مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

ارتباط حجاب و رابطه جنسی و خانواده

1394/2/13 10:42
نویسنده : یه مامان
5,174 بازدید
اشتراک گذاری

همین کارارو می کنید که جوونامون عقده ای میشن... بذارین آزادی باشه تا براشون عادی بشه!

مگه این پوشش من چشه؟ دیگه چی بپوشم آخه؟!!!

تو این گرما چه ظلمی به ما می کنند... اَه..... !!!!

.....

شبیه این جملات رو بارها و بارها شنیدیم و انگار شنیدنش تمامی هم نداره...

ولی واقعا حجاب ظاهر و نگاه برای چی به وجود اومد و در صورت نبود اون «مگه چی میشه؟»

بریم ادامه مطلب...

انسان موجودی است با ابعاد وجودی بسیار زیاد و پیچیده که اگر در هر کدام از این ابعاد پیش رویم به عمق آنها پی خواهیم برد . یکی از بُعدهای وجودی انسان لذتگرایی یا قوه شهوت است . یعنی انسان دوست دارد کاری را انجام دهد که از آن لذت می برد و اصطلاحاً خوشش می آید .به طور مثال اگر از نوعی علم لذت نبرد نمی تواند آن را آنطور که باید به دست آورد! این خاصیت انسان برای تمام احکام زندگی او صادق است .( لذتگرایی یا قوه شهویه در کتاب معراج السعاده مرحوم نراقی به تفصیل بیان شده است).

یکی از غرایض قوی و سرکش بدن انسان قوای جنسی است که در ارضای این غریزه و رابطه با جنس مخالف اوج لذتگرایی که در بالا گفته شد وجود دارد . چون هر غریزه ای که خداوند در انسان قرار داده است به گونه ایست که باید به نحوی ، پاسخ داده شود ، پس مسیر ارضای این غریزه را هم مشخص کرده است .ما در اینجا سعی داریم به چگونگی ابعاد این غریزه بپردازیم و همچنین راههای ارضا و انواع انحرافات جنسی و نیز رابطه پوشش با غریزه جنسی را بررسی کنیم .

اگر ما هدف از زندگی انسان را یک زندگی کاملا مادی و دنیایی در نظر بگیریم ( که البته واقعیت اینچنین نیست) نتیجه این هدف، جامعه ایست که همه در کنار هم به خواسته های یکدیگر احترام گذاشته و جامعه ای پویا و پرتلاش خواهیم داشت که به رفع نیازهای خود و دیگران اهتمام می ورزند.( رفتار اینچنین جامعه ای تا حدودی به جامعه معاد محور نزدیک است ولی در هدف و برخی کردار تفاوت دارند ). لازمه تشکیل این جامعه با اهداف ذکر شده ، تشکیل صحیح سلول های آن می باشد که ما آن را با نام «خانواده» می شناسیم. بنیان خانواده متشکل از دو نفر است که یکی زن و دیگری مرد است . فرزندان نیز اعضای این خانواده می شوند که به طور معمول در رفتار و کردار متأثر از پدر و مادر هستند .تقریبا تمام روانشناسان بر این باورند که «خانواده مهمترین واحد یک جامعه فعال است» و هرگونه آسیب به بنیان های خانواده در واقع آسیب جدی بر جامعه است.

یکی از مهمترین وسیله ها (و نه هدف ) برای یک خانواده پویا ، رابطه جنسی (sex)  است که باعث می شود میل زن و شوهر به یکدیگر را زیاد کند . رابطه جنسی آنقدر مهم است که اختلال و نارضایتی در آن - چه برای زن و چه برای مرد– باعث اختلاف های شدید و چه بسا فروپاشی خانواده می شود . « بر طبق آمار ، بیشترین علل طلاق ، نارضایتی جنسی می باشد که باعث بدرفتاری زوجین می شود و اغلب خودشان هم متوجه دلیل بدرفتاری نمی شوند( ریشه حدود 70 درصد از طلاق ها نارضایتی جنسی زوجین است»

در اینجا به نکته ای اشاره می کنیم که شاید سوال برخی از عزیزان باشد  و آن اینکه برای ارضای غریزه  جنسی دو راه وجود دارد: یکی ازدواج و دیگری آزادی بی حد و مرز که امروزه در برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی شاهد آن هستیم.

ما اگر بحث خانواده به عنوان مهمترین واحد جامعه را هم نداشته باشیم و بگوییم هدف ما فقط ارضای غریزه  جنسی است ، باز هم آزادی بی حد و مرز مشکلات اساسی دارد . برای نمونه به یکی از آنها که شاید مهمترین هم باشد اشاره می کنیم: در روانشناسی درباره رابطه جنسی اصطلاحی به کار برده می شود تحت عنوان « رابطه جنسی عاشقانه»( sex love)  که اگر رابطه جنسی اینچنین رابطه ای نباشد ، زن و مرد تنها از لحاظ جسمی ارضا می شوند و از لحاظ روحی و روانی هنوز تشنه اند. ( و حتی برخی معتقدند که رابطه جنسی غیر از رابطه جنسی توأم با عشق خیانت جنسی است).

