مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

تجربه ی ناموفق 9؛ یک رقیب قهوه ای به نام «پو»!

1393/5/13 5:55
نویسنده : یه مامان
3,869 بازدید
اشتراک گذاری

چه کسی فکرش را می کرد که یک موجود قهوه ای عجیب و غریب با چشمهای بزرگ که روی صفحه ی تبلت یا گوشی آرام ایستاده و نگاهمان می کند، یک روز برایمان جان بگیرد و رسیدگی به او بشود یکی از بزرگترین دغدغه ها و همه فکر و ذکرمان!

کفرش درآمده! از دست همسرش حرص می خورد که مرتب سرش توی گوشی است و دارد قربان صدقه ی «پو»ی نوجوانشان می رود. همسرش هر اتفاقی که برای پو می افتد و هر چیز جدیدی که برای پو می خرد را می آید با آب و تاب برای او تعریف می کند و همه ی فکر و ذکرش شده بزرگ کردن این فرزندخوانده!

خودشان یک دختر پنج شش ساله دارند؛ با این حال این مادر جوان، دلش یک بچه ی کوچک دیگر هم خواسته و به هر دوی این ها رسیدگی می کند. مرد جوان می گوید:«گاهی «پو» به دخترک خودمان ترجیح داده می شود. وقتی «پو» چشمهایش دو دو می زند، همسرم با احساس مسئولیت وصف ناپذیری می دود و غذایش را مهیا می کند و اگر پول در حسابش نباشد، آن قدر بازی می کند تا پول گیر بیاورد و بتواند بچه ی صفر و یکی اش را سیر کند و تا این بچه آرام نگیرد و نخوابد، همسر هم آرام نمی گیرد. گاهی ساعت ها غرق شدن در مسائل «پو»ی کوچک، وقت رسیدگی به کارهای دیگر را می گیرد و حتی دلزدگی نسبت به کارهای دیگر ایجاد می کند».

____________________________________________________________

در دنیایی که تکنولوژی بازی های رایانه ای هر روز پیشرفته تر و پیچیده تر می شود و با قدرت هر چه تمام تر، محصولات را با گرافیک بالا و داستان های جذاب و رنگ و لعاب فراوان به مخاطبین خود عرضه می کند، گل کردن بازی های آرام و بی دغدغه، کمی عجیب و قابل تامل به نظر می رسد.

این بازی ها با یک برنامه ریزی دقیق و استفاده از علوم روانشناسی و جامعه شناسی، روی احساسات فرد انگشت می گذارند و از خاصیت وابستگی انسان به موجودات اطرافش استفاده می کنند. خیلی آرام و ظریف وابسته ات می کنند بطوریکه حتی اگر بخواهی هم دیگر نمی توانی ازشان دست بکشی.

کارشناسان معتقند که بازی های رایانه ای در دنیای امروز نوعی رسانه نوین هستند. خاصیت رسانه این است که مطلب، موضوع یا مفهومی را برای مخاطب تبیین کند. این رسانه های نوین، علاوه بر تاثیرگذاری و فرستادن و دریافت پیام از سوی مخاطب، وظیفه ی بزرگ دیگری هم دارند. این وظیفه، تلاش برای ماندگاری است. هر چه یک رسانه ماندگارتر باشد و بتواند مخاطب را مدت زمان بیشتری از آن خود کند، موفق تر است.

این بازی های آرامِ عاشقانه، که با تکیه بر احساسات و وابستگی انسانها به موجوداتی که دوستشان دارند طراحی و ساخته شده، به این هدف دست یافته اند و چنان در لایه های زندگی فرد وارد شده اند، که بعد از مدتی خود فرد هم متعجب می شود که چطور شد که موجود صفر و یکی بی جان، توانسته بخش عمده ای از احساسات یک انسان را به خودش معطوف کند.

واقعی شدن «پو» و راه یافتن او به زندگی و احساساتمان نشان می دهد که هدف گذاری و برنامه ریزی طراح و سازنده، بسیار دقیق و موفق بوده است. موارد زیر، کامنت های مخاطبین این بازی و ابراز احساسات آنها نسبت به این موجود ناشناخته است:

پوی من دختره! الان دوازده مرحله ست که دارمش و براش یه چیزایی خریده م. رنگش هم نارنجیه و البته خیلی شکمو! تحمل ندارم؛ پس کی بزرگ می شه؟

بچه من 98 سالشه. داره می ترکه از بس چاق شده. به خدا از کار و زندگی منو انداخته.

