مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

نگاهی به نقش پدربزرگ و مادربزرگ در تربیت فرزند

1392/3/9 6:33
نویسنده : یه مامان
8,386 بازدید
اشتراک گذاری

می گوید: «دوستت ندارم!»

می گویم: «چرا؟»

می گوید: «مهربون نیستی!»

می گویم: «من مهربون نیستم؟ همه مامانا مهربونن»

می گوید: «نه! مهربون نیستی! مامان جون مهربونه!»

مادرم را می گوید. قاشق دهنی کرده خودش را کرده توی ظرف ماست و دعوایش کرده ام و حالا دارد با این جملات تنبیهم می کند!

می گوید: «خونه مامان جون اینطوری نیست. هر کار بخوام می کنم…»»

راست می گوید. نازکتر از گل به نوه مغز بادامشان نمی گویند آنجا! همه اصول و قوانین به هم می ریزد وقتی پایش می رسد خانه مادربزرگ و پدربزرگ. یک سرزمین افسانه ای است پر از آزادی

 عوامل تاثیرگذار در تربیت فرزند

بطور کلی بیشترین تاثیر در تحول کودک و رشد روانی او نخستین منظومه محیطی است که کودک در آن به دنیا می آید که همان خانواده است. اکثریت قریب به اتفاق روانشناسان بر این نکته توافق دارند که خانواده اولین و موثرترین محیطی است که بر نحوه تحول و تربیت کودک تاثیر می گذارد و ۶سال اول زندگی در این روند بسیار مهم و غیرقابل مقایسه با بقیه سال های عمر است. بنابراین والدین یعنی پدر و مادر و خواهران و برادران یک کودک در نحوه شکل گیری شخصیت او بسیار تاثیر گذار هستند.

هر چقدر روابط خانوادگی گسترده تر باشد و کودک در یک خانواده گسترده به دنیا آمده و روابط با افراد فامیل گسترده تر باشد، کودک از این شرایط و روابط تاثیر می پذیرد اما میزان این تاثیر بستگی به محیط اولیه او یعنی خانواده اصلی دارد.

ابهری، روانشناس و آسیب شناس اجتماعی معتقد است: «خانواده اولین کلاس آموزش اصول تربیتی، باورهای دینی، قواعد اجتماعی و آداب و رسوم فرهنگی است. بعد از خانواده از جایی که در کشور ما اقوام و خویشاوندان دارای روابط نزدیک با یکدیگر بوده و رفت و آمدهای فامیلی آثار تربیتی بر فرزندان دارد.

فرزندان مانند آینه رفتارهای والدین و اطرافیان را جذب کرده و در اولین فرصت به عنوان تمرین رفتاری، آنها را منعکس می نمایند. بسیاری از کودکان ما، گفتار و عبارات دور از ادب و رفتارهای ناخوشایند را از فرزندان اقوام، همسایه ها و هم محله ای ها یاد گرفته اند.

بنابراین تا سن ۴سالگی، باید فرزندان در مقابل پذیرش رفتاری واکسینه شوند یعنی نباید اجازه داد رفتارهای برگرفته را منعکس نمایند.

از ۴تا۷سالگی باید مواظب روابط دوستانه کودکان با همبازی ها بود و آنها را برای رفتن به مهد کودک و مدرسه آماده کرد. در این مقطع سنی باید به کودکان فهماند که هر خانواده روش مخصوص به خود ارا دارد و باید از کودکان بدزبان و کم ادب دوری کنند.»


پدیده ای به نام دوتربیتی شدن

نمی شود مادر باشی و با این مشکل کمابیش دست و پنجه نرم نکرده باشی. دخالت اطرافیان در تربیت فرزند، خصوصا پدر و مادر والدین، همیشه اذیت کننده و نگران کننده بوده و هست.

اگرچه پدربزرگ ها و مادربزرگ ها می توانند نقش حمایتی مفیدی برای کودک و والدین داشته باشند اما گاه همین حمایت، می تواند مضر و آسیب رسان باشد.

بارها دیده شده که پدر و مادر طبق شیوه قدیم  با کودک رفتار کرده اند و با تشر پدر یا مادر خودشان مواجه شده اند و همین باعث شده کودک، آغوش پدربزرگ و مادربزرگ را ترجیح دهد.

این نگرانی زمانی بیشتر می شود که والدین ناچار شوند کودک خود را ساعاتی از روز برای نگهداری به پدبزرگ و مادربزرگ بسپارند.

