مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

بیماری های کودکان در شب؛ استفراغ کردن

1392/4/15 10:02
نویسنده : یه مامان
17,617 بازدید
اشتراک گذاری

در ادامه ی مطلب می توانید مطالبی را برای کسب آمادگی در زمان استفراغ کردن کودکان در شب بخوانید، پس با ما همراه باشید...

چرا شب‌ها بد‌تر می‌شود؟

لزوماً احتمال استفراغ کودکان در شب بیشتر نمی‌شود؛ بلکه می توان گفت که فقط شب‌ها ۱۰ برابر بد‌تر به نظر می‌رسد! چون معمولاً کار به تعویض ملحفه، تمیز کردن فرش و شستن لباس خواب او می‌انجامد، آن هم در حالی که تا مغر استخوان خسته هستید. و از این نگران هستید که مبادا دوباره اتفاق بیافتد (البته برای کودکتان هم خیلی ناخوشایند است.)

چه کار باید کرد؟

نخست حواستان باشد که هیچ چیز سبز رنگ یا خونی بالا نیاورد. در این صورت با پزشک تماس بگیرید، زیرا این مسأله می‌تواند نشان دهندۀ شرایط جدی تری باشد. همین مسأله در مورد استفراغ همراه با درد در قسمت پایین‌تر سمت راست شکم نیز صدق می‌کند. اگر فقط یک استفراغ عادی است، ‌‌نهایت تلاشتان را برای تمیز و آرام کردن او انجام دهید.

برای راحت شدن او یک لیف خیس را روی پیشانی و صورتش قرار دهید و بگذارید دوباره بخوابد. یک لگن یا ظرف دیگر کنار تختش قرار دهید تا اگر دوباره حالت تهوع داشت از آن استفاده کنید. اگر یک ساعت گذشته و هنوز بیدار است و دیگر استفراغ نکرده است، سعی کنید کمی نوشیدنی خنک بدون گاز یا آب زنجفیل بدهید، البته اگر در خانه دارید.

دکتر فیلیپ ایتکین استادیار بالینی پزشکی اطفال، در دانشگاه نبراسکا، می‌گوید: «همچنین می‌توانید یک کمپوت گلابی یا هلو را باز کنید و هر ۱۵ دقیقه یک قاشق غذا خوری از شربت آن را به او بدهید این کار واقعاً به آرام شدن شکم او کمک کرده و آب بدن او را تامین می‌کند.» یک بستنی یخی نیز می‌تواند گزینۀ خوبی باشد.

 

الیسا پولک کندل کاملاً با استفراغ‌های نیمه شب آشنا است. او می‌گوید:

«دختر ۴ ساله‌ ام معدۀ ضعیفی دارد. یک شب از ساعت ۳ صبح ۱۴ بار استفراغ کرد. از آن موقع یاد گرفتم که در کشو میز پاتختی‌اش چند حوله دستی و یک سطل آشغال پلاستیکی را کنار تختش قرار دهم.

به علاوه، همین که شب‌ها صدای سرفه‌اش را می‌شنوم، می‌دوم و ملحفه رویی و روتختی‌ اش را کنار می‌زنم، این طوری تعداد رخت‌هایی که باید شسته شوند کم می‌شود! هر وقت که موقع حراجی بالش می‌شود، یک جفت بالش می‌خرم.»

این‌‌ همان چیزی است که ما به آن آمادگی می‌گوییم...

منبع: پارسه گرد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

یک عدد مامان
14 تیر 92 12:57
وای من اگه ببینم یکی حالش به هم میخوره اصن نمیتونم تحمل کنم،واقعا حال خودمم بد میشه
به نکات خوبتون "هوای تازه" رو هم اضافه کنید. واقعا وقتی کسی داره حالش به هم میخوره هوای تازه میتونه کمک کنه حالش خیلی بهتر بشه

بچه ها وقتی حالشون به هم میخوره علاوه بر درد جسمی خیلی هم میترسن ، واقعا بی انصافیه بخاطر کثیف شدن لباس و ملافه باهاشون بداخلاقی کنیم، بالاخره اتفاقه پیش میاد دیگه!بعضی چیزا که باعث حال به هم خوردگی میشن رو خیلی راحت میتونیم حذف کنیم. مثلا پسرای من به بوی بد،غذای چرب یا مونده، خوراکیهای بازاری(چیپس و اسمارتیز و کیک و شکلات و ژله های فانتزی ) و دیدن آشغال روی زمین حساس هستن ... تا اونجایی که بشه سعی میکنم تو این شرایط قرار نگیرن.


