مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

تجربه ی موفق 6؛ چه جوری تاثیر فیلم رو روی کودکانم به حداقل برسونم؟

1390/8/8 7:00
نویسنده : یه مامان
5,325 بازدید
اشتراک گذاری

 

چه بسا فیلم هایی وجود دارند که می تونه روی بچه هامون تاثیر بدی بذاره و یا حتی خدایی نکرده اونا رو از مسیرِ درست باز بداره.متفکر

همیشه که نمی تونیم دنبالِ بچه هامون باشیم و اونا رو تحتِ کنترل قرار بدیم.ابرو

یه مامانِ موفقی تونسته به جای اینکه ماهی به بچه هاش بده ، ماهیگیری یادشون بده و نتایج خوب اون رو توی زندگی اش دیده و بسیار راضیه.تشویق

ممنون مامانِ موفق و نمونه. بریم بخونیم...

یه مامان موفقی تعریف می کرد که:

«خیلی برنامه ها و کارتون های تلویزیون فکر منو درگیرِ خودش کرده بود؛ آخه بعضی از اونها محتوای خوبی نداشتند و بعضی دیگه هم خیلی اونها رو دچار اوهام می کرد.

یه روز که با فرزندانم مشغول دیدن تلویزیون بودیم ، خوب که دقت کردم دیدم بچه ها خیلی غرقِ فیلم شدند، و از اونجائیکه قهرمان داستان یه شخصیت رزمی بود و احتمالِ قوی بر این بود که بعد از فیلم ، بچه ها بخوان کارای اون رو تکرار کنند و اون فن ها رو روی خودشون اجرا کنند، نگرانی ِ زیادی در من به وجود اومد ؛ ناگهان فکری به ذهنم رسید.

یه حرکتی رو توی فیلم دیدم و گفتم : «اِع... بچه ها!... اینجا رو چه بد کارگردانی کرده بودند ها! اصلا خوب نتونسته بودند درست کنند.» و شروع کردم به ایرادگیری از اون قسمت؛ انگاری که بچه ها یهو از توی فیلم اومده باشن بیرون ، گفتند : «کارگردان؟». بعد من شروع کردم به توضیح دادن مراحلی که یه فیلم به وجود می آید. اول داستان رو که بهش می گن فیلمنامه، فیلمنامه نویس می نویسه، بعد کارگردان چند تا بازیگر انتخاب می کنه و طبق اون فیلمنامه شروع می کنه با بازیگران کار کردن؛ مثلا بهشون میگه که الان باید بخندند یا گریه کنند یا بزنند و... . بچه ها محو تعریف های من شدند و بعد از اون گفتند: «آره... اصلا کارگردانش قوی نبوده»

از اون موقع به بعد دیگه فهمیدم باید چی کار کنم، یعنی موقع فیلم دیدن نمی ذاشتم بچه هام توی فیلم غرق بشن، چون غرق شدن همانا و خودشون رو جای قهرمان ِ فیلم گذاشتن همانا!

تازه بعضی از مفاهیمی رو که به نظرم اصلا خوب نبود و ممکن بود اونا رو بچه ها خوب تصور کنند، سریع مطرح می کرد؛ مثلا می گفتم: «به نظرِ شما این (فلان شخصیت) کار درستی کرد؟ اگه چی کار می کرد بهتر بود؟» بعد هم ، با همدیگه به این نتیجه می رسیدیم که کارگردان و فیلمنامه نویسش خیلی ماهر نبودند و فکرِ قوی ای پشت این فیلم نبوده.

الان که پسرم دانشجویه، خیلی منتقدِ خوبیه و هیچ فیلمی نمی تونه روی اون تاثیرِ بد بذاره، چون از بچه گی یاد گرفته که فیلم ها لزوما مفاهیم درستی رو، انتقال نمی دن... »

اگه بتونیم موقع فیلم دیدن از زاویه ی بالا به فیلم نگاه کنیم، اونوقت دیگه توی اون غرق نمی شیم و خیلی راحت اشتباهات اون رو می بینیم و مفاهیم درست رو از نادرست تشخیص می دیم. این نوع نگاه کردن رو باید از حالا به بچه هامون بیاموزیم، چه بسا وقتی به سنِ بلوغ و نوجوانی می رسند ممکنه که دیگه این شیوه رو پذیرا نباشند.