رابطه جنسی آزاد یا بی حد و مرز ، به هیچ وجه نمی تواندsex love   باشد ، دلیل آن نیز روشن است ، چرا که لازمه عشق پایدار ، در کنار هم بودن و دوست داشتنِ وجودی ( و نه صرفا جسمی) است.

آزادی روابط از نگاه اول باعث عادی شدن روابط بین زن و مرد می شود  که در این باره سخن خواهیم گفت ، اجازه دهید قبل از آن مقدمه ای بر ساختار بدن انسان داشته باشیم:

ویژگیهای فیزیولوژیکی و روانی نوع زن منجر به این می شود که به شدت دوست داشته باشد خودنمایی و جلب توجه کند .همچنین مقدار کمی هم دوست دارد که جنس مخالف را نگاه کند.

مرد نیز که تمایلاتش مکمل خواسته های زن است به شدت دوست دارد به جنس مخالف نگاه کند و این گرایش به حدی زیاد است که گاه بعضی افراد به بیماری چشم چرانی مبتلا می شوند. مرد نیز مقداری حس نگاه شدن و جلب توجه دارد که البته بسیار کمتر از حس نگاه کردنش است ! و البته این تمایلات برای تشکیل و بقای خانواده ای سالم کاملا لازم است.

سوالی که بعضی ها برایشان پیش می آید ( در کشورمان ایران ) این است که چرا روابط را محدود کرده ایم و نمی گذاریم مثل غرب روابط عادی باشد ؟ مگر نه این است که اگر ما حساسیت را برداریم روابط عادی می شود ؟
حساسیت زدایی یا اصطلاحا عادی سازی روابط حاکم بین زن ومرد را باید از دو جنبه نگاه کرد ، یکی برای افرادی که ازدواج کرده اند و دوم برای افرادی که مجرّدند. نکته قابل توجه در اینجا این است که در هر دو گروه مجرد یا متاهل ، عادی سازی ، تنها برای جسم است و روح و روان نه تنها برایش عادی نمی شود بلکه تشنه تر می شود . همانند کسی که هر روز غذاهای گوناگونی را بدون برنامه ریزی میل می کند و محدودیتی قایل نمی شود . شاید پس از چندی رغبتی به نوع غذاها نداشته باشد و برایش عادی باشد ، ولی کماکان گرسنگی را دارد و البته بیش از قبل میل به خوردن! چه اینکه دنبال غذاهای جدیدی می رود که معمولا مضرّند.(مثل ساندویچ ، پیتزا و ...)

نکته دیگر اینکه وجود حساسیت بین زن و مرد (چه جسمی و چه روانی) لازمه ی گرایش به ازدواج است که به تفصیل بیان خواهد شد.

جوانی که وارد جامعه ای می شود که در آن روابط آزاد است در ابتدای راه دو مسیر دارد ، یکی آنکه تحریک شده و سرکوب می کند و دوم اینکه تحریک می شود و پاسخ بی حد و مرز می دهد. سرکوب غریزه که راه غیر منطقی و مردودی است و در بسیاری افراد غیر ممکن است. پاسخگویی بی حد و مرز باعث می شود که جوان مجرد یکی از مهمترین وسایل استحکام خانواده یعنی رابطه جنسی که در اوایل جوانی به نحوی «هدف» تلقی می شود ، را به صورت نامحدود پاسخ دهد و دیگر احساس نیاز به ازدواج نکند. ثانیا اگر قصد ازدواج کند چون انواع و اقسام چهره ها و زیبایی ها را دیده و لمس کرده است ، انتخاب به شدت سخت می شود و حتی در صورت ازدواج چون کسی را که انتخاب می کند نمی تواند زیبایی هایی که در تمام اشخاص وجود دارد را یکجا در خود داشته باشد ، چه زن و چه مرد نمی تواند از لحاظ روحی و جسمی ارضا شود و اصطلاحا دچار تنوع طلبی می شود.

نوع دوم این است که فرد پس از ازدواج وارد چنین جامعه ای می شود که تمامی مشکلات فوق به جز مشکل انتخاب همسر را دارد.

مطالبی که گفته شد برای شخصی بود که تازه وارد چنین جامعه ای می شود ، ولی اگر کسی مدتی در چنین جامعه ای زندگی کند از نظر جسمی برایش عادی می شود . عادی شدن در ابعاد بزرگ و کوچک به خاطر از بین رفتن حساسیت های وجودی نوع زن و مرد ( که متاسفانه برخی در جامعه ما نیز به دنبال حذف آن هستند!) باعث می شود که حتی در رابطه جنسی سالم ( در قالب ازدواج) نیز به برخی از نیازهای همسر خود پاسخ ندهند و باعث خیانت هایی که امروزه شاهد آن هستیم و یا انحرافات جنسی شود.سکس گروهی ( Group sex ) ، (هم جنس بازی ( Gay یا Lesbian ) )، ارضای مصنوعی با دستگاه ( Artificial sex ) ، روی آوردن به حیوانات و ...برخی از انحرافات جنسی است که به دلیل ارضا نشدن روحی روانی و بعضاً جسمی به وجود آمده و متاسفانه هم اکنون در غرب رایج است.

