کودک آرزوها
شما به عنوان یک مادر، چگونه كودكي مي خواهید؟...
شاید در پاسخ به این سئوال بگویید یک کودک سالم، شاد، خلاق، مسئولیت پذیر، زیبا، باهوش، قدر شناس، مودب، منظم، شجاع، با اعتماد به نفس، متواضع، خانواده دوست، خوش اخلاق، خنده رو، با ایمان، با حیا و... اما اين ليست حداقل چيزي است كه كودك بايد داشته باشد . با نگاه به ليست بالا اين سؤال پيش مي آيد: آيا اين كودك دست يافتني است؟ آيا مي توانيم به او برسيم؟
سه نگاه نسبت به اين ليست ميتواند باشد:
1- وجود همچين كودكي محال است. اين حرفها مال كتابها و رؤياها ست
2- احتمالش هست ولي كو شانس!
3- حتما مي شود
باید بدانید اين خصوصيات كمترين و حداقل خصوصيات يك كودك معمولي و متعادل است. كودكي كه اين خصوصيات را داشته باشد، نرمال است نه يك كودك نابغه يا استثنايي . در واقع كودك اين گونه به دنيا مي آيد.
نگاه حسرت:
گروهي از ما اين خصوصيات را در دسترس نمي بينيم و حسرتش را مي خوريم. نگاه حسرت در جامعه ما خيلي زياد و سنگين است، يعني مي گوييم اين كه خوب خيلي بچه خوبيه ولي بچه من كه نميشه! محاله! كاشكي ميشد!
حسرت يك نگاه خيلي مخرب و بيرون از خود است (من كه نه ، ما كه امكانش رو نداريم ، بچه هاي ديگران دارند! ) در كل مقايسه از حسرت مياد، حسادت از حسرت مياد. حسرت نگاه مخربي است. نگاه حسرت نگاه منفي است.
اگر قرار باشد همهُ آدمهاي دنيا اين خصوصيات حداقلي شان باشد آن دنيا بهشت مي شود! يعني اين حداقل دنياست، حداقل آدمها، حداقل زندگي و از اينجا تازه شروع مي شود. اما نگاه حسرت اين مسأله را نمي بيند. حسرت نگاه ندرت است. نگاه كمبود است. ميگوید «امكان نداره در دنيا آدمها اينطوري باشن» و همان نگاهي است كه ميگوید «من نميتونم همه چيز رو داشته باشم» .
حسرت نگاه كمبود و ندرت به جهان هستي است. افراد دچار حسادت اصلاَ نگاه نمي كنند كه چي دارند؟ اتفاقا نگاه حسرت در ثروتمندان و قدرتمندان بيشتر است همينطور در سلاطين و پادشاهان، در قهرمان ها و هنرپيشه ها حسرت خيلي بالاست (منظور هنرمندان نيست) قهرمان ها در اثر حسرت زياد، عمر طبيعي ندارند. هنرپيشه ها در حسرت روزهاي اوج و قشنگي مي ميرند.
مواظب نگاه حسرتتان باشيد. نگاهي است كه اجازه نمي دهد درست فكر كنيم و درست ببينيم . حسرت خلاف قانون آفرينش است. قانون آفرينش دريغ ندارد. حسرت دريغ دارد، در این نگاه فرد فكر مي كند كه از او دريغ شده و هرچقدر هم كه به او بدهند باز هم راضي نيست. حسرت به دل نباشيد...
در حال حاضر حسرت يك هنجار اجتماعي است: حسرت تحصيل، ثروت، مقام، حتي زيبايي. يكي از آفت هايي است كه جامعه ما را تهديد مي كند. اگر با نگاه حسرت بچه هايمان را بزرگ كنيم، آنها هم حسرت به دل بار مي آيند.
حسرت نداشته باشيد اين بچه ها در دسترس هستند . نمونه اش را هم داريد، در منزلتان است. كودك شما همان است كه حسرتش را داريد.
نگاه آرزو:
از نگاه حسرت بالاتر نگاه آرزو است. آرزو داشتن مخرب نيست ولي بازدارنده است. نگاه آرزو مندي يك نگاه ايستا است. درحسرت نيرو روي تخريب متمركز مي شود و به دنبالش حسادت و رقابت و... مي آيد؛ در آرزو نيرو پراكنده است.
آدمي كه آرزو دارد خيلي چيزها را مي خواهد و آرزوهاي متعددي دارد؛ مثل آب است؛ آب وقتي از سرچشمه سرازير ميشود خيلي قوي است اگر هدايت شد از قدرتش استفاده مي شود؛ اما اگر پخش بشود ديگر قدرت ندارد. آرزو داشتن مثل پخش نيرو است. آرزوي همه چيز را داريم و دائم در حال چرخش است.
