مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

حس مالکیت کودک

1390/5/27 18:44
نویسنده : یه مامان
4,814 بازدید
اشتراک گذاری

شاید شما هم در این موقعیت قرار گرفته باشید که فرزندتان به آسانی حاضر نمی‏شود اسباب بازی های خودش را با كودك دیگری تقسیم كند یا همه چیز حتی اسباب بازی های پارک را هم مال خودش می داند!...

 

كودك اسباب‏بازی های خود را دوست دارد و به آسانی حاضر نمی‏شود آنها را با كودك دیگری تقسیم كند زیرا حس مالكیت در آنها بسیار قوی است. او آنچه را دوست دارد متعلق به خود می ‏داند و حاضر نیست به كودكان دیگر بدهد.

بنابراین پدر و مادر نباید كودك را تحت فشار بگذارند یا او را به خاطر سخاوت‏ نداشتن سرزنش كنند. وقتی كودك هنوز معنی سخاوت را نمی‏داند و برای آن آمادگی ندارد از این سرزنش جز تحقیر كودك و درهم شكستن اعتماد به نفس او چه سودی عاید می‏شود؟ 
در واقع همان قدر كه سخاوت در بزرگترها یك صفت پسندیده است، خودخواهی در كودك نیز یك امر طبیعی است. 
سخاوت پیدا كردن مستلزم این است كه كودك در وهله اول احساس مالكیت را درك كرده باشد و یك یا چند شی‏ء را در تملك خود بداند. وقتی كودك معنی «مال من» را می‏فهمد نشاط فوق‏العاده‏ای پیدا می‏كند. حالا او به دنیای اطراف خود آشناتر شده و اعتماد به نفس و استقلالی برای خود یافته است. این یك مرحله مهم از رشد كودك است كه والدین نباید اهمیت آن را نادیده بگیرند و با در هم شكستن این استقلالِ كودك به روحیه او لطمه بزنند

مقارن همین احوال، كودك پی می‏برد كه بعضی چیزها مال او نیست و البته از این بابت ناراحت می‏شود ولی با خاطرجمعی از اینكه بعضی چیزها مال او هست یاد می‏گیرد كه اشیاء دیگر را به اشخاص دیگر ربط بدهد و كم كم تلفیقی از مفهوم «مال من» و «مال تو» یا «مال او» در ذهنش پیدا می‏شود

چند نکته:

- هر چه به حس مالكیت کودک احترام بگذارید، احترام به مالكیت شما را یاد می‏گیرد. درك مفاهیم مالكیت (مال من، مال تو، مال او)، مشاركت، هدیه‏دادن و قرض‏دادن همانند سایر مراحل رشد كودك به تدریج شكل می‏گیرد
- كودكان نوپا دوست دارند در كنار هم باشند ولی با یكدیگر بازی نمی‏كنند. باید مواظب بود كه با یكدیگر درگیر نشوند و اسباب ‏بازی‏ ها را از دست هم نگیرند. به همین دلیل بازی با یك اسباب‏ بازی برای دو كودك نوپا بسیار زود است. كودك نوپا چیزی كه مورد علاقه اوست با خود به همه جا می‏برد و اگر آن را از دست او بگیرند فریاد می‏كشد مگر اینكه چیز دیگری به او بدهند و او را سرگرم نمایند.
اگر كودك دوساله ‏ای از دادن اسباب ‏بازی ‏هایش به دیگران خودداری می ‏كند، رفتاری طبیعی و مناسب دو سالگی دارد. او با بزرگتر شدن، نسبت به كودكان دیگر علاقه مند می شود و از بازی با آنها لذت می ‏برد به نحوی بسیار تدریجی، احساس بخشش و انسان ‏دوستی در او شكل می ‏گیرد

- اگر از کودک بخواهید اسباب‏بازی مورد علاقه ‏اش را در اختیار كودكی دیگر قرار دهد، تصور می ‏كند كه همه بسیج شده‏اند تا شی‏ء مورد علاقه‏ اش را از او بگیرند. پافشاری در این زمینه او را نسبت به اسباب ‏بازی مورد نظر حریص ‏تر می ‏كند و احساس مالكیت او را قوت می ‏بخشد. كودك وقتی به سه سالگی رسید و از بازی با كودكان دیگر لذت برد، می ‏توان بازی ‏های جمعی را به او آموزش داد.

