مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

اضطراب و استرس در کودکان

1393/10/16 8:29
نویسنده : یه مامان
2,996 بازدید
اشتراک گذاری

متاسفانه اضطراب و استرس که بعضا از آن به عنوان بیماری قرن حاضر یاد می‌کنند،‌ کودک و بزرگسال نمی‌شناسد و همه افراد به یک اندازه در معرض خطر درگیری با آن هستند بیشتر مردم با اضطراب و استرس در بزرگسالان به نوعی درگیر هستند. اما واقعیت این است که کودکان و بزرگسالان به یک اندازه مستعد ابتلا به عارضه اضطراب و استرس هستند. علاوه بر این متخصصین معتقدند از آنجا که مردم گمان می‌کنند که نمی‌شود کودکان هم از اضطراب و استرس رنج ببرند، این اختلال در کودکان معمولا ناشناخته باقی می‌ماند...

هر نوع تغيير و تحرک در زندگي استرس زا است و کودکان به خاطر آنکه دائم در حال تغيير و تحرک هستند بيشتر در معرض استرس قرار مي گيرند. اما بايد توجه داشت گاهي استرس در کودکان نقش سازنده دارد و استرس هايي که بايد آنها را از آن دور نگه داشت استرس هاي منفي است که باعث ايجاد آسيب و عارضه در آنها مي شود.

تحقيقات ثابت کرده بسياري از رفتارهاي غيرعادي کودکان در واقع واکنش نسبت به فشارهايي است که احساس مي کنند. براي کودکان مهم ترين مساله اين است که مورد رضايت قرار گيرند٬ يعني اينکه والدين و اطرافيان هميشه آنها را دوست داشته باشند٬ دوست داشتن و احساس محبت يک منبع امنيتي مهم براي کودکان محسوب مي شود.

وقتي کودک احساس کند مورد قبول اطرافيان قرار گرفته و او را دوست دارند٬ احساس امنيت پيدا مي کند و اين احساس امنيت پايه اعتماد به نفس او در آينده مي شود. بايد توجه داشت اگر دوست داشتن و محبت کردن را مشروط کنيم اين احساس دوست داشته شدن مشروط منبع بزرگ استرس براي کودکان خواهد شد. والدين بايد به اين نکته توجه ويژه اي داشته باشند که دوست داشتن و محبت کردن به کودک بايد غيرمشروط باشد تا حس «من خوب هستم» در کودک شکل بگيرد.

گاهي والدين دوست داشتن را به فعاليتي که مورد نظر و قبول آنها است مشروط مي کنند و اگر کودک اين کار را انجام ندهد اين حس به کودک القا مي شود تا زماني او را دوست دارند که به وظايفي که والدين براي او تعيين کرده اند عمل کند. هرگز توقع خود از فرزندتان را آن چنان بالانبريد که همين توقع سبب بروز استرس مضاعف در عملکرد٬ رفتار و کارايي او شود زيرا احساس مي کند که ديگر مورد توجه والدين نيست و براي او اهميتي قائل نيستيد.

اين موضوع در صورت تداوم، اعتماد به نفس او را به کلي از بين خواهد برد و شخصيت کودک را متزلزل خواهد کرد. والدين بايد بين خود کودک و رفتار او فاصله بگذارند٬ يعني زماني که او کار مورد پسند آنها را انجام نداد به او بگويند اين کاري که انجام دادي را دوست نداريم ولي تو را دوست داريم. اين رفتار مهم ترين منبع امنيت براي کودک خواهد بود و او احساس مي کند اين قدرت را دارد که با تغيير رفتار در والدين احساس رضايت ايجاد کند.

زماني که کودک رفتار اشتباهي کرد و نيازمند تنبيه بود٬ بايد اين تنبيه در قالب محروميت از برخي امتيازها باشد و والدين نبايد اين تنبيه را همراه با خشم براي کودک در نظر گيرند. براي دور کردن کودک از منبع استرس٬ والدين بايد در رفتارشان دقت لازم را داشته باشند.

