مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

نظرات (8)

مامان پریسا
3 آذر 90 16:32

با پیشرفتی که ما در دنیای مجازی داریم حتما" به اینجا هم میرسیم.


عجب! نگاه مثبت شما به این زنگ تفریح خیلی جالب بود
البته امیدواریم هیچ بچه ای در این شرایط قرار نگیره...
تینا
3 آذر 90 17:24
عصر کامپیوتره و کارش نمیشه کرد


البته میشه با یکسری تمهیدات و مراقبت ها تا یه حدودی بچه ها رو در دنیای مجازی کنترل کرد اما بهتر از همه اینه که بچه هامون رو به گونه ای تربیت کنیم که وقتی بزرگتر شدن خودکنترل شده باشن چون ما همیشه و همه جا نمی تونیم از اونا محافظت کنیم...
براتون آرزوی موفقیت داریم
مامان یاسین و ستایش
3 آذر 90 19:45
به نظر من ذهن کودک اماده یادگیری و آموزش و بازی کردن است اگر بخواهد تمام وقتش را با بازی های کامپیوتری بگذراند اثر مخربی در آینده در انتظار اوست باید سعی کنیم علاوه بر کامپیوتر به بازی های دیگر هم مشغول شود تا ذهن او بهتر رشد کند

بله همینطوره مامان عزیز و فهمیده، براتون آرزوی موفقیت روز افزون داریم
یک عدد مامان
3 آذر 90 19:52
چه حسّ تلخیه تنهایی این کودک

اکثر بچه های امروزی تنها هستن ، توو عصر ارتباطات و دل مشغولیها و گرفتاریهای جورواجور پدر مادرها و اطرافیان ، وقتی باقی نمیمونه که صرف این بچه های گناهی بشه

این تصویر یک تلنگر بود برای ما ، ممنون


خواهش می کنیم
بله باید خیلی بیشتر به بچه ها توجه کنیم
مامان علي خوشتيپ
4 آذر 90 9:57
اين يعني چي؟
يعني به جاي بازي رايانه اي به بچه اسباب بازي بديم؟
درست برداشت كردم؟؟؟


هر کسی می تونه یه برداشتی از این تصویر داشته باشه
حتی یک برداشت می تونه این باشه که باید خیلی به بچه ها محبت کنیم و مراقبشون باشیم و بی مهابا اونا رو توی دنیای مجازی رها نکنیم وگرنه اونا همه چیز رو حتی محبتی که شما براشون کم گذاشتید رو در این دنیا جستجو می کنن و در نتیجه هر کسی می تونه به راحتی اونا رو در اون دنیای پر خطر و بدون مرز فریب بده
به سادگی دادن یک عروسک به یک کودک معصوم و به دست آوردن دلش!...
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
4 آذر 90 12:31
آخی دلم گرفت.


بله غم انگیز و دردناکه
lمامان آمیتیس
4 آذر 90 20:58
نی نی طفلی.


واقعا...