- ضمن اینكه كودك برای بازی ‏های جمعی آماده می ‏شود ولی هنوز خیلی از مفاهیم در ارتباط با بازی را درك نكرده است. مثلاً: روزی فرزند شما با خوشحالی از زمین بازی به خانه مراجعت می‏كند. در میان مشت فشرده كوچك خود چند تیله رنگی نگهداری می‏كند. در جواب سؤال شما با خاطرجمعی جواب می‏دهد: «با ژاكتم عوض كردم!» بله، او واقعا ژاكت پشمی نوی خود را همراه ندارد. نمی‏توان باور كرد. اما آقاكوچولوی شما آن را با چند تیله شیشه‏ای ارزان‏ قیمت عوض كرده است و حال شما باید به دنبال ژاكت از دست ‏رفته او بگردید! در موقعیت ‏های دیگر شرایط از این هم بدتر خواهد بود
كودك شما متهم به دزدیدن یك اتومبیل كوچك از بچه‏ های همسایه می‏ شود و شما این ماشین را در اتاق او پیدا می ‏كنید! اما فرزند شما با صداقت می ‏گوید: «من این ماشین را فقط قرض كرده‏ام 

- هدیه‏دادن، تعویض‏كردن و دزدیدن، همه این معانی برای كودك سه ساله قابل تشخیص نیست. او به تدریج در مورد دادن و گرفتن، قرض كردن، پس‏دادن و با هم استفاده كردن، یا مال من و تو تجربه خواهد اندوخت. اگر یک اسباب ‏بازی را در این سن برداشت از نظر اخلاقی دزدی محسوب نمی ‏شود. كودك سه ساله مایل است آنچه را دوست دارد، داشته باشد و از ارزش واقعی آن هیچ گونه اطلاعی ندارد

- كودك سه تا چهار ساله یاد گرفته است كه مادر را رها كند و با كودكان دیگر به بازی بپردازد. نخست نمی‏داند چگونه بازی كند و معنی نوبت را درك نمی‏كند. بنابراین در مواقعی مانند توپ‏بازی باید به او یاد داد كه نوبت را رعایت كند .همچنین كودك در این سن دوست دارد كه عروسك خود را به كودكان دیگر نشان دهد ولی آن را محكم به سینه خود می‏فشارد و از دادن عروسك به دیگران امتناع دارداو دلش می‏خواهد كه با دیگران معاشرت كند ولی هنوز آماده نیست. مشكلاتی را كه بین او و همبازی او ایجاد می‏شود حل كند و باید حتما بزرگترها در این موارد دخالت كنند.

كودك چهار ساله هنوز به آن اندازه دست و دل‏ باز نشده است كه اسباب‏بازی مورد علاقه خود را برای بازی به كودك دیگر واگذار كند. ولی ممكن است چیز دیگری را كه فعلاً به آن احتیاج ندارد در اختیار دیگری قرار دهد. در هر حال هنوز زود است كه این قبیل كودكان را به حال خود گذاشت و باید همیشه یك نفر دورادور مراقب آنان باشد تا نوبت را رعایت نمایند و با اسباب‏بازی‏های خود به صورت مشترك بازی كنند
كودكان پنج ساله بسیار علاقه‏مندند كه در نمایش‏های كودكانه شركت جویند و نقشی داشته باشند و بازی‏هایی مانند «خانه‏بازی» یا «مهمان‏بازی» یا «دكتربازی» و یا «فروشگاه‏بازی» از بازی‏های مورد علاقه كودكان پنج ساله، چه پسر و چه دختر می‏باشد

