مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

نظرات (4)

مامان فرنيا
18 تیر 93 8:43
سلام صبح بخير واقعا امسال فكر ميكردم همين شكلي بشيم و ماه رمضان سختي داشته باشم اما خدا را شكر خيلي اوضاع بهتر از وضعيتي است كه فكر ميكردم بچه كه بوديم مادر بزرگم ميگفت اول ماه رمضان خدا يك دونه گندم از بهشت ميگذاره توي دلمون كه تا آخر ماه رمضان يواش يواش استفاده بشه و خيلي گرسنه نشيم و گرسنگي و تشنگي را بتونيم تحمل كنيم و ما بچه هاهم خيلي خوشحال ميشديم كه روزه بگيريم تا از بهشت چيزي داشته باشيم فكر كنم امسال بخاطر طولاني بودن روزها خدا دوتا از اون دونه ها بهمون داده
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز وقت شما هم بخیر و شادی باشه ان شاءالله بله! خدا خودش کمک می کنه و طاقت میده الحمدالله عجب نکته ی جالبی بود، خودش از اون نکته های مادربزرگی بودها، اگه مادربزرگتون در قیدحیات هستند خدا بهشون سلامتی بده و اگه به رحمت خدا رفتند ، خدا رحمتشون کنه. اگه باز هم از این نکته ها به ذهنتون رسید که از جانب مادربزرگ و مادرهای گرامی هست شدیدا مشتاق شنیدنش هستیم تا بعنوان نسخه ی مادربزرگی استفاده کنیم
مامان شبنم
18 تیر 93 11:53
سلام جالب بود البته بعضی وقتا واقعا هم همین جوری میشه مثلا یه روزایی که زیادی گرسنه یا تشنه میشیم دیگه فقط منتظریم اذان بگن حمله کنیم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز
بابا و مامان
18 تیر 93 18:57
سلام من اومدم موندم چی بنویسم منتظرم نظر دوستان و ببینم خودمونیم یه جورای همینطوره
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز
مامان پریسا
23 تیر 93 14:29
نه دیگه به این شدت