مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

انواع خانواده ها

1390/6/20 17:22
نویسنده : یه مامان
4,697 بازدید
اشتراک گذاری

 اولین جامعه ای که کودک با آن رو به رو می شود ، خانواده است. این جامعه ی کوچک یکی از مهم ترین عواملی است که در شکل گیری شخصیت کودکان موثر می باشد.

به طور کلی 4 نوع خانواده داریم که فقط یک نوع از آن می تواند نتیجه ی مطلوب و خروجی مناسب برای تربیت فرزندان را داشته باشد. کوچک ترین رفتاری که ما بعنوان والدین انجام می دهیم می تواند در این جامعه ی کوچک تاثیر بسزایی داشته باشد. و از آنجائیکه جامعه ی ما، متشکل از خانواده های موجود در آن است، پس مسئولیتِ ما والدین در قبال اعمال و افکارمان در خانواده ، تاثیر مستقیم بر جامعه خواهد داشت و اهمیت این مساله صدچندان خواهد شد.

با ما در ادامه مطلب همراه باشید...

تقسیم بندی خانواده ها:

1-      خانواده های مستبد: در این خانواده ها ، منطق والدین، منطقِ بی منطقی است. یعنی والدین هر چه می گویند کسی حق ندارد خلاف آن را انجام دهد و کلا برای دستورات و خواسته هایشان هیچ دلیل و منطقی ندارند و یک شکل سالارگونه بر روابط خانوادگی اشان حاکم است.

2-      خانواده های آسان گیر(مداراگرا): در این خانواده ها والدین با فرزندان بسیار مدارا می کنند. این دسته از خانواده ها هم خیلی به دنبال منطق نیستند و احساسات بر روابط آن ها غلبه می کند. مثلا فرزند برای انجام تکالیفش نگران است و مادر برای رفع این نگرانی اقدام به نوشتن تکالیف مدرسه ی او خواهد کرد. حال ممکن است این اقدام مادر به خاطر فضای عاطفی باشد و یا اینکه مادر حوصله ی نق زدن بچه را ندارد؛ به هر حال مهم این است که برای نوشتن تکالیف فرزندش دلیل قانع کننده و منطقی ای ندارد و اصول تربیتی بر عمل او حاکم نیست.

3-      خانواده های بی تفاوت و بی توجه: خانواده هایی جزء این دسته محسوب می شوند که درون خانواده انسجام لازم وجود نداشته باشد. پدر و مادر و فرزندان هر کدام کار خودشان را انجام می دهند و اطلاعی از دیگری ندارند و اصلا کاری به کار همدیگر ندارند. مثلا بچه ها در چه وضعیت تحصیلی قرار دارند برای پدر بی اهمیت است و یا اینکه پدر هر وقت از شب به خانه بیاید برای اعضای دیگر خانواده تفاوتی ندارد و مهم نیست که پدر کجا بوده است و مثال های زیاد دیگری از این قبیل. در این نوع خانواده ها هم اصول تربیتی حاکم نیست و خروجی این خانواده ها هم شکل مناسبی نخواهد داشت.

4-      خانواده هایی که مدار خانواده بر اساس منطق و اصول است: همان طور که می دانیم ، اصول تربیتی در اسلام ، منطق است. و با اینکه می بینیم حدود یک قرن و نیم از اون حوزه گذشته است، امروزه بر اساس تجربه و علم به نکاتِ منطقیِ اصول تربیت اسلامی پی می برند. مثلا در اسلام تاکید بر این است که 7 سال اول ، کودکان را آزاد بگذارید تا بازی کنند. منطقِ پشتِ این قضیه این است که دانشگاهِ بچه ها بازی کردن است.

در این خانواده ها پشتِ تمام اعمال و رفتار و گفتار پدر و مادر دلیل و منطق قابل قبولی نهفته است و مثلا وقتی می گویند این کار را نکن ، این کار را بکن ، فلان جا برو، فلان جا نرو و... و کلا پشتِ هر حرفشان دلیل و منطقی نهفته است، خروجی این خانواده ها بسیار خوب و رضایت بخش خواهد بود .

اصولا اعمال و رفتار این خانواده ها منطبق با نگرش بر آینده است و برای زندگی اشان برنامه ریزی بلند مدتِ تربیتی دارند . مثلا وقتی بچه بدون دلیل منطقی گریه می کند به آن پاسخ نمی دهند چرا که ممکن است این کار باعث شود که این گریه تبدیل به ابزاری شود برای رسیدن به تمام خواسته ها از سمت فرزندشان.

برای تربیت فرزندان به نحو احسنت ، برای هر کاری که انجام می دهیم باید دلیل قانع کننده ای داشته باشیم، لازم نیست که همیشه دلیل را بیان کنیم ، ولی همین که بدانیم  این حرف و یا عمل و گفتارمان ، به خاطر فلان دلیل بوده است ، کافی است.