من برای پو اسم گذاشتم. اسمشو گذاشتم پژمان که با بقیه فرق کنه.

کی می دونه پو چطوری می تونه ازدواج کنه؟ دلم می خواد بچه مو توی لباس دامادی ببینم!

وقتی سیر شده و می خوام بهش غذا بدم و اون می گه:«نه» دلم می خواد بپرم توی تبلت بغلش کنم!

من خودم یه پسر دارم برای همین پوی دختر انتخاب کردم. دخترا بابایی هستن آخه. پوی من هم خودشو برام لوس می کنه و منم نازشو می خرم.

عکسش را می گیرند و در فضای مجازی منتشر می کنند، هم و غمشان خریدن لباس و عینک و کلاه و سایر لوازم برایش است، تلاش می کنند بزرگش کنند و بهترین چیزها را بدهند بخورد، به هم که می رسند از سن و سال فرزندخوانده مجازیشان می گویند و اتفاق هایی که برایش افتاده... این ابراز احساسات نسبت به چیزی که جان و هویت ندارد و معلوم نیست از کجا پیدایش شده، واقعا عجیب به نظر می رسد.

اگر در قدیم بیشتر نسبت به تاثیر بازی های رایانه ای بر کودکان و نوجوانان نگران می شدیم، امروز این خطر گسترده تر شده و ابعاد وسیعی پیدا کرده است.اگر در قدیم برخی بازی های رایانه ای باعث رواج مفاهیم ضدمعنوی و خشونت می شد، امروز باید از بازی های آرامی که به ظاهر هیچ کدام از آسیب های بازی های اکشن و خشن را ندارند هم ترسید. بازی های آرامی که فرد را (در هر گروه سنی و تحصیلی و در هر جایگاه اجتماعی) تحت تاثیر قرار می دهد و از دنیای پیرامون خود جدا می اندازد و خطرشان کمتر از بازی های خشونت آمیز و تاثیرگذار اکشن نیست.

رحیمی، کارشناس روانشناسی رد مورد تاثیر این گونه بازی ها در زندگی انسان می گوید: «یکی از بزرگترین آسیب های این بازی ها این است که افراد گذشت زمان را به هیچ وجه احساس نمی‌کنند و وقتی به خود می‌آیند که ساعت‌های زیادی از وقتشان صرف این بازی‌ها شده‌است. علاوه بر آن طبق تحقیقات، افرادی که وابسته به این بازی ها می شوند، درونگرا شده و در جامعه منزوی می شوند و رفته رفته در برقراری ارتباط اجتماعی کم تمایل و یا ناتوان می گردند».

این روانشناس خطر خیالپردازی و دور شدن از دنیای حقیقی را مهم و غیرقابل انکار می داند و می گوید: «وقتی بچه ی مجازی جز نیازهای مادی توقعی از پدر و مادرش ندارد و با اندکی غذا و کمی بازی می توانی راضی نگهش داری، ناخودآگاه این تفکر و این ذهنیت در زندگی عادی برای انسان نهادینه می شود. تحملش در برابر خواسته های دیگر را از دست می دهد و توجهی به نیازهای معنوی اطرافیان علی الخصوص فرزند را از دست می دهد».

رحیمی معتقد است پیشرفت تکنولوژی سبب دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر می‌شود. به طوری که هر یک از افراد خانواده به خاطر مشغول بودن به تماشای تلویزیون یا درگیر بودن با رایانه و اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای، کمتر وقت می‌کنند با یکدیگر بنشینند و صحبت کنند و این خود باعث سرد شدن روابط بین والدین و فرزندان شده‌است، به گونه‌ای که آنان کمتر حوصله یکدیگر را دارند.

به هر صورت شمشیر دولبه ی تکنولوژی هر روز یک وجه و یک بعد از زندگی انسان را هدف قرار می دهد و با رسوخ به تمامی ابعاد زندگی انسان، قدرتش را به رخ می کشد. قدرتی که مخاطبان را منفعل کرده و آنها را در جریانی قرار داده که نتیجه ای جز قدرتمندتر شدن این رسانه های نوین ندارد.

باید مراقب باشیم چرا که «پو» همین موجود کوچک دوست داشتنی با آن نگاه مظلوم و لبخند شاد، در کمین ماست! 