چطور باید اضطراب و استرس در کودکان را تشخیص دهیم؟

پاسخ این است که این کار فقط از عهده یک متخصص روانشناسی برمی‌آید. با وجود این بد نیست کمی در باره نشانه‌های این اختلال در کودکان آگاه باشیم.

اضطراب جدایی در کودکان

اختلال اضطراب جدایی بیشتر بین خردسالان شایع است. این کودکان معمولا به کسی یا کسانی وابستگی‌های شدید داشته و حاضر نیستند که از آنها جدا شوند. و فکر جدا شدن از این افراد در کودک ایجاد استرس و نگرانی می‌کند.

مثلا کودک خردسالی که به پدرش وابستگی خاصی دارد حتی خروج روزانه پدر از منزل برای رفتن به محل کار می‌تواند کودک را پریشان کند. این کودکان معمولا دچار نگرانی افراطی در مورد شرایط خود و افرادی که به آنها وابستگی دارند، می‌شوند.

از نشانه‌های این نوع اضطراب می‌توان به دل درد، استفراغ، حالت تهوع، کابوس شبانه، سردرد، تعرق، سردرد و لرزش در اندام‌ها اشاره کرد.

اختلال وسواس ناشی از اجبار در کودکان

کودکی که درگیر این نوع اختلال است، در شرایطی قرار دارد که از تحمیل عقاید و فشار برای انجام کارهایی خاص رنج می‌برد. به طوری که این عقاید تحمیلی و کارهایی که بالاجبار کودک وادار به انجام آنها می‌شود دنیای عادی و کودکانه وی را مختل می‌کند. این نوع اختلال از آنجا ناشی می‌شود که کودک نمی‌تواند این اجبارها را بپذیرد و آنها را بیهوده می‌داند.

این کودکان هر کاری را ناخواسته بارها و بارها انجام می‌دهند. مثلا چندین بار دستان خود را می‌شویند یا هر چیزی را چند بار می‌شمارند. عملکرد این کودکان در مدرسه نیز ضعیف می‌شود.

 - اختلال اضطراب عمومی در کودکان

کودکان مبتلا به اضطراب عمومی نگرانی معینی ندارند بلکه در مورد چیزهای مختلف و بسیاری دچار نگرانی هستند. این کودکان حتی در مورد مسایل کم اهمیت هم دچار اضطراب می‌شوند و نگرانی آنها طیف وسیعی از اتفاقات معمول و غیر معمول روزانه را در بر می‌گیرد.

نشانه‌های این اضطراب در کودکان عبارت است از: پریشانی دایم، خستگی، بیخوابی، کج خلقی و پرخاشگری و عدم تمرکز.

 - کودکان درگیر اختلال واقعه آسیب زا

کودکانی که با پشت سر گذاشتن واقعه‌ای ناگوار دچار اضطراب و استرس شده‌اند در این گروه قرار می‌گیرند. برای مثال کودکی که شاهد حادثه رانندگی وحشتناکی بوده می‌تواند مبتلا به این عارضه شده باشد. این کودکان اغلب سعی می‌کنند از کسانی یا جاهایی یا شرایط و چیزهایی که یادآور آن حادثه آسیب زا هستند دوری کند.

از نشانه‌های این اختلال می‌شود پریشانی و اندوه، شکنندگی، ترس، ترش‌رویی، بیخوابی و کابوس شبانه را نام برد.

- محرومیت از خواب به طور منظم ممکن است به اضطراب خواب منجر شود

 

اضطراب خواب، یک مشکل برای بسیاری از افراد می باشد و بسیاری از کودکان از آن رنج می برند، همچنین به عنوان بی خوابی شناخته می شود. فرزند شما ممکن است از اضطراب خواب رنج ببرد ،اگر او به مشکل به خواب رفتن، بیدارشدن در طول شب، بیدارشدن خیلی زود دارد به نظر می رسد که بعد از خواب هنوزخسته است، اضطراب از خواب ممکن است عامل زمینه ای باشد.

