مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

درک کودکان و نوجوانان از مفاهیم دینی؛ پله دوم(کودکان و نوجوانان و مفهوم خدا)

1392/6/30 7:30
نویسنده : یه مامان
3,914 بازدید
اشتراک گذاری

 

شاید یادمون نیاد توی هر برهه از بچگی مون چه تفکر و دیدگاهی نسبت به خدا داشتیم. از کی فهمیدیم که خدا یه موجودیتی است ورای هر موجود دیگه ای؟...

 

ب) درک کودکان و نوجوانان از مفهوم خدا

آنچه که از کیفیت مفهوم خدا و وجود روحانی او نزد کودکان به دست می آید، با خصوصیاتی بر خودمحور بودن و نیز تفکر عینی آنان مطابقت دارد. علاقه ی طبیعی آنها این است که به موجودات مجرد، با همان عینک همیشگی نگاه کنند، البته باید محدودیت های آنها در تجارب زندگی بشری و عدم درک دقیق مسایل را بدان افزود. الفاظ متشابه به کار رفته در معارف دینی که آنان را به سوی ماده انگاری خدا سوق می دهد ، عامل موثر دیگری در فهم مذهبی آنهاست، مانند آنکه خدا دست دارد، صحبت می کند، بر تخت تکیه می زند، امر و نهی می کند، به اعمال ما می نگرد و از این قبیل که کودکان را وادار به تفاسیر خودمحورانه در سطح تفکر عینی خویش می نماید. مجموعه ی این عوامل باعث می گردد تا کودک به نوعی انسان انگاری درباره ی شخصیت خداوند روی آورد. ذکر این نکات بدان معنی نیست که نباید کتابهای دینی را مورد استفاده قرار داد، بلکه باید ضمن آموزش آنها تلاشی مستمر را به کار گرفت تا خامی تفکر کودکان را تقلیل داد و آنان را به سوی درکی غیرفیزیکی و غیر مادی رهنمون ساخت.

تصور خدا در نزد خردسالان (تا 7 و 8 سالگی) بسیار خام مادی و شبیه به یک انسان است. با صدایی شبیه ما سخن می گوید، در بهشتی سکونت دارد که در آسمانهاست و به صورت یک انسان به زمین آمده ، به رتق و فتق امور می پردازد. این گفته ها تفکری به هم آمیخته از تخیل و تجسم را ثابت می کند.

کودکان در سنین دبستان مایل هستند این خامی تفکر را به دور بریزند و به نحوی خدا را متفاوت از انسان بیان کنند. اما هنوز از انسان انگاری رهایی نیافته اند. تصور خدا در ذهن کودکان 7 تا 9 ساله بیشتر انسانی فوق العاده است تا موجودی فوق طبیعی. خدا قدرتمند است اما رفتارش غیرقابل پیش بینی است. او برخوردار از قدرتی سحرآمیز است ، اما با صدایی همانند ما سخن می گوید. اگرچه درباره ی نحوه ی ارتباطش با انسان ها نقطه نظر روشنی چه در این سنین و چه در سنین دوره ی بعد به چشم نمی خورد.

تحول کیفیت تفکر درباره ی خدا را در کودکان 9 تا 12 سال می توان عبور از تصویر فوق انسانی به فوق طبیعی دانست. این به معنای عبور آنها نیست، بلکه نشانگر تلاش آنها برای نیل به این هدف است. اگرچه پایبندی به معانی تحت اللفظی واژه های مذهبی هنوز غلبه دارد، اما شواهدی وجود دارد دال بر تفکر زیاد کودکان بر آشتی دادن اموری که از دیدگاه تفکر عینی متناقض می نماید، مانند اینکه خدا در همه جا هست و در عین حال در یک مکان مشخص هم هست. البته با تفکر انتزاعی یعنی تصور روحانی خداوند می توان این تعارض را حل کرد، ولی این اندیشه در دوران غلبه ی تفکر حسی کمتر به ذهن کودک می رسد.

در حدود دو سال نخستین دوره ی راهنمایی می توان ویژگیهای دوره ی پیشین را با نگرشی گسترده تر مشاهده کرد که آن را به یک دوره ی واسطه مبدل می سازد که در آن دانش آموزان سعی می کنند تا مشکل تفکر بچه گانه پیشین خود و نیز مفاهیم ساده ی خدا را با تعمیق بیشتر حل نمایند.

پس از آن است که محدودیت های مادی و فیزیکی کنار گذاشته می شود و خدا به صورت سمبلیک و مجرد مورد تفکر واقع می شود، اگر چه آثار انسان انگاری را هنوز هم می توان در آن مشاهده کرد. خدا قابل روئت نیست زیرا که طبیعتی غیرمادی دارد.

وقتی نوجوانان برای توضیح مفهوم خدا از خصوصیات بشری مدد می جویند باید آن را نوعی تمثیل دانست نه آنکه بر اساس معانی تحت اللفظی اشان مورد قضاوت قرار داد. ارتباط الهی به صورت غیرفیزیکی صورت می پذیرد و شکل وجود خداوند در همه ی مکان ها با وجود روحانی و غیرمادی او حل شده است.