- این گونه كودكان بسیار به فعالیت‏های گروهی و بازی‏های جمعی علاقه دارند ولی در عین حال به بازی‏های انفرادی نیز شایق هستند. در این سن، كودك نوبت‏گرفتن در بازی را زود یاد می‏گیرد و به آنچه به دیگران تعلق دارد احترام می‏گذارد و دیگر اسباب ‏بازی ‏های دیگران را از دست آنان نمی‏قاپد و به زور از دست‏شان نمی‏رباید. البته ممكن است هنوز نزاع و دعوا بین این كودكان دیده شود ولی نه به آن حد كه مراقبت دائم لازم باشد. بزرگسالان باید در عین حال كه به كار دیگری مشغول هستند دورادور نیز مراقب آنان باشند.

- هنگام ورود به مدرسه كودك به این حد از توانایی رسیده است كه بین «مال من» و «مال دیگری» تفاوت قائل شود. در این سن كودك می‏بایستی مالك چیزی باشد مثلاً در منزل حتی‏الامكان كودك اتاق جداگانه‏ای داشته باشد و اگر امكان ندارد یك كمد مخصوص و یا طاقچه‏ای از اتاق، جعبه، كارتن و یا گوشه‏ای از اتاق را به او اختصاص دهید تا وسایلش را دور از دسترس دیگران نگهداری كند. از این طریق حس مالكیت و مراقبت از وسایل خود را یاد می‏گیرد
- والدین هم می‏بایستی به ادعای حق مالكیت فرزند خود احترام بگذارند. مانتو و یا كاپشن كوتاه‏شده و یا اسباب‏بازی كه بلااستفاده است بدون اجازه او به دیگری و یا برادر و خواهر كوچك‏ترش نبخشند. باید از او سؤال كنید كه چه چیزی را مایل است حفظ كند و چه چیزی را می‏خواهد ببخشد. اگر حاضر نیست از وسایلی كه به نظر شما زیادی است صرف‏نظر كند، به عقیده‏اش احترام بگذارید.

 وقتی كودك اجازه داشته باشد آنچه را كه به او تعلق دارد پیش خود حفظ كند و یا مجبور نباشد همه چیز را با دیگران تقسیم كرده یا هدیه دهد، ارزش مالكیت را به درستی در خواهد یافت و خواهد آموخت كه چرا نمی‏تواند چیزی را كه به او تعلق ندارد، بردارد.

در حال حاضر چاره‏ای ندارید جز اینكه توجه داشته باشید موقعی كه از خانه دوستی یا از كودكستان یا از محل بازی به خانه مراجعت می‏كنید، آیا جیب شلوار كوچولوی شما پرشده به نظر می‏رسد یا خیر! بهتر است از كوچولوی خود بخواهید جیب‏هایش را بگردد و ببینید آیا چیزی كه به او تعلق ندارد و دوست او در جستجوی آن است در آنجا فراموش شده یا نه! او را سرزنش یا تنبیه نكنید، بلكه از فرزند كوچك خود بخواهید آن را سریع به صاحبش باز گرداند.

در موقع خرید از مغازه‏ها نیز دقت كنید چیزهایی كه در دسترس او قرار گرفته‏اند، به سرعت به داخل جیبش سقوط نكنند!  شما باید دائما توضیح دهید كه نمی‏توان بدون پرداخت بها چیزی را از داخل مغازه بیرون برد. به تدریج كودك شما خواهد آموخت آنچه را كه به دیگران تعلق دارد شناخته و به آن احترام بگذارد. متأسفانه به دلیل عدم شناخت والدین از مسئله احساس مالكیت كودكان و نقش آن در رشد شخصیت آنان، آسیب‏های روحی ـ روانی جبران‏ناپذیری بر شخصیت كودك وارد می‏آورند.

