تربیت جنسی؛قسمت ششم-سوال های جنسی کودکان
در این قسمت به سوال های کودکان در این زمینه می پردازیم...
سؤال های کودکان
بچه ها سؤال های جنسی و مربوط به آن می پرسند، نظیر: من از کجا آمدم؟ به خصوص امروزه این گونه سؤال های بچه ها زیاد شده است. و در مهدها و مدارس می چرخد، بچه ها چه می بینند و چه می شنوند؟ صحنه های ماهوارها و تلویزیون کنجکاوی بچه ها را زیاد کرده است،
یک دلیل دیگر سؤال های زیاد بچه ها این است که ما از زندگی طبیعی دور شده ایم، بچه های قدیمی این مشکلات را نداشتند الآن هم بچه های روستا این مشکلات را ندارند چون از وقتی خودش را شناخته، اندام های تناسلی و نزدیکی و زایمان و همه چیز حیوانات را دیده و هیچ چیز برایش عجیب و غریب نیست ولی بچه های ما هیچ چیز ندیدند در نتیجه همه چیز برایشان ایجاد ابهام می کند.
بچه ها پر از ابهام هستند ماهم بلد نیستیم که چگونه با سؤال ها و ابهامات بچه ها روبه رو شویم و پاسخ دهیم پس روی این مسئله کار کنیم و دنبال نسخه نگردیم و به دنبال یادگیری و کسب مهارت باشیم چون بچه ها سؤال می کنند و اگر ما به آن ها پاسخ ندهیم می روند به دنبال جواب در جای دیگر و خطرات ناشی از آن.
وقتی کودک از شما سؤال می کند، بهم نریزید و هول نکنید، نظر خودش را بپرسید و ببینید که چه قدر می داند، بعد توضیحی که می خواهید بدهید در حد فهم کودک و ساده و کوتاه باشد. اصلاً برای کودک توضیح اضافه ندهید مثلاً اگر پسری می پرسد که چه فرقی بین جیش من با دخترهاست؟ شروع نکنید که داستان رحم و لقاح و غیره را برای او باز کنید و بعد بچه را با دنیایی از ابهام بیشتر و خطرناک روبه رو کنید، خیلی ساده و در حد فهم کودک صحبت کنید.
به هیچ وجه دروغ نگویید. پاسخ بچه ها را با دروغ ندهید بلکه صحیح و ساده پاسخ بدهید. مادری می گفت فرزندم از من پرسید که من کجا بودم، از کجا آمدم؟ من هم گفتم تو زیر مانتوی من بودی دکمه اش را باز کردم تو اومدی بیرون! می گفتند حالا هر خانمی که می بینه که شکمش بزرگه می ره مانتوشون رو باز کنه که نی نی داری بذار ببینم! به بچه ها دروغ نگویید. توضیح اضافه هم ندهید.
اطلاعات زودهنگام هم به بچه ها ندهید.
در پاسخ دادن به سؤال های بچه ها آرامش داشته باشید و اگر در آن لحظه آمادگی پاسخ نداشتید، موکول به بعد کنید و از کارشناس کمک بگیرید و یا کتاب بخوانید. اصولاً در پاسخ به سؤال های بچه ها مواظب رفتار عاطفی خودتان باشید. یک مورد دیگر از سؤال های مرسوم بچه ها، سؤال در مورد مرگ است به خصوص که اگر از نزدیکان کودک کسی فوت کند برای او کلی سؤال پیش می آید. مثلاً بچه می پرسد که مامان، بابابزرگ کجا رفت؟ مادر با غم فراوان و صورت گریان می گوید که بابابزرگ رفت بهشت! خوب برای بچه این ابهام پیش می آید که این بهشت کجاست که بابابزرگ رفته و مامان این قدر ناراحته و اشک می ریزه! حتماً یه جا دارن بابابزرگ را داغ و درفش می کنند اما مامان میگه جاش خوبه! اگر جاش خوبه پس چرا گریه می کنی؟ می توانیم در حالی که از درون داغون هستیم و ناراحت، اما وقتی کودک از ما می پرسد که بابابزرگ کجاست؟ لحظه ای برای کودک، صورت خودمان را خندان کنیم و با شادی ظاهری بگیم که بابا بزرگ رفت بهشت! در این صورت کودک این درک را پیدا می کند که آهان از خندت معلومه که جای خوبی رفته و به این شکل دیگر ابهامات جدید در ذهن او شکل نمی گیرد.
