مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

کودک من و پیش دبستانی

1393/1/24 6:46
نویسنده : یه مامان
5,195 بازدید
اشتراک گذاری

اگر یادتان باشد زمان کودکیِ ما در روز اول مدرسه، در تلویزیون شاهد گریه ی بچه ها بودیم و خیلی از بچه ها نمی توانستند با شرایط پیش آمده کنار بیایند و مامانشان را می خواستند.

اما سالهای جدید، این گریه کمتر به چشم می خورد و بچه ها آمادگی بهتری برای ورود به مدرسه دارند. دلایل اجتماعی و رشد پیدا کردن افراد در زمینه ارتباط ها بماند، ولی شاید بتوان که یکی از دلایل آن را پیش دبستانی و آماده شدن بچه ها در سال قبل از ورود مدرسه به پیش دبستانی ها دانست...

 

 

کودکي که از محيط خانوادگي گرمي‌برخوردار باشد و دوره هاي شيرخوارگي و کودکي اول را در کنار مادري مهربان، متعادل و کاردان به سر برد، اعتماد به نفس و امنيت خاطر کسب مي‌کند تا آنجا که مي‌تواند هر روز ساعتي چند از مادر دور بماند، بدون اينکه دستخوش اضطراب و نگراني شديد بشود. از طرف ديگر چنين کودکي در همين مدت در يادگيري زبان مشترک تا آنجا پيش رفته است که مي‌تواند مقاصد خود رابه بزرگسالان تفيهم کند و با همسالان خود نيز ارتباط برقرار نمايد.

 

با رسیدن به سال های ورود به مدرسه، ضرورت کسب تجربه در محيطي متفاوت با محيط زندگي به حدي است که اگر کودکي ناگزير باشد همچنان در خانه و دور از همسالان خود بماند، ولو از مراقبت مادري که کار خود را بلد است برخوردار باشد از لحاظ رشد اجتماعي با مشکلاتي مواجه مي‌شود. به علاوه عبور سالم از محيط خانه به محيط مدرسه مستلزم اتخاذ تدابيري است که غفلت از آن ممکن است آهنگ سازگاري کودک يا تغييرات محيط را از صورت طبيعي و مطلوب آن خارج سازد. کودکاني که پس از رسيدن به سن قانوني يکباره از خانه راهي مدرسه مي‌شوند با چند مشکل نسبتا بزرگ مواجه مي‌گردند:

 

  1. جداشدن از محيط مانوس خانوادگي

  2. مواجه شدن با مقررات محيط مدرسه

  3. روبرو شدن با نظم و ترتيبي که لازمه فعاليت هاي آموزشي است

  4. کوشش ذهني ارادي براي درک و فهم مطالب و کسب معلومات جهت موفقيت در اموردرسي.

 

درگيري همزمان با اين مسائل، سازگاري را دشوار مي‌سازد و حالت عاطفي نامناسبي که در وي ايجاد مي‌شود بر طرز تلقي وي نسبت به مدرسه تاثير نامطلوب مي‌گذارد. راه حلي که براي اين مسائل پيشنهاد شده است، پيش بيني دوره اي تحت عنوان پيش دبستاني يا آمادگي است که طي آن کودک فرصت کافي داشته باشد تا با استفاده از امکانات تازه اي که بر اثر رشد فراهم آمده است، قسمتي از اين موانع را قبل از ورود به دبستان از پيش پاي خود بردارد. با توجه به آگاهي والدين به ضرورت گذرندان دوره پيش دبستاني، به نظر مي‌رسد يادآوري اين نکته لازم است که پيش دبستاني هاي مستقر در مدارس همچنان کودک را با موارد ياد شده روبرو مي‌سازند در حالي که تلاش مي‌شود در مهدکودک ها با شبيه کردن محيط آموزشي تربيتي به خانه (مثل خوردن صبحانه، ناهار، حضور بالباس راحت خانه، استفاده از بازي هاي متفاوت جهت آموزش واحدهاي کار و...)، کودک به تدريج آماده پذيرش قوانين و مقررات لازم گردد.

 

آنچه مربي آمادگي بايد بداند:

 

يکي از ويژگي هاي رواني کودک اين است که نظرات مورد قبول خود را به دشواري تغيير مي‌دهد، چرا که هنوز مراحل رشد ذهني او کامل نشده است. مربي مي‌تواند براي تعديل موضع کودک از هوش عملي استفاده کند که که در اين دوره به دلايل مختلف از اهميت خاصي برخوردار است.