اما پوشش و حجاب چیست و چه ربطی به غریزه جنسی دارد؟ درباره پوشش و حجاب کم و بیش حرف هایی شنیده ایم، اما واقعا منظور از حجاب چه چیزی است؟ آیا همین که ما لباسی را به تن داشته باشیم ( فرض کنید کامل باشد ) دیگر محجوب شده ایم ؟ واقعیت این است که حجاب چیزی ورای یک پوشش است و تمامی رفتارها و کردارهای زندگی را شامل می شود .منتها پوششِ ( لباس ) زن و همچنین نگاه مرد مهمترین شکلهای حجاب هستند زیرا همانطور که در بحث ویژگیهای فیزیولوژیکی مطرح کردیم اولین راه تحریک مرد نگاه کردن و اولین راه تحریک زن جلب شدن توجه دیگران به اوست. اکثر مسائل و مشکلاتی که در رابطه جنسی ذکر کردیم با رعایت حجاب از بین می روند . چون دیگر برانگیزاننده شهوت وجود ندارد که این غریزه سرکوب یا پاسخ بی حد و مرز داده شود و محیطی هم وجود ندارد که همانند آب دریا باشد که هرچه بخوریم تشنه تر شویم. البته این بدان معنا نیست که دیگر گرایش به جنس مخالف کم می شود، بلکه به دلیل وجود همان حساسیتی که گفته شد میل به ازدواج و تداوم آن بیشتر می شود.

اشاره به یک موضوع خاص: یکی دیگر از شکلهای مهم حجاب ، حجاب در روابط است.

روابط  دوستانه بین دختر و پسر نه تنها برای ازدواج مفید نیست بلکه همان بحث عادی سازی روابط و تنوع طلبی را به همراه می آورد . همچنین در این دوستی ها مسئولیت پذیری جایگاهی ندارد  و در صورت کوچکترین مشکل در رابطه ، دوستی را به هم می زنند . (این مسئولیت گریزی غالبا در  پسر بیشتر است چون در روابط دوستانه معمولا دختر به ازدواج هم فکر می کند ولی پسر نه!) تکرار این دوستی ها باعث می شود که شخص در ازدواج نیز به همسر خود به چشم همان دوست بنگرد و همان مسئولیت گریزی را به همراه داشته باشد . نکته دیگر اینکه در صورت دوستی های مکرّر ، چه زن و چه مرد وفاداری نسبت به همسر را امری محدود کننده تلقی می کنند و گاه روابط عاطفی خود را با دوستان قبلی ادامه داده (یا دوست جدیدی پیدا می کنند) تا جایی که به جدایی از همسر می انجامد .

شاید این ابهام پیش آید که اگر رابطه دوستی ، فقط با یک نفر باشد ، دیگر آن مشکلات قبلی به وجود نمی آید! اما به همان دلیل مسئولیت گریزی این دوستی نیز مردود است. حال ببینیم چرا باید مسئولیت پذیری باشد؟ نداشتن حس مسئولیت پذیری نسبت به همسر باعث می شود عشق واقعی (که دو طرف در سختی و رفاه در کنار هم می مانند) به وجود نیاید و اگر چنین عشقی در زندگی نباشد، زندگی پایداری نخواهد داشت و زود به جدایی می انجامد.

مطلب خود را با آیه ای از قرآن کریم به اتمام می رسانیم که در این رابطه می فرماید :

 ولا تقربوا الزنی انه کان فاحشهً و ساء سبیلا­­

و نزدیک زنا نشوید که کار بسیار زشت و بد راهی است » اسراء 32

خداوند در این آیه می فرماید نه تنها زنا ( رابطه جنسی با نامحرم) نکنید ، بلکه حتی به آن نزدیک هم نشوید.! منظور از نزدیک نشدن به زنا، انجام ندادن همان کارهایی است که مقدمات رابطه جنسی را فراهم می کند و این ها همان روابط عاطفی با نامحرم ، نبود یا بد بودن حجاب و ... است.

پس اگر بخواهیم در یک جمله یکی از حکمت های حجاب و البته مهمترین آن را بیان کنیم این می شود که :

اسلام با دستور رعایت حجاب ( در همه ابعاد چه برای مرد و چه برای زن )  خواسته است که روابط عاطفی و جنسی را فقط در قالب ازدواج بگنجاند تا وسیله ای باشد در اختیار زن و شوهر برای استحکام زندگی آنها

پسندها (2)

نظرات (12)

