لجبازی یا نافرمانی از دستور ما!
تبعیض بین کودکان، دادن قول هایی که هرگز به آنها عمل نمی شود، بی توجهی و خشونت والدین، مخالفت های مکرر با رفتارهای کودک و استفاده نابجا از تنبیه و تشویق باعث افزایش لجبازی در کودکان خواهد شد.
با شروع فصل پاییز کم کم هوا خنک و خنک تر می شود و با غروبآفتاب سرمای ملایمی بر فضا حاکم. مریم، دختر کوچولوی پنج ساله ای است که قرار استدر یکی از شامگاه های سرد پاییزی با مادرش برای خرید به خیابان برود. کشوی لباسش راباز می کند و پیراهن صورتی اش را بیرون می آورد تا بپوشد. اما مادر با او مخالفت میکند و می گوید: «هوا سرد است»
مریم جواب می دهد: «نه من سردم نمی شود.»
پایان این ماجرا به اصرار پرخاش و گریه مریم و عصبانیت مادر ختممی شود. تقریبا در بسیاری از موارد چنین مشکلاتی بین مریم و مادرش به وجود می آیندو مادر مریم از لجبازی او سخت نگران و ناراحت است. اما چرا مریم لجباز است؟
لجبازی در حدود سنین سه تا شش سالگی بروز می کند و از ویژگی هایرشدی بچه ها محسوب شده و اختلال نیست.
«پریستینه آرزومانیان» روانشناس بالینی میگوید:
«این ویژگی رشدی همزمان با شکل گیری «من» در کودک به وجود می آید و به مرورزمان در سنین بعدی کمرنگ تر خواهد شد. کودک در این سنین شروع به کشف خود و محیطپیرامون می کند.»
عاطفه فردوسی پور روانشناس تربیتی هم در این مورد می گوید:
«محدوده سنی ۳ تا ۶ سالگی کودک را دوره پیش عملیاتی می نامند. توجه کودک در این مرحلهفقط به خودش است و به دلیل ظرفیت شناختی محدود قادر نیست خودش را جای دیگرانبگذارد. در واقع لجبازی برچسبی است که دیگران به کودک می زنند و ناشی از عدم تحولشناختی اوست.»
آنچه ما تحت عنوان لجبازی کودکان می شناسیم عبارت است از نافرمانیکودک از دستورات پدر و مادر، بی نظمی و...
دکتر راشل بارلی، نویسنده کتاب «کودک لجوج شما» و «هشت مرحلهبرای رفتار بهتر»، اظهار می کند:
«کودکان در این سنین سرسختانه نسبت به آنچه میخواهند اصرار می کنند. اما والدین باید بدانند که اگرچه کودکشان سرسختی می کند وموجب ناراحتی آنها می شود اما او آماده تغییر عقیده نیست.»
اگرچه در این سنین مهارت های زبانی و گفتاری کودک خوب است امااو هنوز منطق بزرگسالان را درک نمی کند. بنابراین بحث و مجادله با او بی فایدهخواهد بود. والدین باید از مقابله بی مورد با کودک خودداری کنند و فقط در مواردی کهرفتار کودک مشکلی را ایجاد می کند با قاطعیت و به آرامی او را از انجام آن رفتار یاانتخاب باز دارند.
آرزومانیان معتقد است: مخالفت های زیاد و بی مورد باعث افزایشحالت مقابله و ستیزه جویی در کودک می شود و حتی ممکن است در آینده هم به صورت عادتیکه تبدیل به اختلال لجبازی شده است در فرد بروز کند.
لجبازی اگر همراه با پرخاشگری شدید باشد و در سنین بالا همهمچنان در فرد وجود داشته باشد، می تواند یک اختلال محسوب شود و برای درمان آن بایداز یک روانشناس کمک گرفت. پزشک با ارزیابی اینکه فرد در چه موقعیت هایی لجبازی میکند، دستورات لازم برای رفع این رفتار را به والدین خواهد داد.
