مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

آموزش مهارت قصه گویی؛ گام بیست و دوم

1392/8/8 10:51
نویسنده : یه مامان
3,704 بازدید
اشتراک گذاری

توی سن شش تا هفت سالگی بچه ها با محیط اطرافشون و رفتارهای مختلف آشنایی کامل دارند. وظیفه ی ما بعنوان والدین اینه که سعی کنیم اونا رو به تفکر بیشتر در مورد اطرافشون تشویق کنیم.

بریم با هم این فعالیت رو ببینیم...

کودکان را به قصه گویی دعوت کنید. از آنان بخواهید از خودشان، قصه ای بگویند. ممکن است در روزهای اول، بچه ها همان قصه هایی را که شنیده اند دوباره تعریف کنند. اما باید به آنان یاد بدهید که ماجراها و موضوع عایی از فکر و اندیشه خود بیان کنند. آنان را هر روز تشویق کنید تا قصه ای بگویند. شما نیز قصه ها را بنویسید.

وقتی کودک را تشویق می کنیم تا بر اساس موضوعی که برایش مشخص کرده ایم قصه بگوید، یعنی او را به فکر کردن در مورد آن موضوع و خود را به جای او گذاشتن تشویق کرده ایم. اینطوری دید بچه ها از حالت سطحی به یک موجود و یا رفتار ، به تفکر عمقی درباره ی آن تبدیل میشود و خود به خود خیلی از مشکلات رفتاری آنها حل خواهد شد. مثلا وقتی سعی می کند خود را به جای رفتگر بگذارد و برای او قصه ای بگوید، به سختیِ کار او پی خواهد برد و آشغال های خود را به کوچه و خیابان نخواهد ریخت . حتی انتخاب موضوع برای آنها هم زیرکی ای می خواهد که از عهده ی مامانهای محترم خوب برمیاید.

قصه ها بر اساس شخصیت ها:

از کودک بخواهید تا بر اساس یکی از شخصیت ها مانند پدربزرگ، مادربزرگ، یک انسان خوش اخلاق، بداخلاق، ترسو، عصبانی، مهربان و ... قصه ای بسازد.

قصه بر اساس مشاغل:

کودک در این سن با شغل های مختلفی در ارتباط است. ایا می تواند درباره ی شغل هایی که با آن آشناست قصه ای بگوید مانند کشاورز، نانوا، دندانپزشک، مربی، رفتگر، باغبان، راننده و ...

قصه بر اساس حیوانات:

کودک می تواند با توجه به حیوان هایی که دوست دارد ، قصه ای از زندگی ، صدا، شکل و یا میژگی های دیگر آن حیوان بگوید.

قصه ها بر اساس کارها و پیام های گوناگون:

ممکن است بعضی از کارهای کودک برای شما خوشآیند نباشد. ممکن است بعضی از رفتارهای کودک، خوب نباشد. بران نمونه ممکن است کودک، تا دیروقت، بیدار بماند و شما دوست دارید که او زود بخوابد. از کودک بخواهید درباره ی موضوعی که مساله شده است قصه بسازد.

قصه های عجیب:

کودک را تشویق کنید تا قصه های شگفت انگیز بگوید. یا به عبارتی همان قصه های عجیب و غریب و تخیلی. این نوع قصه سازی به رشد تخیل کودک کمک می کند.

توجه:

قصه های کودک را اصلاح نکنید . اجازه بدهید قصه ها، همانگونه باشد که تعریف می کند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان یاسمن و محمد پارسا
8 آبان 92 11:43
ممنونم بسیار اموزنده بود


سلام مامان عزیز
خواهش میشه، خوشحالیم که براتون مفید بوده
مامان شبنم
8 آبان 92 13:23
سلام

اتفاقا دیروز یه کوچولو دیدم حدودا پنج ساله با حرارت برام داستان یه سوسک رو تعریف کرد که دیشب اومده بود خونشون جملاتش زیاد معنی نداشت ولی با نمک تعریف میکرد ...اینو خوندم یاد اون افتادم


سلام مامان عزیز
الــــــــــهی...
پس داستان ترسناک شنیدید
مامان پریسا
8 آبان 92 14:41
پریسا هم گاهی برای عروسک هاش قصه میگه شاید به 4 تا جمله هم نرسه ولی خیلی بامزه و بی سر ته هستن.

یه بار یه قصه از خودم براش ساختم به اسم نخودی که یه مامان و بابا که از خدا بچه میخواستم و یه نخود از داخل قابلمه اومد و گفت من بچه ی شما هستم و......

بعد از مدت ها دیروز یه هو گفت مامان قصه ی اون اقا و خانم و نخود رو برام بگو یادم نیومد و خودش یه چیز بی سرو ته برام ساخت


ماشـــــــــاالله ؛ خدا حفظش کنه ان شاالله شیرین زبونی های بچه ها گاهی واقعا دل آدم رو میبره ما که هنوز درست حرف نمیزنه ولی وقتی تمام سعی خودش رو می کنه و با چندتا کلمه منظور خودش رو میرسونه کلی ذوق میکنیم شما که دیگه حتما حسابی حال می کنیدا
مامان شاران
8 آبان 92 15:11
خیلی جالبه ممنونم به نظرمن حتی از سنهای کمتر هم میتوان ازشون بخواهیم قضه بگند یا قصه های مارو تکمیل کنند واقعا بچه هارو خلاق میکنه


بله همینطوره مامان عزیز، این روش تاثیر خوبی روی پرورش ذهن بچه ها داره
مامان شاران
8 آبان 92 15:12



گل اندام بانو
8 آبان 92 16:14
سلام.دختر من 5ماه و9روزش هست می خواستم بیام تو جمع مدرسه مامان ها تا به من هم طرز تربیت وقصه گفتن و... رو یاد بدید.ممنون

سلام مامان عزیز
خوشحالیم که یه مامان دیگه به جمع مامان های مدرسه اضافه شده ما همه اینجا از هم دیگه چیزی یاد میگیریم و امیدواریم که هم فضای مدرسه بریا شما خوب و مفید واقع بشه و هم ما بتونیم از تجربیات و نظرات شما بهره مند بشیم.
در اولین فرصت شما رو به لیست مامان ها اضافه می کنیم
مامان شبنم
9 آبان 92 17:13
سلام

اجازه ما هستیما ... گویا خانوم معلما تعطیل کردن ...


سلام مامان عزیز و فعال مدرسه
ممنون که همیشه هستید، بله یکیمون که درگیر بنایی و تمیزکاری های بعد از اون هست و یکی دیگه مجددا سفری براش پیش اومده! خلاصه ببخشید سعی ما بر این هست که مدرسه رو پویا و فعال نگه داریم و امیدواریم که موفق بشیم
البته از دعای شما مامان های عزیز
مامان انیتا گلی
9 آبان 92 22:51
مرسی گلم خیلی خوب توضیح دادین


سلام مامان عزیز
خواهش می کنیم، ممنون از حضورتون
مریم (مامان روشا)
15 آبان 92 22:59
وای چه کار خوبی
روشای من از وقتی نی نی بود عاشق سخنرانی کردن بود
و همینطور تعریف قصه ولی من هیچ موقع مدیریتش نکردم ولی اینکه موضوع انتخاب کنیم خیلی خوبه ...حتما این کارو میکنم ممنون
بازم منو ببخشید


پس بیخود نیست که قصه ی مامانش توی ارزشیابی قبلی انتخاب شد، ارثیِ این قضیه هِـــــــی! گفتیم ارزشیابی، داغ دلمون تازه شد... بازم هِــــــی.