همیار:مادر(امیرعلی دونه برفی)(1)
13 اردیبهشت 94 11:14
با سلام و قت بخیر این مبحث میتونه بسیار بسیار مفید باشه بویژه اینکه در آغاز فصل گرما هستیم و گرم بودن رو بهانه خوبی برای بی حجابی و بد حجابیمون قراربدیم.
یه مامان
پاسخ
سلام همکار عزیــــز ممنون که وقت گذاشتید و این مطلب رو خوندید بله متاسفانه در فصل گرما وضعیت پوشش کمی بدتر میشه
مامان پارسا
13 اردیبهشت 94 14:12
سلام ،به مطلب مهمی اشاره کردید امیدوارم زنها و مردان ما در رابطه با توصیه های دینی به یک باور قلبی برسند
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز پارسا ان شاالله، برای دعای خیرتون آمیــــــن میگیم
مامان شبنم
13 اردیبهشت 94 15:34
سلام من به شخصه با حجاب هستم ولی همیشه فکر میکنم شاید اگر توی کشور ما هم مثل کشورهای عربی که مسلمانند و به حجاب اعتقاد دارن ازادی انتخاب حجاب بود شرایط بهتر بود چون این روزا توی جامعه گاهی به افراد با حجاب به چشم ادمای عقب افتاده نگاه میکنن و به ادمای بی حجاب به چشم افراد سرکش در صورتی که به اعتقاد من حجاب یه سطح پوشش هست که هرکسی ازاده مرز خودش رو مشخص کنه و تبعاتش رو هم بپذیره و دلیلی نداره ادمای بدحجاب رو به چشم افرادی که با مشکلات اخلاقی درگیر هستن نگاه کنیم و ادمای با حجاب رو به چشم ادمی پاک . به نظر من اگر حجاب اختیاری بود انقدر به صورت عامل لجبازی و سرکشی طلقی نمیشد و افرادی که با میل اون رو امتحان میکردن پایبندیشون بهش بیشتر میشد همون طور که در دوره های گذشته مادر بزرگهای ما با حجاب بودن و پدران ما هم بی غیرت نشدند البته قبول دارم که ازدواج به موقع در اوج سالهای جوانی در ان زمان مرسوم بوده که الان متاسفانه کمتر اتفاق میفته . ولی صرف حجاب یا بی حجابی نمیتونه کسی رو از الودگی اخلاقی نجات بده و واقعا حجاب در رفتار بهتر از یه تکه پارچه هست که قرار باشه به زور به کسی پوشانده بشه
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز شبنم ممنون که وقت گذاشتید و نظرتون رو برامون نوشتید، درسته قبول داریم که خیلی وقت ها افرادی که بدحجاب هستن به آدم های محجبه به چشم عقب مانده نگاه می کنن و خودشون رو خوب و متمدن می دونن و برعکس آدم های محجبه هم آدم های بد حجاب رو آدم های بد و خراب و به قول شما به چشم آدم سرکش نگاه می کنن. اما کدوم این دو نگاه درسته و باید جامعه رو به سمت کدوم نگاه ببریم؟ نگاه دیگه ای هم این وسط هست؟ به نظر شما اگه حجاب اختیاری باشه این نگاه ها درست میشه یا بدتر میشه؟! وقتی مادری دختر کوچکش رو با تاپ و شلوارک دنبال خودش به خیابون میبره این نوع پوشش رو براش عادت و فرهنگ میکنه و مسلما وقتی این دختر بزرگتر بشه حجابی انتظار هست داشته باشه رو نخواهد داشت چون این بچه اینطوری بزرگ شده با همین فرهنگ؛ در مقابل هم وقتی مادری دخترش رو محجبه میبره بیرون بدون اینکه از فلسفه ی حجاب براش بگه و از حجابش تعریف و تمجید کنه و حجاب رو براش ارزشمند نشون بده فقط به زور واجبار بهش چادر بپوشونه این دختر وقتی بزرگ شد ممکنه حجاب داشته باشه اما با آرایش غلیظ ! یا حتی وقتی والدینش بالا سرش نباشن و اجباری نباشه چادر رو هم کنار میذاره چون نمیدونه چرا باید چادر داشته باشه... مهم اون فرهنگ سازی و فلسفه ی حجاب اینکه نگاه یک نفر به حجاب، مهربانی باشه مسلما این فرد در اخلاق و رفتار هم مهربان خواهد بود و حجاب رفتاری هم خواهد داشت. به قول استاد بزرگواری: «حجاب هم مهربانی به زنان و هم مهربانی به مردان است دلایل مهربانی حجاب به زنان این است که زن محجبه افراد دیگر را به رقابت خانمانسوز نمی‌کشاند. چرا که هیچ زنی از آسیب این رقابت در امان نیست و ممکن است روزی خود در این رقابت حذف شود. حجاب قبل از اینکه فرد را از خطری مصون بدارد علامت مهربانی او به دیگران است. بی‌حجابی را می‌توان با نامهربانی همتراز دانست و علت اینکه این موضوع در جامعه جا نیافتاده است به دلیل ضعف ما در تعریف حجاب است.» در مورد این حرف شما که گفتید:« حجاب یه سطح پوشش هست که هرکسی ازاده مرز خودش رو مشخص کنه و تبعاتش رو هم