کارشناسان معتقدند در نبود  پدر و مادر، مادربزرگ و پدربزرگ تا ۳سالگی بهترین جانشین برای نگهداری از فرزند هستند. سپردن کودک به آنها که سرشار از مهر و محبتند، از سپردن به مهدکودک بهتر است. از نکات مثبت سپردن کودکان به مادربزرگ و پدربزرگ این است که آنها از منبع سرشار عاطفه در غیاب والدین محروم نمی‌شوند اما به‌دلیل وابستگی زیادی که پدربزرگ و مادربزرگ به نوه دارند، ممکن است در برخورد با آنها آسان‌گیرتر از والدین باشند. این سهل‌گیری بیش ‌از حد باعث بروز رفتارهای نامناسب از جمله لجبازی و پرخاشگری بیشتر در کودکان می‌شود. این موضوع تقریبا در مورد تمام مادربزرگ و پدربزرگ‌ها صدق می‌کند و کودکان وقتی با آنها هستند رفتارهای نامطلوب بیشتری دارند و متاسفانه مادربزرگ و پدربزرگ چشم‌پوشی کرده و عکس العمل مناسبی نشان نمی دهند و حتی گاه با بسیاری از بی ادبی ها و رفتارهای نامطلوب کودک کنار می آیند.

ابهری در این باره می گوید: «تاثیر رفتار پدربزرگ و مادربزرگ ها در تربیت فرزند قابل چشم پوشی نیست. در فرهنگ ما، نوه از فرزند هم عزیزتر و شیرین تر است و بنا بر همین موضوع، آنها همواره در صدد محبت بیش از اندازه به نوه هایشان هستند که این اتفاق می تواند در موارد بسیاری ایجاد مشکل کند

این روانشناس، بزرگترین تاثیر نامطلوب رفتار پدربزرگ و مادر بزرگ بر کودک را لوس شدن کودک می داند و معتقد است کودک تحت این شرایط، «نه» شنیدن را یاد نمی گیرد و صبر و تحملش برای مسائل کاهش می یابد.

دکتر لیلا حیدری نسب معتقد است: «حضور مادربزرگ و پدربزرگ در نحوه تربیت کودک به میزان قدرتمندی آنها و نحوه مدیریت رفتار آنان توسط والدین  بستگی دارد. اگر ناهماهنگی بین آنچه که والدین از کودک می خواهند با آنچه که مادربزرگ برای کودک می پسندد وجود داشته باشد می توان شاهد رفتارهایی نظیر لجبازی؛ پرخاشگری و تضاد ورزی، پنهان کاری و دروغگویی در کودک بود

تبعات منفی دوتربیتی شدن

این که کودک بین تربیت والدین و رفتارهای اطرافیان نزدیک قرار گیرد، تبعات منفی زیادی به دنبال دارد. اول این که کودک به این باور می رسد که هر ممنوعیتی واقعا غیرقابل اجتناب نبوده و می شود کارهای ممنوع را نیز انجام داد و گاها با برخورد قاطع مواجه نشد!

دومین اثر منفی این اتفاق، نفرت از والدین است. کودک وقتی می بیند در خانه پدربزرگ و مادربزرگ و یا اقوام نزدیک آزادی کامل دارد و با او برخورد نمی شود، ناخودآگاه نسبت به رفتارهای سختگیرانه پدر و مادر حساس شده و از آنها تنفر پیدا می کند.


چه باید کرد؟

همان طور که می دانیم تمام اطرافیانی که به نحوی در مراقبت و تربیت کودک نقش دارند، باید هم صدا و هماهنگ باشند و یکدیگر را تایید کنند تا کودک جایی برای نافرمانی پیدا نکند. چنانچه بین این افراد اختلاف نظر و ناهماهنگی تربیتی وجود داشته باشد، کودک متوجه این ناهماهنگی می‌شود و از یکی به دیگری پناه می‌برد تا حرف خود را به کرسی بنشاند. این موضوع باعث خواهد شد تا نافرمانی و بدرفتاری کودک افزایش یابد.

برای جلوگیری از این اتفاق، راهکارهای زیر توصیه می شود:

۱-  والدین نباید بگذارند که کودک متوجه اختلاف نظر آنها با پدربزرگ و مادربزرگ و یا سایر اقوام شود چرا که اگر فرزندتان متوجه این تفاوت در عقیده شود، با انجام رفتارهایی که می داند واکنش دوگانه اطرافیان را برمی انگیزد از آب گل آلود ماهی خواهد گرفت.

۲- برای اطرافیان، علی الخصوص پدربزرگ و مادربزرگ کودک تبیین کنید که حساسیت های شما در تربیت فرزندتان چگونه است. خطوط قرمز را مشخص کنید و بر اهمیت اجرای این قوانین تاکید داشته باشید.

۳-  به والدینتان بگویید که «بچه عزیز است، تربیتش عزیزتر!»

