مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

بچه های طلاق!

1394/3/26 8:49
نویسنده : یه مامان
3,610 بازدید
اشتراک گذاری

هرچند که هیچ وقت به گذاشتن مطلبی با این عنوان در مدرسه ی مامان ها فکر نمی کردیم اما به درخواست بعضی دوستان تصمیم گرفتیم که مطالبی هم در این زمینه بذاریم امیدواریم که هیچ وقت هیچ بچه ای به این مشکل دچار نشه...

کودکان و نوجوانانی که شاهد طلاق والدین خود بوده اند پایان زندگی مشترک پدر و مادر خود را سخت ترین اتفاق زندگیشان دانسته اند.متخصصان روانشناسی بخشی از علت این مسأله را کوچ آنان و زندگی با یکی از والدین میدانند و به علت آنکه حضور ناگهانی یکی از والدین در کنار آنان بیرنگ میشود بخشی از ارتباط آنها با یک جای خالی مواجه شده و این ضربه سختی است که باید در برابر آن تاب بیاورند.کارشناسان امور خانواده به پدر و مادرانی که قصد جدایی دارند، توصیه می کنند با توجه به رفتارهای خود که از روی ناآگاهی یا لجبازی است از وارد شدن آسیبها و ناکامیهای عمیقتر در قلب فرزندان خود جلوگیری کنند.


روش نخست

گروهی از والدین پس از طلاق سعی میکنند با یک تلاش بیش از اندازه نگاه و محبت فرزندشان را به خود جلب کنند.این تلاش به نوعی استرس عاطفی نادرست و ناهمگونی را به فرزندان آنها وارد می کند و آنان را در موقعیتی قرار میدهد که خود را مجبور به مذاکره و هم صحبتی در مورد پدر و مادرشان و وضعیتی که ایجاد شده است، میکند. این استرس عاطفی در واقع یک نوع فشار مضاعف را بر روح و روان آنان وارد میکند. متخصصان معتقدند به جای ایجاد این فشارهای عاطفی مستقیم بهتر است از طریق ایمیل، پیامک و... مدتی به او فرصت دهند که به ترمیم زخمهای عاطفی اش که حاصل فاصله ایجاد شده از درگیری های قبلی و طلاق است، بپردازد. با این شیوه او به سلامت عاطفی دست خواهد یافت.


روش دوم

والدین هرگز نباید با بیان جزئیات خشم، نفرت، اضطراب و درگیریهایی که با شریک زندگیشان داشته اند، جهان درونی کودک را وارونه سازند اگرچه بسیاری از والدین به علت وقوع طلاق و هجوم افکار و احساسات منفی و تنشها نیاز به هم صحبت دارند و از طریق بیان سختیهایی که در حال لمس آن هستند باید با کسی درد دل کنند، ولی باید به خاطر داشته باشند که فرزندانشان گزینه خوبی برای به دوش کشیدن این ناراحتیها نیستند و در صورتی که این مرزها را رعایت نکنند، در آینده باید شاهد آسیبهای عمیقتری باشند.


روش سوم

کودکان و نوجوانان نیاز به درک شدن دارند. این نیاز پس از طلاق والدین شدت مییابد و باید احساسات آنها از سوی والدین درک شده و مورد توجه قرار گیرد.در این مواقع لازم نیست که به عنوان پدر و مادر که در هفته چندساعتی با او هم صحبت هستند، از او انتقاد کرده یا او را نصیحت کنند. بچه ها در این سن به جای واکنشهای والدین و دلنگرانی هایشان نیاز به کسی دارند که حرفهایشان را بشنود، در واقع راه حل در همین شنیدن و همراهی با اندوه آنان نهفته است. در صورتی که والدین بتوانند ارتباطی با فرزند خود برقرار کنند که احساسات خود را برایشان بازگو کند، مشکلات عاطفی او کمتر خواهد شد.


روش چهارم

ارتباط با نزدیکان دیگر در آخر هفته بخشی از آلام و ناراحتی آنان را کم خواهد کرد. در این ارتباطها بچه ها نباید مورد سؤال و جواب قرار گیرند، زیرا باعث می شود تنشهای آنها افزایش پیدا کند. به جای سؤال و جواب در مورد او و ریز شدن روی زندگی همسر سابقتان دامنه سؤالات را به خواسته ها، علایق و... گسترش داده و عمومی تر با او به صحبت بپردازید.


روش پنجم

کودکان بخشنده تر از آن هستند که در ذهن میگنجد، بنابراین بهترا ست به جای تقسیم بندیهای عاطفی تند و بروز خشم به ایجاد رابطه های مثبت با آنان پرداخت.والدین طلاق باید از فرزندان خود عذرخواهی کنند و از سوی دیگر گاه به انتقاد از خود بپردازند. این شیوه یک سیگنال امن را به او میدهد زیرا مطمئن میشود خشم و اضطرابی که والدیناش درگیر آن بوده اند، هیچوقت او را درگیر نخواهد کرد و آنها متوجه اشتباهات گذشته خود هستند. این برخورد او را از خشم، نفرت، کینه، انتقام و... دور خواهد کرد.