بپذیره» باید بگیم که مشکل اینجاست که تبعات پوشش بد در جامعه فقط متوجه ی خود فرد نیست که گفتید باید تبعاتش رو بپذیره ممکنه این پوشش بد روی زندگی خیلی از افراد جامعه تاثیر بذاره و شاید خیلی از زندگی ها رو خراب کنه یا مثلا مردان هرزه و هوسران رو تحریک کنه و اونا برن دست به جنایاتی بزنن که منشا اون جنایت حرکت یا رفتار و یا پوشش یک خانم دیگه ای باشه. وقتی کسی اسلام آورد نمی تونه بگه من یه سری از چیزها رو قبول دارم و یه سری از چیزها رو نمی خوام اجرا کنم. کشور ما هم چون حکومت اسلامی بر اون حاکم هست، باید شرایط رو برای مسلمون ها فراهم کنه، و این احکامی که توی اجتماع تاثیر مستقیم و زیاد داره رو به طور مستقیم نظارت داشته باشه. درسته که فرهنگ سازی ای در این زمینه صورت نگرفت، این رو واقعا قبول داریم، و یا حداقل سرعت غربی ها توی گرفتن این ارزش از سرعت ماها توی حفظ اون خیلی بیشتر بوده که به اینجا رسیدیم، ولی اینکه این امر رو اختیاری باشه هم مغایرت داره با اسم کشور و نظام اون. این حرف شما رو هم قبول داریم که « نباید ادمای بدحجاب رو به چشم افرادی که با مشکلات اخلاقی درگیر هستن نگاه کنیم و ادمای با حجاب رو به چشم ادمی پاک » دلیلش هم این سخن هست از امام حسین(ع) پرسیدند: «ادب چیست؟» فرمود: «این است که از خانه خود بیرون آیی و با هیچ کس برخورد نکنی، مگر آنکه او را برتر از خود ببینی» البته عمل به این سخن ارزشمند آسون نیست اما اگه بتونیم به این سخن عمل کنیم دیگه اون مساله ای که شما مطرح کردید رو در جامعه نخواهیم دید.
بابا و مامان
14 اردیبهشت 94 7:51
ممنون از مطلب خوبتون از نظر من حفظ حجاب همراه با حجاب رفتاری اگر در جامعه ای باشه باعث نجات جامعه از انحرافات جنسی و غیر اخلافیست چند روز پیش برای خرید بیرون بودیم بچه ها همراه باباشون رفتن خوراکی بخرند من تو ماشین بودم دیدم چند تا خانم بسیار بسیار بد حجاب از روبرو که ارایش بسیار زننده ای هم داشتند و موبایل بدست راه می رفتندیکسره در حال ور رفتن با موبایل بودند رفتند داخل مغازه کفش فروشی که فروشنده دو تا پسر جون بودند این دو تا اقا اصلا کاری به مشتریهای دیگه نداشتند تمام حواس و هوششون به این سه تا خانم بدحجاب بود تازه از مغازه های روبرو هم سرک می کشیدند جالب بود یکی از این خانمها دختر کوچولوش داشت روسریش و از سرش می کشید می گفت نکن احمق روسریم می افته اقاهه سرم و می بینه شالش اون عقب عقب سرش بودو داد می زد داود ببین داره روسریم و در میاره من اینطوری بودم از رفتار این خانم خیلی دلم می خواست از همسر این خانم بپرسم چه لذتی داره این پسر بچه ای کم سن و سال یا اون اقا تپله دارن اینقد با چشمهای پر از ...نگاه همسرت و اون خانمها می کنند اصلا این طرز پوشش مناسب شهر ماست اصلا همین موضوع بیشتر خودنمای می کرد تو دلم احساس می کردم این خانم که مانتوش تا ارنجشه و ارایشش اینقد غلیظه و تمام موهاش از جلو اویزونه میشه جز به این فکر کرد که از کمبود شخصیت خیلی زیاد رنج می بره اینطور میشه که انحراف اخلاقی پیش میاد اینطور میشه که جامعه به طرف هوسرانی و شهوت رانی سوق پیدا می کنه اینطور میشه که مشکلات خانوادگی از تمام جهات پیش میاد اونوقت افرادی را میشناسم که میگن چه عیبی داره حجاب و اختیاری بزارند هر کس هر طور خواست انتخاب کنه از همون ادما می پرسم اونوقت میشه از این قبیل افراد را مهار کرد افراد ضعیف نفس متاسفانه تو جامعه ما خیلی زیاد هست شما که می گی حجاب اختیاری باشه خودت پاکی و به دیگران هم به چشم پاک خودت نگاه می کنی باعث تاسفه که بگم با اینکه تو جامعه اسلامی زندگی می کنیم ایمان مون خیلی ضعیفه ودر ضعف فرهنگی خیلی شدید به سر می بریم وای به حالمون که نتونیم حجاب اخلاقیمون را به طرف درست و صحیحش راهنمای کنیم ای بابا چقد حرف زدم ببخشید رفتم تو حس
