مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

تربیت دینی 21 ؛ انتقال مفاهیم دینی با استفاده از بُعد خیال

1391/4/21 9:38
نویسنده : یه مامان
3,763 بازدید
اشتراک گذاری

 

آیا خیال پردازی می تواند ما را در دین یاری کند و یا باعث انحراف ما خواهد شد؟

اصلا بُعد خیال در زندگیِ ما چه نقشی دارد؟

چگونه می توان از این بُعد هم به نحو مطلوب استفاده کرد؟

با ما همراه باشید...

 

آیا عنصر خیال با آموزه های دین ما هماهنگی دارد یا خیر؟

وقتی که فردی می خواهد خانه ای را بسازد باید از همه ی مصالح استفاده کند . اگر فقط از مصالح محکم استفاده کند ، نمی تواند در آن خانه به راحتی زندگی کند . یک چنین خانه ای نشاط و شادابی لازم را ندارد . رنگ ها برای زندگی انسان ضروری هستند . در ارتباط با دین هم هم اینگونه است ؛ فرزندان ما باید بدانند که دین ما مستدل و منطقی است .

تا کنون کسی نتوانسته است با یک دلیل عقلانی و قابل دفاع علیه یکی از احکام و یا دستورات اخلاقی دین اقامه ی دلیل بکند . از طرف دیگر دین ما بهآگاهی از جهان پیرامون و واقعیت ها نیاز دارد . این آگاهی به دینداری جوانان ما کمک می کند.

البته عنصر خیال هم در این میان جایی دارد . ساختمان وجود انسان یک بُعد به نام خیال دارد . برخی افراد آنقدر با این عنصر بد برخورد می کنند ، گویی در همان اوایل زندگی باید آن را از مغز خود بیرون کرد . خیال یکی از ابعاد روحی و مراتب ذهنی انسان است . یکی از توانایی های بسیار برجسته و شایسته ای است که خدا به انسان داده است . اما اگر در مسیر بد استفاده شده و رهبری خیال در جهت هوای نفسانی و به دست ابلیس انجام بگیرد بسیار مهلک است .درصورتی که خیال به دست خدا و اولیای خدا پرورش پیدا کند منجی است .

لذا اینکه ما دین خود را صرفاً عقلانی ببینیم یک آفت است و نباید دچار آن بشویم . اگر عنصر خیال را از دین حذف کنیم بچه ها احساس می کنند که این دین تلخ بوده و تنها مشتی قوانین حقوقی است . در قوانین حقوقی بسیاری از ارتباطات اخلاقی در نظر گرفته نمی شود . عبارت های حقوقی بسیار خشک بوده و سعی شده که در ارتباط با مفاهیم استاندارد سازی شود .

نباید فرزند ما تصور کند که دین ما یک سری اعتقادات بر مبنای عقلانیت صرف بوده و احکامی حقوقی است که به روح لطیف ما حمله می کند . ما باید از خیال در دین استفاده کنیم تا دینداری ما استحکام پیدا کند . استفاده از عنصر خیال در برخی از مسائل دینی به استحکام عقاید مستدل ما بسیار کمک می کند .

مثلاً شما ثابت کرده اید که معاد وجود دارد . اما می توانید با استفاده از قدرت خیال برای معاد یک تصویر ذهنی بسازید . خداوند متعال به ما آگاهی می دهد ، ولی این آگاهی خیال برانگیز است . خداوند برای تفهیم این موضوعدرقرآن کریم وقت می گذارد . سوره ی واقعه و الرحمن که در جزء 27 قرآن کریم بوده و در کنار یکدیگر هم هستند، دوبرابر از بهشت و یک برابر از دوزخ صحبت می شود. سوره ی الرحمن عروس سوره های قرآن بوده و سوره ی واقعه نیز مستحب است که هر شب خوانده شود . این سوره ها به شدت در خصوص قیامت خیال برانگیز صحبت می کنند ، نه عالمانه و عقلانی . عقلانی یعنی اینکه ما اثبات کنیم معاد وجود دارد . عالمانه یعنی اینکه با استفاده از یک سری قاعده ها بگوییم که علی القاعده آن جهان باید فرخنده تر، وسیع تر ، شاداب تر و بدون محدودیت های دنیا باشد . ولی در این سوره ها خداوند متعال می فرماید : چگونه در آن جهان تخت می گذارند ، لباس های افراد چگونه است ، چه افرادی از شما پذیرایی می کنند ، میوه ها چگونه است و ... حتی گاهی اوقات ما حوصله نمی کنیم که این آیات قرآن را کاملاً مرور کنیم .

