مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

چند بازی ساده در خانه

1393/10/21 11:17
نویسنده : یه مامان
3,809 بازدید
اشتراک گذاری

همه ما دوست داریم کودکانی بااستعداد و باهوش داشته باشیم، اما شاید نمی‌دانیم که چگونه می‌توانیم به رشد استعدادهای بالفعل کودکمان، کمک کنیم. مهم‌ترین راه‌حل برای کمک به رشد کودک زیر شش سال، بازی کردن است...

 اگر محیط را غنی کنیم و کودک را در کسب اطلاعات و تجربه‌ها، در یک فضای امن و مناسب، همراهی کنیم، او با احساس خوب، بازی می‌کند و بازیش، یک بازی سازنده می‌شود. احساس خوبی که کودک، از بازی با والدین پیدا می‌کند، در همه ابعاد زندگی او و والدین، اثر می‌گذارد و بسیاری از ناهنجاری‌های رفتاری کودکان را کم می‌کند یا از بین می‌برد.

پسرم، 18 ماهه بود که از طریق یک کلاس، با نحوه بازی کردن با کودک زیر شش سال آشنا شدم و فهمیدم بسیاری از مشکلاتی را که با کودکم دارم، می‌توانم با بازی کردن برطرف کنم. بازی، راهی بود برای ایجاد هیجان، نشاندن خنده بر لب‌های ما و پیدا کردن یک زبان مشترک با کودکی که به زحمت می‌توانست جمله‌ای بگوید.
از آن موقع تاکنون، بازی‌ها، به ما کمک کرده‌اند که بسیاری از چالش‌های پیش رو را با موفقیت بگذرانیم. بازی‌ها به ما یاد داده‌اند که چگونه با هم ارتباط برقرار کنیم. بازی‌هایی که برای این منظور، به کار برده‌ایم، بازی‌های ساده‌ای بودند که برای همه، قابل دسترس هستند. این بازی‌های ساده، به من و پسرم کمک کرده‌اند که رابطه بهتری داشته باشیم. امیدوارم که برای شما و فرزندتان هم، همین لحظه‌های خوش را فراهم کنند.

بازی اول: پرتاب توپ

مواد لازم: تعدادی جوراب و روزنامه باطله، یک سطل

گروه سنی: دو تا چهار سال

می‌توانید با قرار دادن جوراب‌ها داخل هم، توپ‌های رنگی کوچک درست کنید. همچنین با مچاله کردن روزنامه باطله هم می‌شود توپ‌هایی با شکل و اندازه‌های مختلف درست کرد. با کودک، سرگرم درست کردن توپ‌ها از جوراب‌ها و روزنامه‌ها شوید. هنگامی که درست کردن توپ‌ها تمام شد، سطل را در فاصله‌ای معقول از کودک قرار دهید و از او بخواهید که توپ‌هایش را به داخل سطل پرتاب کند.

فاصله معقول، فاصله‌ای است که پرتاب توپ، آن‌قدرها برای کودک آسان نباشد و در عین حال، آن‌قدر هم دور نباشد که با غیرممکن بودن، شوق بازی را در کودک از بین ببرد.

این بازی هیجانی، هم بین کودک و والدین، هیجان مشترک ایجاد می‌کند، هم با هماهنگی چشم و دست، در رشد کودک، موثر است. همچنین می‌توانید با مکالمات ساده هنگام بازی، تفاوت بین بافت روزنامه و جوراب و مفهوم زبری و نرمی را به او بشناسانید.

