مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

تربیت جنسی؛قسمت چهارم- مراقبت های جنسی برای کودکان

1393/9/19 7:0
نویسنده : یه مامان
5,617 بازدید
اشتراک گذاری

در این قسمت به ابعاد دیگری از تربیت جنسی می پردازیم و به اهمیت رفتارهای والدین و ارتباط آن با شکل گیری غلط و یا درست این قضیه در ذهن کودک پی خواهیم برد...

مسئله ی دیگر نوع پوشش خود ما است. نوع پوشش اعضای خانواده یکی از اجزای تربیت جنسی است. از ارزش های زندگی که به این بحث ما مربوط می شود می توان از احترام (احترام به جسم و اندام های تناسلی) و حُجب (حجاب، مستوری، پوشش) نام برد. بچه ها را پوشیده بزرگ کنید. خصوصیات جسمی بچه ها را به نمایش نگذارید حتی بچه ی دوساله، بچه  ها را نیمه برهنه بیرون نیاورید چون شخصت در حال شکل گیری است ؛در این جا از آموزه های مذهبی صحبت نمی کنیم بلکه از یافته های علمی صحبت می کنیم؛ اگر این صحبت ها با آیین مذهبی ما هماهنگ است که چه بهتر اما با نگاه علمی فعلاً در این جا صحبت می کنم. امروزه ثابت شده که شخصیت کودک در زیر 6 سال و حتی زیر 3 سال شکل می گیرد و حتی در دنیای غرب هم برهنگی مذموم شده است.

مصلحین دنیای غرب هم در حال فریاد هستند از برهنگی. بچه وقتی نیمه برهنه باشد به همان شکل شخصیت شکل می گیرد و ممکن است به خود شیفتگی جسمی مبتلا شوند، کودک عادت می کند که باید اندامش را عرضه کند تا جلب توجه کند. رکابی و تاپ و بندی تن بچه ها نکنید. مواظب باشید که بچه ها خودشان نیمه برهنه نباشند و در معرض دیدن نیمه برهنگی ها در مهمانی ها و مجالس و عروسی ها نیز قرار نگیرند. وقتی کودک را به یک عروسی یا مهمانی می بریم که کودک با عینیتِ مناظر مواجه می شود این حالت برای بچه ها سم است و تعادل ذهنی کودک را نسبت به رشد جنسی بهم می ریزد و بهداشت جنسی را به مخاطره می اندازد.

بچه های نیمه عریان طعمه ای هستند برای افرادی که جنون جنسی دارند. جنون جنسی چیزی نیست که در ظاهر کاملاً نمایان باشد، ما حتی آن را به خوبی نمی شناسیم حتی کسانی می توانند جنون جنسی داشته باشند که بسیار معتمد فامیل باشند و حتی متدین باشند. این گونه افراد خودشان از این بیماری خبر ندارند و فقط اگر در معرض محرک قرار بگیرند دیگر نمی توانند خودشان را کنترل کنند چون جنون جنسی یکی از جنون های آنی است. یکی از ریشه های کودک آزاری، برهنگی و نیمه برهنگی است. بچه ها را پوشیده بار آورید.

اجازه دهید که بچه ها جاذبه های معنوی و فطری پیدا کنند نه جاذبه های جسمی. یاد بگیرند به جای نشان دادن جسم، فطرت و معنویتشان را نشان دهند. بچه های کوچک را در عروسی ها با لباس ساده ببرید؛ بچه ها که حرفی ندارند پس چه اشکالی دارد که با یک بلوز و شلوار ساده بچه ها را به مراسم عروسی ببرید و حتی یکی دو دست هم لباس اضافه داشته باشید تا اگر کثیف شدند بتوانید فوری عوض کنید و تا بتواند به بازی اش ادامه دهد. چرا باید بچه ها مثل بزرگترها لباس بپوشند و آرایشگاه بروند و ... این کارها بر روی سلامت جنسی کودک در بزرگسالی اثر سوء دارد.

نکته ی بعد، پوشش والدین در منزل است. ما در داخل خانه هم اجازه نداریم که خیلی لباس باز بپوشیم. این متأسفانه تفکر بسیار اشتباهی است که می گویند بگذار کودک ببیند تا عادت کند؛ فضای خانه، فضای راحتی و آزادی ما است و باید لباس راحت بپوشیم ولی مواظب باشید چه پدر و چه مادر، طوری لباس بپوشید که کنجکاوی بچه ها تحریک نشود.