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز یاسمن و محمد پارسا ممنون که نظرتون رو برامون نوشتید، با نظرتون موافقیم و واقعا باید حفظ حجاب علاوه بر ظاهر در رفتار و اخلاق هم باشه. صحنه ای که خیلی خوب به تصویر کشیدید رو شاید همه ی ما بارها و بارها دیده باشیم و به نظرم همونطور که به مامان شبنم جان هم گفتیم تعریفی جز نامهربانی نمیشه براش داشت... شیطان، بعد از رانده شدن از درگاه الهی، از خدا مهلت خواست و خدا تا وقت معینی بهش مهلت داد و شیطان بعد از مهلت گرفتن گفت که فرزندان آدم را وسوسه خواهم کرد و آنها را وادار به انجام کارهای بد خواهم کرد (سوره ی حجر / ٤٢– ۳۶) قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿٤٠﴾ قَالَ هَـٰذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ﴿٤١﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿٤٢﴾ (شیطان) گفت: پروردگارا تا روزی که مبعوث می شوند به من مهلت بده خداوند گفت: تو از مهلت داده شده گانی تا روز وقت معین. شیطان گفت: پروردگارا به سبب اینکه تو مرا گمراه نمودی ، (اعمال فرزندان آدم را) برای آنها زینت خواهم داد و همگی آنها را گمراه خواهم ساخت مگر بندگان خالص تو را. (خداوند) فرمود: «این راه مستقیمی است که بر عهده من است (و سنّت همیشگیم...) که بر بندگانم تسلّط نخواهی یافت؛ مگر گمراهانی که از تو پیروی می‌کنند. و این واقعا نهایت کم لطفی و ظلم ما انسان ها نسبت به همدیگه است که در این مسیر با نامهربانی هایی که در حق هم می کنیم به شیطان کمک می کنیم تا به قسمی که خورده و هدفی که داره نزدیک و نزدیک تر بشه شیطان حتی از کوچکترین روزنه هم نمی گذره و از غفلت ما نهایت استفاده رو می کنه به کم هم راضی نمیشه و می خواد ما رو به نهایت بدبختی و قعر دوزخ بندازه اما روزنه که چه عرض کنم ما خیلی وقت ها انقدر خودمون رو به خواب زدیم و راحت برخورد می کنیم که دروازه رو به روش باز می کنیم! دعا می کنیم که همه ی ما جزء اون «عبادک المخلصون» خدا باشیم که شیطان همون اول اعتراف کرد که نمی تونه اونا رو گمراه کنه و تسلطی بر اونا داشته باشه و باعث افتخار خدا و انبیاء و اولیائش باشیم و مصداق کاملی از «فتبارک الله احسن الخالقین»
مامان فرنيا
15 اردیبهشت 94 7:58
سلام و صبح بخير ممنون از مطالب متنوعتون از روزي كه مطلب را خواندم در اين فكر بودم كه بنويسم يا نه يكي اينكه خوب بلد نيستم بنويسم و يكي هم اينكه اين موضوع خيلي جاي حرف داره و از نظر گذاشتن ميگذره خوب ولي يك كوچولو ميگم در مورد اينكه حجاب بايد باشه من كاملا موافقم و اينكه جلوي خيلي چيزها را ميگيره هم درسته اما دلائل حجاب داشتن بايد يكجورايي قلبا و با عقل شخصي پذيرفته بشه وگرنه با دلائلي كه توي متن نوشته (من كه خودم قلبا و ظاهري با حجاب موافقم) ميشه گفت مخالفم البته با بعضي هاش مخالفم و يك مورد ساده اش اينكه اگر اين دلائلي كه اينجا ذكر شده درست باشه اصلا نبايد خانواده اي در كشورهاي خارجي وجود داشته باشه
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز فرنیا اتفاقا ما هم وقتی می خواستیم این مطلب رو بذاریم به یادتون بودیم و منتظر نظر شما هم بودیم خوشحالیم که بالاخره تصمیم گرفتید نظرتون رو برامون بنویسید ما هم با نظر شما موافقیم که هر کسی باید خودش به این برسه که حجاب داشته باشه همونطور که برای دینش هم کسی مجاز به تقلید نیست. اعتقاد به اسلام نمی‏تونه سنتی و تقلیدی باشه؛ بنابراین هر کسی وقتی به مرحله رشد عقلی و تکلیف رسید، باید اصول دینش رو با دلیل بپذیره نه از روی تبعیت و تقلید. اگه دقت کرده باشید مراجع معظم تقلید در اول توضیح‏المسائل هاشون هم می‏نویسن تقلید در اصول دین جایز نیست. اما خیلی وقت ها ما به این مسایل پایه ای توجهی نداریم و به قولی بخشی از دین رو قبول می کنیم و بخشی از اون رو نه. گاهی خیلی ساده از کنار سن تکلیف فرزندانمون با یک جشن ساده میگذریم بدون اینکه بهشون بگیم که از این به بعد چه کارهایی باید بکنه و چه کارهایی نباید بکنه و اصلا این جشن یعنی چی! فقط یک جشن میگیریم و میگذریم بدون اینکه فلسفه ی خیلی از کارها و اعمال رو براش بگیم یا حداقل در مسیری هدایتش کنیم که خودش به اونا برسه شاید هر سال براش جشن تولد بگیریم و از مدت ها قبل برای روز تولدش تدارک ببینیم اما اون درجه اهمیت رو به جشن تکلیفش