مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

تجربه ناموفق 3؛ تشویق یا تنبیه؟

1391/12/6 7:14
نویسنده : یه مامان
4,905 بازدید
اشتراک گذاری

 

تجربه ای که در این قسمت با هم مرور می کنیم، شاید به شکل های مختلف برای هر کدوم از ما اتفاق افتاده باشه. با هم بخونیم...

 مادری به خاطر رفتار بد پسر نوجوانش بسیار ناراحت بود و به خاطر این امر به مشاور مراجعه کرد. این مادر می گفت: «پسر من در تنهایی پیش من میاد و به من فحش های خیلی بد میده، اما وقتی پدرش خونه هست، جلوی اون اصلا به من فحش نمیده. با این حال دمدمای غروب درست مثل اینکه خیلی بهش فشار اومده باشه که نتونسته به من فحش بده، دنبال فرصت مناسبی می گرده تا من رو تنها یه جا گیر بیاره و اون فحش رو بده و بره!...

وقتی این مشکل رو به پدرش میگم اصلا باور نمی کنه ، چون خیلی پسر مودبیه و اصلا کارهای نامعقولی انجام نمیده...»

این مادر بسیار نگران و مضطرب بود، مشاور از این مادر پرسید بعد از اینکه چنین رفتاری رو از پسرت می بینی چه عکس العملی در مقابل اون انجام میدی؟ مادر در جواب گفت که بسیار ناراحت می شوم و کاری به غیر از فریاد و جیغ زدن در مقابل اون از دستم برنمیاد.

به نظر شما مشکل از کجاست؟ چرا پسری که از نظر همه ی افراد بسیار مودب است و هیچ وقت بی ادبی نکرده باید چنین کاری انجام بده؟...

مشاور بعد از اینکه با پسر و مادر صحبت کرد به مادر پیشنهاد کرد تا مدتی بعد از اینکه چنین عملی رو از پسرش دید هیچ نوع عکس العملی نشون نده و جوری برخورد کنه که انگاری هیچ اتفاقی نیفتاده.

بعد از یک هفته مادر به مشاور زنگ زد و گفت بسیار کار سختی رو از من خواستید، آخه خیلی ناراحت میشم که پسر من چنین رفتاری رو انجام میده،چطور می تونم هیچ عکس العملی نشون ندم و اون رو تنبیه نکنم؟! ولی اصرار مشاور در این بود که مادر این کار رو چند هفته ی دیگه انجام بده و اصلا ناامید نشه.

هفته ی بعد مادر با مشاور تماس گرفت و گفت که بعد از شنیدن فحش هایی که از فرزندم می شنوم طوری رفتار کردم که انگار هیچ چیز نشنیدم و بعد از انجام چنین رفتاری پسرم سرم فریاد می زنه و میگه: « زودباش جیغ بکش، فریاد بکش!...»

بعد از یک ماه دیگه این رفتار از اون پسر سر نزد...

به راستی مشکل از کجا بود؟

بله، درسته! بعضی از رفتارهایی که به عنوان تنبیه از ما سر می زنه ممکنه جنبه تشویق برای فرزند داشته باشه و بالعکس بعضی از تشویق ها ممکنه جنبه ی تنبیه داشته باشه!...

این تشویق ها و تنبیه ها حتی ممکنه در برابر فرزندان مختلف در یک خانواده متفاوت باشه، پس برای تشویق کردن و تنبیه کردن باید ببینیم اثر اون کار در فرزند ما چگونه است.

در این مورد که با هم خواندیم، مشاور به این نتیجه رسید که جیغ و فریادهای مادر بعد از شنیدن فحش جایزه ای بوده است که مادر به فرزند میداده و فرزند از این امر بسیار لذت می برده، به خاطر همین هر روز این کار را تکرار می کرد تا به جایزه و نتیجه مطلوب برسد و به اصطلاح خوشش بیاد.

پس برای تنبیه و تشویق های فرزندان با دقت بیشتری رفتار کنیم و ابتدا ببینیم تاثیر آن رفتار چیست. امیدواریم که برای هیچ مادری چنین مشکلی به وجود نیاید.