متاسفانه زیاد دیده می شه که نوجوانان ِ ما بعد از دیدن انواع ِ فیلم ها ، خودشون رو به جای اون شخصیت های مورد علاقه اشون می ذارن و مفاهیم غلطِ اون فیلم - مثلا ارتباط نادرست با جنسِ مخالف که متاسفانه در سینمای ما زیاد دیده می شه – ، اونا رو از مسیر ِ موفقیت ها – مثلا تحصیلی – باز می داره و علاقه های کاذب رو توی اونا به وجود می آره و چقدر دیده شده موردهای فرار از خانه که به تبعیت از دیدن بعضی از فیلم ها بوده.

ان شاءالله که بتونیم شیوه های درست تربیتی رو با فکر کردن و توکل به خدا طراحی کنیم و در مسیرِ خوبی ها گام برداریم و کودکانمان – این هدیه های پاک الهی - را نیز به این مسیر سوق بدیم...

_______________________

مطالب مربوط:

تربیت دینی 5؛ تاثیر رسانه در تربیت دینی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

یک عدد مامان
8 آبان 90 9:30
راهکارشون خیلی جالب بود ... من تا حالا از این دید به قضیه نگاه نکرده بودم ... البته قند و عسل زیاد فیلم و تلویزیون نگاه نمیکنن ولی با اینحال پیش آمده که خودشون رو جای شخصیتها و قهرمانهای فیلم بذارن ... به هر حال پسر هستن و طالب اینکه یه قهرمان رو الگوی خودشون قرار بدن ....
من توجیهشون کردم که مرد عنکبوتی و سوپر من و بتمن و ... فقط فیلم و کارتون هستن و توو دنیای واقعی وجود ندارن و اونا هم این حرف منو پذیرفتن ... در مقابل برای جبران اون خلا(همون الگو قرار دادان قهرمان ) از قهرمانهای واقعی استفاده کردم ... مثل دایی خود ِ قند و عسل(رزمی کار و قهرمانه) ، هادی ساعی ، تختی ، رستم و سهراب و یا حتی حضرت ابوالفضل و حضرت علی (ع) و ... در کنارش آداب و منشهای قهرمانان اصیل ایرانی که همون جوانمردی و مروّت هست بهشون یادآوری میکنم ...
در کل این راه پیشنهادی شما رو هم امتحان میکنم ... مطمئنم به دردم میخوره ... ممنونم و دست گلتون درد نکنه

خیلی خوبه که الگوهای واقعی رو براشون ترسیم می کنید. آرزوی موفقیت برای شما و قند و عسل عزیز داریم و ان شاءالله که همیشه در زندگی بهترین الگوها را انتخاب کنیم...

مامان پریسا
8 آبان 90 9:56
واقعا دستش درد نکنه چه روش خوبی. با یک تیر چند نشونه زده. من هم یاد گرفتم


امیدواریم که براتون مفید واقع بشه
مامان متین
8 آبان 90 11:33
راه کار خوبیه . من خودم برای پسرم که هنوز 3 سالشه همین کار رو می کنم و موفق دیدن فیلم یا کارتون های سن خودش هم در مورد خوب یا بد بودن رفتارها و مسائل مختلف حرف می زدم اویل پسرم واکنش نشون نمی داد و فقط به حرفام گوش می کرد و با سر تایید می کرد و لی حالا خودش وقت تماشا اگر من هم حرف نزنم هر چیزی رو که به نظر درست یا غلط میاد رو بهم می گه و این طوری در مورد بیشتر حرف می زنیم و من هم برای تشویق به این کار جایزه بهش می دم ولی نزیاد فقط 2 بار تا حالا اومد کتاب داستان پرعکس و خیلی جواب داده و خوب بوده.

