مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

چگونه در منزل، از فرزندِ خود درس بپرسیم؟

1390/7/5 16:18
نویسنده : یه مامان
4,233 بازدید
اشتراک گذاری

به مناسبت بازگشایی مدارس به یکی از مسایل مربوط به این حیطه پرداخته ایم. و قبل از آن ایام آموزش و تربیت را به همه ی مامانای مدرسه، مخصوصا معلمین عزیز تبریک عرض می کنیم.

با ما همراه باشید...

 مادری می گفت: هر وقت که می خواهم از فرزندم درس بپرسم ، با پرخاشگری جواب می دهد و می گوید که : تو هیچی بلد نیستی و فقط معلممون بلده، ( الحمدالله معلم او در مدرسه از او راضی است).

به نظر شما مشکل از کجاست؟

یکی از دلایلی که فرزندان در پاسخ به سوالات والدین پرخاشگری می کنند و رفتار قهری دارند این است که والدین از آن ها خوب سوال نمی کنند. معمولا انسان ها و مخصوصا کودکان مواقعی که به نتیجه ی مطلوب نمی رسند ، عصبانی می شوند. پدر و مادر در پرسش و پاسخ از فرزندانِ خود ، نباید مثلِ مدرسه عمل کنند. در مدرسه کودک باید مورد ارزیابی قرار گیرد ولی در خانه نباید به این دلیل ، پرسش و پاسخ انجام شود، بلکه باید هدف این باشد که بچه خوب یاد بگیرد. (البته آموزش و پرورش هم به این سمت گرایش پیدا کرده است)

سناریوی اول: وقتی به فرزند دیکته می گوییم و به کلمه ای می رسیم که فرزند نوشتن آن را بلد نیست، اگر بگوییم: « دیدی، هی بهت می گم درس بخون، نمی خونی، الان هم بلد نیستی!» مطمئنا بچه عصبانی خواهد شد و حتی ممکن است مدادش را پرت کند و بگوید : «اصلا نمی خوام بهم دیکته بگی».

سناریوی دوم: ممکن است مادری در برخورد با مساله ی پیش آمده در سناریوی اول با زیرکیِ مادرانه اش هم بخواهد به او یاد بدهد که نوشتن صحیح آن کلمه چگونه است و هم به او بطور مستقیم آوانس نداده باشد؛ پس، کلمه را در هوا بنویسد، اگر متوجه نشد کفِ دست کودک بنویسد (مانند بازی ای که در «زنگ بازی (5) » به آن اشاره شده است)، اگر باز هم متوجه نشد آن را روی فرش بنویسد و در نهایت اگر متوجه نشد آن کلمه را در زمان مشخص از روی کتاب به فرزندش نشان دهد؛ مثلا بگوید: «5 ثانیه وقت داری که به این کلمه نگاه کنی» ، و آن کلمه را از داخل کتاب به او نشان دهد.

کدام سناریو از دید شما قابل قبول است؟

باید توجه داشته باشیم که دیکته و امتحانی که در منزل از کودک گرفته می شود باید مقدمه ای باشد برای آزمون مدرسه باشد، نه وسیله ای برای اینکه پدر و مادر از توانایی های فرزندشان آگاهی یابند و نداشتنِ اطلاعاتِ او را به رخش بکشند.


پس به جای اینکه مقابل فرزند قرار گیریم، کنارِ آنها قرار بگیریم، و نقش معلم را برای فرزندمان بازی نکنیم. لذا باید سعی شود که از کودک انتقاد نشود و پاسخ های صحیح را در یک مسیر خیلی منطقی و فرآیند خیلی آرامی به فرزند یاد بدهیم و او را در معرض امتحان در منزل قرار ندهیم تا کودک احساس کند که مادرش در کنارِ او نشسته تا به او یاد بدهد نه اینکه نشسته تا مچِ او را به دلیل ندانسته هایش بگیرد.

امام علی (ع):

سرزنش شعله های لجاجت را برافروخته تر می کند.

معمولا هم، لجاجت با پرخاشگری و قهر کردن بروز می کند.

پدر و مادر وقتی درسِ فرزندشان را در منزل با آنها کار میکنند، خیلی راحت می توانند به آنها اعتماد به نفس بدهند ولی متاسفانه بعضی از والدین نه تنها این کار را نمی کنند ، بلکه باعث از بین رفتن اعتماد به نفس در فرزندشان می شوند و فرزندشان مدام پیش خود تصور می کند که چیزی بلد نیست و همیشه از امتحان و آزمون ترس خواهد داشت. چون او را در معرض ناموفقیت هایش قرار می دهند و می خواهند مچ او را بگیرند.