در روایات و ادعیه های ما نیزاین مسائل مبسوط تر توصیف شده و توضیح داده شده است . در روایات این مسائل را برای ما توضیح می دهند تا ما مرغ خیال خود را پرواز داده و اعتقادات خود رادرباره ی قیامت با خیال پردازی و تصویر سازی تحکیم ببخشیم .

خیلی از افراد دارای اعتقادات ضعیفی هستند . ساده ترین علت آن نیز این است که آنها آن طور که قرآن خواسته در خصوص قیامت خیال پردازی نکرده اند . اگر این افراد با تصویر گری قرآن همراهی کرده و عذاب های سختی را که قرآن عنوانکرده است را برای خودتصور می کردند یک مقدار ترس آنها از جهنم بالا تر می رفت .

ما با عنصر خیال تنها ظاهر ساختمان دین خود را تزیین نمی کنیم . بلکه آن را تقویت می کنیم . انسان با تمام ابعاد وجودی خود یعنینیازهای جسمی ، مادی ، لذایذو همینطور با تمام مراتب روحی خود انسان است . ما باید برای همه ی برنامه های او پاسخی داشته باشیم . اولیای خدا مقید بودند که به وضع جسمی خود بپردازند.

کودکان ونوجوانان ما در استفاده از خیال توانایی بالایی دارند و برای پرورش و بکارگیری تصویرگری نیز نیاز بالایی دارند . بنابراین تمامی فیلم ها ، کارتون ها و افسانه هایی که برای آنها خوانده می شود باید حکمت آمیز باشد . این حکمت ها بچه ها را برای فهم معارف عمیق تر سنین بالاتر آماده می کند .

کودکی دوران خیال پردازی است . ما نیز برای انتقال دین در دوران کودکی باید از عنصر خیال زیاد استفاده کنیم .

خداوند در قرآن خانه ی عنکبوت را مثال می زند . می فرماید : مَثَل کسی که غیر از خدا را دوست و ولی خود گرفته ، مثل تار عنکبوت است . عنکبوت وقتی خانه ای می سازد بسیار به خود مباهات می کند . فکر می کندبا استفاده از آن می تواند دیگران را به دام بیندازد . خانه ای که حتی یکبچه ی کوچک هم می تواند آن را خراب کند . قرآنمی فرماید که رفقای غیر خدایی شما هم این گونه هستند . باید گفت اگر غیر از خدا را ولی و پشتیبان خود بگیرید ، مانند تارعنکبوت است که بسیار سستمی باشد . این تشبیهخیال برانگیز بوده و ما را وارد عرصه ی تصویرگری می کند . خدا خواسته که ما با این تشبیه از تصویرگری استفاده کرده و سستی رابطه با غیر خدا را لمس کنیم .

بنابراین اولاً ما باید کودکان خود را به دلیل اقتضای روحی و وضعیت ذهنی که دارند با خیال پردازی با دین آشنا کنیم. ثانیاًبا پرورش دادن خیال فرزندان خود در جهت معارف دینی ، درک عالم آخرت و حسن و بدی افعال اخلاقی، کاری کنیم که گرفتار خیال پردازی در دنیا نشوند . این یکی از سخت ترین مراحل تربیتی است .

امروزه نوجوانان و جوانان برای خود یک آینده ی خیالی تصور می کنند . فیلم ها نیز این آینده ی خیالی و موهوم را تقویت می کنند . زمانی که دختر خانم در زندگی واقعی قرار می گیرد ، فکر می کند که این آقا آن مردی که در خیال خود داشته نیست . یا دخترها و پسرها در زندگی مادی خود قرار می گیرند ومی بینند که آن چیزی که در خیال خود داشته اند محقق نشده است . در حالی که این چیزها خیال بوده و نه آرمان . آرمان آن چیزی است که از نظر ارزشی قابل تحقق است . آرمان یک بی نهایت است و هرچقدر انسان به سمت آن حرکت کند از این بی نهایت بودن خسته نمی شود  و همینطور از نرسیدن به قله ی آرمانی ناامیدنمی شود . اما فکر کردن به آرمان های خیالی در واقع یک توهم بوده و دروغ گفتن به بچه ها است .