نکات ظریفی رو اشاره کردید من باب روانشناسیِ این قضیه.
ممنون از اینکه وقت میذارید و تجارب خوبتون رو در اختیار ما قرار میدین
یک عدد مامان
14 تیر 92 13:00
یه بار نظر گذاشتم نمیدونم ثبت شد یا نه! دوباره میذارم



وای من اگه ببینم یکی حالش به هم میخوره اصن نمیتونم تحمل کنم،واقعا حال خودمم بد میشه
به نکات خوبتون "هوای تازه" رو هم اضافه کنید. واقعا وقتی کسی داره حالش به هم میخوره هوای تازه میتونه کمک کنه حالش خیلی بهتر بشه

بچه ها وقتی حالشون به هم میخوره علاوه بر درد جسمی خیلی هم میترسن ، واقعا بی انصافیه بخاطر کثیف شدن لباس و ملافه باهاشون بداخلاقی کنیم، بالاخره اتفاقه پیش میاد دیگه!بعضی چیزا که باعث حال به هم خوردگی میشن رو خیلی راحت میتونیم حذف کنیم. مثلا پسرای من به بوی بد،غذای چرب یا مونده، خوراکیهای بازاری(چیپس و اسمارتیز و کیک و شکلات و ژله های فانتزی ) و دیدن آشغال روی زمین حساس هستن ... تا اونجایی که بشه سعی میکنم تو این شرایط قرار نگیرن.




استاد جونی راسی! من معذرت میخوام چندبار احوال مامان و بابام رو پرسیدین من درست حسابی جوابتون رو ندادممعذرت! بحمدالله از دعای شما خوب هستن، ممنونم از لطفتون


بله! ثبت شده بود، ولی بهانه ای شد که بالاخره از احوال والدین گرامی مطلع بشیم
خدا رو شکر.آرزوی سلامتی برای شما و خانواده ی محترمتون رو داریم
مامان پریسا
15 تیر 92 2:13
وای چه پست وحشتناکی....اخه من واقعا به این چیزززز حساس هستم یعنی هیچ چیزی به غیر از این مورد حالمو بد نمیکنه.
متاسفانه یکی 2 بار که پیش اومد و پریسا استفراغ شبانه داشت من هم کنارش....اخه واقعا بدم میاد......
طفلی پریسا هم خیلی دست پاچه میشه و تند تند میگه تموم شد خوب شدم....
یکی از راه هایی که میشه از این کار جلو گیری کرد هم اینه که خصوصا شب ها و قبل از خواب خوراکی سنگین به بچه ندیم چون کامل رو دل بچه میمونه و با بوی خیلی بد استفراغ میکنه....
راستی یه مورد دیگه که یادم اومد...پریسا کوچولو بود و هنوز نمیتونست غذا رو بجوه و معمولا غذاهاش میکس شده بودن. یه روز خونه ی اقوام یه غذای سبک ولی میکس نشده خورد فکر کنم دانه های لوبیا بودن...خلاصه از نیمه شب تا صبح بالا اورد .....
بنابراین غذاهای هضم نشده هم خیلی در به وجود اومدن این مورد تاثیر دارن...


سلام مامان عزیز، خیلی ممنون که وقت گذاشتید و این نکته ها و تجربه هاتوم رو برامون نوشتید، ان شاالله که این مشکل برای کسی پیش نیاد
مامان علی خوشتیپ
15 تیر 92 10:58
سلام
وای تا پستو دیدم اومدم خوندم
از وقتی توی مسابقه نی نی شکمو شرکت کردیم هزار بلا سر بچمون اومد
بعد از دو روز تب و کلی دوا و دکتر از پریشب تا حالا همش در حال استفراغ کردن...دقیقا 14 بار
خدا رحم کرد یکی از بهترین دکترای اطفال مشهد از دوستانمونه...دیروز یه آمپول ضد تهوع خورد
دکتر گفت بهترین دوا برای جلوگیری از تهوع گرسنگیه...
فکر کنم یه دو سه کیلو کم کرده باشه بچم
آب هویج و سوپ رقیقی که پراز هویج باشه هم عالیه...
نوشیدنی هم حتما باید خنک باشه...
اینا رو به ما گفت ،نوشتم شاید برای بقیه هم مفید باشه
برای علی ما دعا کنید


سلام مامان عزیز
خیلی ناراحت شدیم که پسر گلتون مریض شده، دعا می کنیم که هرچی زودتر خوب بشه.از نکته ها و توصیه هایی که نوشتید هم سپاسگزاریم
مامان علی خوشتیپ
15 تیر 92 11:00
نظر اول یه عدد مامان هم مفید بود
البته اون قسمت هوای تازه برای مواردی مثل علی خیلی مثمر ثمر نیست ولی برای بچه هایی که بد ماشین هستن و توی ماشین حالشون بهم میخوره عالیه...


ان شاالله که این مطلب و نظرات خوب مامان های دیگه براتون مفید بوده باشه و حال پسرتون خوب خوب بشه
مریم (مامان روشا)
18 تیر 92 17:36
الهی ...من میمیرم وقتی روشا استفراغ میکنه...خودش انقدر میترسه و از این حسش تعجب میکنه که ما فقط درحال آروم کردنش هستیم که چیزی نیست الان خوب میشی...یا میگیم آخیش راحت شدی این چیزا مونده بود سر دلت و .....
ولی نکات خوبی یاداوری کردید ممنون


بله واقعا حس خوبی نیست و خود ما آدم بزرگا هم وقتی این حال بهمون دست میده مخصوصا در ایام بارداری خیلی حس ناخوشایندی داریم.
برای شما و روشا جون آرزوی سلامتی داریم