بازی دومحفظ تعادل

مواد لازم: تعدادی بالش و کوسن در اندازه‌های مختلف

گروه سنی: دو تا چهار سال

بازی با بالش‌ها را به اشکال مختلف می‌توان انجام داد. در واقع، در زمستان که به دلیل سرما و آلودگی هوا، محدودیت بیش‌تری برای بازی بچه‌ها وجود دارد، این بازی، به تخلیه انرژی آن‌ها کمک می‌کند. با قرار دادن دو بالش روی هم، از کودک بخواهید که روی آن‌ها بایستد. اگر توانست تعادلش را حفظ کند، تعداد بالش‌ها را اضافه کنید.
می‌توانید با قرار دادن یک پشتی روی مجموعه بالش‌ها، الاکلنگ درست کنید و از کودک بخواهید که روی آن‌ها راه برود. می‌توانید کودک را تشویق کنید که از فاصله‌ای، به سمت تپه‌های بالشی بدود. می‌توانید از کودک بخواهید که روی بالش‌ها بایستد و با تکان دادن بالش‌ها، به آرامی، او را تشویق به حفظ تعادل کنید.
این بازی ساده، به کودک کمک می‌کند که آمادگی استفاده بهتر از توان جسمی خودش را پیدا کند. همچنین یک بازی هیجانی است که باعث تخلیه انرژی کودک می‌شود؛ البته به شرط این‌که همسایه پایینی‌تان، گوشش سنگین باشد یا به مسافرت دور دنیا رفته باشد!

بازی سوم: اگه گفتی این چیه؟

مواد لازم: یک کیسه پارچه‌ای ضخیم، تعدادی لوازم خانه یا اسباب‌بازی

گروه سنی: چهار تا شش سال

بازی، نوبتی انجام می‌شود. کسی که کیسه را به دست دارد، از اتاق بیرون می‌رود و یک شئی را داخل کیسه قرار می‌دهد. نفر دوم باید با لمس کردن آن شئی، ماهیت آن را تشخیص دهد. کسی که توانست شئی داخل کیسه را به درستی تشخیص بدهد، این بار باید شئی دیگری پیدا کند. با توجه به سن و قابلیت‌های کودک، این بازی را می‌توان تغییر داد. برای شروع، از اشیای ساده مثل شانه یا قاشق استفاده کنید. سعی کنید بازی را همراه با کودک، گام به گام، جلو ببرید و در اشیا، تنوع ایجاد کنید.

اگر وقت بیشتری داشته باشید، می‌توانید به جای کیسه، یک جعبه درست کنید و در بخشی از جعبه، سوراخی به اندازه یک دست ایجاد کنید و اشیا را داخل جعبه قرار دهید. می‌توانید برای درست کردن و تزیین جعبه، از کودک کمک بگیرید. این بازی، به تقویت حس لامسه کودکان، کمک می‌کند.

بازی چهارم: بازی با نی

مواد لازم: یک بسته نی؛ بهتر است به رنگ‌های مختلف باشد

گروه سنی: دو تا شش سال

نی، به دلیل شکل، رنگ و ماهیتش، برای کودکان، بسیار جالب توجه است. با نی، بازی‌های مختلفی می‌توان انجام داد که در اینجا، فقط یکی از این بازی‌ها را معرفی می‌کنیم. تعدادی نی در دسترس کودک قرار بدهید و از او بخواهید که با استفاده از آن‌ها، یک شکل بسازد. با قرار دادن یک قیچی در دسترس کودک، می‌توانید اندازه نی‌ها را تغییر دهید و به شکل‌هایی که با نی ساخته می‌شود، تنوع ببخشید. در مرحله بعد، با دادن چسب و مقوا به کودک، می‌توانید از او بخواهید که اشکالی را که با نی می‌سازد، روی مقوا بچسباند.

این بازی، برای تقویت هماهنگی چشم و دست و تقویت ماهیچه‌های کوچک در کودکان، مفید است.


منبع: بیتوته (shahrzadpress.com) 

پسندها (3)

نظرات (8)

