مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

تجربه موفق ۴۰ ؛ برخورد یک مادر در شکایت دخترانش از هم

1397/9/25 12:47
نویسنده : یه مامان
1,552 بازدید
اشتراک گذاری

مادری میگفت هیچ وقت دوست نداشتم در مقابل دو دخترم نقش قاضی رو ایفا کنم، چون در اینصورت اونا رو سوق میدادم به اینکه یکی در نقش متهم و دیگری در نقش شاکی ظاهر بشه و برای اثبات حقانیت خودشون، بر علیه طرف مقابلشون قرار بگیرن.

👈 بخاطر همین فقط و فقط سعی کردم دلهای اونا رو بهم نزدیک کنم تا اونها به اینوسیله خودشون راه حل کنار اومدن با هم رو پیدا کنن و همیشه یادشون باشه که اون عشقی که بین اونهاست بهترین قاضی مابینشون هست...

بنابراین وقتی هر کدومشون علیه خواهرش شکایتی رو مطرح میکرد من شعری که در مورد خواهر ساخته بودم رو براشون میخوندم و رابطه ی محبت آمیز خواهری رو بهشون یادآوری میکردم.

بعضی وقتها خوب جواب میداد و بعدش اونا همو بغل میکردن و هر کدوم یه پله از موضع خودشون پایین می اومدن و خیلی بهتر از من میتونستند قضیه رو حل کنند بدون اینکه دلخوری پیش بیاد.

حالا این شعر رو گاهی اوقات خودشون برای هم یادآوری میکنن و آغوش و محبتهای خواهرانه رو در پی اون برای هم روانه میکنن😃:

آبجیا با هم مهربونند
قدر همو میدونند
آبجیا همو دوست دارند
آبجیا پناه همند
هرجا میرن باهمند

اون قضیه پناه هم بودن خیلی تاثیرش شگرف بوده😉

شما هم حتما میتونید شعرهای خلاقانه ی خواهر_برادری و برادر_برادری بگید ما هم خوشحال میشیم اونا رو بشنویم👌

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
25 آذر 97 13:46
عالی بود. گل
یه مامان
پاسخ
محبتممنونگل
مامانمامان
25 آذر 97 16:49
جالب بودگل
یه مامان
پاسخ
😘💗🌹