بچه های طلاق!
هرچند که هیچ وقت به گذاشتن مطلبی با این عنوان در مدرسه ی مامان ها فکر نمی کردیم اما به درخواست بعضی دوستان تصمیم گرفتیم که مطالبی هم در این زمینه بذاریم امیدواریم که هیچ وقت هیچ بچه ای به این مشکل دچار نشه...
کودکان و نوجوانانی که شاهد طلاق والدین خود بوده اند پایان زندگی مشترک پدر و مادر خود را سخت ترین اتفاق زندگیشان دانسته اند.متخصصان روانشناسی بخشی از علت این مسأله را کوچ آنان و زندگی با یکی از والدین میدانند و به علت آنکه حضور ناگهانی یکی از والدین در کنار آنان بیرنگ میشود بخشی از ارتباط آنها با یک جای خالی مواجه شده و این ضربه سختی است که باید در برابر آن تاب بیاورند.کارشناسان امور خانواده به پدر و مادرانی که قصد جدایی دارند، توصیه می کنند با توجه به رفتارهای خود که از روی ناآگاهی یا لجبازی است از وارد شدن آسیبها و ناکامیهای عمیقتر در قلب فرزندان خود جلوگیری کنند.
روش نخست
گروهی از والدین پس از طلاق سعی میکنند با یک تلاش بیش از اندازه نگاه و محبت فرزندشان را به خود جلب کنند.این تلاش به نوعی استرس عاطفی نادرست و ناهمگونی را به فرزندان آنها وارد می کند و آنان را در موقعیتی قرار میدهد که خود را مجبور به مذاکره و هم صحبتی در مورد پدر و مادرشان و وضعیتی که ایجاد شده است، میکند. این استرس عاطفی در واقع یک نوع فشار مضاعف را بر روح و روان آنان وارد میکند. متخصصان معتقدند به جای ایجاد این فشارهای عاطفی مستقیم بهتر است از طریق ایمیل، پیامک و... مدتی به او فرصت دهند که به ترمیم زخمهای عاطفی اش که حاصل فاصله ایجاد شده از درگیری های قبلی و طلاق است، بپردازد. با این شیوه او به سلامت عاطفی دست خواهد یافت.
روش دوم
والدین هرگز نباید با بیان جزئیات خشم، نفرت، اضطراب و درگیریهایی که با شریک زندگیشان داشته اند، جهان درونی کودک را وارونه سازند اگرچه بسیاری از والدین به علت وقوع طلاق و هجوم افکار و احساسات منفی و تنشها نیاز به هم صحبت دارند و از طریق بیان سختیهایی که در حال لمس آن هستند باید با کسی درد دل کنند، ولی باید به خاطر داشته باشند که فرزندانشان گزینه خوبی برای به دوش کشیدن این ناراحتیها نیستند و در صورتی که این مرزها را رعایت نکنند، در آینده باید شاهد آسیبهای عمیقتری باشند.
روش سوم
کودکان و نوجوانان نیاز به درک شدن دارند. این نیاز پس از طلاق والدین شدت مییابد و باید احساسات آنها از سوی والدین درک شده و مورد توجه قرار گیرد.در این مواقع لازم نیست که به عنوان پدر و مادر که در هفته چندساعتی با او هم صحبت هستند، از او انتقاد کرده یا او را نصیحت کنند. بچه ها در این سن به جای واکنشهای والدین و دلنگرانی هایشان نیاز به کسی دارند که حرفهایشان را بشنود، در واقع راه حل در همین شنیدن و همراهی با اندوه آنان نهفته است. در صورتی که والدین بتوانند ارتباطی با فرزند خود برقرار کنند که احساسات خود را برایشان بازگو کند، مشکلات عاطفی او کمتر خواهد شد.
روش چهارم
ارتباط با نزدیکان دیگر در آخر هفته بخشی از آلام و ناراحتی آنان را کم خواهد کرد. در این ارتباطها بچه ها نباید مورد سؤال و جواب قرار گیرند، زیرا باعث می شود تنشهای آنها افزایش پیدا کند. به جای سؤال و جواب در مورد او و ریز شدن روی زندگی همسر سابقتان دامنه سؤالات را به خواسته ها، علایق و... گسترش داده و عمومی تر با او به صحبت بپردازید.
