مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

تجربه موفق 12؛ کتلت های جورواجور

1392/6/12 12:39
نویسنده : یه مامان
3,563 بازدید
اشتراک گذاری

تجربه ی امروز رو از نگاه فرزند مرور می کنیم...

یادمه بچگیهامون وقتی مامانم میخواست کتلت درست کنه ما رو میآورد تو آشپزخونه و می گفت بشینید و سفارش بدید چی دوست دارید تا براتون درست کنم. من و داداشم می نشستیم و با ذوق هر کدوم اشکال مورد نظرمون رو سفارش می دادیم و مامان هم با ذوق برامون درست می کرد و می انداخت تا سرخ بشه (یعنی استاد مجسمه سازی شده بود دیگه) ، ستاره، ماهی، ماه، جوجه، مار و...

من و داداشم هی نگاه به اطراف می کردیم تا یه شکل جدید به ذهنمون برسه و سفارش بدیم. یعنی واقعا برا اینکار ذوق داشتیم ها. آخر سر هم کتلت های قشنگ قشنگ توی ظرف چیده میشدن و ما هم با اشتیاق کتلت موردنظرمون رو برمیداشتیم و میخوردیم.(یه حس خوبی داشت، یادش بخیر)

حالا که فکر می کنم می بینم مامان با این کارش –خواسته یا ناخواسته- چند تا هدف رو دنبال می کرده:

اول اینکه وقتی مجبور بوده برا مدت طولانی توی آشپزخونه بمونه ، اینطوری ما جلوی چشمش بودیم و خیالش از ما راحت بوده.

دوم اینکه بعد از درست شدن غذا ، ما با میل و اشتیاق غذا میخوردیم و از اینکه با اشکال مختلف روبرو بودیم لذت می بردیم.

سوم اینکه در دسترس بودیم و اگه کمکی از دستمون برمیومد ، برای مامان انجام میدادیم.

و ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان علی خوشتیپ
12 شهریور 92 13:39
به بهههههههههه
چه خوشگله
این دستور غذایی شماست یا مامان پریسا؟
آخه یه جورایی ظرفشو و مدل تزئینش مثل مامان پریسا ایناس
کلا خیلی اشتهابرانگیزه به خصوص تو این ساعتی که دارم نظر میذارم


جدا؟!؟! والاح در اثر سرچ عکسش به دست اومده، کمیِ وقت باعث این امر شد... اگه مال مامان پریسا باشه که خیلی خوشحالیم ، از ماست که بر ماست شده...
درسته مامان پریسای عزیز؟؟؟؟؟؟
مامان علی خوشتیپ
12 شهریور 92 13:44
خیلی خوبه...به خصوص وقتی بخوایم مدل بدیم بچه ها هم همکاری کنند...اینجوری به نظرشون خوشمزه ترین غذارو دارن میخورن
پسر ما که کلا موقع شیرینی پزی و آشپزی همش کنار ماستاصلا نیازی به ظرف شستن ندارم بس که ته ظرفارو درمیاره
اتفاقا یه شیرینی دیروز باهم درست کردیم یه مدت دیگه پستشو ارسال میکنم(جعبه شکلاتی)به خار این جعبه هه امروز صبح زود بیدار شدهزنگ زده از پشت گوشی داد میزنه:واااااااااای مامان خیلی خوشمزه بود


نوووووووش جونش! با این اوصاف دلمون آب افتاد و دلمون جعبه شکلاتی با علی توش ببخشید با شکلاتای توش رو میخواد
مامان علی خوشتیپ
12 شهریور 92 13:46
یادم رفت بابت این پست تشکر کنم


خواهش می کنیم مامان مهربون
مامان شبنم
12 شهریور 92 14:38
سلام

واقعا جالب بود


سلام مامان مهربون
خوشحالیم که مورد توجهتون واقع شده
مامان پریسا
12 شهریور 92 23:12
سلام خسته نباشید...