سعی کنید موارد زیر را در حد ممکن رعایت کنید:

1 - از لحاظ جسمی و عاطفی خودتان را در دسترس كودك قرار دهید

هنگامی كه با كودك سر و كار دارید موبایل ، كامپیوتر و روزنامه را كنار بگذارید تا بفهمد زمانی كه او آماده برقراری ارتباط است تمام توجه شما معطوف به اوست .

 2 - درباره احساسات خودتان صحبت كنید

 نیاز ندارید كه جزییات مشخص و واضحی درباره طلاق بدهید یا اینكه درباره نگرانیهای مالی خود بحث نمایید بلكه فقط درباره احساسات تان صحبت نمایید تا شاید او نیز راغب شود احساساتش را بازگو نماید .

 3 - به تلاش خود برای رسیدن به آنها ادامه دهید

 گاهی اوقات بچه ها حرف نمی زنند چون نمی دانند چه بگویند یا اینكه چگونه بگویند . كودكی كه والدینش به تازگی از هم جدا شده اند احتمالا بیشتر احساس عصبانیت، ناراحتی، سردرگمی، تاسف یا تركیبی از همه این احساسات با هم را دارد . شاید او قادر به یافتن كلمات مناسب برای بازگو كردن احساساتش نیست .

 اگر كودكی ناراحت به نظر می رسد یكی از والدین كه با او زندگی می كند می تواند از كودك سوالاتی چون " الان ناراحتی ؟ به خاطر طلاقه ؟ می خوای درباره آنچه در ذهنت می گذره صحبت كنیم یا اینكه می خوای چند تا سوال از من بپرسی " را بپرسد .

 4 - در حضور كودك والد دیگر را مورد انتقاد قرار ندهید

 شاید كودك نسبت به هر یك از والدین احساس حفاظتی و دفاعی داشته باشد و از ترس اینكه مبادا والدینش ناراحت یا عصبانی شوند تمایلی به صحبت كردن نداشته باشد . وقتی می خواهید احساسات منفی خود درباره همسرتان را بازگو كنید حالت درست این است كه با یكی از دوستان یا درمانگرتان صحبت كنید نه اینكه گله همسرتان را به كودكتان بكنید .

5 - وقتی كودكتان مشغول بازگویی احساساتش می باشد اجازه دهید كه كاملاً صادق باشد

 شاید شنیدن بعضی از حرفها برای والدین سخت باشد اما ایجاد جوی صمیمانه كه در آن كودك بتواند بدون هیچ بازخورد یا قضاوتی به بازگویی احساساتش بپردازد، كمكشان می كند كه بر روی این احساسات شان كار كنند و بدین ترتیب شما هم به نگرانی های آنها دست خواهید یافت .

 6 - صبور باشید

 اغلب طلاق تمام افراد درگیر را، ضعیف و متزلزل می كند . شاید كودكان نیاز به زمان اندكی دارند تا قبل از باز گو كردن احساساتشان آن را پردازش نموده و سپس درباره اش صحبت كنند .


منبع: بیتوته ( salamatnews.com - iran-newspaper.com – سیمرغ )

پسندها (1)

نظرات (6)