 درمان اضطراب کودکان

درمان اضطراب کودکان، بسته به نوع آن متفاوت است و نیاز به بررسی‌های دقیق از سوی متخصصین روان شناسی کودک دارد. در صورتی که مشکوک به استرس در کودک خود هستید حتما با افراد واجد صلاحیت و متخصص این رشته مشورت نمایید. اما نکته حایز اهمیت اینکه هیچگاه اجازه ندهید درگیری‌های روزمره، شما را از حال فرزندتان غافل کند.

پیشنهاداتی برای مادر :

- کم کردن محرک هایی که موجب اضطراب کودک می شود.

- کاهش مواد کافئین دار مانند قهوه،چای،نوشیدنیهای شیرین، شکلات از غذای کودک

- در صورت تجویز پزشک، استفاده از آرام بخش ها برای حفظ آرامش روحی

- موادی چون میوه، سبزی جات و سالاد به مقدار زیاد در برنامه غذایی کودک گنجانده شود و نمک زیاد، شیرینی مصنوعی و با نیشکر را از غذای کودک کم کنید.

- ایجاد محیطی شاد و مفرح برای کودک

- تنظیم برنامه های تفریحی و گردشی در طی هفته برای کودک

- بالابردن اطلاعات والدین درباره اختلال اضطراب کودکی

- تایید کارهای درست و کاهش سرزنش، عیب جویی و تمسخر کودک برای بالابردن اعتماد به نفس

- هدایت کودک به تلاش های فوق برنامه و یادگیری مهارت های مورد علاقه اش.

- با شرکت در مهمانی ها، اجتماع همسالان و گروه های ورزشی رفتار اجتماعی او را تقویت کنید.

- شرکت در کلاس های ورزشی

- کم کردن تنش های خانوادگی و درگیری والدین

- استفاده از رنگ ها و تصاویر آرام بخش در مدرسه و خانواده

- درک متقابل و توجه به توانمندی های کودک

- انتظار واقع بینانه را از کودک مشخص کنید

- توجه به پوشش مناسب کودک تمیز بودن ظاهر و استفاده از رنگ های ملایم

پیشنهاداتی برای معلم :

- تایید کارهای درست و کاهش سرزنش، عیب جویی و تمسخر کودک برای بالابردن اعتماد به نفس.

- شرکت کودک در برنامه های فوق برنامه های کلاس.

- استفاده از رنگ ها و تصاویر آرام بخش در کلاس.

- درک متقابل و توجه به توانمندی های کودک .

- فشار روانی بر کودک کم شود، عدم موفقیت دانش آموزان اغلب به همین دلیل است.

- از روش های ایجاد انگیزه برای پیشرفت کودک استفاده شود.

- منبع ایجاد اضطراب را در مدرسه شناسایی و سعی در رفع آن داشته باشد.

- برای کاهش اضطراب امتحان به کودک کم کنیم.

- از روش گفتگوی مثبت استفاده کنید.

- تفریح و بازی را در برنامه کودک بگنجانید.

- ایجاد اتاق بازی درمانی و استفاده از اسباب بازی های نظیر عروسک معماهای جورکردنی، قطعات ریزپلاستیکی.

- آموزش روش های صحیح مطالعه و ایجاد جو همکاری مناسب بین دانش آموزان

- استفاده از تشویق کلامی و عملی

منابع:

دكتر كامران عسگري/ روانشناس باليني کودک و نوجوان/ روزنامه ایران

همشهری آنلاین – زهره بانی

وبلاگ پژوهشگران روان سنجی ایران 

پسندها (2)

نظرات (10)