به طور مثال با آمدن كودكی به عنوان میهمان در خانه، والدین سعی دارند به كودك تفهیم نمایند كه اسباب‏بازی‏های خود را به كودك میهمان بدهد. به او تلقین می‏كنند كه كودكِ میهمان، دوست توست و باید با اسباب ‏بازی ‏های تو شریك گردد. در صورتی كه كودك در مقابل نظر والدین مخالفت كند آنان ابتدا با تشویق و تحمیق (اگر اسباب ‏بازی ‏هایت را بدهی برای تو سه‏چرخه می‏خرم، تو بچه خوبی هستی، تو بچه‏ها را دوست داری، مهربانی، عاقلی، ...) سپس با تهدید و تنبیه (اگر اسباب ‏بازی‏ هایت را ندهی دوباره به میهمانی نمی‏برم، برایت دوچرخه نمی‏خرم و ...) كودك را وادار می‏كنند كه علی‏رغم میل باطنی‏اش اسباب‏بازی‏هایش را به كودك میهمان بدهد. در صورتی كه در همین زمان حس مالكیت در كودك گُل كرده و با ندادن اسباب‏بازی به كودكِ دیگر می‏خواهد اعلام نماید كه اینها در مالكیت من است و اگر به ناچار اسباب‏ بازی ‏اش را به كودك میهمان بدهد به خاطر این است كه از توجه و محبت والدین محروم نشود. (نیاز به توجه مثبت در نزد كودك از نیاز به مالكیت اساسی‏تر است.) 

یا مثلا در حالت دیگر، كودك مایل است كه بهترین و گران ‏قیمت ‏ترین اسباب‏بازی خود را به بچه میهمان و یا همسایه بدهد. در این موقعیت است كه حس ایثار، گذشت، تعاون و همكاری در كودك گُل كرده و می‏خواهد شادی‏ های خود را با دوستان تقسیم كند. در این حالت نیز متأسفانه با مخالفت و مقاومت والدین روبه‏رو شده و با پیام‏های كلامی و غیر كلامی (اخم كردن، ابرو بالا انداختن، نگاههای زهرآگین، بعدا بازی كن، عروسك باطری ندارد و...) به كودك می‏گویند كه اسباب‏بازی خصوصی است و دیگران نباید به آن نزدیك شده و با آن بازی كنند.

در هر دو حالتی كه والدین دخالت كرده و اظهار نظر داشته‏اند، میل درونی، رغبت، خواست قلبی و تشخیص كودك را نادیده گرفته و به روح استقلال‏طلبی و اعتماد به نفس او لطمه و صدمه زده‏اند. 
عكس ‏العمل والدین به هنگام دعوای كودكان بر سر اسباب‏بازی
1 ـ بعضی از والدین هنگامی كه كودك آنها اسباب‏بازی و یا وسیله‏ای را در مجلس میهمانی و ... از كودك دیگری می‏گیرد احساس ناراحتی كرده و با خود می‏گویند خانواده‏های دیگر چنین قضاوت خواهند كرد كه در تربیت كودك‏شان كوتاهی كرده‏اند

2- گروهی دیگر از والدین خوشحال‏اند از اینكه كودك‏شان می‏تواند جای خود را در آینده باز كند و به اصطلاح می‏گویند از عهده خودش برمی‏آید

3- عده‏ای دیگر از والدین نسبت به این گونه رفتارها بی‏تفاوت بوده و اهمیت چندانی برایشان ندارد.

راه حل های پیشنهادی:

با توجه به اهمیت موضوع و نیاز والدین به راهكارها و راه حل‏های علمی، راهبردهای مفید و سازنده زیر پیشنهاد می‏گردد

ـ اگر فرزند دو ساله شما همیشه اشیاء را از كودكان دیگر می‏گیرد، نشانه آن نیست كه در آینده شخص زورگویی خواهد شد، زیرا در این سن، او كوچك‏تر از آن است كه مفهوم رعایت حقوق دیگران را بفهمد. در این حالت بگذارید كمی با كودكان بزرگ‏تر از خود، كه می‏توانند برای دفاع از حق‏شان در مقابل فرزند شما مقاومت كند، بازی كند تا به طور طبیعی تربیت شود

ـ اگر فرزند شما مهاجم است و بچه‏ای را پیاپی آزار می‏دهد، مدتی آنها را از یكدیگر جدا نگاه دارید و توجه او را به چیز دیگری جلب كنید. سرزنش فرزند در این حال باعث می‏شود كه احساس تنهایی كند و حالت تهاجمی‏اش بیشتر شود