آزاد گذاشتن بیش از حد کودک بیشتر از این که به نفع او باشد، به ضرر اوست. همانطور که آنها می توانند فرهنگ و آداب و رسوم و باورهای دینی و فرهنگی ما را در قالب داستان و بازی به کودکان منتقل کنند و برای او مفید باشند، بسیاری از رفتارهایشان هم می تواند آسیب رسان باشد و آینده کودک را تحت تاثیر قرار دهد.

تهیه و تنظیم: زهرا مهاجری

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان علي خوشتيپ
9 خرداد 92 9:26
ممنون از مطلب آموزندتون
من كه به خاطر شاغل بودنم مجبور بودم علي رو پيش مامان بزرگا بزارم ولي همونجوري كه توي سه نكته آخر گفتيد من و باباش سعي كرديم بقيه رو با نوع تربيتمون هماهنگ كنيم.مثلا اگه علي گفت فلان خوراكي رو قبل از ناهار ميخوام بهش نديد.يا اگه خواست بره پاي كامپيوتر بگيد فقط با اجازه مامان و بابات فقط ميتوني بري يا آداب سر سفره نشستن،برخورد با هم سالاش،حتي طرز دستشويي رفتنش با مدل خونمون هماهنگ باشه...هرچند آخرش يه تفاوتايي هست ولي شكر خدا مشكل خاصي پيش نيومد يا اگه اومد خيلي زود رفع شد...من كه خيلي راضي بودم و هستم كه علي پيش دوتا مامان بزرگاش باشه...الان كه بزرگتر شده بعضي شبا اجازه ميدم بره پيششون بخوابه.آخه خودم خاطره خيلي خوبي از خونه مامان بزرگ و بابابزرگم دارم(مامان منم شاغل بود بيشتر وقتمون اونجا بوديم)اصن يه بو و حس خاصي داره خونه مادربزرگه

اون تفاوت ها عادیه، بالاخره هیچ دو نفری مثل هم نیستند، و هر چی هم بخوایم به آداب و رسوم بقیه رفتار کنیم باز هم اختلافاتی در این بین هست.

مامان بیتا
9 خرداد 92 17:58
سلام
به موضوع خوبی اشاره کردید
موضوعی که من باهاش درگیرم ومورد 2و3 رو به دلیل حرمت نگه داشتن نمی تونم بگم ولی سعی میکنم مورد 1 رو فراوون به کار بگیرم


سلام مامان مهربون
خیلی عاقلانه رفتار می کنید که از تضادهای عقیده اتون بیتای عزیز باخبر نشده، ولی با توجه به شخصیت اطرافیانتون راه هایی رو اتخاذ کنید که بدون اینکه بی احترامی بشه از نوع برخورد و عقیده اتون در امر تربیت باخبر بشن.
اصولا خداوند به مامانها قدرتی داده که هر کاری برای فرزندشون باشه انجام میدن، باید فقط توکل کنید و این نیرو و قدرت درونی رو باور داشته باشید.
براتون آرزوی موفقیت داریم
مریم (مامان روشا)
14 خرداد 92 17:10
جالبه این حرفو همیشه پدرشوهرم میزنه که بچه عزیزِ..تربیتش عزیزتر!
ماهم مشکل خاصی نداریم و همیشه اگه روشا چیزی بخواد یا کاری بخواد بکنه میگن از پدر مادرت اجازه بگیر ...البته هرچی بیشتر میگذره اوناهم سعی میکنن مثل ما رفتار کنن...ولی اوایل کمتر بود



شکرخدا که همه چیز خوبه و مشکلی ندارید، خدا خیرشون بده و سایه شون رو بالای سرتون نگه داره ان شاالله
مامان بریسا
21 خرداد 92 11:03
من هم از روز اول یعنی از وقتی که گاها پیش اومده که بخوام پریسا رو پیش مادرم بذارم بهشون گفتم که چطور باهاش رفتار کنن. خدا رو شکر بیشتر اوقات که با هم هستیم ولی زمانی هم که پیش مادرم باشه از این مشکلات نداشتم.

فقط مشکل همونیه که اول اشاره کردید در مورد تقلید از بچه های دیگه. جلو گیری از این واقعا سخته. من هم خیلی بدم میاد که پریسا کارها یا حرف های بد رو تکرار کنه و متاسفانه نمیشه خیلی زیاد بچه رو هم از اجتماع دور نگه داشت.

بله این مشکلی هست که خیلی پدر و مادرها مطرح می کنن. شاید این رفتارها با بی توجهی والدین نسبت به اون و در صورت لزوم تذکر مختصر و البته به مرور زمان برطرف بشه. ممنون که تجربه شخصی خودتون رو برامون نوشتید، این خود شما هستید که اگه با پریسا جون دوست باشید الگوی اول او در آینده خواهید بود.
براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی داریم