بچه ها از سه سالگی احساس جنسی دارند؛ غریزه ندارند احساس را با غریزه اشتباه نگیرید و همچنین خیلی کنجکاو هستند، بچه ها نباید با بدن پدر و مادر کنجکاوی جسمی کنند. چون از عوامل ایجاد زنای با محارم است. یعنی پاسخ به کنجکاوی جسمی بچه ها با بدنِ پدر و مادر عامل دوم ایجاد عقده ی زنای با محارم است.

مادری که جلوی پسرش دائم نیمه برهنه است و پسر چیزهایی را می بیند که نباید ببیند و همین طور پدری که جلوی دختر نیمه برهنه باشد، این حالت بعدها کودک را اذیت می کند منتهی چه زمانی اذیت می کند؟ در بزرگسالی،مثلا 5 سال بعد از ازدواج این کودک. این جا اثر خودش را نشان می دهد و هیچ کس هم نمی داند که از این جا شروع شده است و پایه ی این اختلال در سن زیر 5 سال گذاشته شده. جلوی بچه ها پوشیده باشید.

بچه ها با همجنس حمام بروند، دختر با مادر و پسر با پدر و اگر هم در مواقعی مجبور شدیم که با غیر هم جنس حمام بروند حتماً پدر یا مادر کاملاً پوشیده باشند البته حتی با هم جنس هم پوشیده باشید. وقتی مادر دختر را حمام می برد با لباس پوشیده این کار را انجام دهد و باز هم تأکید می کنیم که این بحث صرف از روی اعتقاد مذهبی نیست بلکه بحث علمی است؛ چون کودک درک انتزاعی ندارد، می بیند که از جنس مادر است «ولی نه ، انگار خیلی هم من شبیه مادر نیستم»  نمی تواند بپرسد و نمی تواند در ذهنش این تفاوت ها را درک کند، پس این برداشت را می کند که من ناقصم! کودک زیر 6 سال نمی تواند درک کند که یک روز او هم بزرگ می شود و مثل مادرش می شود بلکه فکر می کند که ناقص به دنیا آمده است چون مثل مادرش یا مثل پدرش نیست.

نکته ی دیگر در هوش جسمی ، این است که جسم بچه ها را تحقیر نکنید. یک بچه ای لاغر است، یکی چاق، یکی بلند است و یکی کوتاه، حقارت جسمی در بچه ایجاد نکنید.

نکته ی بعد کنجکاوی جسمی در بچه ها است. بچه ها تفاوت ها را حس می کنند و کنجکاوی می کنند و می بینند و می خواهند بدانند. حدود سه سالگی مغز بسیار فعال است و بچه ها دچار کنجکاوی جسمی می شوند اگر به پدر و مادر اعتماد نکنند نمی آیند بپرسند. اهمیت نوع برخورد پدر و مادر با پرسش های جنسی کودک این جا بالا می رود و این برخورد باید به گونه ای باشد که کودک به والدین خودش اعتماد کند و مسائل و پرسش هایش را از آن ها جویا شود. اهمیت این موضوع از همان دوران نوزادی و شروع شستشوی او و احساس و برخورد ما شروع می شود. چه حسی به کودک داده ایم؟ کودک این برداشت را دارد که: «هر وقت منو میشوره مامان بدش میاد، بعدم که میگه این جات کثیفه، دست نزن بی ادبیه زشته!»

مثلا بچه ها در سن یک تا یک و نیم سال دوست دارند که لخت باشند و از حمام که می آیند دوست ندارند لباس بپوشند! یکهو می دود و میرود که لباس نپوشد. حالا این اتفاق برای شما هم می افتد، مهمان هم دارید کودک لخت شده، فرار می کند و نمی خواهد لباس بپوشد می دود وسط هال و جلوی مهمان ها! شما چه کار می کنید؟ شاید اگر پسر باشد خیلی جدی نمی گیرید ، ولی وای به زمانی که دختر این کار را کند دیگه مسئله ناموسی می شود و همه دنبال بچه می کنند که برود لباس بپوشد،  اولین پایه ی تبعیض جنسی و هنجار اجتماعی این جا گذاشته می شود. چرا درمورد پسرها سخت گیری نمی کنیم ولی درمورد دختر این همه حساس هستیم؟ اخلاق، اخلاق است و رعایت آن پسر و دختر ندارد. خوب حمله ی بزرگترها در کودکی که فقط یک سالش است چه تصوری به وجود می آورد؟ با خودش می گوید که "چرا هر وقت کمر به بالا لخت می شوم همه بوس می کنند و قربون صدقه می روند، پاهایم را هم دوست دارند و ناز می کنند، این ده سانت وسط نمی دونم چی داره که هر وقت لخت باشه و دیده بشه همه دنبالم می کنن، پس یک چیزی این جا هست که بزرگترها خوششان نمی آید و با اون ها اصلاً نمیشه در این مورد حرف زد چون دنبالم می کنن!" شک می کند که چرا من این طوری هستم آن پسر اون طوری بود، از کی بپرسم؟ ببینید شکل گیری اعتماد یا عدم اعتماد کودک از همین نکته های ریز شروع می شود.     