ـ اگر كودك سه ساله شما پرخاشگر و مهاجم است و حاضر به فراگیری بازی‏های جمعی نیست، وقت آن است كه رفتارش را (به كمك مشاور روانشناس) اصلاح كنید

ـ اگر بر سر اسباب‏بازی واحدی دعوا در گرفت، اسباب‏بازی دیگری به میان آورید و شوق كودك را برای بازی با آن برانگیزید

ـ راه حل دیگر در صورت امكان، این است كه قبل از شروع بازی چند اسباب‏بازی یك شكل تدارك ببینید، در این صورت موفق می‏شوید از هر گونه قیل و قال جلوگیری كنید

ـ اگر زودتر از موقع به كودك اصرار بورزید كه خودخواهی را كنار بگذارد و مجبورش كنید اسباب‏بازی خود را به كودك دیگری بدهد، یا اسباب‏بازی او را به زور از دست او بگیرید و به كودك دیگر بدهید، كودك احساس عدم امنیت می‏كند و همواره این ترس و نگرانی را خواهد داشت كه مبادا كسی اسباب‏بازی‏هایش را بگیرد و در نتیجه با نزدیك‏شدن هر كودك به حریم بازی خود دچار وحشت می‏شود و او را به زور عقب می‏راند. فشار و سختگیری برای سخاوتمندشدن كودك، رشد طبیعی او را به تأخیر می‏اندازد و حاصل دیگری ندارد

ـ اگر به هنگام دعوا بر سر اسباب‏بازی هیچ یك از كودكان دست از دعوا برنمی‏دارند و شما نمی‏دانید اسباب‏بازی از اول دست كدام یك بوده است، بهتر است اسباب‏بازی را از هر دو بگیرید و سرگرم بازی دیگری كنید

ـ اگر متوجه شدید كه یكی از كودكان اسباب‏بازی را از دیگری قاپیده است، خیلی محترمانه و منطقی اسباب‏بازی را از او بگیرید و به نفر اولی بدهید، سپس (نفر اولی) را تشویق كنید كه اسباب‏بازی را به كودك دیگر بدهد. نباید در برابر كودكی كه چیزی را به زور از دیگری می‏گیرد واكنش مثبت نشان دهیم، بلكه باید او را تشویق كنیم كه صبر كند و از كودك دیگر بخواهد اسباب‏بازی را به او بدهد

ـ اگر كودك اسباب‏بازی‏اش را به دیگری نمی‏دهد باید به تصمیم او احترام بگذاریم و سعی نكنیم با تشویق، تحمیق و تهدید زمینه‏ای را فراهم نماییم كه كودك به اكراه و اجبار اسباب‏بازی‏اش را به دیگری بدهد

ـ هنگام دعوای كودكان بر سر تملّك اشیاء بهتر است تا حد امكان چیزی نگویید و بگذارید خودشان مشكل‏شان را حل كنند مگر اینكه یكی از بچه‏ها بخواهد به دیگری زور بگوید.

منبع: راسخون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

یک عدد مامان
27 مرداد 90 21:51
خب باید بگم که در مورد امین و متین همیشه کلمه ی "با هم " بهشون گفته شده . درمورد همه چیز! از خوراکی و اسباب بازی بگیر تا استفاده از رایانه و cd فیلم . باید با همدیگه استفاده کنن . البته هر کدوم یه سری وسایل مخصوص به خودشون دارن ولی از این قاعده ی حس مالکیت مستثنی نیستن . به قول شما وقتی حسشون گل کنه و کوتاه نیان اوضاع سخت میشه و دائم باید دنبال راهکار باشیم که یا این یکی کوتاه بیاد یا اون یکی از خیرش بگذره یا نهایت توافق کنن با هم استفاده کنن .
چیزی که خیلی مهمه تصمیم گیری توو شرایط بحرانه! که اکثرا به خیر میگذره و نه سیخ میسوزه نه کباب