رسانه های جهانی امروزه همه این دروغ را می گویند . با فیلم های سینمایی و شخصیت پردازی های خود زندگی خیالی درست می کنند . ما باید بچه های خود را از خیال پردازی غلط نجات دهیم . پس هم باید از دوران کودکی که بچه ها در آن اهل خیالات هستند، استفاده کرده و مفاهیم دینی را با کمک گرفتن از آن بخوبی به بچه ها منتقل کنیم . هم با کمک این کار بچه ها را از خیال پردازی در دنیا نجات دهیم .

آیا برای تغذیه ی مناسب این بُعد وجودی بچه ها که همان عنصر خیال است باید صرفاً از قرآن و آموزه های دینی استفاده کنیم ؟

باید از قرآن ، روایات و حکما استفاده کنیم . حکمت ، گم شده ی مومن است . خدا گاهی اوقات به یک انسان بی سرمایه از نظر معنوی هم حکمت می دهد . در ادبیات کهن فارسی حکمت فراوان است . به همین خاطر است که اشعار مولوی در جهانپرفروش ترین است و حافظ هنوز حیات داشته و در دل های ما زنده است . یا بوستان سعدی اهمیت داشته و ما نباید آن را فراموش کنیم . در کلمات این شاعران حکمت هایی جاری است .

ادبیات عرفانی از آیات قرآن بسیار الهام گرفته اند . ولیاگر کسی حکیم باشد در کنار آیات قرآن ، هم از آن سرچشمه استفاده کرده و هم هر آبی که می گیرد مانند چشمه ای در وجود او عمل می کند . بنابراین ما می توانیم از حکما ، از روایاتجلیل القدر و از آیات کریمه ی قرآن که ژرفای بی انتهایی دارند استفاده کنیم .

به اقتضای سن بچه ها هم می توانیم این مسائل را مستقیم نقل کنیم و هم تولید کنیم . کسانی که برنامه های کودک را طراحی می کنند باید برخوردار از یک حکمت عالی باشند  تا بدانند چگونه با بازی ها و خیال برانگیزی ، بچه ها را برای طی مراتب عالی کمال آماده کنند .

قرآن کریم می فرماید که ابلیس می گوید : من دنیا را زیباتر از آن چیزی که است برای آنها جلوه می دهم .اما اگر خیال بچه ها در کودکی بخوبی جهت پیدا کرده باشد، در سن هیجده تا بیست سالگی ابلیسنمی تواندخیال آنها را برنامه ریزی کند. کسی که مرغ خیال خود را به هوای کوی حضرت دوست پرواز داده ، خیال پردازی در امور سطحیبرای او معنایی ندارد. اما اگر در امور معنوی خیال پردازی نکرده باشد ، به شدت برای او خیال پردازی در امور مادی شیرین و جذاب بوده و دنیا را زیباتر از آن چیزی که هست می بیند .

ما از قدرت خیال پردازی هم می توانیم در جهت تقویت اعتقادات بویژه معادو هم در جهت اخلاقیات استفاده کنیم. هم در مورد تقبیح کار بد و هم در تحسین کار خوب . مثال ها و نمونه های همه ی این موارد در قرآن کریم موجود است .

مثلاً در قرآن کریم می فرماید : اگر کسی غیبت کند گویی گوشت برادر مرده ی خود را خورده است . پدر و مادرها با یک فضای طنز می توانند در خانه یک سری برنامه هایی را اجرا کنند تا تشبیه این تمثیل را برای بچه ها زنده کنند . زمانی که بچه ها در حال غیبت هستند به آنها بگویند که مامی خواهیم سرفلانی را ببریم و گوشت او راامشب کباب کنیم و بخوریم . مسلماً بچه ها ناراحت شده و علت این کار را می پرسند . در جواب می توانیم بگوییم که مگر شما غیبت نمی کردید ، خدا می فرماید : غیبت کردن مانند خوردن گوشت فرد است. با توجه به اینکه عنصر خیال در ذهن بچه قوی است ، زشتی این کار را بخوبی درک می کند .