به خاطر مسائل جنسی کودک را تنبیه نکنید و خشونت به کار نبرید؛ بچه ها کنجکاوی می کنند و سؤال می پرسند.

مادری تعریف می کردند که "یک روز دخترم از مهد آمد خانه و گفت که مامان میخوام ایستاده جیش کنم، من هم گفتم باشه برو، دخترم رفت و ایستاد و صدایش بلند شد که اَه همه ی پاهام جیشی شد، خیس شدم گفتم خوب اگر ایستاده جیش کنی همین طوری میشی دیگه، گفت پس چرا پسرا وایمیسن جیش می کنن؟ مادر فهمید که دخترش توی مهد پسری را از پشت دیده که ایستاده جیش می کرده، مادر جواب داد برای این که جیش دخترها با پسرها فرق می کنه ، خب آدم ها با هم فرق می کنند مثل موهاشون که یکی مشکیه و یکی سفیده و یکی طلائیه..." این مادر خیلی خونسرد و راحت بدون پیچیدگی و دستپاچگی به کنجکاوی های دخترش پاسخ داد.

مسائل جنسی را برای بچه ها عجیب و غریب نکنید. دعوایشان نکنید که "خوبه بسه دهنتو ببند یا حواسش را پرت کنید که مثلاً اِه چه گربه قشنگی" نه!، خیلی راحت و ساده به کنجکاوی های کودک جواب بدهید.

مثلاً اگر پرسیدند که مامان مال تو چه شکلیه؟ اگر دختر بود، مثل مال تو؛ من و تو شکل هم هستیم. مال بابا فرق می کنه؟ بله فرق می کنه برای این که بابا مرده، دیدی مردها ریش و سبیل دارن، صحبت را آرام بکشانید به سمت تفاوت های ظاهری، ولی خانم ها ریش و سبیل ندارن، مامان ها موی بلند دارن ولی باباها حتی کچلند ، یا موهاشون کوتاست.

 کاملاً بدون نگرانی و اضطراب باید به این کنجکاوی کودک پاسخ دهید. اگر دوست ندارید که راجع به این موضوع با بچه صحبت کنید و یا با باورهایتان نمی خواند، جلوی بچه دستپاچه نشوید و مثلاً بگویید آهان باشه بذار فکر کنم بعداً برات میگم ولی نترسید و به لرزه نیفتید.

با ما در ادامه بحث همراه باشید...

پسندها (3)

نظرات (15)

