مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

با حاضر جوابیِ کودکم چه کنم؟

1394/5/7 9:15
نویسنده : یه مامان
4,420 بازدید
اشتراک گذاری

كودك با شروع دو سالگی، خود مختاری خویش را به حیطه آزمایش می گذارد كه یكی از راه های انجام این كار حاضر جوابی به بزرگسالان است. كودك خردسال با گفتن «نمی خواهم» یا «نه» می خواهد نشان دهد كه از دستورهای شما خسته شده است و استقلال بیشتری می خواهد، در ادامه با ما همراه باشید تا ببینید باید چگونه با آن کنار بیایید...

چگونه با آن كنار بیایید؟ 

این موضوع پیچیده ای است. زیرا اولاً می خواهید كه كودكتان اولین قدم های خود را به طرف خود مختاری بردارد، ثانیاً نمی خواهید كه گستاخی او را تأیید كنید، بنابراین با حالتی جدی به او بگویید : «نباید این طوری جواب بدهی، اگر با حرف من موافق نیستی اشكالی ندارد ولی باید مؤدبانه جواب بدهی و نظر خودت را بگویی» برایش از جملات معترضانه ی مناسب مثال هایی بزنید. جملاتی مثل :  «نظر من با شما فرق دارد» یا « من با این حرف مخالفم» و غیره .

به این طریق برایش روشن سازید كه منظور شما از درست جواب دادن چیست. اجرای این روش تربیتی را ادامه دهید و اجازه ندهید كه گستاخی او ادامه یابد. تا این كه روزی مجبور شوید عكس العمل شدیدی از خود نشان دهید .

اقدامات پیشگیرانه

اگر كودكتان مخالفت خود را مؤدبانه به شما ابراز كرد، به او توجه بیشتری كنید و به عقیده او احترام بگذارید و به او نشان دهید كه برای عقاید او احترام قائلید و اگر نظر او مخالف نظر شماست هیچ اشكالی ندارد .

نكته مهم این است كه شما می بایست از نوع ارتباط خود آگاه باشید. اگر از آن دسته افرادی هستید كه مخالفت خود را با دیگران به صورت تمسخرآمیزی بیان می كنند، پس نمی توانید از فرزند خود انتظار داشته باشید كه رفتاری غیر از این داشته باشد .

همین كه فرزند شما بتواند خودش را بیشتر كنترل كند و یاد بگیرد كه چگونه نیازهای خود را از طرق مختلف به شما بفهماند، پرخاشگری و بهانه گیری و دیگر رفتارهای منفی او مسئله ساز نخواهد بود. به او یاد بدهید كه بتواند به شما بگوید كه چه احساسی دارد و چگونه فكر می كند.

با انجام این روش رابطه ای قوی با فرزند خود ایجاد می كنید و چنین رابطه ای، هنگامی كه فرزندتان به سن بلوغ می رسد، در حل مسائل به شما كمك زیادی خواهد كرد .

منبع: تبیان

پسندها (2)

نظرات (4)

مامان شبنم
7 مرداد 94 12:02
سلام بسیار جالب بود منم این مشکل رو با شبنم پیدا کردم مثلا قبلا بهش میگفتم اگر دستشویی نره پارک نمیریم سریع میرفت اما حالا که میگم میگه خوب نریم بعد من روسریمو در میارم اونم میره دستشویی بعد میگه رفتم دستشویی برن0م پارک این یه مثالش بود کلا ازم میخواد تهدیدم رو عملی ببینه با این که من سر حرفم هستم و تهدیداتم قابل اجراست یه بار یکی این رفتارشو دید گفت وای چه حاضر جوابه معلومه حرف شما حرف نیست که روش تاثیر نداره لطفا راهنماییم کنید که در این موقعیت ها چی کار کنم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز سن فرزندتون این رفتارها رو ایجاب میکنه ان شاالله به مرور زمان خوب میشه. سعی کنید کمتر حالت دستوری باهاش حرف بزنید و بیشتر با دادن انرژی و هیجان، استفاده از حس جاندار پنداری و گاهی هم سوم شخص خطاب کردن خودتون اون رو تشویق به انجام کارها کنید. استاد بزرگواری می فرمودند: یک اصل رو فراموش نکنید و اون هم اینه که هیچ وقت بعد از دادن دستور به بچه هیجان ندید، اگه قراره هیجانی بهش بدید حتما و حتما قبل از دستور باشه. مثلا نگید بدو بریم خونه رو جمع کنیم الان قراره برامون مهمون بیاد. اومدن مهمون یک بار هیجانی داره برای بچه و اونوقت دستور شما گم میشه چون بعد از دستور هیجان دادید بهش. باید به جای جمله ی بالا با یک حالت هیجان خاصی بگید: الان قراره برامون مهمون باید، بدو بریم خونه رو جمع کنید اینطوری انرژی که اول تزریق شده در اجرای دستور به شما کمک بیشتری خواهد کرد. گاهی هم لازمه از طرف اشیا و عروسک ها و اسباب بازی ها باهاش حرف بزنید که واقعا برای بچه ها معجزه میکنه و از دستوراتی که با صدای تغییر یافته از طرف یک عروسک یا حتی مدادرنگی یا هر چیز دیگه ای گفته میشه اطاعت می کنن. این دو روش به خود من خیلی کمک کرده مثلا وقتی میخوام ببرمش بیرون بهش میگم، دوست داری کدوم یک از اسباب بازی هات رو با خودمون ببریم بیرون مثلا میگه آقا فیله بعد با صدای آقا فیله میگم علی آقا ممنون که من رو انتخاب کردی حالا بیا قبل از بیرون رفتن بریم دستشویی که دلمون راحت باشه و ایشون هم از دستور آقا فیله به خوبی استقبال می کنن! البته در این بین یادتون باشه اگه بچه ها چیزی رو انتخاب کنن که بزرگه یا نمیشه با هپخودتون ببرید هم می تونید از همین روش استفاده کنید و از طرف اون اسباب بازی انتخاب شده بگید نه من نمی تونم باهات بیام آخه من بزرگم و توی راه خسته میشی بعد یه اسباب بازی دیگه بگه لطفا من رو ببر من تا حالا فلان جا نرفتم و... خلاصه که وقتی مستقیم دسور میدیم بهشون انگار پا روی دم فرمانروا گذاشتیم و ایشون حتما باید مخالفت کنه تا فرمانروایی خودش رو ثابت کنه تا جایی که ممکنه غیرمستقیم این کار رو بکنید و خودتون رو مقابل فرمانروا قرار ندید تا صلح برقرار باشه و این مقابل هم بودن ها تبدیل به یک حس «مامان=فرد مخالف با واسته های من» و یا عادت برای دخترتون نشه. یادتون باشه این دوران گذراست و مهم نوع برخورد شما با این شرایط هست
بابا و مامان
9 مرداد 94 9:22
ممنون موضوع جالبی بود
یه مامان
پاسخ
خواهش میشه، سلامت باشید
مامان فرنيا
10 مرداد 94 8:45
ببخشيد ميخواستم خصوصي بفرستم يادم رفت
مامان پارسا
12 مرداد 94 11:22
سلام ممنون از موضوع و مثالی که برای سوم شخص زدید فقط نمی دونم تا چه سنی جواب میده و بعدش دنبال چه راه کاری باید بود
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز اگه منظورتون مثالهایی هست که در زمینه ی جاندار پنداری زدم در بچه های مختلف متفاوته ولی می گن این حس تا شش یا هفت سالگی در بچه ها وجود داره