آدمي كه خيلي آرزو دارد ثبات ندارد، متزلزل است و نمي داند كه چه چیزی مي خواهد. بسته به شرايط تنوع آرزوها زياد مي شود. هر چيزي كه دارد رنگ مي بازد، يك چيز ديگر مي خواهد و دائم دور خودش مي چرخد؛ به همين دليل پيشرفت نمي كند. بخشي از جامعه ما همينطوري هستند دور شهر مي گردند براي آموزشگاه هاي مختلف، كلاس هاي مختلف براي فرزندانشان.
كودك متعادل كودك هدف است.
مقايسه هدف و آرزو :
- معمولا هدف يكي است، شفاف و محدود است. در هدف آرزو ثابت است.
- در آرزو هدف ها متعدند به همين دليل شفاف نيستند. در آرزو هدف متغير است و جا عوض مي كند.
- وقتي كه هدفمند هستيم انرژي متمركز است وقتي كه فقط دنبال آرزوهايمان هستيم انرژيمان پخش است .
- هدف حركت دارد، در آرزو ايستايي است .
- جالب است هم هدف تلاش دارد و هم آرزو. هم آدمهاي هدفمند پرتلاشند و هم آدمهايي كه خيلي آرزو دارند، منتهي آدم هایی که خیلی آرزو دارند دور خودشان مي چرخند، هزارتا كار مي كنند و هيچكدامشان را به سرانجام نمي رسانند.
- كساني كه هدف دارند مصمم هستند، تصميم مي گيرند؛ كساني كه فقط با آرزو زندگي مي كنند ترديد دارند و نمي توانند با قاطعيت تصميم بگيرند.
- آدمهاي هدفمند با واقعيت كار مي كنند، آدمهاي آرزومند با ذهن شان كار مي كنند.
- هنگامي كه ما ذهنيتي داريم و آن را روي كاغذ ميآوريم تبديل به واقعيت ميشود. آيا تا به حال تجربه كرده ايد كه در ذهنتان مسأله اي خيلي بزرگ بوده اما وقتي آن را روي كاغذ آورديد متوجه شديد كه اينقدرها هم بزرگ نبوده ؛ اين يعني واقعيت. آدمهايي كه هدف مشخص دارند خوب مي توانند واقعيت ها را تجزيه و تحليل كنند به همين دليل هدف دست يافتني است. آرزو دور از دسترس است.
كودك با خصوصياتی که در ابتدای بحث گفته شد، كودك متعادل است و كاملا در دسترس است. هدف ما عرضه برنامه اي است كه كودك بر اين پايه بتواند رشد كند و همه اين خصوصيات را داشته باشد. اينها خصوصيات عجيب و غريب نيستند، همراه ما بدنيا آمده اند؛ چيزي نيست كه ما بخواهيم از بيرون كسب كنيم.
كودك با يكسري اطلاعات به دنيا مي آيد این اطلاعات همان ویژگی هایی هستند که در ابتدای بحث برشمردیم، براي همه هم هست و اين حداقلي است كه ما ذکر کردیم، خيلي وسيعتر از اين است. همه اين ها به عنوان توانايي هاي بالقوه همراه كودك هست و لازم نيست ما چيزي از بيرون به او بدهيم.
بزرگترين اشتباه والدين همين است كه فكر مي كنند بايد از بيرون اين خصوصيات را به كودك بدهند. هيچكدام آنها اكتسابي نيستند درون كودك هستند. پايه و اساس همراه كودك به دنيا مي آید؛ «توانايي» را لازم نيست بدهيم ما از بيرون فقط بايد «مهارت» بدهيم.
توجه داشته باشید که کودک خاص یعنی کودک غیر طبیعی. انسانهای خاص انسان های طبیعی و معمولی نیستند. در اغلب موارد هم به دلیل همین عدم تعادل٬ خوشبخت نیستند. ممکن است فردی در یکی از این خصوصیات٬ غیر طبیعی رشد کند که نتیجه عدم تعادل است .
کودک خاص که فقط در بعضی جنبه ها رشد چشمگیر داشته باشد در واقع از رشد، ماندگی دارد و حاصل کودک غیر طبیعی است که نوابغ اینطور هستند .
ما باید دنبال این باشیم که کودک متعادل ما همه جنبه هایش رشد کند. خیلی خوب است که کودک به شکل دایره آرام آرام رشد کند و این دایره ها هر چه گسترده شود بهتر است. مهم این است که از شکل دایره خارج نشود. دایره کامل ترین شکل هندسی است٬ از دایره کاملتر نداریم .در دایره رشد همه ابعاد امکان پذیر است.
برای این هدف اصلا لازم نیست کار پیچیده ای انجام بدهیم و یا خودمان را به آب و آتش بزنیم . برای اینکه این دایره رشد کند فقط کافیست که از رشد فرزندمان لذت ببریم و با او کیف کنیم ...
منبع: برگرفته از صحبت های استاد سلطانی