عالی بود... براتون آرزوی موفقیت در تمام مراحلِ زندگیتون رو داریم.
مامان علی خوشتیپ
8 آبان 90 14:47
چه جالب
آفرین به این مامان خوش فکر
ممنون از مطلبتون.استفاده کردیم

خواهش میکنیم مامان مهربون
مامان ماهان عشق
8 آبان 90 14:53
اینکه آدم بخواد بچه ها رو از پیروی از یه الگوی منفی بازداره خیلی خوبه ولی باید حواسمون باشه که دیگه خیال و رویای بچه رو از بین نبره.بعضی از فکر و خیالات برای بچه ها مفیده و قوه تخیلشون رو رشد میده.یادمون نره خودمون هم یه روز بچه بودیم.من بچه که بودم از دیدن بعضی از صحنه ها خیلی لذت میبردم.مثلا اینکه رابین هود چطور وارد قصر میشه تا پولهای مردم رو از پرنس جان بگیره و بهشون پس بده.ولی یه مدت تلویزیون برنامه ای درمورد حقه های سینما میذاشت و نشون میداد مثلا کسی که بصورت معلق تو هواست در اصل با یه طناب توی یه فضای آبی بسته شده و بقیه صحنه سازیه.این شد که من دیگه موقع تماشای فیلمهای این مدلی فکر لذت بردن از فیلم و دریافت پیامش نبودم بلکه به فکر این بودم که این صحنه چطور ساخته و فیلمبرداری شده؟
لزومی نداره همیشه با دید انتقادی نگاه کنیم همونطور که لزومی نداره همیشه همسو حرکت کنیم.
یادمون نره بالاتر از منطق احساسه.یه وقتایی لازمه که بچه ها تو دنیای کودکیشون غرق بشن و برن تو خیالات.همینهاست که خاطره میشه و گاهی همین خیالاته که باعث پیشرفته.
اگه قرار نبود خیالاتی باشیم هنوز باید تو غار می نشستیم.



قبلا هم اشاره کردیم، تعریف کردن داستان هم یکی از ابزار تربیتی است و همانطور که می دانیم اکثرا در داستان تخیل دخیل است. ما مخالف تقویت قوه ی تخیل کودکان نیستیم و حتی در پست زنگ بازی 6 راه هایی برای بالا بردن قوه ی تخیل همراه با بالا رفتن دقت بچه ها ارائه دادیم. ولی به نظر شما چه نوع تخیلی می تواند مفید باشد؟ اصلا هدف از ایجاد تخیل در کودکان چیست؟ آیا هدف صرفا خوش گذشتن است؟ بالا رفتن قوه ی تخیل در صورتیکه خوب است که سازنده باشد. و حتی در داستان ها هم سفارش شده است که سعی بر این باشد که تخیلی در آن به کار رود که مصداقِ خارجی داشته باشد. تخیل هایی که خیلی خرق عادت هستند می توانند حداقل از سه جنبه برای کودک ضرر داشته باشد:1- حس اعتماد به نفس آنها را پایین می آورد؛ چون آنها می بینند که نمی توانند کارهایی را که قهرمان مورد علاقه اشان به راحتی انجام می دهد ، انجام بدهند2- می تواند به کودکان آسیب برساند. در خبرها زیاد شنیده ایم که چقدر از کودکان و یا حتی بزرگسالانی که نتوانسته اند منطقی با یک فیلم و سریالی برخورد کنند و به خاطر غرق شدن در آن فیلم ها، آسیب های زیادی به خود وارد کرده اند، در صورتیکه اگر منطقی با قضیه برخورد می کردند جلوی خیلی از مشکلات گرفته می شد. لطفا این سه لینک رو مطالعه کنید:
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=101247
http://jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100906023882
http://habibmonji.mihanblog.com/extrapage/512

3) حتی اگر از تخیل های خرق عادت (به دلیل جذاب بودن برای کودکان) برای آموزش مطلبِ خوب و مفیدی استفاده شود هم نمی تواند برای آنها مفید باشد، چون در مورد شخصیت موجود ذهنیتی ندارند که بتوانند اعمال آن را در زندگی عینیت بخشند.