در زمینه ی معاد دو سوره واقعه و الرحمن در قرآن وجود دارد . کسانی که قدرت این کار را دارندمی توانند آیات قرآن را خوانده وبه صورت خیال برانگیز ترجمه کنند . از ادبیات قوی فارسی استفاده کرده و این سوره را ترجمه کنند . منظور این آیات این است که ما از ترسیم بهشت در ذهن خود لذت ببریم . امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید : وقتی که اینها به آیه ی قرآن می رسند که وعده ی بهشت را می دهد به آن طمع کرده و لذت آن را احساس می کنند . در آیات عذاب هم همینطور است . امیرالمومنین در جای دیگری از این خطبه می فرمایند که گویی لهیب آتش جهنم کنار گوش آنها است . یعنی اینقدر قدرت تصویرگری بالایی داشته و با آیات قرآن همراهی می کنند .

نمونه های دیگری هم در قرآن کریم وجود دارد از جمله اینکه اگر کسی غیر از خدا را ولی خود بگیرد شبیه خانه ی عنکبوت خواهد بود .

نمونه ی زیبای دیگری در قرآن کریم است که می فرماید : مثل مومنین آخرینپیامبر در کتاب های آسمانی گذشته اینچنین بوده است : مثل یک زارعی که یک کشت و زرعی را انجام می دهد و آنها به سرعت قوت پیدا می کنند . به حدی که خود زارع تعجب می کند . می فرماید : مثل مومنین در آخرالزمان اینگونه است .

یا اینکه اگر کسی مال یتیم بخورد، مانند این است که آتشی در معده ی او گذاشته اند .

یا می فرماید: کسانی که اهل کتاب و معرفت بوده و نسبت به آن بی اعتنا می باشند ، لوازم اعتقادی دستورات الهی را رعایت نمی کنند ؛ اینها مانند حماری هستند که کتاب بار آنها کرده اند . حماری که کتاب بار او کرده اند در واقع سنگینی آنها را حس می کند اما نمی تواند از مطالب آنها بهره ای ببرد . در واقع زحمت آنها را می کشد و هیچ چیزی از آنها نمی فهمد .

در جایی خداوند متعال نور خود را به چراغ تشبیه می کند . اللهُ نورُ السموات و الاَرض . سوره ی نور به دلیل همین آیه ی کریمه به این اسم خوانده شده است . در جایی به لطافت می فرماید که روغن این چراغ آنقدر نورانی است که هنوز آتش به آن نرسیده نور می دهد . اگر این چراغ و روغن شیشه ای هم روی آن باشد بسیار نورانی تر خواهد بود . خداوند نور خود را اینچنین مثال می زند . خداوند می فرماید که سرشاخه های شجره ی طیبه در آسمان ها است . دست شمانمی تواند به سرشاخه های آن برسد. از همین مسئله در معماری ما استفاده شده است . در مساجد گل بته هایی نشان داده شده کهمی پیچند و بالا می روند . ممکن است اصل آن را پیدا کنید ولی انتهای آنها نامشخص است .

مادرها باید در خانه این انعطاف را داشته باشند که به خیالات فرزندان خود رسیدگی کنند . از همان دوران کودکی و حتی قبل از هفت سالگی هم می توان این استفاده را کرد . بعضی اوقات مادرها ، پدرها یا معلمان حوصله ندارند که با زبان کودکی با فرزندان خود صحبت کنند . باید با بچه ها با زبان خیال صحبت کرد . زبانی که بزرگترها در زندگی خود از آن استفاده می کنند ، زبانی نیست که بتوان با استفاده از آن با بچه ها ارتباط برقرار کرد .

مادری که خشک بوده و انعطاف پذیر نباشد ، برای بچه ها شعر و داستان نخوانده و تشبیه و تمثیل بکار نبرد ،نمی تواند بچه ی خود را متعادل بار بیاورد . همانطور که باید استدلال آورده و آگاهی بدهد ، باید از بازی های هوشمندانه نیز استفاده کرده و عنصر خیال را نیز پرورش دهد .