 

هوش عملي به فکر کودک جنبه تجربي و حسي مي‌بخشد و چنانچه با روش صحيح هدايت شود، به خارج ساختن کودک از موضع انعطاف ناپذيرش کمک فراواني مي‌کند. کودکي که ضمن فعاليتهاي آزاد مورد علاقه خود به نتايج غير منتظره مي‌رسد، به شوق مي‌آيد که فعاليتهاي خود را با کنجکاوي ويژه اي ادامه دهد. تکرار فعاليت ها، کم کم صورت آزمايشي به خود مي‌گيرد که به نوبه خود نتايج غير منتظره را به نتايج مورد انتظار تبديل مي‌کند و در مجموع زمينه را براي تجديدنظر در نظرات مورد قبول و به طور کلي انعطاف پذيري ذهن را در قبال نظرات مختلف آماده مي‌کند.
با همه اين انتظار کوشش ارادي از کودک 5ساله، نشانه ساده انديشي است. زيرا فعاليت هاي کودک برخاسته از علايق و رغبت هاي آني او است. تحريک حس کنجکاوي کودک، راه ديگري است که به وسيله آن مي‌توان کودک را به طور غير مستقيم درباره اموري که مورد علاقه اش نيست به فعاليت واداشت. کنجکاوي کودک يکي از نيرومندترين پايه هاي تربيت او است.

 

پاسخ دادن به تمام پرسش هاي کودک در اين دوره کاري دشوار است اما پاسخ ندادن هم حس کنجکاوي او را تضعيف مي‌نمايد. بهتر است به او بياموزيم که چگونه مي‌تواند براي يافتن جواب سوالات خود مشاهده کند. بازي همچنان مناسب ترين روش تربيتي براي اين دوره است. وظيفه مربي اين است که کودک را با بازي هاي نو و مناسب اين سن آشنا کند و بهتر است مربي هنگامي که کودک همبازي ندارد پنهاني در بازي او شرکت کند.

 

صفت بارز ديگر کودکان، تشخص طلبي است که در اين دوره جلوه خاصي پيدا مي‌کند. شخصيت ابتدا به صورت نافرماني و گاهي به صورت لجالجت متجلي مي‌شود و نهايتا نوعي خودنمايي پديدار مي‌شود که با نشان دادن مهارت عمومي‌بدن براي جلب تحسين و تمجيد ديگران همراه است. مربي بايد با استفاده از اين تمايل و با تکيه بر حس تقليد شديدي که در کودک به ظهور مي‌رسد موجبات غني تر ساختن شخصيت او را فراهم کند. تربيت در اين دوره داراي سه جنبه اساسي است:

 

* تربيت حواس

 

* تربيت تخيل

 

* تربيت شخصيت

 

تربيت حواس

 

هر يک از حواس، دريچه ای است که کودک از آن به جهان خارج مي‌نگرد و اطلاعات دست اول کسب مي‌کند. هر چه حواس از لحاظ فعاليت هاي فيزيولوژيک سالم تر و از نظر ميزان تجارب مربوطه ورزيده تر باشد، معلومات حاصله از طريق آنها دقيق تر خواهد بود.

 

تربيت تخيل

 

از خصوصيات ديگر کودک در اين دوره اين است که واقعيت را با آفريده هاي خيال خود در مي‌آميزد. مربيان بايد به خاطر داشته باشند که تخيل، عالي ترين صفت انسان است چرا که بيشتر از هوش، بشر را از حيوان متمايز مي‌سازد. بنابراين تربيت تخيل که با تربيت حسي- حرکتي همراه و در متعادل ساختن آن نيز موثر است، جنبه ديگري از تربيت فکري اين دوره به شمار مي‌آيد. پس کودکي را که به چيزها سرسري نگاه مي‌کند و پراکنده انديش است به خيال پردازي تشويق کنيم و کودکي را که بيشتر از حد خيالباف است برعکس؛ به عبارت ديگر آنها را باداستان ها و قصه هاي واقعي آشنا سازيم و هموراه به خاطر داشته باشيم که غوطه ور شدن در شگفتي ها هم اندازه اي دارد.