مامان پارسا
19 آذر 93 8:17
سلام و صبح بخیر بسیار پست مفیدی بود مثل همیشه یه خواهش دارم لطفا در مورد اینکه بچه های 3یا 4 ساله اندامشون رو به هم نشون می دهند چه برخوردی باید کرد (میدونم که ما مامان ها موقع بازی باید از دور ناظر باشیم و حواسمون به بچه ها باشه من هم این کار رو می کنم ) مثلا پسر من دیروز که از مهد اومد بهم گفت مامان محمد حسن گفته فردا بریم تو محوطه یه جای امن پیدا کنیم و شلوار بازی کنیم (پارسا و محمد حسن هم سن و هم مهد کودکی همسایه هم هستیم ) به پسرم گفتم که تو می دونی ( قبلا بهش گفته بودنم که اونجای آدم خصوصی و فقط مادر ،پدر،دکتر،کمک مربی مهد،یه موقعی هم مادرجون میتونن ببینن اونم مواقع ضروری) گفت آخه محمد حسن گفته می ریم یه جای امن و گفته که قبلا هم با محمد پارسا (پسر یکی دیگه از همسایه هامون) این کار رو کرده راستش دیگه نمی دونستم چی بگم و چی کار کنم ممنون میشم تو این موارد هم پست بذارین همراهتونم [گل
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز پارسا صحبت هایی که در مورد خصوصی بودن اونجای آدما با پسرتون داشتید خیلی خوب بوده اما در مورد نگرانیتون باید بگیم که اولا شما رو درک می کنیم رویارویی با چنین قضیه ای اونم به طور ناگهانی برای هر مادری می تونه سخت و غافلگیر کننده باشه اما باید بدونیم که کنجکاوی در زمینه مسائل جنسی در سنین پیش دبستانی ( 3 –5 سالگی ) عادی و طبیعیه و سئوالاتی که کودک میپرسه به خاطر کنجکاویش هست و نگاهش با نگاه ما بزرگترها فرق میکنه باید سعی کنیم خونسردی خودمون رو حفظ کنیم و با آرامش و به دور از خشونت با بچه رفتار کنیم و حتی اگه این قضیه توی خونتون رخ داد و وسط کار سر رسیدید و صحنه ای رو دیدید باید عادی برخورد کنید و فضا رو عوض کنید مثلا اگه بچه ها در حال دکتر بازی بودن و وسط کار شما رسیدید بگید خب حالا لباس هاتون رو بپوشید بیاید به دست من آمپول بزنید یا مثلا میزان تب من یا دوستت رو اندازه بگیرید در مورد مهد شما می تونید از روش های غیر مستقیم استفاده کنید مثلا برای پسرتون از لباس هایی استفاده کنید که کمربند داره و باز کردن اون به راحتی انجام نمیشه (البته اگه با دستشویی رفتن دچار مشکل نمیشه!) ان شاالله سعی می کنیم در آینده به این موضوع هم بپردازیم. البته خیلی خوشحال میشیم تجربه ها و راهکارهایی که حتما مامان های دیگه هم در این زمینه داشتن رو بشنویم.
مامان فرنيا
19 آذر 93 8:35
سلام و صبح بخير من از ابتدا با اين حرف كه بايد از همان ابتدا حجب و حيا را به بچه ياد داد موافق بودم و از وقتي دخترم دو ساله شده خيلي به پوشش دخترم توجه ميكردم دامنهاي خيلي كوتاه و لباسهايي با بالاتنه خيلي لخت به نظرم از اول ديد بچه ها را نسبت به پوشيدن انها در بزرگسالي هم ترغيب ميكنه چون خودما هستيم كه سليقه اوليه را بهشون ياد داديم اما اينكه نوشته بوديد ديدن اين صحنه ها هم مشكل ساز است درسته موافقم اما نميشه هم از ديدن جلوگيري كرد كه براي نديدن مجبوريم اينجور جاها نريم و اين حداقل در فاميل ما ميشه قطع رابطه اما به نظر من برخورد ما با انچه كه ميبينم و نوع پوشش ما كمك ميكنه كه بچه ياد بگيره كدوم روش و كدوم پوشش درست است
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز فرنیا ممنون که نظرتون رو برامون نوشتید و خوشحالیم که این دقت نظر رو در مورد پوشش فرنیا جان به خرج میدید قبول داریم که اگه ناچارا و یا ناگهانی و ناخواسته بچه ها چیزهایی رو دیدند که مورد قبول ما نیست چه از نظر اخلاقی و چه از نظر اعتقادی همون جا باهاشون صحبت کنیم و نظر شخصی خودمون رو بهشون بگیم و قضیه رو متناسب با سنشون براشون تحلیل کنیم، چون اونا از ما الگو میگیرن
