با کاروان عشق؛ قسمت سی و پنجم
خلاصه : روز عاشورا فرا رسیده است . لشكر كوفه حركت مى كند و رو به روى لشكر امام مى ايستد . امام حسين عليه السلام رو به سپاه كوفه مى کند و از آنها می خواهد که در جنگ شتاب نكنند تا آن ها را نصيحت كند. اما انگار گوش های این مردم کر شده است و سخن حق را نمی شنوند . یاران امام آماده اند تا یکی پس از دیگری جان خود را فدای امامشان کنند با هم ماجرای مُجَمَّع و نافع را می خوانیم ... مُجَمَّع، اهل كوفه است. امّا اكنون مى خواهد در مقابل سپاه كوفه بايستد . او به سوى سه نفر از دوستان خود مى رود. گوش كن! او با آنها در حال...