خیلی خوبه که از اول اینطوری باهاشون برخورد کردید با توانایی که در شما سراغ داریم جز این هم انتظار نمی ره که بتونید شرایط بحران رو به خوبی مدیریت کنید که به قول خودتون نه سیخ بسوزه نه کباب
مامان ماهان عشق ماشین
27 مرداد 90 23:46
خیلی جالب و آموزنده بود.خانم دکتر فردوسی میگفتن برای بچه ها دوتا سبد در نظر بگیرین که توی یکیش اون اسباب بازیهایی باشه که مایله با دیگرون شریک بشه و توی یکی دیگه اون اسباب بازیهایی که به دیگرون نمیده و حکم وسایل شخصی رو داره.
من فکر میکنم اینجوری هم برای بچه راحت تره هم برای مادر.

جالب بود، ممنون که آموخته ها و تجربیاتتون رو در اختیار ما قرار می دید.
موفق باشید
مامان وانیا
28 مرداد 90 1:59
خیلی کمک کرد چون این مشکلیه که معمولا باهاش روبرو هستم و همیشه ناراحت بودم از اینکه دختر دو ساله ام در آینده فردی زورگو خواهد شد

خوشحالیم که براتون مفید بوده، مامان های عزیز اگه اطلاعاتی درباره ی شرایط فعلی داشته باشن و بدونن در آینده با چه شرایطی روبرو خواهند شد کمک بزرگی براشون خواهد بود برای کنار اومدن با وضعیت موجود.
موفق باشید
مامان اراد
28 مرداد 90 3:27
سلام .مرسي از راهنماييها و اموزشهاي عاليتون.پسر من 2سال و 5 ماهشه.تا چند روز قبل جيشش رو ميگفت اما ي چند روزيه كه با هزار حيله دستشويي ميبرمش. و با گريه كه من جيش نميكنم.صبح هم تو پوشكش پيپي بايد بكنه اگه وسط روز كه پوشك نداره مدفوع داشته باشه انقدر به خودش فشار مياره تا يادش ميره بره دستشويي0 تو رو خدا راهنماييم كنين. دستم هيچ جا بند نيست.بايد چيكار كنم تا ياد بدم بهش كه تو دستشويي پي پي كنه؟؟؟؟؟؟


سلام مامان عزیز
مطالب زیر رو مطالعه کنید باز اگه مشکلتون حل نشد در خدمت هستیم:
http://mamanschool.niniweblog.com/post19.php
http://mamanschool.niniweblog.com/post52.php
http://mamanschool.niniweblog.com/post58.php
مامان پریسا
28 مرداد 90 6:02
خیلی جالب بود. بیشتر این خصوصیات را من در بچه های اطرافم به همین شکل میبینم و گاهی همین افکار اشتباه خود به خود در ذهنم به وجود میاد مثلا تربیت غلط والدین. نمیدونم چقدر حس مالکیت در پریسا به وجود اومده ولی یادش دادیم وقتی اسباب بازی در دست داره وبهش می
گیم بده سریع دستش را به طرفمون دراز میکنه.راستی در مورد مساله بچه های شیر خشکی اگر بخوام مطلبی به شما بدم از طریق کامنته؟یعنی همین جا براتون تایپ کنم؟


می تونید از طریق کامنت یا اگه براتون ممکن بود ایمیل به آدرس mamanschool@gmail.com برامون ارسال کنید
ممنون از لطفتون و همکاریتون با مدرسه ی مامان ها
تینا
29 مرداد 90 15:59
مثل همیشه عالیییییییییییی بود

ممنون از لطفتون، خوشحالیم براتون مفید بوده
تینا
16 شهریور 90 15:06
عزیزم تمام مطالبی رو که بهم توصیه کردی خوندم و از همه شون استفاده کردم ... به لطف مطالب خوبت ایشالا به زودی مشکلم حل میشه

به لطف و عنایت پروردگار و تلاش شما مامان مهربون ان شاءالله همه ی مشکلات به راحتیِ قند در لیوان زندگیتون حل بشه.