مامان شبنم
16 دی 93 15:36
سلام ممنون از مطالب مفیدتون ....
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز شبنم ممنون از همراهیتون راستی بالاخره تصمیم نگرفتید همیارمون بشید؟ حالا یه تستی بزنید اگه سخت بود و دوست نداشتید کنار میایم با هم
مامان اهورا
16 دی 93 23:27
سلام ،با خوندن این مطلب یکم نگران شدم،آخه متاسفانه اهورا هروقت که یک چیزی برخلاف میلش انجام میدیم . بعضی اوقات هم بی دلیل میگه منو دوست نداری؟ اتفاقا همیشه هم درحال قربون صدقه رفتنش هستم و زیاد هم بغلش میکنم نمیدونم چرا مدام از من این سوال رو میپرسه؟در ضمن معمولا هم شبها خواب آرومی نداره و معمولا بیدار میشه وبیخود گریه میکنه یعنی امکان داره استرسی داشته باشه که اینطوریه ؟صبحها موقع رفتن باباش سرکار اگه صدای ماشین باباش رو بشنوه کلی گریه و زاری میکنه که بابا رفت اینها همه نشانه اظطرابه؟وای الان خودم استرس گرفتم چیکار باید بکنم ؟
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز اول که توصیه می کنیم زیاد نگران نباشید بدخوابی بچه ها در طول شب می تونه عوامل متعدد دیگه ای هم داشته باشه مثلا گرسنه باشه، گرمش باشه، یکسری غذاهای عطش آور رو قبل از خواب خورده باشه و تشنه باشه یا مثلا خواب بدی دیده باشه و.... در مورد جمله ی من رو دوست نداری که استفاده می کنه ممکنه این رو از کسی یا کارتونی یاد گرفته باشه یا مثلا توی کارتونی دیده باشه که باعث شده این رو از شما بپرسه. یا حتی عکس العمل شما در قبال این جمله براش جذاب باشه و به خاطر عکس العمل شما این جمله رو میگه. سعی کنید روی این جمله اش زیاد حساس نشید و بهش کمتر توجه نشون بدید و در کنارش بیشتر بهش اطمینان بدید که دوستش دارید. یادتون باشه به اون نکته توجه داشته باشید که اگه کار بدی کرد بهش نگید دوستت ندارم و بگید من شما رو خیلی دوست دارم ولی این کاری که کردی رو دوست نداشتم و بین شخصیتش و کارش تفاوت قایل بشید. سعی کنید در کنار قربون صدقه هایی که میرید از کلماتی مثل بمیرم برات و امثال اون استفاده نکنید یا وقتی زمین میخوره مثلا نگید الهی من بمیرم و... شما هم گاهی بی دلیل یا با دلیل بهش بگید که خیلی ازش راضی هستید و بگید خدا رو شکر، خدایا ممنون که پسر به این خوبی به من دادی من بهش افتخار میکنم و... و اگه کاری بر خلاف میلش انجام دادید علتش رو در حد فهمش براش توضیح بدید. مثلا وقتی مدام از شما شکلات میخواد و در نهایت شما مخالفت می کنید بهش بگید که من شما رو خیلی دوست دارم و به خاطر خود شما میگم نه چون اگه زیاد شکلات بخوری دندونات خراب میشه و درد میگیره. در مورد مثال بابا رفت هم این فقط مشکل شما نیست فکر می کنم همه ی بچه ها همینطوری هستن من خودم وقتی پسرم به خاطر رفتن باباش گریه می کنه بعد از یک توضیح مختصر سریع از تکنیک حواس پرتی استفاده می کنم مثلا میگم بله عزیزم بابا رفت سر کار و وقتی هوا تاریک بشه برمیگرده پیش ما ان شاالله؛ بعد با یه لحن دیگه ای میگم حالا من و شما می خوایم بدویم بریم بازی کنیم و اونم سریع یادش میره و بازی رو جایگزین میکنه و ترجیح میده و همه چیز به خیر و خوشی تموم میشه فقط توصیه می کنیم اگه خدایی نکرده یه وقت اهورا جان به ناخن جویدن یا جویدن لب ها و اعمال اینچنینی روی آورد سعی کنید با یک مشاور مشورت کنید. موفق باشید
