مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

50 روش علاقه مند كردن فرزند به مطالعه؛ قسمت دهم

1392/4/24 8:05
نویسنده : یه مامان
3,434 بازدید
اشتراک گذاری

 

كتاب هاى مصور با به تصوير كشيدن اتفاقات ، شخصيت ها و موقعيت مكانى داستان به بچه ها كمك مى كنند كه مهارت خواندن را در خود پرورش ‍ دهند...

36-  به بچه هايى كه نمى توانند بخوانند اجازه بدهيد قصه را از روى تصاويرتعريف كنند

خواهر زاده ام كه چهار ساله است دوست دارد هنگام گفت و گوى تلفنى با من «اتاق را بخواند» او بدون اين كه از نظم خاصى تبعيت كند و بدون هيچ منطق قابل دركى به تك گويى مى پردازد:

«خب ، مى دانى يك كاسه سيب آنجاست ، و بلوز بافتنى مامان روى صندلى افتاده بود. به اسب هاى كوچولوى روى ميز نگاه مى كرد و بيرون پنجره يك ماشين است و ماشين هاى اسباب بازى روى زمين اند.»

اگر غريبه اى رهگذرى اين سخنان را بشنود شايد به نظرش ديوانه وار بيايد اما من مى توانم خواهرزاده ام را تصور كنم كه در اتاق ايستاده است ، گوشى را در يك دست خود گرفته است ، به اطرافش نگاه مى كند و آنچه را مى بيند، «مى خواند».

او اجسام فيزيكى را به زبان تبديل مى كند و به شكلى روايت گونه پشت سر هم بيان می كند. روايت او مانند روايت هايى است كه از زبان بزرگسالان هنگام گفت و گو مى شنود يا شبيه آنچه از كتاب هاى داستان كه براى او مى خوانند.

او از برخى عناصر روايت ، يعنى توصيف ، ترتيب فضايى و از حروف ربط نيز استفاده مى كند. خواهر زاده ام هنوز از نظر رشدى در مرحله قبل از خواندن قرار دارد اما به سرعت مفهوم خواندن در ذهن او شكل مى گيرد.

اگر يك كتاب تصويرى به او بدهيم مى تواند صفحات آن را ورق بزند و ماجرا را برايتان تعريف كند. اگر داستان كتاب را بارها شنيده باشد و بر اثر تكرار مطلب آنها را حفظ كرده باشد مى توانند آنها را مانند كسى كه مى خواند از حفظ بگويد. همين روزهاست كه جهش كند و خواندن بياموزد.

هر مادرى يا پدرى كه كتاب را براى صدمين مرتبه خوانده باشد حاضر است براى ابد از خواندن قصه با صداى بلند صرف نظر كند. حوصه ى ما بزرگترها از تكرار سر مى رود اما همين تكرار در رشد فرزندانمان نقشى باور نكردنى دارد.

تكرار و كار يكنواخت بچه ها را آرام مى كند و به آنها احساس ‍ امنيت مى بخشد. وقتى بچه ها قصه اى را بارها و بارها مى شنوند. با اين تكرار آن را حفظ مى كنند و سپس يكدفعه خواندن را مى آموزند.

در ميان تكرار يكنواخت داستان ، كودك متوجه مى شود كه بين كلماتى كه به زبان مى آوريد و كلماتى كه نوشته شده است رابطه اى وجود دارد. علائم پيچ در پيچ و بى معنى صفحه معنى پيدا مى كند و يك انسان ديگر باسواد مى شود.

تكرار = حفظ كردن = خواندن

بعد از شنيدن داستان و قبل از اين كه فرزندتان بتواند كلمات آن را بخواند، مى توانيد داستان را از روى تصاوير آن تعريف كنید. اين مرحله ، مرحله ى مهمى در مسير خواندن است . كودك با هجى كردن صداى كلمات قادر به خواندن نمى شود. براى اين كه بتواند مسلط و روان بخواند بايد بتواند ساختار يك داستان را درك كند و آن را درونى كند.

كتاب هاى مصور با به تصوير كشيدن اتفاقات ، شخصيت ها و موقعيت مكانى داستان به بچه ها كمك مى كنند كه اين مهارت را در خود پرورش ‍ دهند.

چگونه داستان را از روى تصوير تعريف كنيم

از ابتدا شروع كنيد از فرزندتان بخواهيد بگويد كه چه كسانى در داستان نقش دارند و داستان در كجا اتفاق مى افتد.

صفحات را ورق بزنيد يا از فرزندتان بخواهيد اين كار را انجام بدهد. در هر صفحه از فرزندتان بپرسيد كه چه اتفاقى مى افتد. اگر نمى تواند يا نمى خواهد بگويد، صفحه را بخوانيد. در صورت تمايل از فرزندتان بخواهيد پيشگويى كند كه چه اتفاقى مى افتد.

در آخر از فرزندتان بپرسيد قصه چگونه تمام شد. آيا پايان خوش داشت ؟ آيا قابل فهم و قابل قبول بود؟

چند توصيه هنگام به كار گيرى اين مراحل :

- اصرار نكنيد فرزندتان طرح دقيق داستان را توصيف كند يا از همان كلماتى استفاده كند كه در كتاب نوشته شده است .

