تجربه ی موفق 6؛ چه جوری تاثیر فیلم رو روی کودکانم به حداقل برسونم؟
چه بسا فیلم هایی وجود دارند که می تونه روی بچه هامون تاثیر بدی بذاره و یا حتی خدایی نکرده اونا رو از مسیرِ درست باز بداره.
همیشه که نمی تونیم دنبالِ بچه هامون باشیم و اونا رو تحتِ کنترل قرار بدیم.
یه مامانِ موفقی تونسته به جای اینکه ماهی به بچه هاش بده ، ماهیگیری یادشون بده و نتایج خوب اون رو توی زندگی اش دیده و بسیار راضیه.
ممنون مامانِ موفق و نمونه. بریم بخونیم...
یه مامان موفقی تعریف می کرد که:
«خیلی برنامه ها و کارتون های تلویزیون فکر منو درگیرِ خودش کرده بود؛ آخه بعضی از اونها محتوای خوبی نداشتند و بعضی دیگه هم خیلی اونها رو دچار اوهام می کرد.
یه روز که با فرزندانم مشغول دیدن تلویزیون بودیم ، خوب که دقت کردم دیدم بچه ها خیلی غرقِ فیلم شدند، و از اونجائیکه قهرمان داستان یه شخصیت رزمی بود و احتمالِ قوی بر این بود که بعد از فیلم ، بچه ها بخوان کارای اون رو تکرار کنند و اون فن ها رو روی خودشون اجرا کنند، نگرانی ِ زیادی در من به وجود اومد ؛ ناگهان فکری به ذهنم رسید.
یه حرکتی رو توی فیلم دیدم و گفتم : «اِع... بچه ها!... اینجا رو چه بد کارگردانی کرده بودند ها! اصلا خوب نتونسته بودند درست کنند.» و شروع کردم به ایرادگیری از اون قسمت؛ انگاری که بچه ها یهو از توی فیلم اومده باشن بیرون ، گفتند : «کارگردان؟». بعد من شروع کردم به توضیح دادن مراحلی که یه فیلم به وجود می آید. اول داستان رو که بهش می گن فیلمنامه، فیلمنامه نویس می نویسه، بعد کارگردان چند تا بازیگر انتخاب می کنه و طبق اون فیلمنامه شروع می کنه با بازیگران کار کردن؛ مثلا بهشون میگه که الان باید بخندند یا گریه کنند یا بزنند و... . بچه ها محو تعریف های من شدند و بعد از اون گفتند: «آره... اصلا کارگردانش قوی نبوده»
از اون موقع به بعد دیگه فهمیدم باید چی کار کنم، یعنی موقع فیلم دیدن نمی ذاشتم بچه هام توی فیلم غرق بشن، چون غرق شدن همانا و خودشون رو جای قهرمان ِ فیلم گذاشتن همانا!
تازه بعضی از مفاهیمی رو که به نظرم اصلا خوب نبود و ممکن بود اونا رو بچه ها خوب تصور کنند، سریع مطرح می کرد؛ مثلا می گفتم: «به نظرِ شما این (فلان شخصیت) کار درستی کرد؟ اگه چی کار می کرد بهتر بود؟» بعد هم ، با همدیگه به این نتیجه می رسیدیم که کارگردان و فیلمنامه نویسش خیلی ماهر نبودند و فکرِ قوی ای پشت این فیلم نبوده.
الان که پسرم دانشجویه، خیلی منتقدِ خوبیه و هیچ فیلمی نمی تونه روی اون تاثیرِ بد بذاره، چون از بچه گی یاد گرفته که فیلم ها لزوما مفاهیم درستی رو، انتقال نمی دن... »
اگه بتونیم موقع فیلم دیدن از زاویه ی بالا به فیلم نگاه کنیم، اونوقت دیگه توی اون غرق نمی شیم و خیلی راحت اشتباهات اون رو می بینیم و مفاهیم درست رو از نادرست تشخیص می دیم. این نوع نگاه کردن رو باید از حالا به بچه هامون بیاموزیم، چه بسا وقتی به سنِ بلوغ و نوجوانی می رسند ممکنه که دیگه این شیوه رو پذیرا نباشند.
متاسفانه زیاد دیده می شه که نوجوانان ِ ما بعد از دیدن انواع ِ فیلم ها ، خودشون رو به جای اون شخصیت های مورد علاقه اشون می ذارن و مفاهیم غلطِ اون فیلم - مثلا ارتباط نادرست با جنسِ مخالف که متاسفانه در سینمای ما زیاد دیده می شه – ، اونا رو از مسیر ِ موفقیت ها – مثلا تحصیلی – باز می داره و علاقه های کاذب رو توی اونا به وجود می آره و چقدر دیده شده موردهای فرار از خانه که به تبعیت از دیدن بعضی از فیلم ها بوده.
ان شاءالله که بتونیم شیوه های درست تربیتی رو با فکر کردن و توکل به خدا طراحی کنیم و در مسیرِ خوبی ها گام برداریم و کودکانمان – این هدیه های پاک الهی - را نیز به این مسیر سوق بدیم...
_______________________
مطالب مربوط: