مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

چگونه بهترین الگو برای کودکان مان باشیم؟

1394/2/21 8:23
نویسنده : یه مامان
5,367 بازدید
اشتراک گذاری

هرکسی برای خودش یک الگو یا قهرمان دارد که او را تحسین می کند. بعضی ها یک هنرپیشه، ورزشکار یا یک سیاستمدار را الگو قرار می دهند، اما حیرت انگیز زمانی است که یک نفر می گوید: «قهرمان من پدرم است» یا «قهرمان من مادرم است»...

همه والدین آروز دارند فرزندشان به آنها به چشم یک فرد ویژه و خوب نگاه کند و آنها را تحسین کند. اما این امر، اتفاقی رخ نمی دهد. آنها همین طور که بزرگ می شوند شما را نگاه می کنند و از شما الگوبرداری می کنند. اگر می خواهید بچه ها از رفتار و کردار شما بهترین یادگیری را داشته باشند و قهرمان واقعی آنها باشید، به این ۱۰ نکته عمل کنید.

۱-به همسرتان ابراز علاقه کنید و به او احترام بگذارید

شاید زمانی که با همسرتان صحبت می کنید، تصورش را هم نکنید که فرزندان تان دارند شما را نگاه می کنند، اما همین طور است. و وقتی آنها بزرگ شوند همان رفتارها را به کار می گیرند. اگر دائما با همسرتان دعوا کنید، ممکن است آنها فکر کنند که ازدواج چیز بدی است و همه اش دردسر دارد. در حالی ک اگر شما دوستدار و مراقبت همسرتان باشید باعث می شود آنها هم وقتی بزرگ شدند، همان کار را انجام دهند.

۲- الهام بخش ارزش های مثبت برای آنها باشید

ارزش هایی مانند احترام به بزرگ ترها و دوستان، کمک به نیازمندان و مهمان نوازی خیلی مهم هستند و در نسل های جوان خیلی کمرنگ شده اند. بسیاری از کودکان و نوجوانان و حتی جوانان به شدت سرگرم اینترنت و بازی های کامپیوتری و فضاهای مجازی و ارزش های نوتعریف شده برآمده از آنها هستند. به فرزندان تان نشان دهید چطور ارزش های واقعی و ماندگار زمانی که بزرگ شدند، به آنها کمک می کند. حتما در آن زمان فرزندان تان از شما سپاسگزار خواهند بود.

۳- اجازه دهید متناسب با سن شان، تصمیم های کوچک بگیرند

به آنها اجازه بدهید گاهی تصمیمات کوچکی بگیرند مثلا خودشان غذای شان را سفارش دهند و با پیشخدمت رستوران صحبت کنند؛ اجازه بدهید خودشان تصمیم بگیرند چه رشته ای را برای تحصیل انتخاب کنند؛ اجازه بدهید خودشان تصمیم بگیرند برای گردش به کجا بروند. وقتی به آنها اجازه می دهید این تصمیم ها را در زندگی روزمره خود بگیرند، می آموزند که مستقل تر باشند و اعتماد به نفس شان افزایش می یابد. علاوه بر این اگر تصمیم اشتباهی بگیرند، از آن یاد می گیرند؛ این قابلیت ها را مدیون اعتماد شما خواهندبود.

۴- به حرف شان گوش دهید

زمانی که بچه ها اعتراض می کنند و یا شما یا دیگران صحبت می کنند، قبل از هر کار دیگری به حرف شان گوش کنید. حتی اگر صحبت نمی کنند هم به آنها توجه کنید. رفتار آنها چیزهای زیادی به شما خواهدگفت. این گوش کردن به شما کمک می کند تصمیمات بهتری در مورد آینده شان بگیرید که به آنها کمک خواهدکرد.

۵ - زمان تان را به آنها هدیه کنید. هر روز

هر روز زمانی را با فرزندتان سپری کنید. وقتی که آنها با شما نباشند، به تلویزیون، غذاهای ناسالم، دوستی های نامناسب و رفتار مخرب روی می آورند. اجازه ندهید این اتفاق برای شان بیفتد. مدام با آنها صحبت کنید و به شان یادآوری کنید که می توانند هر مشکلی را با شما در میان بگذارند.

۶ - آنها را در جمع های اجتماعی وارد کنید

زمانی که برای کاری بیرون می روید، در صورت امکان اجازه بدهید همراه شما باشند. آنها را به مردم معرفی کنید. اجازه بدهید ببینند چطور با مردم ملاقات و صحبت می کنید. اجازه بدهید ببینند وقتی با مردم رو به رو می شوید، در مورد چه چیزی صحبت می کنید. با این تصور که درس شان لطمه می خورد، آنها را در خانه حبس نکنید. آنچه در این فضای اجتماعی می آموزید، خیلی مهم تر از اطلاعات کتابی است که در این یک ساعت فرا می گیرند.