ای بابا امروز ساعت 12 اومدم دیدم خبری نیست گفتم خانم معلم ها در سفر سرشون گرمه دیگه پست نذاشتن واسمون الان اخر شب اومدم دیدم وااااااااایییییییی چه خبررررررررره

دستتون درد نکنه با این کتلت کوچولو ها... نه عزیزم این مال ما نیست اگر بود که تا حالا کل نی نی وبلاگ فهمیده بود

ولی من هم با خوندن مطلب یاد یه خاطره افتادم...

مامانم وقتی کتلت درست میکرد من هم میرفتم پیششون و میگفتم باید یکی هم من درست کنم. و البته کتلت من معمولا از بقیه سایزش کوچکتر بود... کلی می ایستادم تا خوب سرخ بشه بعد همون جور داغ داغمیخوردم. فکر میکنم خوشمزه تر از اون وجود نداشت هر چند اینقد داغ بود که مزه اش رو نمیفهمیدم...


جای همه ی مامانا خالی بود، ان شاءالله همیشه همه به خوشی باشن.
آخــــــه! خدا حفظشون کنه مامان بزرگوارتون رو .
خوبه نمی سوختین! اینقدر که احساس مالکیت داشتید به اون کتلت، نمی خواستین رو زمین بمونه
مامان پریسا
12 شهریور 92 23:15
دوباره رفتم ظرفشو دیدم...

نه سارا جون من ظرف این مدلی ندارم..

یه چیزی هم متوجه شدم..

خانم اجازه؟


من فکر میکنم این ها کتلت نیستن... این ها سوسیس سرخ شده هستن

البته من قالب کوچولو دارم و حتما برای پریسا کتلت این شکلی درست میکنم.


هووووووووم؟ نمی دونم، ولی بعنوان کتلت توی اینترنت بود، کتلت هم می تونه باشه، خیلی خوب درآورده.
البته مامانم با قالب درست نمی کرد، با دستش حالت مجسمه سازی این کار رو میکرد، به خاطر همین برامون خیلی جذاب بود، فکر کنید، دستای هنرمندش رو هی این ور و اون ور می کرد و یهو می دیدیم یه شکل در اومد، حتی گنجشک و لاک پشت هم درست می کرد.
یادمه یه سال که رفته بودیم شمال، با ماسه های کنار دریا، انواع حیوانات را در سایزهای بزرگ درست کرده بودم و داداشام هم مسئول حفاریِ اطراف اون مجسمه ها بودن و هی انواع رودها رو اطرافش درست می کردند که موج اونا رو خراب نکنه
فکر می کنم این مدلی که خودتون تلاش کنید درست کنید و سفارش خود پریسا جون باشه، بیشتر براش جذاب باشه، البته برای مامان هنرمندی مثل شما که این کارا، کاری نیست
mahdi
13 شهریور 92 0:03
سلام خوبی؟؟؟به منم سربزن ومنوهم لینک کن ...منونم مهربون.....منتظرتم....
مامان شاران
13 شهریور 92 11:30
مرسی از کتلتای خوشگلتون


خواهش می کنیم، نووووووش جان
مریم (مامان روشا)
13 شهریور 92 13:10
نازی چه جالب ...روشا وقتی میبینه من میخوام کباب تابه درست کنم با ذوق و شوق دستاشو میشوره و میافته تو مایه گوشتی حسابی ورز میده و شکلکهای مختلف درست میکنه بعد که دیگه حسابی بازی کرد اجازه میده مامانش غذا بپزه
وقتایی هم که مامانم کوفته میپزه روشا مال خودش گوله میکنه اونم براش خیلی لذت بخشه


همینطور پیش بره تا چند وقت دیگه یه سرآشپز خوب میشه واسه خودش و دیگه مامانش باید تو خونه استراحت کنه و روشا جون غذاهای خوشمزه بپزه...