بابا و مامان
19 آذر 93 8:36
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز یاسمن و محمد پارسا ممنون که حضور خودتون رو به اطلاع ما میرسونید همین الان داشتیم به این فکر میکردیم که حتما کیبوردتون مشکل دار شده و فقط ماوستون سالمه
مامان فرنيا
19 آذر 93 8:38
مطلب بعدي درمورد جنون جنسي ديگران من ميگم جنون هم نباشه همه ما ميدونيم لمس قسمتهايي از بدن خود به خود كاملا غريزي باعث لذت ميشه وقتي بدن بچه برهنه باشه و چه زن چه مرد بچه را بغل كنه و لمسش كنه گاهي حتي ندونسته باعث بيدار شدن غريزه جنسي بچه ميشيم قرار نيست بچه سه ساله از ا ول همه جاش پوشيده باشه كافيه دامنش خيلي كوتاه نباشه لباسهاش حداقل بندي و پشت گردني نباشه اگر دوست داريم لباس كوتاه تن بچه كنيم حداقل جوراب شلواري بپوشونيم و...
یه مامان
پاسخ
ممنون که وقت میذارید و نظراتتون رو برامون می نویسید بله متاسفانه گاهی دختر بچه هایی رو می بینیم که به نظر پنج شش ساله میان اما با دامن کوتاه و بدنی برهنه مثلا روی صندلی مترو نشستن و خودشون مدام این دامن کوتاه رو میکشن پایین تر به امید اینکه یه کم بلندتر بشه اینجاس که واقعا آدم دلش برای این فرشته های پاک و معصوم میسوزه... گاهی خود ما کاری می کنیم که این حجب و حیا توی بچه هامون کشته میشه
مامان فرنيا
19 آذر 93 8:45
قسمت مربوط به بچه اي كه يكدفعه برهنه وسط جمع ميپرد خيلي بامزه بود تا حالا پيش نيامده بود اما باخواندنش هم خنديدم هم باهاتون موافقم تبعيض جنسيتي از اول هست ديديد يك پسر اگر شلوارك بپوشه كه پاچه هاش كشاد باشه و تنه اش پيدا بشه كسي چيزي نميگه و همه حتي ميخندند اما واي بحالي كه يك دختر دامن پوشيده باشه و حتي لباس زير مناسبي هم پوشيده باشه اما بد بشينه واااااااااااااااي همه ميگن درست بشين و ...بچه بيچاره ميمانه كه مگه نشستنش چجوريه
یه مامان
پاسخ
امیدواریم که پیش هم نیاد بله متاسفانه گاهی این نگاه وجود داره
مامان فرنيا
19 آذر 93 8:50
ببخشيد اينبار زياد نوشتم اما اينقدر اين بحثتون برام جالبه كه براي هرقسمتش يك حرفي براي گفتن داشتم و اين بخش اخر من قبلا يادتون باشه گفتم دخترم بهم گفته بود يكي از پسرهاي مهد شلوارش را دراورده و بدن برهنه اش را به بچه ها نشان داده وقتي با خانم دكتر صحبت كردم گفت حتي به مهد هم انتقال نديد (البته من صبح گفته بودم و كار از كار گذشته بود) چون مهد براي اينكه بچه خاطي را كنترل كنه كنار مربي مينشونه و خيلي به پسر بچه توجه نشان ميده و اين تاثير برعكس داره يعني بچه ها فكر ميكنند اين چيكار كرده كه جاش اينقدر خاص شده و ... عصر وقتي به مهد رفتم ديدم مدير مهد گفت فلاني را كنار مربي نشانديم و به مربي گفتيم خيلي حواسش بهش باشه تا ديگه اين موضوع تكرار نشه و من تازه فهميدم چقدر مهمه ما والدين در برخورد با مسائل مربوط به بچه ها نترسيم و بقول شما به لرزه نيفتيم
یه مامان
پاسخ
خیلی ممنونیم که وقت میذارید و تجربیات و نظراتتون رو برامون می نویسید اتفاقا میخواستیم بهتون بگیم که در مورد مشکل پیش اومده برای پارسای عزیز تجربیات خودتون و صحبت های خانوم دکتر رو برامون بنویسید تا استفاده کنیم
مامان فرنيا
19 آذر 93 9:34
باز هم سلام امدم و نظرات را خواندم و من هم وقتي مشكل پارسا كوچولو را ديدم خواستم نظر بگذارم كه ديدم شما هم نوشتيد تجربه ام را بنويسم تا جايي كه يادمه سعي ميكنم حرفهاي خانم دكتر را اينجا بنويسم اما قبلش ميگم اتفاقي چند روز پيش توي تلويزيون هم برنامه اي بود كه دقيقا همين مطلب را يك نفر تلفني پرسيد و جواب دكتر اين بود فرصت تنها بودن را از بچه ها بگيريم و انها بدونند كسي هميشه مواظبشون هست تا يواش يواش اين موضوع از سرشون بيفته و يادشون بره