مامان
21 دی 93 11:59
وقتي مىگن بذاريد بچه ها ازاد باشن تو بازي کردن و هى نگيد نريز نپاش به اين خاطره پسر من خودش با متکا و توپ وسبد بازي ميکنه نى رو خودم بايد باهاش امتحان ک نم ممنونم عالى بود
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز محمدصدرا بله دقیقا همینطوره که گفتید، لحظات خوب و شادی رو براتون آرزو داریم راستی ورود به وبلاگتون رمز میخواست نتونستیم درست و حسابی بهتون سر بزنیم فقط تونستیم عکس گلهای زندگیتون رو ببینیم خدا حفظشون کنه ان شاالله
مامان فرنيا
21 دی 93 12:03
سلام بازي اگه گفتي اين چيه را ما قبلا بازي ميكرديم اما اين بازي بالش ها هم خيلي جالبه
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز فرنیا نظر ما هم دقیقا مثل شماست باید امتحانش کنیم
مامان شبنم
21 دی 93 13:27
سلام بسیار جالب بود مخصوصا برای زمستون که دختری ما هر وقت تاب و سرسره پارکهای محله ای رو می بینه با حسرت نگاهشون می کنه این بازیا خوب بود و با وسایل ساده درست میشد ممنون
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز شبنم بله واقعا همینطوره مخصوصا با این آلودگی هوا که ما گرفتارش هستیم! پسر من که هرچند وقت یه بار دستاشو میبره بالا و دعا میکنه که خدایا بارون بیاد و آلودگی ها بره تا ما بتونیم بریم پارک و بعدش هم میگه الهی آمین
مامان یاسمن و محمد پارسا
22 دی 93 9:23
سلام خیلی خوبه اگر علاقه به این بازی نشون بدند و در اختیار گذاشتن این وسایل زمینه شکوفای استعدادهاشون در رابطه با یه خرابکاری نباشه یه روز من نی دادم دست بچه ها بیاید بازی کنیم شکل درس کنیم بچه ها هم استقبال منم خیالم که راحت شد رفتم دنبال کارای خودم وقتی اومدم داخل اتاق دیدم تمام لیوان و فنجونا چیده شده تو اتاق نی داخلشون و همشون پر اب دارند تو همشون فوت می کنند و وقتی گفتم چکار می کنید پارسا زودی گفت داریم قیلون میکشیم البته وقتی دیدم بچمون داره به راه بد کشیده میشه و دیگه حسابی از حالا تو فکر قلیون با یه قصه سر و ته قلیون و هم اوردم الان میگه نباید قیلون بکشی اشتباه می کنی مریض میشی الودگیا میان دهنت خلاصه برا خودش شده یه پا دکتر و همونطور که گفتم اگه وسیله ای برا رشد استعدادهای بچه ها در زمینه خرابکاری نباشه خیلی خوبه و اما متکا و کوسن که گفته شد بازی با متکاها شده کار بچه ها اول که دادم بازی کردن وقتی اومدم جمعشون کنم دور ور متکا پر بود از ریشه های یراق متکاها و اونای هم که یراق نداشت یکیشون نخی ه باهاش دوختم نبود وقتی سوال کردم یاسمن گفت داداش کندش داد گفت بیا خلال دندون کنیم و حالا چه باید کرد
یه مامان
پاسخ
ســـــــــــــلامممم چی بگیم از دست این بچه های خلاق شما، اینا کلا شکوفا هستن شما نگران نباشید ولی خدائیش بازی فوت کردن توی لیوان آب با نی خیلی بیشتر کیف میده. همون لحظه باید اسم بازی رو یه چیز دیگه میذاشتید مثلا حباب ساختن توی آب مثل ماهی ها! یا هر چیز دیگه ای بد نیست ما هم از این بازی به عنوان یه بازی جذاب برای بچه هامون استفاده کنیم نظرتون چیه، امتحان کنیم؟
مامان زهره
22 دی 93 14:08
ممنون
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز خیلی به مدرسه خودتون خوش اومدید امیدواریم مطالب مدرسه برای شما مفید واقع بشه و باز هم شاهد حضورتون در کنار مامان های دیگه باشیم
مامان اهورا
22 دی 93 14:11