مامان اهورا
16 دی 93 23:36
اینقدر عجله کردم یادم رفت ازتون تشکر کنم ،در ضمن راه حلهها هم نوشته شده توی مطلب فقط به نظر شما هم با این نشانه ها اهورا دچار اظطرابه ؟متاسفانه اهورا خیلی میوه کم میخوره جز لیمو وانار چیز دیگه ای نمیخوره به شیرینی جات و چایی هم به شدت علاقه داره،ممنون از وقتی که برای ما میذارین
یه مامان
پاسخ
خواهش میکنیم مامان عزیز. بعید میدونیم فعلا سعی کنید نکاتی که گفته شد رو رعایت کنید ان شاالله که اینطور نیست. هر بچه ای هم از نظر تغذیه با بچه ی دیگه فرق داره مثلا پسر من هم عاشق شیرینیه ولی لب به ترشی نمیزنه کافیه یکی بگه فلان چیز ترشه دیگه دورش هم نمیره! معمولا غذا رو خوب نمیخوره اما شکر خدا از اول میوه رو خیلی خوب می خورده در حدی که گاهی من پیش خودم می گفتم نمی شد درخت غذا هم داشتیم!
بابا و مامان
17 دی 93 8:54
سلام ممنون عالی بود وقتی یاسمن وپارسا یه کاری انجام می دن که فکر می کنند باید من و ببرن نشون بدن مثلا اتاق و جمع کردن خودشون سوال می کنند حالا ما رو دوست داری مامان اینجا را جمع کردیم منم می گم بله افرین اگه همیشه خوب باشید و کار خوب کنید دوستون دارم یعنی منم اشتباه می کنم و نباید اینطور می گفتم البته که احساس می کنم و امااین استرسی که ازش گفته شده کما بیش تو هر دو تاشون هست اما یه وقتهای هم خونسردیشون بیش از حده مثلا یاسمن هر چی بهش می گم دیر مامان پاشو لباسات و بپوش من از استرس مدرسه می میرم اما یاسمن خونسرد تازه اگرم بیاد با غر غر میاد و لباساش و می پوشه با اینکه مدرسه و خانمشم خیلی دوست داره البته سعی می کنم استرس خودم و بهش انتقال ندم با گفتن مامان بیا بپوش سر وقت بریم منظم باشی خانمتون خوشش یاد راضی میشه بیاد اما حالا بخواهیم تو یه مراسم تولدی عروسی بریم یاسمن استرس می گیرتش مامان دیر میشه مامان بریم چرا نمی ریم یکساعت زودتر می ره رو مخ من که باید بریم و زود بریم اما کلا یه وقتهای اینطوره یا کاری من داشته باشم و عجله داشته باشم خونسرد هر چی صدا کنم نمیاد البته هر دو تاشون تا میان و لباس بپوشم من و می کشن خلاصه موندم حالا اینا استرس دارند یا ندارند اصلا تا همین حد خونسردی و استرس داشتنشون طبیعیه یا نه
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز می بینیم که کلا مامان ها با خوندن این پست استرس گرفتن! فکر نمی کنیم چیز غیر طبیعی توی توضیحاتتون وجود داشته باشه معلومه که توی تولد و عروسی به یاسمن جان خیلی بیشتر خوش میگذره تا مدرسه و برای رفتن به اون مراسمات لحظه شماری می کنه. یاد یه کلیپ افتادم که گزارشگر با یک هیجان خاصی از یه پسربچه که روز اول مدرسه اش بود سئوال کرد الان خیلی خوشحالی که به مدرسه اومدی؟ پسر بچه جواب داد نه، چه خوشحالی؟! هر روز صبح زود باید بیدار بشیم و بیایم مدرسه، خوشحالیه چی؟!... به نظرتون ما مدرسه میرفتیم به این چیزا هم فکر میکردیم؟ اما اون جمله ای که در مورد تمیز کردن اتاقشون نوشتید، بله این جمله ای که گفتید جمله ی درستی نیست و بهتره شخصیتشون و کارشون رو از هم جدا کنید و بشون بگید که من همیشه شما رو دوست دارم اما از این کار شما خیلی خیلی خوشم اومد و غافلگیر شدم. تازه اینطوری اونا بیشتر انگیزه میگیرن برای انجام اون کار موفق باشید