تهیه و تنظیم: مدرسه ی مامان ها

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان فرشته ها
6 اسفند 91 13:50
""مشاور به این نتیجه رسید که جیغ و فریادهای مادر بعد از شنیدن فحش جایزه ای بوده است که مادر به فرزند میداده و فرزند از این امر بسیار لذت می برده، به خاطر همین هر روز این کار را تکرار می کرد تا به جایزه و نتیجه مطلوب برسد و به اصطلاح خوشش بیاد.""
این کاملا درسته و من با این موافقم که بعضی وقتها بچه ها اشتباهاتی انجام میدن تا ما به هر نحوی حتی تنبیه کردن،بیشتر بهشون توجه کنیم
اما در این مورد خاص آیا اصلاح روش مادر کافی بود؟آیا نباید فرزندش درمان میشد؟به نظر شما اون فرزند مشکل شخصیتی نداشته که از طریق آزار دادن مادرش لذت میبرده و در آینده ممکن نیست درمورد همسرش همین رفتار رو داشته باشه؟
منظور من از این سوالها اینه که اگه خدای نکرده از بچه هامون همچین مسئله ای دیدیم و با به کار بردن این روش دیگه اون رفتار ازشون سر نزد واقعا میتونیم خوشحال باشیم که مشکل بچه مون حل شده؟


درسته مامان مهربون، اینکه چرا این رفتار ناشایست از این پسر سرزده ، خود مساله ایه که باید رفع بشه، ممکنه ریشه در گذشته داشته باشه که در سن نوجوانی مانند آتشفشانی فعال شده و با رفتار مادر فوران کرده.
یکی از دلایل این رفتار می تونه رفتار بدِ مادر در گذشته با بچه باشه تا به صورت عقده هایی در ذهن فرزند مونده و حال که قدرت پیدا کرده و می تونه جبران کنه درصدد تلافی برآمده، و یا هزاران رفتار دیگه که دست به دست هم داده تا به این حد رسیده، چون این رفتار رو این پسر با هیچ کس دیگه به این منوال نبوده.
همه ی این موضوع ها می تونه برای خودش سرفصل هایی باشه که می شه بهش پرداخته بشه، ولی منظور ما در این قسمت این نوع تشویق ها و تنبیه ها بوده که می تونه نتیجه ی عکس داشته باشه و برای بیشتر مادران گرامی هیچ وقت تا این حد حاد جلوه نمی کنه ، ولی تجربه ی مورد کوچولویی رو ازش داشتن.
مریم (مامان روشا)
6 اسفند 91 15:50
چه تجربه ی تلخی...من نفهمیدم چرا پسر باید از جیغ و دادهای مادرش خوشش بیاد
خیلی جالب بود برام...من هرموقع ی رفتارهای خاصی از روشا میبینم...همش مامانم میگه عکس العملی نشون نده...ی دوره است میگذره...وجالبه که همین هم میشه و خودبه خود از سرش میافته

واقعا همینطوره!
اصولا فرزندان نمی تونن رنج والدین به خصوص مادر رو تحمل کنن، در مورد این پسر متاسفانه برعکس این قضیه اتفاق افتاده و این می تونه دلایل متعددی داشته باشه که در سن نوجوانی و بلوغ به دلیل بحران های درونی که نوجوانان تجربه می کنن بروز پیدا کرده...
مریم (مامان روشا)
6 اسفند 91 15:55
راستی ...دیدن ی سری از بچه ها توی جمع یا مهمونیها دوست دارن کنار خالشون بشینن یا مادربزرگشون ببرشون دستشویی ..... یا با مادرشون با بی ادبی رفتار میکنن ...یه جوری رفتار میکنن که انگار مامانی درکار نیست
من این مورد رو توی تولد دختر دوستم دیدم وخیلی شوک شدم...به نظرتون عکس العمل مادر این بچه ها باید چه جوری باشه