بعضی از موارد وجود دارد که بیان دلیلِ یک عمل برای سن فرزند مناسب نیست و یا حتی شرایط بیان اون دلیل وجود نداره، ولی اگه از اول به این روش (با منطق و دلیل) عمل کرده باشیم ،به مرور زمان و بچه ها پدر و مادر خود را انسان های منطقی و قابل اطمینان ببینند  و برای آن ها اثبات شود که بی دلیل حرفی را نمی زنند، قبول صحبت های پدر و مادر و مشورت کردن در کارها با والدینشان ، برایشان راحت تر و شیرین تر خواهد بود .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان پریسا
20 شهریور 90 17:57
سلام جالبه من منطق 7 سال اول رو نمیدونستم. ولی منطق و نظر خودم همینه و وقتی کسی از تربیت حرف میزنه بهش میگم بچه تا قبل از مدرسه باید آزاد باشه و به وقتش همه چیز یاد میگیره. خوشبختانه طرز زندگی ما جزئ اصل آخری است . ممنون

سلام به شما مامان فهیم
خوشحالیم که خانواده ی شما از دسته ی آخر هست قبلا در مورد اصول تربیت توی مدرسه نوشتیم و فکر می کنم لینکش رو هم براتون گذاشه بودیم برای یادآوری دوباره لینکهاش رو براتون می ذارم
مراحل سه گانه ی تربیت؛از تولد تا 7 سالگی:
http://mamanschool.niniweblog.com/post10.php
دوره ی دوم تربیت از 7 تا 14 سالگی:
http://mamanschool.niniweblog.com/post31.php
چند توصیه ی مهم برای تربیت کودکان 7 تا 14 سال:
http://mamanschool.niniweblog.com/post32.php

موفق باشید

یک عدد مامان
20 شهریور 90 18:10
به نظر من بهترین جمله ی این پستتون این بود :
اگه در تربیت بچه هامون از اول با منطق و دلیل عمل کرده باشیم ،به مرور زمان، بچه ها پدر و مادر خود را انسان های منطقی و قابل اطمینان می بینند ...

خوشبختانه گروه چهارم شامل حال ما میشه خدا میدونه من چقدر خوشحالم که دوقلوهامون با صحبت کردن و دلیل و منطق ارتباط خوبی دارن و همیشه صحبت کردن پیرامون مسائل توو خونه ی ما حرف اولو میزنه .اونا با اطمینان حرفهای ما رو می پذیرن
و یا اینکه خواسته هاشون رو به ما میگن .
فقط دعا میکنم هر چی بزرگتر میشن این عادت خوبشون هم بیشتر در اونا تقویت بشه.


خوشحالیم که شما هم در دسته ی چهارم هستید؛ مطمئناً در آینده هرچی که امروز میکارید رو برداشت خواهید کرد و دعا می کنیم که کانون خانواده ی شما همیشه گرم و با صفا باشه

مامان پریسا
20 شهریور 90 19:42
بله ممنون که آدرس دادید. نخونده بودم. دقیقا" نظر من هم همینه . و منظورم از آزادی یعنی کنترل نامحسوس. واگر پریسا کار اشتباهی انجام میده از همین الان به اندازه خودش راهنماییش میکنم. چون میدونم در این سن معنی کلمه نه را درک میکنه. و اگر اصرار به انجام کار بدی داشت مثلا چیزی را بگیره .چندین بار کلمه نه را با تاکید تکرار میکنم. و خود به خود پریسا اون چیز را رها میکنه. ولی اگر از اول بهاش لج کنم به جز جیغ کشیدن چیزی نسیبم نمیشه.


سلام مامان عزیز
خواهش می کنم، خوشحالیم براتون مفید بوده، بله اگه فرمانروایی بچه رو نادیده بگیریم اونم متقابلا می خواد فرمانرواییش رو نشون بده و توی سن پریسا جون با گریه و جیغ ناراحتیش رو نشون میده شما بیشتر باید از روش حواس پرتی استفاده کنید و کاملا غیر مستقیم اون رو هدایت کنید و از خطرات حفظ کنید.
به خاطر داشته باشید که پریسا وقتی کمی بزرگتر بشه این حرکت شما رو متقابلا تکرار خواهد کرد! چون بچه ها آینه ی خود ما هستند نگاه می کنند و یاد می گیرند.
براتون آرزوی موفقیت داریم
مامان علي خوشتيپ
21 شهریور 90 0:14
سلام
فكر مي كنم توي اين زمانه با توجه به تحصيلات والدين و برنامه هاي رسانه ها و ... اكثر خانواده ها جزو گروه 4 باشن.
ممنون از مطلبتون

سلام مامان عزیز
امیدواریم که همینطور باشه و همیشه همه ی خانواده ها از دسته ی چهارم باشند هرچند خانواده های تحصیل کرده ای هم هستند که جزء این دسته قرار نگرفته اند. شاید در کنار تحصیلات عوامل مهم دیگه ای هم مثل اصول اخلاقی و مهارت های زندگی و... وجود داشته باشه مخصوصا اینکه در مدارس و دانشگاه های ما کمتر اصول و مهارت های زندگی به دختر و پسر آموزش داده می شه...
موفق و موید باشید
مامان ماهان عشق ماشین
21 شهریور 90 10:36
با سلام مطمئنا هر کدوم از ما فکر میکنیم جزءگروه چهارمیم.ان شاءالله که همیشه همینجور باشه.
دسته سوم که معلومه بدترینه.
ولی بین دو دسته دیگه دسته دوم خطرناکتره.
یه دوره ضمن خدمت روانشناسی خانواده رو پارسال گذروندم و دکتر ملایری میگفتن ضرری که بچه ها در خانواده های سهل گیر میبینند بیشتر از ضرریه که تو خانواده های سخت گیر(مستبد)میبینن.

سلام مامان عزیز
ممنون از نکته ای که گفتید
تینا
21 شهریور 90 13:24
تلاش همه خانواده ها اینه که از دسته چهارم باشن !!! به امید اونروز ....
مرسی

ان شاالله که همینطور باشه، به امید اون روز
مامان ماهان
22 شهریور 90 0:31
امیدوارم بتونیم تو گروه 4 قرار بگیریم

ما هم این آرزو رو برای شما و همه ی خانواده های دیگه داریم، موفق باشید