مامان فرنيا
17 دی 93 11:07
مطلب بسيار جالب و بسيار پركاربردي است بخصوص براي من كه خودم هم ميدونم دخترم را گاه و بيگاه دچار استرس ميكنم از اينكه ميدونه دوستش دارم و شرطي نيست مطمئنم اما مثلا وقتي براي كلاس موسيقي تمرين ميكنيم و من خسته ميشم از تكرار كمي ابراز نارضايتي ميكنم دخترم هرچي را كه بلده هم يادش ميره و اين نشانه استرس است مدتي است سعي ميكنم چيزي نگم و بيشتر از تشويق استفاده كنم اما خوب واقعا نميشه ديشب تا 10.30 بازي ميكرد و با اينكه هي چشماش را ميماليد حاضر به تخت رفتن نبود بعد كه با هم رفتيم و يك قصه براش گفتم بعد از قصه ازم پرسيد امروز من خوب بودم؟(ديروز كلاس موسيقي داشت)و من خيلي ناراحت بودم كه قبل از خواب به خودش و كارهاش فكر ميكرده هميشه بعد از قصه كلي از قصه سوال ميكنه
یه مامان
پاسخ
بله بچه ها واقعا به رفتارهای ما خیلی توجه دارن این نشون میده که فرنیا جان شما رو خیلی دوست داره و حتی به حالات چهره ی شما هم دقت می کنه چه برسه به رفتار و حرف هاتون خیلی خوبه که با تشویق هاتون بهش اعتماد به نفس بیشتری بدید
مامان فرنيا
17 دی 93 11:07
راستي يك ايميل براتون فرستادم دستور كيك نعنا با عكس
یه مامان
پاسخ
بله مشاهده شد که اکنون این مدلی شدیم:... برای بار آخر ازتون می پرسیم، نمی خواهید عضو همیار بشید و این کار رو به نام خودتون ثبت کنید؟ آیا ما وکیــــــلیم؟ پیشنهاد ما همین مورده ها! گفته باشیم!
مامان پارسا
17 دی 93 12:44
سلام ،ممنون از مطلب خوبتون .من وقتی پارسا کار بدی می کرد میگفتم تورو دوست دارم اما از کارت ناراحت شدم یه بار باباش بهش گفته بود که ابن کار بده مامان ناراحت میشه جواب داده بود مامان خودش گفته من تورو همیشه دوست دارم از من ناراحت نمیشه راستش بد براش جا افتاده انگار کار بد رو جدا از شخصیت خودش میدونه نمی دونم دقیقا چی باید بهش بگم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز پارسا از دست این بچه ها که گاهی دست روانشناسا رو هم میذارن توی پوست گردو درست هم تشخیص داده پسرتون کارش از شخصیتش جداست دیگه حتما موقع گفتن جمله ی تو رو دوست دارم اما از کار بدت ناراحت شدم ناراحتی خودتون رو توی چهره بهش نشون ندادید یا شاید آقای پدر توی اون لحظه گفته بوده مامان از دستت ناراحت میشه که خب اونوقت استدلال پسرتون درست بوده! می تونید این جمله رو هم امتحان کنید که شما پسر خیلی خوبی هستی اما این کارت اصلا خوب نبود و من رو ناراحت کرد!
مامان یاسمن و محمد پارسا
17 دی 93 12:47
ممنونم از پاسخ خوب و یاداوری به جاتون
یه مامان
پاسخ
خواهش میشه مامان عزیز
بابای ملیسا
18 دی 93 15:33
با سلام . ضمن تبریک به خاطر داشتن وبلاگ زیبا و پر محتواتون ، خوشحال میشم تا از وبلاگ دخترم ، ملیسا ، عشق بابا دیدن کنید . ملیسا منتظر حضور سبز شما تو کلبه مجازی خودش نشسته . راستی ما رو از نظرات خودتون به عنوان یادگاری ماندگار برای آینده فرزند عزیزم محروم نکنید .
یه مامان
پاسخ
سلام علیکم خیلی ممنون، چشم ان شاالله خدمت میرسیم
مامان اهورا
18 دی 93 18:58
ممنون از راهنماییتون
یه مامان
پاسخ
خواهش میشه مامان عزیز اهورا