دوستی می گفت در جمعی بودیم و موقع شام شد، کودک یکی از آشنایان حاضر در جمع گفت:«مامان ، من دستشویی دارم» مادر در جواب گفت:«من هر وقت خواستم یه چیزی بخورم، دستشوییت می گیره» و پشت هم از وقتایی گفت که بچه ها نمیذارن مادرا به کاراشون برسن. اون بچه گفت اصلا نمی خوام با تو برم ، بعد رو به خاله اش کرد و گفت :«خاله جون، من رو می بری»
در واقع اگه ما هم جای اون بچه بودیم نه تنها اون موقع بلکه هیچ وقت دیگه کاری از اون طرف نمی خواستیم. البته در این مورد این اتفاق افتاده بود، ممکنه دلایل دیگه ای هم داشته باشه، ولی قوی ترین دلیلش همین هست که اون رفتار توی ذهن بچه می مونه.
اگه دلایل دیگه ای هم به ذهن شما مامانای عزیز می رسه خوشحال میشیم بشنویم...
توی این مورد مادر باید با رفتارش اطمینان بده به کودک که به هیچ وجه توی زندگیش مزاحم نیست و با دل و جون کارهای اون رو انجام میده. شایداگه مادر توی اون شرایط، عکس العملی نشون بده در واقع قضیه رو پیچیده تر کرده.

ستاره زمینی
6 اسفند 91 23:48

زیبا مینویسید.


لطف دارید
فرشته
20 اسفند 91 0:09
خیلی کامل بود و آموزنده


قابل شما رو نداشت
مامان پریسا
20 اسفند 91 2:11
سلام. بعد از یه مدت امشب تصمیم گرفتم بیام مدرسه سری بزنم ببخشید اخه اصلا فرصت پیدا نمیکنم.

این نکته که گفته شد فکر کنم برای همه ی بچه ها در همه ی سنین اتفاق میفته.
یکیش پریسا خانم... وقتی کاری میکنه که نباید انجام بده و ما باهاش مخالفت میکنیم دقیقا باید تکرارش کنه. بعد از چند بار که این اتفاق افتاد ما هم یاد گرفتیم که نباید اصلا بهش تذکر بدیم. خدا رو شکر راه درست رو پیدا کردیم.با جیغ و داد و تذکر هیچ مشکلی حل نمیشه.


سلام مامان عزیز پریسا
چه تصمیم خوبی گرفتید
حضور شما در مدرسه ی مامان ها خوشحالمون میکنه، خود ما هم متاسفانه آخر هفته گذشته فرصت زیادی برای سرزدن نداشتیم و امروز نظرات مامان های خوب مدرسه رو کمی با تاخیر پاسخ میدیم
از همه ی مامان های خوب و مهربون سپاسگزاریم که با نظرات خوبشون ما رو برای ادامه ی مسیر دلگرم می کنن
مریم (مامان روشا)
27 اسفند 91 22:29
من اون خانوم رو نمیشناختم ولی با دوستم که حرف زدم گفت اتفاقا" خیلی دل به دل بچه اش میذاره...حالا چیکار کرده که اون بچه این طوری رفتار میکنه...نمیدونم


باید یه بازبینی و ریشه یابی انجام بده چون همچین رفتاری نمیتونه بی دلیل باشه!...
مامان شبنم
6 مرداد 92 17:29
سلام به همه

من یه تازه واردم نمیدونم موعد ثبت نامتون تموم شده ... اصلا ما تو طرح ادرس هستیم یا نه ولی اومدم چون واقعا وبلاگ جالبی بود ...

درسته که این بچه کارش نرمال نبوده ولی من یه جایی خوندم که گاهی بچه ها شروع به شیطنت و اذیت میکنن فقط و فقط برای این که پدر و مادر بهشون توجه کنن حتی اگر از نوع منفیش باشه نمونه سادشم شبنمی خودمه که اگه زیادی تلویزیون نگاه کنم و بهش توجه نکنم میاد جلوم می ایسته و دستشو میکنه تو دماغش وقتی میگم نکن زشته غش غش میخنده میره دنبال بازیش


سلام مامان عزیز شبنم
خیلی خوشحالیم که یه مامان جدید و پر انرژی رو در مدرسه ی مامان ها می بینیم. زمان ثبت نام توی این مدرسه همیشه امکان پذیر هست. آدرس ندادید که به قول خودتون ببینیم تو طرح آدرس هستید یا نه
مامان گلها
24 فروردین 93 14:07
چه جالب کلا" من یه نتیجه گرفتم. هر روشی که در برخورد با فرزند دیدیم کارساز نیست بفهمیم که یه جای کار مشکل داره و باید تغییر رویه داد. و برخورد را عوض کرد.
یه مامان
پاسخ
همینطوره! خیلی باید ریزبینانه نگاه کنیم، بعضی وقتها یه چیزای کوچیکی توی تربیت اثر میذاره که ممکنه به فکرمون نرسه