 

تربيت شخصيت

 

يکي از جنبه هاي مهم شخصيت در اين دوره، تشخص طلبي است و فرديتي که در اين سن متجلي مي‌شود نيروي زنده اي است که مي‌تواند پايه استواري براي عمل تربيتي گردد. تسليم محض تشخص طلبي کودک شدن همان قدر به حال رشد شخصيت در حال تکوينش مضر است که مخالفت قطعي با آن.

 

کودک کودستاني براي ضبط خواهش هاي خود، براي آموختن راه و رسم زندگي با ديگران و براي قبول پاره اي از مسئوليت هاي عمومي مربوط به محيط خود، نيازمند کمک مربي خويش است. در اين مورد نه تنها سرمشق دادن و تشويق کردن لازم است، بلکه گاهي نياز پيدا مي‌شود که مرکز پيش دبستاني منتهاي سعي خود رابنمايد و به تبيين رفتار نابهنجار عده اي از کودکان بپردازد.

 

بازي هاي کودک و نقش هايي که با عهده دار شدن آنها، بدان ها معني و ارزش مي‌دهد و از خلال آنها شخصيتش آشکار مي‌گردد، از اين لحاظ حايز اهميت است.

 

با توجه به مطالب مذکور زندگي در کودکستان بايد امنيت خاطر طفل را که در شرايط مساعد خانوادگي جوانه زده است، بارور سازد.

 

بدين منظور، بايد نظم عمومی ‌امور در کودکستان طوري باشد که کودک به خوبي دريابد که کليه فعاليت ها هر چند که ضمن آنها همه نوع حوادث جالب و غيرمنتظره ممکن است اتفاق بيافتد، طبق برنامه و طرح نقشه اي انجام شود. کودکان هنگام ترک کودکستان از آنچه تاکنون يادگرفته اند، احساس اطمينان کنند به طوري که براي آموختن بيشتر، آمادگي و اشتياق داشته باشند.

 

چنانچه کودکان توانسته باشند، در برخورد با نخستين محيط آموزشي، ناملايمات مربوط را بدون احساس دلسردي پشت سر بگذارند و لااقل از کاربرد موثر توانايي هاي خود در چند کار لذت برده و در نتيجه اعتماد به نفس کافي حاصل نموده باشند، مي‌توان اميدوار بود که بتوانند با استفاده از اين آمادگي، گام هاي مربوط به مراحل بعد را يکي بعد از ديگري با موفقيت روز افزون بردارند.

 