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز و مهربون فرنیا ممنون که دلسوزانه پیگیر مشکلات دوستانتون و در اختیار گذاشتن تجربیاتتون برای دیگران هستید
مامان فرنيا
19 آذر 93 9:42
اما صبحتهاي خانم دكتر ايشون گفتند بايد خيلي راحت و بدون استرس و يكجوري كه انگار بچه داره برامون از يك كارتون تعريف ميكنه ازش بپرسيم نه اينكه بچه حس كنه دارن بازجويي اش ميكنند و بترسه از گفتن تمام جزييات مطلب و بعد از شنيدن تا حدي كه بچه ميدونه و يا ميپرسه ما هم براش توضيح بديم مثلا از تفاوتهاي زن و مرد اگر بچه پرسيد بگيم نه اينكه تا اين حرفها را شنيديم خودمون زود از سير تا پياز براشون توضيح بديم و بهشون بگيم انها بايد به دوستشون هم بگن اينكار درستي نيست و قطعا خود بچه هم وقتي ميگه بريم يك جاي امن منظورش اينه كه ميدونه اينكار خيلي عادي نيست
یه مامان
پاسخ
باز هم از لطف شما ممنونیم و امیدواریم صحبت های شما برای مامان پارسا هم مفید باشه، البته شکر خدا به نظر میاد کار مامان پارسا آسون تر از شما باشه چون هر دو تا بچه همجنس بودن اما به هر حال ممکنه چنین مشکلاتی برای هر مادری ایجاد بشه و از تجربیات ارزشمند مامان های دیگه بهره ببره
مامان فرنيا
19 آذر 93 9:47
ولي بهرحال مادر ان بچه ديگر را در جريان قرار بديم چون ان مادر هم روش برخوردش درست باشه كه از سر ان بچه هم بيافته و قضيه حل بشه
یه مامان
پاسخ
به خاطر توصیه های ارزشمندتون سپاسگزاریم
مامان پارسا
19 آذر 93 11:04
خیلی ممنون از دقت نظر و توجه و راهنمایی مامان خوب و مهربون فرنیا جون و از شما دوست عزیزم که با دقت موضوع رو خوندین و راهنماییم کردین .البته من مدتها قبل به سوالات پارسا جون درمورد تفاون دختر و پسر به همون روشهای کلی که در حد سن و فهمش باشه پاسخ داده بودم و همیشه هم در مورد نحوه پوشش خودم و همسرم هم دقت نظر دارم و فکر میکنم شاید قرار گرفتن در گروه هم سن و سالها هم که اجتناب ناپذیره تو پیش اومدن این مسئله نقش داشته .به نظر شما من به مامان محمد حسن چیزی بگم ناراحت نمیشه؟خیلی ممنون از راهنماییهاتون . دوستون دارم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز پارسا بله همینطوره مخصوصا بچه هایی که تک فرزند هستن و خواهر و برادری ندارن وقتی وارد مهد میشن و به قول شما در جمع همسالانشون قرار میگیرن سعی میکنن این کنجکاوی ها رو در مورد اونها داشته باشن. به هر حال امیدواریم بتونید به بهترین شکل با این موضوع برخورد کنید. در مورد سوالتون خب شما نه به خاطر توبیخ فرزندش بلکه برای در جریان گذاشتن این موضوع و از سر دلسوزی خوبه که با مادرش صحبت کنید و به ایشون هم نحوه ی برخورد درست رو آموزش بدید و به ایشون هم بگید که این مساله به اقتضای سنشون هست تا با همکاری شما والدین بچه ها در محیط امن و سالمی رشد کنن و بازی کنن موفق باشید
مامان پارسا
19 آذر 93 11:21
ممنون منتظر خوندن مطالب آموزنده بعدی هستم
یه مامان
پاسخ
خواهش میشه مامان عزیز ممنون از همراهی گرم و صمیمانه تون
مامان اهورا
19 آذر 93 12:03
سلام خسته نباشید ،بسیار مطلب مفیدی بود ،ممنون
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز اهورا سلامت باشید؛ خوشحالیم که اینطور بوده
مامان شبنم
19 آذر 93 12:19
سلام ممنون که این مطالب رو برامون میذارید واقعا که گاهی نکته های کوچیک چه کارها که نمی کنن
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز شبنم خواهش میشه، ممنون از توجهتون و حضور گرمتون