بسیاری از نوجوانان ، بخصوص آنها که از هوش کمتری برخوردار هستند یا به مسایل دینی بی علاقه اند ، مایلند انسان انگاری خام خود را حتی تا مدتها پس از دوازده یا سیزده سالگی ادامه دهند. این مساله نتیجه ی تداوم عناصر عینی در تفکر مذهبی نسبت به سایر دانش آموزان همسال خود است.

در قسمت آینده به این مساله در سنین مختلف ریزبینانه تر خواهیم پرداخت.ان شاءالله...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مریم مامان آریا
30 شهریور 92 10:06
بسیار ممنونم


خواهش می کنیم مامان مهربون
مامان پریسا
30 شهریور 92 10:18
سلام. خسته نباشید.
این چند روز برای ورود به نی نی وب خیلی مشکل داشتم. وگرنه هر روز به یاد مدرسه بودم.


به نظر من وقتی ادم در سنین پایین تر با یه تصویر سازی خاص با خدا انس پیدا میکنه این تصویر تا بزرگسالی هم همراهش میمونه . درسته که طرز فکرتغییر میکنه ولی هر بار با هر راز و نیاز اون جور که دلش بهش بگه خدا رو تجسم میکنه...
شاید این خیلی زیباتر باشه...


سلام مامان مهربون
ان شاءالله مشکل وبتون حل بشه و هر روز شاهد حضور گرمتون باشیم و انرژی بگیریم.
امیدواریم که زندگی همه ی ما رنگ و بوی خدایی داشته باشه و زیبایی وجود خدا گرمابخش زندگی ها باشه.
مامان یاسمن و محمد پارسا
30 شهریور 92 10:22
ممنونم به موضوع جالبی پرداخته اید


خواهش می کنیم مامان مهربون
مامان یاسمن و محمد پارسا
30 شهریور 92 10:37
عزیزم دوست دارم اینجا راجبه فکری که یاسمن راجب خدا داره بنویسم البته بعد از قصه های که گفتم یاسمن شروع کرد راجبه سوال کردن راجبه خدا که چقد خدا بزرگه ؟خیلی بزرگه ؟از دنیا بزرگتره؟ از بابا بزرگتره ؟مهربونه ؟ بچه ها را دوست داره؟و...هزاران سوال دیگه بعد چرا نماز می خونیم وسوالهای متعدد که پایان نداره و تا یه مدت هم می خواست راجبه خدا براش قصه بگم در اخرم می گفت خدا من و خیلی دوست داره اخه من خیلی مهربونم

الهی! عزیزم!
در آینده طریقه ی پاسخگویی به سوالات بچه ها در مورد خدا بررسی شده است، با ما در این مجموعه همراه باشید.
مامان شبنم
30 شهریور 92 12:07
سلام
جالب و مفید بود ... یه خاطره بامزه یادم اومد ... یه بار رفته بودیم مهمونی خواهرم با بچه صاحبخونه که همسن خودش بود شروع به بازی کرد خواهرم تازه مکلف شده بود و حسابی محرم نامحرم میکرد ولی اون دختره خیلی راحت با یه بلوز دامن و کوتاه نشسته بود و حجابی در کار نبود اونا رفتن توی اتاق بازی کنن وقتی برگشتیم خواهرم گفت میدونین اونم به سن تکلیف رسیده ولی حجاب نداره ما هم یه جوری من و من کردیم که اره و اینا خواهرمم با یه حرص شدیدی گفت منم بهش گفتم حالا که تو حجاب نداری خدا تو رو میبره غرق جهنم ( قعر جهنم ) از اون روز به بعد هر وقت حرف گناه میشه به خواهرم میگیم مواظب باش نری غرق جهنم ...




سلام مامان مهربون
خدا به همه رحم کنه و هدایتمون کنه تا به غرق جهنم نریم
مامان علی خوشتیپ
31 شهریور 92 14:56
ممنون بابت این مطلبتون
اتفاقا دنبال یه همچین مطلبی بودم .داشتم پست رو میخوندم گفتم حتما بنویسم کمی ریزتر توضیح بدین دیدم آخرش نوشتین
منتظر بقیش هستیم،فقط کمی ساده تر توضیح بنویسید و مثالشو بیشتر کنید تا من کامل متوجه بشم


ممنون از همراهیتون، شما که ماشــــــــــــــاالله توانایی هاتون بالاست و از مامان های خوب مدرسه هستید و مطمئنا خوب متوجه می شید
مریم (مامان روشا)
6 مهر 92 15:51
ممنون چه موضوع خوبی شروع کردید
جالب و مفید بود


خواهش میشه؛ از همراهیتون با این مجموعه سپاسگزاریم و امیدواریم براتون مفید واقع بشه