یکی از راه های از بین بردن این رفتار بی توجهی نسبت به موقعیتلجبازی است به طور مثال کودکی که هنگام غذا خوردن لجبازی و از غذا خوردن امتناع میکند با کمی بی توجهی مادر و عدم اصرار او در این مورد اصلاح خواهد شد.
البته هرگزنباید نقش تشویق را فراموش کرد با تشویق های به موقع و درست می توان رفتارهای صحیحرا جایگزین رفتارهای نادرست کرد. تشویق باید بلافاصله بعد از انجام رفتار درست و بهاندازه میزان خوبی رفتار باشد. برای یک رفتار کوچک مثلا جمع کردن اسباب بازی هانباید تشویق خیلی بزرگی در نظر گرفت در این مورد می توان ساعت بازی با دوستان راافزایش داد.
عاطفه فردوسی پور، روانشناس تربیتی در مورد علل تشدید لجبازی میگوید: امر و نهی های مکرر و فرمان های غیر علمی به کودک باعث تشدید لجبازی درکودکان می شود، به طور مثال اینکه همیشه و تحت همه شرایط از کودک بخواهیم هر روز سرساعت معینی بخوابد و بیدار شود.
تبعیض بین کودکان، دادن قول هایی که هرگز به آنهاعمل نمی شود، بی توجهی و خشونت والدین، مخالفت های مکرر با رفتارهای کودک و استفادهنابجا از تنبیه و تشویق باعث افزایش لجبازی در کودکان خواهد شد.
گاهی بر اثر عواملیاد شده کودک دست به پرخاشگری می زند، اما والدین پرخاشگری او را با لجاجت اشتباهمی گیرند. لجاجت پدیده ای طبیعی تر از پرخاشگری است و متعلق به کودک است.
او در ادامه یادآور می شود: «گاهی علت پرخاشگری و لجاجت کودک دررفتار ما نهفته است، در واقع گاهی ما مقصر اصلی هستیم. در سنین بالاتر و بعد ازورود به پیش دبستانی و دبستان هم اولیای مدرسه و قوانین آنها در این زمینه نقش مهمیخواهند داشت. (1)
سر و کار داشتن با يک کودک خودسر و لجباز مي تواند باعث برهم ريختن آرامش و از کوره در رفتن شما گردد. کودکان لجباز توان و انرژي زيادي براي کشمکش و از پاي درآوردن والدين خود دارند. کليد حل چنين مسئله اي اين نيست که شما هم نيروي مبارزه با يک کودک نافرمان را کسب کنيد.
شما مي توانيد براي تقويت بيشتر همراهي و همکاري با فرزند تان از راهکارهای دیگری استفاده کنید به عنوان مثال به موارد زیر اشاره می کنیم:
از ارتباط مثبت استفاده کنيد.
سعي کنيد نظراتتان را به جاي بيان در يک قالب منفي به شکل مثبت ابراز کنيد. براي مثال اگر فرزند شما مي گويد:« من مي توانم حالا تلويزيون ببينم ؟ » به جاي کاربرد فقط کلمه « نه ، نمي تواني » بگوييد: «شما مي توانيد بعد از شام تلويزيون تماشا کنيد» يا «من مي توانم اين برنامه را ضبط کنم تا شما بعد از شام آن را ببينيد».
براي کودک خود دو انتخاب ايجاد کنيد.
به عنوان يک ولّي شما مي توانيد دو گزينه را که هر دو به طور مساوي رضايت شما را فراهم مي سازد انتخاب کنيد و به فرزند خود پيشنهاد دهيد. اگر کودک اين احساس را پيدا کند که او هم بر اوضاع موجود کنترل دارد، احتمال اين که نافرماني يا سرپيچي از خود نشان دهد کم خواهد بود.
____________________________________
پی نوشت:
1- روزنامه تهران امروز