منبع: خبرآنلاین/ زهرا مهاجری

پسندها (2)

نظرات (6)

مامان فرنيا
13 مرداد 93 9:23
سلام صبح بخير من اين چند روز تعطيلي د رمسافرت با پو براي اولين بار از نزديك اشناشدم ولي نميدانم نه خودم و نه دخترم اصلا نتونستيم باهاش ارتباط برقرار كنيم اما واقعا مشابه همين كامنتها را شنيدم و برام جالب بود چرا ما به چنين بازي اينقدر دلبسته ميشيم؟ نياز به كسي كه فقط نيازهاي مادي داره ؟!!! اين بازي را در گوشي همسرم اينستال كرديم اما فكر كنم تا الان پوي بيچاره از بي توجهي ما مرده باشه خيلي برام جالبه برم ببينم اين پو مرگ هم داره يا نه؟
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز وقت شما هم بخیر و شادی باشه ان شاءالله چقدر خوب که این موجود قهوه ای توی دل شما راه پیدا نکرد؛ دلیل اصلیِ این قضیه اینه که حتما جایگزین های زیباتر و بهتری براش دارید و ترجیح می دید تا وقتتون رو به جای تلف کردن در راه رسیدگی به پو به کارهای ارزشمندتری اختصاص بدید. براتون از صمیم قلب آرزوی موفقیت می کنیم
مریم مامان دونه برفی
13 مرداد 93 9:23
وااااای دست رو دل من گذاشتین .. باورکنید یکی از دلایلی که من و همسرم دلمون نمیخواد گوشی اندروید جایگزین این گوشی قدیم خودمونبکنیم همین بازیهاست . چون تقریبا تمام اطرافیان مون از این گوشیها و تبلتها دارن و امیرعلی حتی در خیابون هم با دیدن اونها یاد پو می افته ..باورکنید زمانیکه میگیم میخوایم بریم خونه عمو به عشق گوشی دخترعمو و صد البته پو بال بال میزنه و بعدش هم برا ی اومدن به خونه مکافاتی داریم باهاش. چند وقت پیش میگفت مامان برام تبلت بخر بازی کنم... [منتظر به نظر من هنوز خیلی براش زوده و من از اینکه حداقل تو خونه سرش به بازیهای بهتر گرمه راضیم تا بعد ...
یه مامان
پاسخ
آفرین به شما مامان نمونه که سرگرمیهای کودکانه رو برای فرزندتون انتخاب می کنید و اجازه می دید تا طبق روال کودکیش رو پشت سر بذاره و از اون لذت ببره. براتون بهترین آرزویها رو داریم
مامان شاران
13 مرداد 93 13:29
سلام امیدوارم خوب و خوش باشید وابستگی به هرچیزی خوب نیست
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز ممنون از لطفتون. ما هم برای شما بهترین آرزوها رو داریم بــــله! صد البته
ستاره دختر عمه ی ریحانه
15 مرداد 93 20:29
من عاشق پو هستم
یه مامان
پاسخ
جالبیش به اینه که سنش دو برابر ما هم که میشه باید بهش آب و غذا بدیم عین بچه ها و هیچ تنوعی توی زندگیش پیش نمی آد.
بابا و مامان
15 مرداد 93 23:13
وای من رفتم از تبلت یاسمن پاکش کنم خدا را شکر خیلی بهش وابستگی نداره
یه مامان
پاسخ
خیلی بازیِ رایجی شده! ولی خیلی خوبه که بهش وابسته نیست. وقتی وقت بچه ها پر باشه، دیگه دنبال وابستگی های این مدلی نمیرن.
مامان پریسا
18 مرداد 93 8:27
سلام صبح زیباتون به خیر و شادی. ما هم از این قائده مستثنا نبودیم. البته خدا رو شکر پریسا حوصله ی پو رو نداره و کمتر از چند دقیقه بیشتر باهاش بازی نمیکنه یا حتی هیچ.... ولی در کل ما سعی کردیم در گیر بازی های پیشرفته نشیم. اتفاقا یکی دو روز قبل همراه با پریسا خانم به کتاب فروشی رفتم و 10 تا کتاب از مجموعه کتاب های سفید و سبز براش گرفتم. واقعا کتاب های مفیدی هستن. پریسا که خیلی خوشش اومد و فعلا هر دومون با کتاب ها مشغول هستیم.
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز وقت زیبای شما پرخیر و برکت و همراه با شادی و سلامتی به به! کتابفروشی. خیلی حس خوبی توی این کتابفروشی ها مخصوصا اونایی که ویژه ی کودکان هست وجود داره. آدم تا چند روز انرژی مثبت داره آفــــــــــــــــــــــرین! به این میگن یه سرگرمی دلچسب و دوست داشتنی