ندیم و از مدت ها قبل و بلکه سال ها قبل برای اون روز آماده اش نکنیم. توی کشورهای غربی که آزادی های بی حد و مرز هست، درسته به ظاهر خانواده هایی هستند و بچه هایی هم هستند، ولی آمار طلاق ها و بچه های غیرشرعی و خیلی از چیزهای دیگه ای که پشت پرده صورت می گیره از جمله خیانت هایی که زنها و شوهرها به هم می کنند نشون میده که این خانواده ها ثبات ندارند و اون خانواده ای که قراره ازش یه بچه ی متعادل رشد کنه، این خانواده نیست. خانواده ای که پدر و مادر توش به هم از صمیم قلب عشق بورزند و خودشون رو مقید به خانواده بدونند. متاسفانه با کارهایی که دشمنان روی فرهنگ ما انجام دادند و دوستان از آن غافل بودند مردم ما هم دارند به این سمت و سوها میرن و اون عقیده ی پاک خالص داره کمرنگ تر میشه. یکی از این مصادیق که داره به فراموشی سپرده میشه، حجاب هست. تبلیغاتی که علیه حجاب تو کشور ما صورت می پدیره نشون میده که این مساله چقدر حیاتی هست که این همه هزینه برای از بین بردنش صرف میشه، اون هم از کشورهایی که اصطلاحا حساب یه قرون دوزارشون رو دارند . نشست هایی که برای از بین بردن این مساله خرج میشه و بهترین راه برای از بین بردن دینمون رو این مساله عنوان میکنند، چون هم بانوان رو به این سمت سوق میده که مدگرایی رو هر چی بیشتر مدنظر داشته باشند و از اصل خودشون دور بشن و هم مردها رو در معرض دیدن خیلی چیزها قرار میده و از اصل خودشون دورشون میکنه و اگه حتی مردی باشه که نخواد داشته هاش رو از دست بده، به سختی به این منظورش برسه.
مامان فرنيا
15 اردیبهشت 94 8:09
ولي اينكه حجاب خيلي مهمه و مهمتر اينكه بسيار براي خانمها مفيد است حرفي نيست اما اينكه با حفظ حجاب و خط قرمزهاي روابط با نامحرم، رابطه با جنس مخالف جاي اشكال و ايراد نداره و روابط عاطفي با نامحرم فقط وقتي مشكل ساز است كه غرض و مرضي درش باشه قبلا از نظر والدين ما حتي يك رابطه كاري هم با نامحرم مشكل داشت و الان بصورت افسار گسيخته و چيزي كه بين نوجوانهاي امروزي ميبينيم اصلا مشكلي نداره خوب به نظر من علت اين رفتارهاي امروزي نوجوانها ان تندرويهاي قبل بوده نميدونم منظورم را چطور بيان كنم فكر كنم يك مثال بهتر باشه ببينيد يكي از اقوام ما مردي است كه خانمش چادريه و يك روز در يك جمع خيلي راحت ميگه من دوست ندارم خانمم كار كنه وقتي ازش جويا شديم چرا؟ رو به من گفت درسته كه شما هم محجبه ايد و همه چيز را رعايت ميكنيد اما وقتي مردي از همكاراننتان در اتاق باشد همان نفسش باعث تاثير روي شما ميشه و يواش يواش باعث مشكل ميشه و گناه از همين جاها شروع ميشه ميخوام بگم اين پدر قطعا نميتونه به فرزندش رابطه درست با نامحرم را ياد بده و در اينده جوانش شايد توي دانشگاه نتونه با جنس مخالف رابطه درست و عادي داشته باشه
یه مامان
پاسخ
در اینکه تندروی بدون فکر نتیجه ی عکس میده شکی نیست. اصلا در این مورد کلی هم حدیث و دستور دینی داریم مثلا امام باقر (ع) : ما امت میانه هستیم.(بحار الانوار،ج22،ص441) اما نکته ای که مهمه اینه که در مورد مسایل دینی نباید سلیقه ای عمل بشه و باید به اون چیزی که در متون دینی اومده و از جانب خدا هست پایبند باشیم. قرآن کریم می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لاتقدموا بین یدی الله و رسوله» (حجرات، 1)، «ای مؤمنین! بر خدا و رسول او تقدم مجوئید.» یعنی دینداری رو به جایی نرسونیم که خدا و رسول (ص) نگفتن و بخوایم از اونا هم جلوتر و تندتر حرکت کنیم. ویا امیرالمؤمنین علی (ع) در حکمت 105 نهج البلاغه می فرمایند:«خداوند حدود و مرزهایی قرارداده است، از آن ها تجاوز نکنید؛ محرماتی قرار داده، آن ها را نقض نکنید و واجباتی قرار داده، آن ها را ترک نکنید و درباره ی چیزهایی سکوت کرده است (نه آن ها را حرام کرده و نه واجب) این سکوت از روی فراموشی نبوده، بلکه خواسته است شما در آن موارد آزاد باشید. پس شما خود را در آن زمینه ها به تکلف و مشقت نیندازید و از پیش برای خودتان، تکلیف درست نکنید.» پیامبر اکرم(ص) در حدیثی فرمودن: «خداوند دوست دارد آن چه را اجازه داده و ممنوع