سلام جالب بود بازی این چیه رو من هم به شکل دیگه با اهورا انجام میدم مثلا چند تا شئی کنار هم میذارم بعد میگم چشماتو ببند بعد یکیش رو برمیدارم میگم اینجا چی بود یا چی رو برداشتم که باید بگه،توپ و سبد هم انجام میدم ،اما نی ها خیلی جالب بو اهورا معمولا شیر رو با نی میخوره کلی هم یکبار مصرف دارم اما تا حالا به بازی باهاشون فکر نکرده بودم ،امروز با کوسنها هم کلی بازی کردیم و ذوق کردیم و دعا به جون شما ،ممنون از مطالب خوبتون
یه مامان
پاسخ
ســــــــــلامممم بر همیار عزیز، مامان اهورای گل روش شما هم جالبه و شاید برای بچه های کوچکت رقابل فهم تر هم باشه ما هم قدیما از این بازی ها میکردیم. امیدواریم بازی ها یقشنگ و خوبی با نی اختراع کنید و به ما هم یاد بدید لحظات شادی رو برای شما و اهورا جان آرزو می کنیم
بابا و مامان
23 دی 93 2:20
سلام نیمه شبتون به خیر حالا چرا نیمه شب اخه من تازه بافتنیم و تموم کردم و سریع اومدم یه سری بزنم برم دلم نیومد نصفه شبی سری به مدرسه قشنگمون نزنم در رابطه با سوالتون اگه می تونید بازی را کنترل کنید خیلیم خوبه اما مواظب فرشها باشید که بلای که سر فرشهای ما اومده سرش نیاد فرشهای بیچاره زرد شده بود البته حالا اثری از اثارش نیست چون فرشها برده شده قالیشوئی اما اون مدت که رو فرشها زردبود من همش اینطوری بودم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز و مهربون و هنرمند ممنون که نصف شب ها هم به مدرسه سر میزنید میگم ملت بافتنی می بافن تموم هم می کنن ولی فکر می کنن همیار شدن سخته ممنون از توصیه های ایمنی تون
مریم مامان دونه برفی
23 دی 93 9:21
باسلام دیشب احساس کردم امیرعلی بشدت نیازبه تخلیه انرژی داره چون همش داره به درودیوارضربه میزنه این بودکه تصمیم گرفتم همه کارهاموبذارم کناروبرم سروقت امیرعلی. ازدودوچیچی شروع کردیم تارسیدیم به کشتی والاکلنگ روی پای من وبعدش هم تبرزدن به بالش بزرگ به این شکل که یه بالش بزرگ گذاشتم وبه امیداینکه همسایه پائینی نمیشنوه گفتم حالاباشدت بادستمون مثل تبربه این بالشه ضربه بزنیم وهمزمان هرقدرکه دلمون میخواد دادمیزنیم و...که واقعاکمک کردو یه کوچولو امیرعلی خسته شدوسرجاش نشست بعدش تصمیم گرفتم حتما بیام و این پستتونو بخونمو یه خورده بازی درون سازمانی یادبگیرم. اتفاقا خیلی جالب بود چون چندروزیه که فرصت نمیکنم کاملا همه پستهاتونو بخونم . بازی بانی هم جالبه ماقبلا بامدادرنگیهااشکال مختلف درست میکردیم. بقیه روهم حتماامتحان میکنم چون بازی اگه گفتی این چی روتاحالا کارنکردم.
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز و نمونه آفــــــــــــــــــــــــــرین به شما که اینقدر به رفتارها پسرتون توجه دارید البته بازی بالشت و تبرتون حســـــــــابی پسرونه بودا و البته امیدواریم به وقت روی کسی امتحانش نکنه چون بهش میاد حسابی پرزور باشه امیدواریم گل پسرتون از بازی های این پست هم خوشش بیاد پسر ما که خیلی استقبال کرد مخصوصا از بازی الاکلنگ و چیدن بالشت ها روی هم البته من برای اینکه پسرم دقتش رو بیشتر کنه بازی رو به این شکل براش تغییر دادم که هر وقت موفق می شد بالای بالشت ها بایسته و تعادلش رو حفظ کنه یه بالشت اضافه می کردم و هر وقت می افتاد یه بالشت کم می کردم اینطوری هم انگیزه می گرفت و هم دقت و تلاش بیشتری به خرج می داد