حتی گاهی در فیلم های معمولی که در تلویزیون پخش می شود، زندگی های بسیار تجملاتی را نشان می دهد، مثلا زن و شوهری که در ابتدای زندگی اشان ، خانه و ماشین آنچنانی دارند. این هم واقعیتی است که بخش خیلی کمی از جامعه را پوشش می دهد؛ ولی وقتی این نوع زندگی زیاد به تصویر کشیده شد تصور از زندگی در ذهن دختران و پسرانِ ما به همین ترتیب خواهد شد و دخترانی که بدون منطق زندگی می کنند و احساسات بر آنها غالب است انتظار خواهند داشت که در اول زندگی همین امکانات را داشته باشند و پسرانِ از این دسته هم، از اینکه می بینند نمی توانند به همان سبک نشان داده شده زندگیِ خود را آغاز کنند ، تن به ازدواج نخواهند داد و یا احساسِ «خود کم بینی» همیشه با آنها خواهد بود و در پایان برای شما و همه ی مامانای مهربونِ دیگه آرزوی موفقیت داریم و از اینکه ما رو قابل دونستید که نظراتتون رو با ما در میون گذاشتین ممنونیم.

مامان محمدجان
8 آبان 90 16:18
تجربه ی خوبی بود بسیار ممنون

خواهش می کنیم مامان مهربون
مامان ماهان عشق
9 آبان 90 10:59
پیشنهاد میدم یه بار دیگه اون کامنت رو بخونین.من گفتم "بعضی از تخیلات"برای بچه مفیده.نگفتم خیالبافی.اولش هم گفتم که "اینکه آدم بخواد بچه ها رو از پیروی از یه الگوی منفی بازداره خیلی خوبه"اسمی از تخیل خرق عادت نیاوردم.اون تخیلی رو گفتم که باعث اختراع هواپیما و ماشین و ... منظورمه.
درضمن من نگفتم بدون منطق.بلکه گفتم :"یادمون نره بالاتر از منطق احساسه."و این یعنی اینکه احساس رو فراموش نکنیم.زندگی کاملا منطقانه مطمئنا به شکست میرسه.
ممنونم از توجهتون و پاسخی که نوشته بودین.ولی مثل اینکه یه کوچولو منظور هم رو درک نکردیم.احتمالا مشکل از منه شاید جور دیگه ای برداشت کرده ام.

سلام مامان عزیز ماهان
دوباره نظر شما رو خوندیم بله حق با شماست، در واقع هدف ما بیان یکسری نکات در این زمینه بود که شاید نباید به این شکل بیان می شد
ببخشید اگه ناراحتتون کردیم
مامان آرین
9 آبان 90 18:33
تجربه جالبی بود . ممنون
میدونین منکه تا حد امکان سعی میکنم آرین رو که سه سال و نیمه هست از دیدن کارتنهای خشن و خیلی تخیلی دور نگه دارم ولی این رو هم میدونم که تا ابد نمیتونم این کار رو انجام بدم پس داشتن یک راه حل کاربردی خیلی خوبه