زمانی که یک مربی می خواهد از عنصر خیال استفاده کند باید آثار خیال پردازی در خود او دیده شود .مثلاً وقتیکه از بهشت صحبت می کند باید این شعف در چهره ی او نیز دیده شود . اینها ابزار انتقال مفاهیم دینی به فرزندان است . ما نمی توانیم عناصر خیال برانگیز را خیلی خشک و سرد عنوان کنیم و انتظار داشته باشیم بچه های ما تحت تأثیر قرار بگیرند .

ما باید برای عالم آخرت از ترسیم های قرآنی استفاده کرده و آن را در خانواده ی خود پیاده کنیم . از گذشتگان خود به نیکی یاد کرده و بهشتی را که آنها هستند برای کودکان به زیبایی ترسیم کنیم . این کار را پیامبر گرامی اسلامبرای حضرت فاطمه (س) پس از رحلت خدیجه ی کبری (س) انجام دادند . وقتی که حضرت فاطمه (س) در سن چهار سالگی به دور پدر می چرخیدند و می پرسیدند که مادر من کجا است ، پیامبر (ص)متنعم بودن حضرت خدیجه ی کبری (س) را در رضوان الهی ، برای ایشان توضیح دادند . جبرائیل نازل شده و فرمود که یا رسول الله به دختر خود بگو که الان حضرت خدیجه کجا است . وقتی که پیامبر این مطالب را برای حضرت فاطمه (س) توضیح دادند، ایشان فرمودند که من الان راضی شدم.

نباید به مرگ و میر تنها به عنوان یک بلای خانمان سوز نگاه کرد . نباید از کنار این واقعیت فرار کرده و سعی کنیم که آن را در نظر نگیریم . باید از مردن اطرافیان خود به عنوان یک فرصت استفاده کنیم . این یکی از بزنگاه هایی است که می توانیم از عنصر خیال در آن استفاده کرده و بجای اینکه بچه ها بترسند ، کاری کنیم که مثبت نگاه کرده و عنصر خیال خود را بکار گیرند.

در ارتباط با رفتارهای اخلاقی گاهی اوقات می توان شبیه سازی کرد . ما باید بچه های خود را اردو برده و یک فضایی را ایجاد کنیم که بچه ها بتوانند با قدرت تصویرگری این فضا را ادامه داده و پیام بگیرند . با بچه ها یک آلونک کوچک بسازیم و روز آخر که می خواهیم برویم به آنها بگوییم که با این آلونک ها خداحافظی کنید . در اینجا دل کندن برای بچه ها یک مقدار سخت است . می توانیم کاری کنیم که افراد بعدی که برای اردو می آیند در مقابل چشم بچه ها این آلونک را خراب کنند . به آنها بگوییم که دنیا و آخرت و کارکردن برای غیر خدا هم همین است . خداوند متعال می فرماید که کسی که برای خدا کار نمی کند مانند این است که یک غباری را بر روی سنگی می ریزد . اگر آب بریزیم این غبار شسته شده و اثری از آن باقی نمی ماند .

 رسول خدا یک بار به یک بیابانی رفته و در آنجا اتراق کردند . سپس فرمودند که بروید و هیزم بیاورید . به ایشان گفتند که اینجا هیزم پیدا نمی شود . حضرت فرمودند که شما بگردید شاید باشد . هرکسی یک چوب کوچکی آورد . یک باره یک هیزم بزرگی جمع شد که حتی توانستند برای جمع غذا درست کنند . پیامبر (ص) فرمودند : گناه هم همینطور جمع می شود .

پس ما می توانیم در حرکت های خانوادگی یک برنامه هایی را طراحی کنیم که با استفاده از آنها بتوانیم نمونه های عالی تر از این نمونه ی کوچک را با استفاده از عنصر خیال در ذهن بچه هامجسم کنیم . استفاده از شعر بسیار عالی است. شعر دست انسان را باز نگاه می دارد . می توان در آن مبالغه کرده و کنایه زد . استفاده از عنصر خیال در شعر خیلی عالی استواگر دست یک انسان دارای حکمت باشد، این اشعار بسیار جاودانه خواهد بود . برخی از داستان ها با اینکه واقعی هستند خیال برانگیزمی باشند . نباید ما همیشه از وسایل بصری استفاده کنیم ، داستان خواندن و استفاده از رادیو کار خوبی است . چرا که قدرت خیال پردازی بچه را تقویت می کند .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)