مامان پارسا
26 خرداد 94 11:30
سلام ببخشید سرم کمی شلوغه کم پیدا شدم .طلاق تلخه اما واقعیتی هست که متاسفانه تو این روزها زیاد شاهدشیم و باید مهارتهایی پیدا کنیم که تو این اتفاق بچمون که عزیز ترین کس برای هر دو طرفه کمترین آسیب رو ببینه امیدوارم این دست از مطالب به درد هیچ کدوم از مامانها نخوره و ازش استفاده نکنن.اما من خواهش میکنم تبعات طلاق رو هم مطرح کنید تا خیلی ها برای تصمیم طلاق عجول و شتابزده نباشن . به امید روزی که تمام مشکلات زناشویی حل بشه و هیچ بچه ای شاهد جدایی بابا و مامانش نباشه .
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز پارسا خیلی خوشحال شدیم که نظرتون رو دیدیم در آستانه ی ماه مبارک رمضان از شما و مامان های دیگه خیلی التماس دعا داریم ما هم مثل شما دعا میکنیم هیچ وقت هیچ کس به این مطالب نیاز نداشته باشه و از پیشنهادتون هم ممنونیم. حتما در اون موردی که ذکر کردید هم مطلب خواهیم گذاشت ممنون
مامان فرنيا
26 خرداد 94 12:34
سلام امروز خبري از دوست عزيزم گرفتم كه كلا منو بهم ريخت و امدم ديدم شما از بچه اي طلاق نوشتيد شايد درست نباشه اما تنها چيزي كه الان با اين روحيه ميتونم بگم اينه گاهي وقتي هيچ راهي نميمونه بهتر طلاق باشه تا بچه ها بيشتر شاهد صحنه هاي دعوا و كتك كاري پدر و مادرشون نباشن چون ميشه مشكلات عاطفي روحيه بچه بعد از طلاق را با سختي درست كرد و راهي براش پيدا كرد اما بچه اي كه هر روز شاهد ناراحتي و دعواست هم با اينكه پدر و مادر داره خيلي چيزها نداره پسري كه شاهد كتك خوردن مادرش باشه چه پسري تربيت ميشه يا يكي ميشه مثل پدرش كه براي مادرش احترام قائل نميشه يا افسرده و ... شرمنده ولي واقعا ناراحتم و سخته كه ناراحت باشم چرا دوستم طلاق را انتخاب نكرده
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز فرنیا عجب روزی هم این پست رو گذاشتیم فقط می تونیم بگیم که ناراحتی شما رو درک می کنیم و امیدواریم که آرامش در کانون همه ی خانواده ها حاکم باشه و دوست شما هم مشکلش حل بشه ما هم از این قبیل خانواده ها در اطرافمون داریم که متاسفانه نه میتونن راه طلاق رو انتخاب کنن و نه مراعات بچه شون رو می کنن...
بابا و مامان
27 خرداد 94 12:44
سلام چقد بده این مقوله طلاق و طلاق کشی خدا کنه درک ادمها بالا بره و تو خیلی اتفاقها که میشه خیلی راحت مشکلات را حل کرده فوری طلاق که فکر می کنی راحترین راه را انتخاب نکنند یکی از اشنایان نزدیک ما متاسفانه همسر خانواده رفته همسر دوم گرفته و از وقتی خانمش فهمیده جنگ و دعوای تو خونشونه که نگو نپرس بیچاره بچه ها که یه دختر و پسر 16 و 18 ساله هستند خسته شدند خانمه می گفت بچه ها بهم می گن مامان تو را خدا طلاقت و بگیر برو ما داریم دیونه میشیم از اه و ناله هات هر روز جنگ و دعوا بسه یا بمون تحمل کن یا برو خودتم راحت کن جالبه چند تا مشاورم بهش گفتن طلاق بگیر اما نه می تونه از زندگیش دل بکنه نه تحمل دیدن هبو را داره در این همیون بیچاره بچهاش دارن از بین می رن از احاظ روحی و فکری بهم ریختن مثل گلهای پژمرده می مونند این خانم اصلا نمی خواد راه درست را انتخاب کنه و به حرف هیچ کسم گوش نمی ده نمی خواد قبول کنه تو خیلی از مسائل که یه نمونش رفتار بدش با مادر شوهر شه البته مادر شوهرشم اذیتش می کنه و اونم هر چی دهنش میاد بهش می گه با قلدری رفتار می کنه و قبول نمی کنه جو خونش و اروم کنه تا بلکه بتونه شوهرش و دستش بگیره و اونم دست از زن دومیه بر داره اصلا بهش گفته من به خاطر مادرم زن گرفتم که عروس خوب داشته باشه و... بگذریم در این بین خدا به داد بچه هاشون برسه زن و شوهرم هر دوتاشونم جونند و زود ازدواج کردند و زندگی خوبی داشتند بچه ها خوب بزرگ شدند اما این یکساله تو چهرشون که نگاه می کنی انگار تو بدبختی و فلاکت رشد کردند
یه مامان
پاسخ
سلام عجب ماجرایی بود... خدا آرامش رو به همه ی خونه ها بیاره ان شاالله، معمولا مردها وقتی توی خونه رنگ آرامش رو نمی بینن این آرامش رو در جای دیگه جستجو می کنن استادمون همیشه می گفت برای همسرتون زن دوم باشید یعنی ببینید همسران دوم چطوری هستن که مردها رو جذب می کنن شما هم همون کارها رو برای همسرتون بکنید
بابا و مامان
27 خرداد 94 16:01
سلام بفرمایید خصوصی
یه مامان
پاسخ
ســــــــــــلام به به آفرین، مبارک باشه مواظب رمزش باشید
مــــن
27 خرداد 94 16:04
سلام دوست جونم..من آپم...اگه میشه یه نیم نگاهی یه نظر کوشولویی به من بدین...قربونتون ...نظر یادتون نره
یه مامان
پاسخ
سلام به مدرسه ی مامان ها خوش اومدید. چشم خدمت میرسیم ان شاالله
بابا و مامان
29 خرداد 94 10:48
بله من با مسئله هبوی خود باشید بسیار مواقفم و چه پست خوبی بود که تاثیر بسزای حداقل در من داشتنمیشه از اون پستهای قشنگ قشنگ بزارید در مورد همسرداری
یه مامان
پاسخ
خدا رو شکر می کنیم که این پست براتون مفید بوده و این مساله براتون جا افتاده چشم سعی می کنیم باز هم در زمینه ی همسرداری مطلب بذاریم