روش پنجم
کودکان بخشنده تر از آن هستند که در ذهن میگنجد، بنابراین بهترا ست به جای تقسیم بندیهای عاطفی تند و بروز خشم به ایجاد رابطه های مثبت با آنان پرداخت.والدین طلاق باید از فرزندان خود عذرخواهی کنند و از سوی دیگر گاه به انتقاد از خود بپردازند. این شیوه یک سیگنال امن را به او میدهد زیرا مطمئن میشود خشم و اضطرابی که والدیناش درگیر آن بوده اند، هیچوقت او را درگیر نخواهد کرد و آنها متوجه اشتباهات گذشته خود هستند. این برخورد او را از خشم، نفرت، کینه، انتقام و... دور خواهد کرد.
سعی کنید موارد زیر را در حد ممکن رعایت کنید:
1 - از لحاظ جسمی و عاطفی خودتان را در دسترس كودك قرار دهید
هنگامی كه با كودك سر و كار دارید موبایل ، كامپیوتر و روزنامه را كنار بگذارید تا بفهمد زمانی كه او آماده برقراری ارتباط است تمام توجه شما معطوف به اوست .
2 - درباره احساسات خودتان صحبت كنید
نیاز ندارید كه جزییات مشخص و واضحی درباره طلاق بدهید یا اینكه درباره نگرانیهای مالی خود بحث نمایید بلكه فقط درباره احساسات تان صحبت نمایید تا شاید او نیز راغب شود احساساتش را بازگو نماید .
3 - به تلاش خود برای رسیدن به آنها ادامه دهید
گاهی اوقات بچه ها حرف نمی زنند چون نمی دانند چه بگویند یا اینكه چگونه بگویند . كودكی كه والدینش به تازگی از هم جدا شده اند احتمالا بیشتر احساس عصبانیت، ناراحتی، سردرگمی، تاسف یا تركیبی از همه این احساسات با هم را دارد . شاید او قادر به یافتن كلمات مناسب برای بازگو كردن احساساتش نیست .
اگر كودكی ناراحت به نظر می رسد یكی از والدین كه با او زندگی می كند می تواند از كودك سوالاتی چون " الان ناراحتی ؟ به خاطر طلاقه ؟ می خوای درباره آنچه در ذهنت می گذره صحبت كنیم یا اینكه می خوای چند تا سوال از من بپرسی " را بپرسد .
4 - در حضور كودك والد دیگر را مورد انتقاد قرار ندهید
شاید كودك نسبت به هر یك از والدین احساس حفاظتی و دفاعی داشته باشد و از ترس اینكه مبادا والدینش ناراحت یا عصبانی شوند تمایلی به صحبت كردن نداشته باشد . وقتی می خواهید احساسات منفی خود درباره همسرتان را بازگو كنید حالت درست این است كه با یكی از دوستان یا درمانگرتان صحبت كنید نه اینكه گله همسرتان را به كودكتان بكنید .
5 - وقتی كودكتان مشغول بازگویی احساساتش می باشد اجازه دهید كه كاملاً صادق باشد
شاید شنیدن بعضی از حرفها برای والدین سخت باشد اما ایجاد جوی صمیمانه كه در آن كودك بتواند بدون هیچ بازخورد یا قضاوتی به بازگویی احساساتش بپردازد، كمكشان می كند كه بر روی این احساسات شان كار كنند و بدین ترتیب شما هم به نگرانی های آنها دست خواهید یافت .
6 - صبور باشید
اغلب طلاق تمام افراد درگیر را، ضعیف و متزلزل می كند . شاید كودكان نیاز به زمان اندكی دارند تا قبل از باز گو كردن احساساتشان آن را پردازش نموده و سپس درباره اش صحبت كنند .
منبع: بیتوته ( salamatnews.com - iran-newspaper.com – سیمرغ )