مامان فاطمه زهرا
19 آذر 93 16:02
با سلام ممنون مطلب مفيدي گذاشتين من هم يک سوال دارم دخترچهار ساله من چند وقت پيش با عمش رفته بود خونه يکي از اقوام که پسر پنج ساله اي داره و دختر من نميدونم چه جوري آلت اون کوچولو رو ديده بود وقتي اومد خونه به من گفت مامان اينجاي منم وقتي بزرگ بشم مثل مهدي ميشه ؟من که از حرفش هاج و واج مونده بودم گفتم نه گفت نه من ميدونم اونجوري بلند ميشه من گفتم شايدم بشه مال بعضيا ميشه مال بعضيا نميشه ديگه چيزي نگفت به نظرتون درست گفتم يعني کنجکاويش تموم شد؟يه سوال ديگه براي عوض کردن پوشک يه بچه کوچکتر با جنس مخالف چي کار کنيم فاميل باشه ميشه پنهاني کرد ولي خواهر برادر باشه چي؟ممنون از اينکه وقت ميگذاريد
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز از اینکه مجددا در مدرسه حضور پیدا کردید خوشحالیم در مورد سئوال اولتون باید بگیم که شاید بهتر بود درباره ی تفاوت های ظاهری زن و مرد باهاش صحبت می کردید چون چیزی که بهش گفتید واقعیت نداشته اما به نظر ما فعلا لزومی نداره مجددا بحث رو باز کنید و اگه دوباره کنجکاوی کرد و سئوالی پرسید بهش پاسخ بدید. در بخش سئوالات جنسی کودکان در مدرسه مطالب دیگری در این زمینه هست که می تونید مطالعه کنید. در مورد سئوال دوم هم باید بگم که من خودم در مورد پسر کوچیکم هربار که پوشکش رو عوض می کردم بهش می گفتم که کسی نباید شما رو ببینه و همیشه مراقب بودم که کسی اون رو نبینه و کلا سرعتی عمل میکردم و دستمال خشک کنش رو دور پاش میگرفتم و بعد هم روی اندامش میذاشتم و وقتی جلوی پوشک رو بالا می آوردم و می خواستم چسب هاش رو بچسبونم دستمال رو برمیداشتم و معمولا یک دستمال خشک کن دیگه هم دم دستم بود که اگه اون یکی کنار رفت سریع با دستمال دیگه بپوشونمش و یا بعضی وقت ها که ضرورتی پیش می اومد و لازم بود بدون شستشو پوشکش رو عوض کنم قبل از اینکه پوشک کثیف رو باز کنم پوشک تمیز رو زیرش میذاشتم و محلش رو تنظیم میکردم بعد سریع پوشک کثیفه رو باز میکردم و از زیرش می کشیدم و جدید رو جمع میکردم و می چسبوندم و کلا چیزی معلوم نبود! و یا همیشه وقتی لباس عوض می کنیم بهش میگیم که مامان جان برو بیرون من میخوام لباسم رو عوض کنم و کسی نباید من رو ببینه در بزن هر وقت گفتم بیا تو یا برای خودش هم با همین توضیحات کار رو انجام میدم و هدفم اینه که این مساله براش جا بیفته و الان این مسایل رو به صورت قانون پذیرفته و وقتی میخوایم لباس عوض کنیم خودش میره بیرون و در رو میبنده و میگه کسی نباید شما رو ببینه. منظورم اینه که با رعایت این نکات ریز این مساله براشون طبیعی و عادی میشه و بعدا هم برای بچه های بعدی میشه همین روش ها رو ادامه داد. البته بعضی از دوستام هم که تخت پارک داشتن جایگاه تعویضی داشت که بالاتر از سطح زمین بود شاید اون هم بتونه کمک کننده باشه گذشته از همه ی این مسایل اگه موردی بینشون پیش اومد باید سعی کنیم عادی برخورد کنیم مثلا یکی از همسایه هامون که دختر ده دوازده ساله داشت و تازه صاحب یک پسر شده بود میگفت که دخترش کلمه ی ختنه رو شنیده بود و سئوال کرده بود که چیه و اون هی دخترش رو پیچونده بود اما مادربزرگ دختر خیلی ساده توضیح داده بود که همه ی بچه های پسر وقتی به دنیا میان یک گوشت اضافه ای دارن که باید عمل کنن و بردارن به این میگن ختنه و با این توضیح ساده این کنجکاوی دختر رو پاسخ داده بود. مهم اینه که خودمون رو جای اونا بذاریم و از زاویه دید خودمون به قضیه نگاه نکنیم
بابا و مامان
20 آذر 93 7:09
سلام بفرمایید خصوصی
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز چشـــــــــم