منبع: ماهنامه کودک

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان یاسمن و محمد پارسا
24 فروردین 93 10:13
سلام خسته نباشید ممنونم به خاطر پست قشنگتون مشگلی که در این رابطه فکر من و مشغول کرده یاسمن اصلا دوست نداره بره پیش دبستانی خودمم هم حس بدی نسبت به جدا شدن از یاسمن دارم یه استرس خاصی دارم و نمی دونم موقش چه خواهد شد و حس می کنم نا خوداگاه این حس بد و به یاسمن هم منتقل کردم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز سلامت باشید شاید بیشترین تاثیرگزاری رو روی یاسمن عزیز خودتون دارید، پس اگه روی خودتون کار کنید و این حس رو از خودتون دور کنید، ناخودآگاه این حس به یاسمن جون هم منتقل میشه. به دقت نگاه کنید، اگه نگرانیهاتون علت خاصی داره، اول سعی کنید که اون علت رو کشف کنید. چون بالاخره شرایط تربیت بچه ها از مرحله ای به مرحله ی بعد فرق می کنه و ما باید اون رو قبول کنیم. به یاد اون لحظه ای بیافتید که قرار شد یاسمن جون رو از نزدیک ترین حالت که درون شکمتون بود دور کنند و به دنیای واقعی بیارند. اگه این جدایی اتفاق نمی افتاد الان این همه در کنار دختر قشنگتون احساس خوب نداشتید. باز هم میگم، این به پیشنهاد خواهرانه است: استادمون می فرمودند که حدیث کسا رو توی خونه زیاد بخونید. شما هم این تمرین هر روزه رو انجام بدید بد نیست. اینطوری دلتون آروم تر میشه.
مامان فرنيا
24 فروردین 93 12:51
سلام كاملا با مطالب اين پست موافقم و شديدا از همين الان به فكر پيش دبستاني فرنيا هستم اميدوارم يك جاي مناسب و خوب را پيدا كنم اخه با پيش دبستانيهاي مهدكودكها موافق نيستم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز موفق باشید مامان مهربون
مامان پریسا
24 فروردین 93 15:40
سلام وقت به خیر و خسته نیاشید وقتی شروع یه خوندن مطلب کردم احساس کردم یه جورایی مربوط به من میشه در مورد نیاز بچه به رفتن مهد دقیقا همینطوره که نوشته شده. و من در سال تحصیلی که گذشت متوجه این مساله شدم. بچه هایی که شدیدا به مادر وابسته بودن به طوری که گاهی پیش میومد که حتی تا 3 ماه از سال تحصیلی گذشت تا به محیط مهد و دوری از مادر عادت کردن. یه دختر بچه که در مقطع امادگی بود و شاگرد من بود متاسفانه درگیر اضطراب جدایی بود طری که از شدت اضطراب حالش بد میشد و بالا میاورد. هر لحظه چشمش به در بود تا مادرش بیاد و اونو ببره و دست اخر هم بیماری رو بهانه کردن و دیگه به مهد نفرستادنش.... همیشه فکر میکردم که این دختر کوچولو چطور میخواد وارد مرحله ی بعدی بشه... به خصوص که در سال های بعد اموزش هم شروع میشه و این رفتار باعث اختلال در اموزشش هم میشه....
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز وقت شما هم بخیر و شادی باشه . عجب تجربیاتی تو این مدت به دست آوردیدها! ممنونیم از اینکه تجربیاتتون رو برامون می گید . البته برا سن های کوچیکتر از سن آمادگی، زیاد نباید به دور بچه اصرار داشت. ولی برای آمادگی برای ورود به مدرسه، لازمه که بچه ها نرم نرم این تجربه رو کسب کنن.
مامان پریسا
24 فروردین 93 15:46
و اما در مورد توجه بچه ها به اموزش های مهد ... اموزش ها شدیدا مورد توجه و علاقه ی بچه ها هستن. چون برای بچه یه محیط جدیده و با کارها و کاردستی هایی اشنا میشه که یک نفر به غیر از مادر براشون درشت میکنه یا بهشون اموزش میده... خیلی زیاد دوست دارن تا خودشون وسایل رو یه دشت بگبرن و درست کنن. گاهی کاردستی برای بچه ها درست میکردم. ولی پریسا همون رو وقتی از دست مربی خودش میگرفت کلی ذوق میکرد اموزش ها هم به شدت براشون تازگی داره. هر مطلبی که بهشون اموزش میدادیم چند روز بعد بازخوردش رو در بچه ها میدیدم این مساله خیلی خوشحالم میکرد و میدیدم که چطور علاقه خودشونو نشون میدادن.... خلاصه این که دوران مهد هم امادگی و هم پیش دبستانی ، دوره ی بسیار زیباییه و به یاد ماندنی که توصیه میکنم همه ی بچه ها تجربشو به دست بیارن... فعلا واسه ی ما که تموم شد تا ایشالله سال تحصیلی بعدی...