۷ - به آنها یاد بدهید با پول چه کار کنند

فقط به آنها پول توجیبی ندهید، بلکه گاهی کارهایی را هم به آنها محول کنید و سپس براساس کار انجام شده به آنها پول بدهید. در این صورت در سن پایین یاد می گیرند که باید کار کنند تا پول داشته باشند. همچنین به آنها یاد بدهید که بخشی از پول شان را پس انداز کنند تا در ضروری ترین زمان از آن استفاده کنند. این رفتار را فقط می توانند از قهرمان شان یاد بگیرند که شما هستید.

۸ - اهمیت پیگیری رویاهای شان را به آنها بگویید

بعضی افراد به دنبال رویاهای شان نمی روند، زیرا یا خیلی دیر متوجه می شوند یا اینکه وقتی جوان بودند، هرگز کسی به آنها اهمیت این قضیه را نگفته است. این احتمال را که فرزندتان بعدا این گله را از شما بکند، از بین ببرید. آنها را تشویق کنید. رویاهای بزرگ داشته باشند. از عقایدشان حمایت کنید و زمانی که نیاز دارند به آنها کمک کنید، این گونه آنها زمانی که بخواهند، جرئت امتحان کردن افکار و ایده های جدید را پیدا می کنند.

۹ - برای ورزش تشویق شان کنید

ورزش به ما چیزهای زیادی می آموزد. ورزش های سالنی به ما کمک می کند ذهن مان را باز کنیم و ورزش در فضای باز به ما رهبری و کار گروهی را می آموزد و باعث می شود که از لحاظ بدنی متناسب بمانیم. وقتی فرزندان تان ورزش کنند، رشد بدنی و ذهنی آنها نیز عالی خواهدبود.

۱۰- از تلویزیون و غذاهای ناسالم دور نگه شان دارید

زمانی که فردی استرس دارد و خوشحال نیست، معمول ترین چیز برای تسکینش، غذای ناسالم و تلویزیون است. همه آنچه را پیش از این گفتیم، انجام دهید که فرزندتان را خوشحال نگه دارید. همیشه غذای خانگی بخورید و کمتر تلویزیون نگاه کنید. به آنها کتاب بدهید و تشویق شان کنید که کاری متفاوت انجام دهند.

اگر به مدت چند سال همه این کارها را هر روز انجام دهید، باعث می شوید فرزندتان در فضای رقابتی که این روزها وجود دارد، ایستادگی کند. زمانی که آنها در کاری که انجام می دهند، موفق شوند از شما به دلیل اینکه در جوانی شان راه را به درستی برای شان همواره کرده اید، تشکر می کنند. این مهم ترین وظیفه یک قهرمان است.

منبع: سایت آفتاب

پسندها (2)

نظرات (8)