اگر نقاط ضعف فرزند را با زبان خوش و با شیوه ی مهربانانه به او بیاموزیم و نقاط قوت او را تحسین کنیم در روحیه ی فرزند تاثیر مثبت گذاشته و اعتماد به نفس او را زیاد کرده ایم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان پریسا
5 مهر 90 19:06
من شیوه دوم رو میپسندم. سال قبل بچه خواهرم کلاس اول بود یه روش خاص داشتن. معلم یه صفحه کلمه میداد که مادر در منزل به صورت دیکته از بچه بگیره اون هم مثلا 5 بار از همون صفحه . طوری که خود به خود و طوطی وار کلمات وارد ذهن میشد . من گفتم این روش غلطه ولی خب روش تدریس معلم بود و نمیشد کاری کرد!!!

ان شاءالله برای پریسای عزیز از این شیوه استفاده کنید.
مامان ماهان
6 مهر 90 8:57
از محبتی که به ما دارین یه دنیا ممنونم
خوشحالم که به عنوان مامان فعال شناخته شدم
ایشاالله بتونم همواره در وب شما فعال باشم

ما از شما به خاطر همکاری و راهنمایی هایی که به مدرسه داشتید و با نظرات خوبتون ما رو تنها نذاشتین ممنونیم.
یک عدد مامان
6 مهر 90 9:10
نمیدونین من چقدر خوشحال میشم و ذوق میکنم وقتی مطالبی درباره ی بچه مدرسه ای ها میخونم . یه عامه مرسی بابت این پستتون .
راسیتش من یه کم اظطراب دارم . درباره همین شیوه ی صحیح کار با بچه ها در خونه . همه ی سعیمو میکنم که قند و عسل از مشق و درس و مدرسه احساس خوبی داشته باشن وبا ذوق و علاقه برن مدرسه ، با خوندن پستای شما من آگاه تر میشم و اظطرابم کمتر میشهممنون


خواهش میکنم مامان مهربون
شما با اتخاذ سیاست های درست مادرانه از ابتدا، ثابت کرده اید که می توانید در شرایط بحرانی بهترین تصمیم رو بگیرید و بهترین شیوه رو انتخاب کنید.
استاد بزرگواری می فرمودند: همانطور که خداوند غذای کودک رو توی سینه ی مادرش قرار داده، بهترین نحوه ی برخورد با اونا رو توی ذهنِ مادرش و بهترین شیوه ی آموزش های الهی رو توی قلب مادرش قرار داده. پس فقط باید در لحظه های سخت به خدا توکل کنید که از اون داشته هایی که در مغز و قلبتون نهادینه شده استفاده کنید.
و این تنها با توکل به خدا و یقین به اینکه می شود و خدا همیشه ناظر بر ماست امکان پذیر خواهد بود.
همین استادِ بزرگوار که مامان نمونه ای هم بودند می فرمودند: حالا که فکر می کنم و به گذشته نگاه می کنم می بینم یه شرایطی توی تربیت فرزندان برام پیش اومده بود و من راه حلی رو پیش گرفتم که الان که فکر می کنم می گم چه جوری این کار و این حرف توی اون لحظه به فکرِ من رسید. ایشون عقیده داشت، کسی جز خدا نمی تونه توی اون لحظه این فکر را به ایشون القا کرده باشه. و از این بابت همیشه شاکر بودند.
تا اونجایی که می تونیم باید بیاموزیم و مطالعه کنیم و از تجربیات دیگران استفاده کنیم و از قرارگیری توی شرایطِ سخت نهراسیم.
براتون آرزوی موفقیت داریم در تمام مراحلِ زندگیتون
یک عدد مامان
6 مهر 90 13:58
خوشششششششش به حال شما که همچین استاد نمونه ای داشتین . صحبتهای شما رو هم دوس داشتم ، جواب خوبی بهم دادین . خیلی ممنونم دوست ِ خوبم

واقعا که ما مدیونِ این استاد بزرگواریم و تنها کاری که برای ایشون از دستمون بر می آد اینه که براشون دعا کنیم.
خواهش میکنیم دوستِ خوب.
خوشحالیم که دوست داشتین.