یه مامان
پاسخ
توی مدرسه هم یادمه که چیزی که از معلم می شنیدیم و یا از دست معلممون می گرفتیم، خیلی برامون حجت بود و خیلی دوستش داشتیم.
مامان شبنم
24 فروردین 93 15:59
سلام بسیار جالب بود واقعا متاسفم که پیش دبستانی داره یواش یواش کمرنگ تر میشه حتی دیگه برای بچه ها اجباری هم نیست به نظر من خاطرات قشنگ این دوره می تونه زمینه ساز علاقه به مدرسه بشه منهنوز هم کاردستیای پیش دبستانیم رو دارم واقعا از اون دوره خیلی لذت بردم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان مهربون بله! اتفاقا من وقتی به سن پیش دبستانی رسیدم به خاطر علاقه ای که به مدرسه داشتم کلاس اول رفتم، ولی دو سال بعد که داداشم به کودکستان رفت و دیدم که توی کودکستان چه کاردستی هایی درست می کنه و چه بازی هایی انجام میدن، خیلی با حسرت بهش نگاه می کردم و همیشه آرزو داشتم که ای کاش من هم به کودکستان می رفتم. الان من یه شاهد عینی هستم برا اینکه سن آموزش نباید زودتر از سن خودش انجام بشه. شاید من توی درس ها خیلی جلوتر از بقیه بودم و به ظاهر به نفعم بود، ولی اگه همه چی سر جای خودش باشه، خیلی بهتره.
مامان پریسا
25 فروردین 93 8:07
سلام صبح به خیر. خوبید؟
یه مامان
پاسخ
سلام مامان مهربون وقت شما هم بخیر خوبیم الحمدالله ممنونیم از توجهتون
مامان شبنم
25 فروردین 93 15:09
سلام انشاالله که حالتون خوبه و مشکلی ندارید .... چرا مدرسه تعطیل شده ؟
یه مامان
پاسخ
سلام مامان مهربون ممنون از توجهتون به مدرسه اتون. به دخترم یه قولی داده بودم و برا وفای به عهدم ، نتونستم زودتر به مدرسه بیام.
مامان گلها
26 فروردین 93 11:41
سلام وقتتون به خیر و خوشی همه مطالب رو می خونم فقط سریع میخونم و وقت نمی کنم نظرم رو بذارم. دوست دارم تو نظر دهی مشارکت داشته باشم. در مورد مهدکودک نرگس من به این نتیجه رسیدم که از پاییز آینده ان شاالله نرگس رو بذارم مهد تا بیشتر بین بچه ها باشه و عادت کنه به محیط بیرون و حتی شاید چیزایی رو یاد بگیره که من وقت نمی کنم یادش بدم. به نظرم برای آینده شون هم خیلی خوب باشه. یه دلیل دیگه اینکه از 4 سالگی ان شاالله میخوام بذارمش کلاس قرآن و به این خاطر که تا قبل از اون با محیط مهد کودک مانوس بشه و بعدا" راحتتر بره کلاس قرآن.
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز وقت شما هم به خیر و شادی خیلی خوشحالیم که مامان خوبی مثل شما در نظرات مشارکت می کنه و از وقتی که برای نظردهی برای مطالب صرف می کنید هم ممنون و سپاسگزاریم ان شاالله که خدا به وقتتون خیر و برکت بده استاد بزرگواری داشتیم که همیشه تاکید میکرد که مادرها باید سعی کنن برای بچه هاشون وقت بیشتری بذارن و همیشه میگفتن که مهد کودک برای بچه های زیر سه سال اصلا خوب نیست و بعد از سه سال هم اگه اجباری نیست بهتره خود مادر برای بچه وقت بذاره و چیزهایی که لازم هست رو یادش بده و اگه واقعا بچه ای اطرافتون نیست و میخواید بچه شما با بچه های دیگه ارتباط داشته باشه مهد بذارید اون هم به صورت ساعاتی محدود در هفته و برای بازی با بچه های دیگه. که البته شما که دو تا گل زیبا توی خونه دارید باید بدونید که تعامل اونا با همدیگه توی خونه و برخورد صحیح شما باهاشون خیلی چیزها رو بهشون یاد میده به هر حال خودتون رو دست کم نگیرید خود شما استاد محیط خانواده تون هستید دیگه، اونم یک استاد دلسوز و خبره که بیشتر و بهتر از هر کس دیگه نگران آینده شون هست اگه تونستید بد نیست که این مطلب کوتاه رو هم مرور کنید: http://mamanschool.niniweblog.com/post142.php موفق باشید