- اجازه بدهيد تا حد امكان از تخيل خود استفاده كند.

- اگر خيلى از موضوع پرت شده مى توانيد بپرسيد: «در تصوير چه اتفاقى افتاده است ؟ تو از كجا فهميدى ؟»

- تنها يك پاسخ درست وجود ندارد پس ‍ از پاسخ خلاق فرزندتان با آغوش باز از او استقبال كنيد.

- اگر هنگامى كه قصه را از روى تصاوير آن مى خوانيد از خود شور و هيجان نشان دهيد براى خواندن از روى كلمات تشويق مى شود و شايد ضرورت پيدا نكند در طول چند ماه آينده يك داستان را بيش از چند صدبار براى او بخوانيد!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

بابای آریاجان
24 تیر 92 12:41
سلام و درود فراوان
ضمن خسته نباشید بابت مطالب زیبا و مفید از شما دعوت می کنم که به نی نی وبلاگ ما هم سری بزنید
موفق باشید


سلام
خواهش می کنیم، ان شاالله که مطالب مدرسه مفید واقع بشه.
مریم (مامان روشا)
24 تیر 92 16:50
دقیقا" همینطوره...اتفاقا روشا از وقتی کتاب خونودنو براش شروع کردم خیلی دوست داشت از روی تصاویر برامون تعریف کنه...با اون زبون بچگیش خیلی شیرین تعریف میکرد...یادمه توی وبش هم نوشتم از اولی کتابی که براش خوندم و بعد اون شروع کرد به تعریف کردنش...


ممنون از تاییدی که با توجه به تجربه ی خودتون روی این مطلب گذاشتید ان شاالله که روشا جون وقتی بزرگتر شد با زحمات مامانش یک فرد موفق و اهل مطالعه بشه
مامان شاران
25 تیر 92 14:47
با سلام
با زبان قاصرانه خدمتتون عرض کنم که وبلاگ آموزنده و در عین حال جذابی دارید و نیازهای مادران رادر زمینه های مختلف پوشش دادید با اجازتون لینکتون کردم بازم مرسی وخسته نباشی


سلام مامان مهربون
خوشحالیم که مورد توجهتون قرار گرفته و باعث افتخار ماست که شما هم به جمع مامانای مدرسه اضافه شدید.
زهره(مامان فاطمه)
26 تیر 92 11:27
واقعا نمیدونستم دلیل اینکه دخترم همش یه کتابشو میاره میگه برام بخون چیه نمیدونستم میخواد حفظ کنه فکر میکردم همینطوری میارتش.جالبه وقتی دارم براش شعرهاشو میخونم بجای من انگشته کوچیکشو میزاره زیر نوشته


عزیزم! خدا حفظش کنه براتون...
یک عدد مامان
26 تیر 92 13:21

سلام
خدا قوّت
طاعات و عباداتتون قبول حق

خب اصولا باید بگم چون خودم عاااااشق کتاب و کتابخوانی هستم پسرامم خواه ناخواه با کتاب رفیق هستن و از خ وندن کتاب و دیدن تصاویرش لذت میبرن
فقط وقتاییکه ما با همدیگه شریکی کتاب میخونیم یه مشکل کوچولو داریم و اون اینکه امین از یه عکسای صفحه خوشش میاد و اجازه نمیده ورق بزنیم تا به دل سیر عکس رو ببینه و اظهار نظر کنه...متین عجله داره ورق بزنه و صفحه بعدی رو ببینه... منم که راوی ِ عادل ( ) بعدش توو صفحه ی بعد قضیه برعکس میشه! متین میخواد عکس رو بیشتر ببینه و امین میگه الــّا و بلــّا باید بریم صفحه ی بعد ، منم که راوی ِ عادل ( ) !!بعد صفحه ی بعد من میخوام به دل سیر عکس رو نگاه کنم(نه که نقاش و طراحیم از لحاظ اصول فنّی) بعد هی امین متین شورش میکنن با هم که بزن صفحه ی بعد ...منم که راوی ِ بدجنس ) حواسشونو پرت میکنم تا چند لحظه بیشتر عکس رو ببینم...بعد دوباره ماجرا از اول!(الان یاد کامیون گلابیا افتادین؟؟)

سلام به یک عدد مامان عزیز
دقـــــــــــــیقا یاد همون افتادیم... چند وقته که هر جا میریم این کامیون گلابی ها هم دنبالمون میان !
مامان پریسا
26 تیر 92 15:32
خیلی جالبه چون پریسا هم از همین قانون پیروی میکنه یعنی تعریف کردن داستان از روی تصاویر کتابی که براش خوندم.خیلی برام جالب بود.


خوشحالیم که مورد توجهتون واقع شد...
اینجاست که هنر گرافیست های کتاب کودک به چشم میاد، واقعا بعضی از کتاب ها عکس های قشنگ و با مفهومی دارن...