زری
21 اردیبهشت 94 8:32
بسیارعالی ممنون
یه مامان
پاسخ
ســـلام خواهش میشه، ممنون از حضورتون
مریم مامان دونه برفی
21 اردیبهشت 94 11:37
ممنونم خیلی عالی بود . متاسفانه امیرعلی من زیاد تلویزیون نگاه میکنه و البته بیشتر برنامه های شبکه پویا و یا سی دی های خودشو. گرچه ما زیاد فرصت تماشای تلویزیون نداریم ولی زمانهایی که من کاردارم و اون هم از بازی کردن خسته شده میشینه پای تلویزیون. ولی سایر موارد رو فکر کنم تا حدی رعایت میکنیم.
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز امیرعلی خواهش میشه، زیاد تلویزیون میبینه یعنی مثلا بیشتر از یکی دو ساعت در روز میبینه؟ روی برنامه هایی که میبینه حتما کنترل داشته باشید، همه ی برنامه های شبکه پویا هم مناسب نیست و بهتره برای پسر گلتون اونا رو گلچین کنید. خوشحالیم که سایر موارد رو رعایت می کنید، براون آرزوی موفقیت داریم
دومین جشواره کتابهای صوتی
21 اردیبهشت 94 12:19
دوست بزرگوار از شما برای شرکت در دومین جشواره تولید کتابهای صوتی کودکان و نوجوانان نابینا دعوت بعمل می آید. همچنین خواهشمندیم عنوان "همکار افتخاری"ما را پذیرا بوده و ما را در اجرای این برنامه یاری فرمائید.
یه مامان
پاسخ
ممنون از دعوتتون
مامان اهورا
22 اردیبهشت 94 9:29
سلام،صبح زیباتون به خیر ،مثل همیشه عالی یود،بسیار بسیار سپاس
یه مامان
پاسخ
سلامممم وقت شما هم به خیر و شادی، ممنون از حضورتون و لطفتون
مامان پارسا
22 اردیبهشت 94 10:42
سلام ،ممنون از مطلبی که گذاشتید خیلی خوب بود و استفاده کردم امیدوارم در رابطه با این موضوعات بازم پست بذارین .منتظرم و دوستون دارم
یه مامان
پاسخ
به به ســــــــــــــــــــــــلام بر مامان خوبِ پارسا حالتون خوبه؟ خواهش میشه قابل شما رو نداشت خوشحالیم که مورد توجهتون قرار گرفته، چشــــم سعی می کنیم بازم از این مطالب بذاریم
مامان فرنيا
23 اردیبهشت 94 7:46
سلام و صبح بخير ببخشيد من چند وقته با تاخير سركلاسها حاضر ميشم اما بدونيد هيچ كلاسي را جا نميندازم اما مطلب بسيار مفيدتون من هم مثل مامان امير علي تقريبا همه اين موارد را رعايت ميكنم البته منظورم اينه كه سعي ميكنم رعايت كنم و مد نظر دارم مثلا وقتي ميخوايم بريم مسافرت اجازه داره لباسهايي را كه دوست داره خودش انتخاب كنه و توي ساك بگذاره و حتي چندتا اسباب بازي يا مثلا به كمك آموزشهاي مهد و تغذيه خودمان از غذاهاي فست فود و تنقلات مضر خيلي استقبال نميكنه
یه مامان
پاسخ
سلامممممم مامان عزیــــز فرنیا وقت شما هم به خیر و شادی باشه، از اینهمه لطف و توجه شما ممنون و سپاسگزاریم ما هم همیشه منتظر شما و نظرات خوبتون در هر پست هستیم خیلی خوشحالیم که شما هم این موارد رو رعایت می کنید و الگوی خوبی برای دخترتون در زندگی هستید از شما و مامان های دیگه هم به خاطر مصادیق و مثال هایی که برای هر مورد می زنید ممنونیم
مامان فرنيا
23 اردیبهشت 94 7:50
يك مورد جالب درباره پس اندازه فرنيا از بدو تولد قلك داشته و هروقت قلك را باز ميكرديم يك پنجم ان ميشد براي نيازمندان كمي هم براي فرنيا تا هرچي دوست داشت براي خودش بخره و بقيه اش ميشد پس انداز توي مهد به بچه ها موضوع بانك را داده بودند براي نقاشي اينقدر نقاشي فرنيا جالب بود كه زده بودند به ديوار مهد يك ميز كه يك اقا پشتش نشسته بوده و كلي سكه جلوش بود و يك نفر ديگه با يك سيني پر سكه امده بوده بانك پولهاش را پس انداز كنه بچه ام فكر ميكرده ما سكه ها را همان جوري ميبرديم بانك براي پس انداز توي سيني كه قلك ر ا ميشكستيم
یه مامان
پاسخ
تجربه ی خیلی خیلی جالب و خوبی بود اینکه یک پنجمش رو به نیازمندان احتصاص میدادید هم واقعا فکر خوبیه در واقع شما با این کارتون با سک تیر چنـــــــــد نشون میزدید، ان شاالله سعی می کنیم ما هم این روش شما رو استفاده کنیم و ممنون به خاطر به اشتراک گذاشتن این تجربیات زیبا قضیه سکه ها که گفتید من رو یاد یک خاطره از دوران بچگیم انداخت.... دبستانی بودم و دوست داشتم برای روز مادر یک بلوز بافتنی برای مادرم بگیرم، هر روز بعد از اینکه زنگ خونه می خورد میرفت و بلوزی که پسندیده بودم رو پشت ویتریت مغازه نگاه میکردم تا خیالم راحت بشه که فروخته نشده یادمه قیمتش 450 تومن بود! و من هر روز پس اندازم رو میشمردم تا ببینم کی 450 تومن میشه روزی که پس اندازم 450 تومن ش همه ی سکه ها رو برداشتم و رفتم مغازه و گفتم اون بلوز چنده؟ آقای فروشنده گفت 450 تومن و من همه ی سکه ها رو ریختم رو پیشخوان مغازه بنده خدا کلی وقت داشت پول ها رو میشمرد و من که بلوز رو برداشته بودم هی می گفتم برم؟ آقای فروشنده میگفت نه صبر کن و به شمردنش ادامه میداد واقعا چه دورانیه دوران کودکی
فاطمه مامان گلها
25 اردیبهشت 94 0:51
سلام عزیزان مهربان عاااالی بود تجربه مامان فرنیا جون هم خیلی قشنگ بود منم سعی میکنم از تجربیاتتون استفاده کنم
یه مامان
پاسخ
به بـــــــــــــه ببین کی اینجاس مامان عزیز گلها حالتون خوبه؟ خوشحالیم که خوشتون اومده، بله تجربه ی مامان فرنیا واقعا خوب بود ما هم خیلی خوشمون اومد و ازشون ممنونیم به خاطر به اشتراک گذاشتن تجربه های قشنگشون