مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

نغمه های دینی23؛ شعر خدا

1394/2/1 9:0
نویسنده : یه مامان
4,624 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان عزیزم بوسشعری رو که می خونید یادگاری از یکی از معلم های عزیزمون «خانم فراوانی» معلم تاریخمون  هست که  امیدوارم هر جا هست سالم و سلامت باشهمحبت

خواندم که یکی فضانوردی                       برگشته زجو لاجوردی

می گفت که در فضا خدا نیست                       رد قدم فرشته ها نیست

رفتم به فضا خدا ندیدم                        آوای فرشته ها نشنیدم

شاعر می گوید:

از من که برد به او پیامی                         آقای فضانورد نامی

با چند قدم هوا پریدن                         نتوان ملک و خدای دیدن

بر تارم چرخ اگر نشینی                       هرگز به خدا، خدا نبینی

دیدار خدا بود میسر                       با دیده دل نه دیده سر

 «خانم فراوانی» رو خیلی خیلی دوستش داشتممحبت  مهربون با شخصیت و دوست داشتنی اینقدر خوب  برامون درس تاریخ رو می گفت اینقدر کلاسش جذاب بود که من انتظار می کشیدم سه شنبه بیاد و بازم «خانم فراوانی» رو ببینم و صحبتهای قشنگش رو بشنوم محبت روز آخر مدرسمون این متن رو برامون خوند و گفت این یادگاری باشه از من برای شما خیلی شعرش رو دوست دارم و دوست داشتم براتون بذارم محبت 

حالا چرا این شعر رو گذاشتم؟ آخه نه که مهد نرفتم و تو دوره راهنمایی شعر یادمون دادن منم نخواستم جلوی  مهد یاسمن و شعراش کم بیارم خندونکچشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مریم مامان دونه برفی
1 اردیبهشت 94 9:40
این شعر شما منو یاد شعر زیر انداخت که معلم شیمی مون خانم خیرخواه می خوند. گرچه شاید زیاد مرتبط نباشه ولی چون اولین بار از زبون ایشون شنیدم خیلی بهم کیف دادو لذت بردم و با شنیدنش همیشه یاد ایشون می افتم: آنکس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد خضری بجهاند. آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند. آنکس که بداند و نداند که بداند بیدارش نمائید که بس خفته نماند. آنکس که ندادند ونداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند. انشاءا.. هرجا که هستن سلامت باشن.
یه مامان
پاسخ
ممنون مامان مهربون شعر قشنگی بود خدا نگهدار همه معلمهای عزیز و مهربون و دلسوز باشه
مامان پارسا
1 اردیبهشت 94 10:16
سلام مامان مهربون ،دستون درد نکنه ، تصویر خیلی معنوی و شعر زیبایی بود به خصوص که اوایل ماه رجبیم و به لیله الرغایب هم نزدیک میشیم .این روزا حال دلم خیلی عوض میشه به خصوص بعد از اذان که دعای ماه رجب پخش میشه .دوستای خوبم دعا کنید که ما هم جزء "این الرجبیون "باشیم .
یه مامان
پاسخ
سلام عزیزم همینطوره وقتی من می خونمش یه حال خوبی بهم دست میدهانشالاه
مامان شبنم
1 اردیبهشت 94 17:20
سلام چه معلماتون طبع شعر و شاعری و لطیف داشتن خوش به حالتون ...
یه مامان
پاسخ
سلام خانم فراوانی همیشه سر کلاس برامون اول واخر درسش یه شعر می خوند متاسفانه اون موقع خیلی تو فکر یادداشش نبودماین اخریه را هم خودش خواست ازشون بنویسیم و یادگاری نگه داریم
مامان فرنيا
2 اردیبهشت 94 10:36
ممنون خيليييييييي خوشم امد واقعا زيبا بود افرين به شاعرش
یه مامان
پاسخ
سلام عزیزم خواهش می کنم خوشحالم که خوشتون اومده