پس به حالت های عاطفی خودتان در مقابل بچه ها آگاهی داشته باشید اگر از سؤال های جنسی آن ها بترسید، بلافاصله حس می کنند و این درک را پیدا می کنند که باز من یه سؤال نامربوط کردم و مامان بهم ریخت و بحث بد و خوب مطرح می شود. در حالی که می توانیم خیلی خونسرد مثلاً بگیم: نمی دونم بذار شب از بابا می پرسیم! اما هر وقت پاسخ گویی را به بعد موکول کردید، حتماً برگردید به موضوع و به او جواب بدهید.
وقتی کودک می پرسد: که من از کجا آمده ام یا من چه جوری درست شدم، اولین کار شما این است که اول نظر خودش را بپرسید، «تو چی فکر می کنی؟»، تو توی شکم من بودی بعد دکتر باز کرد تو اومدی بیرون، آخه همه ی بچه ها باید یه مدت تو شکم ماماناشون باشن تا بزرگ بشن! نیایید توضیح بدید که حالا چه جوری باز کردن! یک مادری به بچه اش گفته بود که شکم من رو از بالا تا پایین بریدن!!! بچه هم دچار عذاب وجدان شده بود که آخه مامان خیلی دردت اومد؟ من تو رو اذیت کردم؟ لازم نیست بگیم بریدن همین که بگیم باز کردن کافیه؛ و لازم نیست که تفاوت های زایمان طبیعی با سزارین را برای بچه توضیح بدیم؛ "شکم منو باز کردن و تو اومدی بیرون" همین قدر کافی است.
یا کودک می پرسد که من چه جوری درست شدم؟ باید بگیم که ببین عزیزم وقتی مامان ها و باباها همدیگه رو خیلی دوست دارن، بچه ها درست میشن! ممکنه که بچه زن و شوهر بدون بچه دیده باشه و از ما بپرسه که اِه پس مثلاً عمه و عمو همدیگرو دوست ندارن که بچه درست نکردن؟ مادر: چرا دوست دارن اما باید هم دوست داشته باشن هم بخوان، من و بابا هم همدیگرو دوست داشتیم هم تو رو از خدا خواستیم اونوقت تو اومدی! اِه پس حالا همدیگرو دوست ندارین که این قدر دعوا می کنین؟ ببینید این تمام ریزبینی های بچه ها است که هر مادری ممکن است با آن مواجه شود. نیایید بگید تو دونه بودی تو باغچه کاشتیم یا لک لک آورده بعد بچه ها سؤال های عجیب و غریب تر خواهند پرسید.
به پسرها اطمینان بدهید که در حاملگی نقش پدر مهم است. یک مشکل امروز ما این است که پسرها فکر می کنند در این موضوع هیچ کاره هستند. باز تأکید می کنیم که بدون توضیح اضافه در پاسخ به بچه ها نقش پدر را هم پررنگ کنید و بگویید "بدون بابا که نمیشه و همه ی بچه ها یه بابا می خوان و یه مامان."
آخرین مسئله این است که نقش شما به عنوان مادر بسیار مهم است که در مسائل جنسی بچه ها و در آموزه های جنسی بچه ها فعال باشید، مطالعه کنید و معیار داشته باشید با فرهنگ بومی خودمان در این زمینه آشنا شوید و با این مسئله برخورد فعال کنید. امروزه ماهواره و اینترنت و رسانه وجود دارد پس نیاز داریم که فعال باشیم و نگاه جدید به مسائل جنسی و زن و مرد و همسر داشته باشیم. تک تک ما موظف هستیم که در حوزه ی زندگی خودمان، باورهایمان را بررسی کنیم و پالایش کنیم و ان شاالله یک خانواده ی خوب و متعادل را تشکیل دهیم و رشد را جلو ببریم.
برگرفته از نشست های آقای محمود سلطانی