خوشحالیم که براتون مفید بوده
موفق باشید
مامان رادمان
10 آبان 90 11:11
سلام خسته نباشين - مطالب مفيدي بود
رادمان خيلي حساسه اگه تو فيلم يا سريال يكي از بازيگرا بميره ، خيلي ناراحت ميشه و تا مدتها حرفشو ميزنه يا اينكه بخصوص در مورد سريالاي ماه رمضون كه در مورد روح بود خيلي حساس شده بود و همش حرف از روح مي زد
من اون موقع مي گفتم كه اينا همش فيلمه و واقعي نيست و اگه همون بازيگر كه در يه سريال مرده بود دوباره در سريال ديگه ديده مي شد سريع به رادمان ميگفتم : ديدي گفتم مامان اين بازيگره دوباره فيلم بازي كرده
جديداً يه برنامه اي در "من و تو " ميده به نام رازهاي شعبده بازي - با رادمان نگاه مي كنيم و وقتي رازها برملا ميشه بهش ميگم ميبيني مامان چه كلكايي ميشه تو تلوزيون زد كه ما متوجه نمي شيم فيلمها و سريالها هم همينطوري هستند. اونم خيلي خوشش مياد و خيلي چيزا براش حل شده

سلام مامان عزیز
سلامت باشید، امیدواریم در تربیت رادمان جون موفق باشید
مریم(مامان روشا)
11 آبان 90 0:58
به به چه راه کار جالبی خیلی خوشم اومد دستتون درد نکنه

خواهش می کنیم مامان مهربون
امیدواریم که براتون مفید واقع بشه
معصومه مامان سهند
2 آذر 90 18:09
مطالبتون عالیه خیلی جالبه برام که اینطوری باهم بحث میکنین البته واقعا بحثاتون درست و کارسازه، به نظر من هم نباید بزاریم بچه ها خیلی وارد تخیلات بشن چون از واقعیت جامعه عقب میوفتن، درسته واقعیت بیشتر جامعه ما اینکه زن و شوهر اول زندگیشون رو از صفر شروع میکنن ولی چیزی که داره نشون داده میشه برخلاف اینه و همین باعث شده که توقع جوونها بالا بره و مشکل دیر ازدواج کردن پیش بیاد و هزاران مشگل دیگه در کنارش....
راجع به مطلبتون هم باید بگم که همینطوره که میفرمایید الان سهند عمیقا داخل فیلم میره و وقتی هم که فیلم یا کارتون تموم میشه درست همون کارها رو با من یا با پدرش انجام میده حتی گاهی حرفهاشون رو هم ضبط میکنه و بعد از اتمام فیلم تکرار میکنه. بارها این کارهاش باعث ناراحتیم شده فکر میکنم هنوز زود باشه که براش استدلال بیارم ولی از این روش استفاده میکنم تا در آینده ازش بهره بگیرم.

ممنونم از نظرات همه مامانها و ممنونم از مدیریت وبلاگ مدرسه مامانها که اینقدر عالی مادرها رو هدایت میکنید.

این لطف همه ی مامان ها به مدرسه ی خودشونه که اینطور فعالانه در مباحث شرکت می کنن و نظرات و تجربیاتشون رو با هم در میون می ذارن و ما هم در این بین از نظرات خوبشون بهره مند میشیم
ما هم از شما و همه ی مامان های خوب مدرسه کمال تشکر و سپاس رو داریم و امیدواریم که همیشه سلامت و پیروز باشند
مامان پریسا
13 مرداد 94 11:55
سلام روزتون به خیر و شادی. این مطلب در هر زمانی یه کامنت خاص میطلبه. الان که دخترم بزرگتر شده متاسفانه شاهد این هستم که چطور تلوزیون و رسانه ها بچه ها رو اسیر خودشون کردن. حتی تا جایی که در مهد کودک ها هم ساعاتی از وقت بچه ها به تماشای tv میگذره.یعنی هر چقدر هم در منزل مدیریت داشته باشیم باز هم بیرون از منزل این روند ادامه داره
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز روز شما هم به خیر و شادی بله همینطوره که میگید و شبکه ی پویا هم که گاهی چه کارتون های بد و نامناسبی میذاره فکر می کنم یک تعداد انگشت شماری برنامه ی خوب ازش دیده باشم. اما فکر می کنم این کارها خیلی هم بی تاثیر نباشه و این ماهی گیری یاد بچه ها دادن یک روز خودش رو نشون بده شاید در دوران نوجوانیشون شاید هم زودتر.