، مطلبى بنويسد تا همه بشريت در طول تاريخ، بدانند كه هدف امام حسين ‏عليه السلام از اين قيام چه بوده است. ايشان مى‏ نويسد:

«من بر يگانگى خداى متعال شهادت مى‏ دهم و بر نبوت حضرت محمّد اعتقاد دارم و مى ‏دانم كه روز قيامت حق است. آگاه باشيد! هدف من از اين قيام، فتنه و آشوب نيست، من مى‏ خواهم امّت جدّم رسول خدا را اصلاح كنم، من مى ‏روم تا امر به معروف و نهى ‏از منكر بنمايم.»

 آرى! تاريخ بايد بداند كه حسين‏ عليه السلام، مسلمان است و از دين جدّ خود منحرف نشده است. امام برادرش، محمّد حنفيّه را نزد خود فرا مى‏ خواند و اين وصيّت نامه را به او مى‏ دهد و از او مى‏ خواهد تا در مدينه بماند و برنامه‏ هاى امام را در آنجا پيگيرى كند، همچنين خبرهاى آنجا را نيز، به او برساند.

 اكنون موقع حركت است، محمّد حنفيّه رو به برادر مى‏ كند:

 - اى حسين! تو همچون روح و جان من هستى و اطاعت امر تو بر من واجب است. امّا من نگران جان تو هستم. پس از تو مى‏ خواهم كه به سوى مكّه بروى كه آنجا حرم امن الهى است.

 - به خدا قسم! اگر هيچ پناهگاه امنى هم نداشته باشم، با يزيد بيعت نخواهم كرد.

 اشك در چشمان محمّد حنفيّه حلقه زده است. او گريه مى‏ كند و امام هم با ديدن گريه او اشك مى‏ ريزد. آيا اين دو برادر دوباره همديگر را خواهند ديد؟

 همه جوانان بنى‏ هاشم و ياران امام آماده حركت هستند. زمان به سرعت مى‏ گذرد. امام بايد سفرش را در دل شب آغاز كند. كاروان، آرام آرام به راه مى‏ افتد.

 نمى ‏دانم چرا مدينه با خاندان پيامبرصلى الله عليه و آله اين ‏قدر نامهربان بود. تشييع پيكر مادرى پهلو شكسته در دل شب، اشك شبانه على‏ عليه السلام كنار قبر همسر در دل شب، تيرباران پيكر امام حسن ‏عليه السلام. اكنون هم آغاز سفر حسين‏ عليه السلام در دل شب!

 خداحافظ اى مدينه! خداحافظ اى كوچه بنى‏ هاشم!...

ادامه دارد...

*******************************

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان پریسا
27 آبان 90 15:51



مامان علي خوشتيپ
27 آبان 90 21:35
ممنون بابت پستهاي با كاروان عشق

خواهش می کنیم مامان مهربون
یک عدد مامان
28 آبان 90 11:31



تینا
28 آبان 90 15:57
مثل همیشه خواندنی .........


مریم(مامان روشا)
28 آبان 90 23:10
بازم ممنونم


التماس دعا