مامان یاسمن و محمد پارسا
26 فروردین 93 15:06
ممنونم از راهنماییتون چشم اطاعت امر
یه مامان
پاسخ
خواهش میشه چشمتون بی بلا باشه ان شاءالله بزرگوارید خااااانوم
مامان گلها
27 فروردین 93 17:23
البته عزیزم شما درست میگین. مطلبی که گفته بودین رو خوندم و منم این نظر رو تایید میکنم. گفتم از ابتدای پاییز نرگس رو مهد میذارم، آخه نرگس اون موقع نزدیک 3 سالش میشه(2 سال و 11 ماه) و مهد کودکی که میبرم از آشنا هامون هست . فعلا" این تصمیم رو دارم شاید هم نسترن بزرگتر بشه و تصمیمم عوض بشه.
یه مامان
پاسخ
آفرین به شما مامانِ مسئولیت پذیر خوشحال میشیم ما رو از تصمیماتتون مطلع کنید و اگه تجربه ای در این زمینه داشتید به ما هم یاد بدید، شاید برا بعدا نیاز بشه
مامان محمد و ساقی
2 اردیبهشت 93 13:44
سلام دختر من پاییز امسال پیشدبستانی میره تا حالا مهد نفرستادمش ولی علاقه شدیدی به مهد و آمادگی و مدرسه داره تو تخیلاتش یه عالمه دوست و همکلاسی داره.مرتب از معلمش و همکلاسیهاش تعریف میکنه گاهی وقتا فکر میکنم اشتباه کردم مهد نفرستادمش.ولی پیش دبستانی رو حتما" باید بره به نظر شما من که دخترم رو مهد نفرستادم میتونه تو پیش دبستانی موفق بشه؟؟؟ تو خونه هم یه آموزشه هایی بهش دادم.مثل شناخت رنگها و شکلهای هندسی...شمارش اعداد به فارسی و انگلیسی و تعدادی کلمات انگلیسی... تا جایی هم که شده براش نقاشی کشیدم تا یاد بگیره جون زیاد به نقاشی دل نمیده ولی امروز غافلگیرم کرد و برام موز و سیب و کوه و بادکنک و پیازخورشید و کرمکشید و رنگشون کرد ازم پرسید کوه چه رنگیه؟گفتم میتونه سبز و قهوه ای هم باشه ولی دوست داشت قرمز کنه ومن وقتی پرسیدم چرا قرمز زدی گفت دوست داشتم حالا میشه کمی راهنمایی کنین؟پسرم از سه سالگی مهد رفت و خیلی راحت وارد مدرسه شد ولی دخترمو نفرستادم و نگرانم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز اگه راستش رو بخواید نه تنها مهد نفرستادن دخترتون رو مذمت نمی کنیم که کلی هم ترغیب می کنیم این کارتون رو. درسته که بچه هایی که مهد میرن شاید نسبت به بقیه ی بچه ها از نظر اجتماعی و ارتباط برقرار کردن با دیگران جلوتر باشند، ولی سن زیر هفت سال خیلی حساس هست و آموزه های دینی به ما میگه که بچه ها توی این سن فرمانده و سرور هستند، و اگه سروری کنند بقیه ی روند رشدشون هم طبق روال پیش خواهد رفت ان شاءالله. دلیل اصلی ای که رفتن به مهد را چنان سفارش نمی کنیم هم اینه که توی یه کلاسِ مهد رو در نظر بگیرید که چند تا بچه هست و هر بچه ای باید فرماندهی کنه و این امکان پذیر نیست. با این توضیحات خواستیم خیالتون رو راحت کنیم. حالا با مقایسه ی این مواردی که به واسطه ی این کار به دستتون میاد و کنار اومدن با محیط مدرسه، می بینید که چیزی از دست ندادید. پیشنهاد ما اینه که محیط هایی که بچه ها زیاد هستند، مثل پارک های بازی رو زیاد با دخترتون تجربه کنید و مراقبت هاتون از اون دورادور باشه، اینطوری بیشتر تو محیط و جو بچه ها قرار میگیره و تعامل با اونها رو بیشتر تجربه می کنه. اگه توی آشنا و اقوام بچه های همسن و سالش هستند، سعی کنید برنامه ای بذارید تا هفته ای یک بار اونا همدیگه رو ببینند و با هم بازی کنند. البته مراقبت های دورادور را نیز کماکان داشته باشید البته از اونجاییکه داداش بزرگِ ساقیِ عزیز به مدرسه میره، شاید دلیلی باشه که ساقی هم با محیط مدرسه از حالا آشنایی داشته باشه و بعدا راحت تر با این محیط خودش رو وفق بده. آرزوی موفقیت برای خودتون و خانواده ی عزیزتون داریم و خوشحال میشیم که در سال آینده برامون از نوع برخورد ساقی با محیط پیش دبستانی بنویسید.
مامان محمد و ساقی
3 اردیبهشت 93 22:01
کامنت من کو؟
یه مامان
پاسخ
همین جاست منتها به دلیل پس لرزه های مریض داریهامون، با تاخیر جواب دادیم.... شرمنده