نکرده است، انجام دهند و از پیش خود آن را ممنوع نشمارند؛ همان گونه که دوست ندارد آن چه را نهی کرده و ممنوع دانسته است، انجام دهند.» در مورد روابط زن و مرد هم، مهم همون «خط قرمزها»یی هست که شما اشاره کردید، اینکه این خط قرمزها رو به درستی بشناسیم و سلیقه ی شخصی خودمون رو برای خط قرمزها اعمال نکنیم خیلی مهمه. باید بدونیم که باید زن و مرد با نگاه به شخصیت انسانی هم در جامعه حضور پیدا کنن و روابط خودشون رو سالم نگه دارن. شناخت این خط قرمزها در همه ی زمینه ها باید باشه؛ در حدود و چگونگی پوشش، نحوه ی صحبت کردن، حدود نگاه کردن و رفتار کردن و... البته متاسفانه در جامعه ی امروز خیلی کم به این مساله توجه میشه. از کسانی که به قولی بد حجاب هستن که بگذریم گاهی می بینیم که موقع خرید توی یک مغازه یا به قول شما در محل کار یا حتی محافل خانوادگی یا جاهای دیگه که ارتباط با نامحرم هست افراد مقید هم خیلی راحت با نامحرم شوخی می کنن و خط قرمزها رو نادیده می گیرن. این حرف شما که گفتید « با حفظ حجاب و خط قرمزهاي روابط با نامحرم، رابطه با جنس مخالف جاي اشكال و ايراد نداره» رو قبول داریم چون نظر خیلی از علما و مراجع هم همینه البته کسانی مثل آیت الله بهجت فتوای متفاوتی در این زمینه دارن و گفتن که « کار کردن مرد و زن نامحرم با هم مطلقا حرام است.» اما اینکه گفتید « روابط عاطفي با نامحرم فقط وقتي مشكل ساز است كه غرض و مرضي درش باشه » کمی جای تامل داره یعنی مهمه که معیار ما برای تشخیص این غرض و مرض چی باشه و یه وقت همون بحث سلیقه ای عمل کردن پیش نیاد. چون خیلی وقت ها نوع نگاه زن و مرد به مسایل خیلی متفاوت هست شاید زن یک چیزی یا یک رفتاری یا حتی پوششی رو خیلی عادی بدونه اما همونا از جانب مرد غرض و مرض حساب بشه. ما که توی ذهن مردها نیستیم که بتونیم خودمون این غرض و مرض رو بفهمیم اما می تونیم با عمل به اونچه که در متون دینی درباره ی حدود حجاب ظاهری و رفتاری و اخلاقی اومده از این به قول شما غرض و مرض جلوگیری کنیم. آیه اى در سوره ى نور هست که مؤمنان رو موظف مى کنه که حیا و عفت چشم رو رعایت کنن و مواظب نگاه خودشون باشن تا گرفتار بى عفتى و غلبه ى شهوت نشن در این آیه اومده که: «قُل لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکى لهَمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصنَعُونَ»؛ به مؤمنان بگو چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان ) فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند، این براى آنها پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است. جمله ی «إنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما تَصْنَعُون» در این آیه خیلی جا داره که بهش فکر کنیم؛ خدا به عنوان اخطار براى کسانى که نگاه هوس آلود و آگاهانه به زنان نامحرم مى کنن و گاهی اون رو غیر اختیارى قلمداد مى کنند، مى گه: خداوند از آنچه انجام مى دهید مسلما آگاه است. استاد بزرگواری می گفتند که کلمه ی صنع به معنی ساختن هست یعنی مردان وقتی به شما نگاه می کنن یه چیزها و تصویرات و تصوراتی در ذهن خودشون می سازن که خدا در این آیه گفته ما حتی به اون چیزایی که در ذهن خودتون می سازید هم آگاه هستیم و بهشون اخطار میده و ما خانوم ها باید به این اخطار تئجه بیشتری بکنیم و جانب احتیاط رو در خیلی مواقع نگه داریم. منظورمون اینه که درسته برقراری رابطه با نامحرم با حفظ خط قرمزها و حدود اون اشکالی نداره اما نباید در برخی شرایط احتیاط رو هم فراموش کنیم و نباید این مساله رو خیلی عادی تصور کنیم روایات زیادی هم داریم که از خطرات این روابط ما رو آگاه می کنن که تنها چند نمونه از اون ها رو اینجا ذکر می کنیم: 1- رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) ، چهار چیز را مایه فساد قلب و روان انسان مى داند که یکى از آنها خلوت با زنان نامَحرم است . دلیل آن نیز وسوسه شدن دل و تمایل انسان به جنس مخالف است. 2- شیطان ، خود به حضرت نوح (علیه السلام) مى گوید که : هنگام خلوت با زن نامحرم ، بیش از هر وقت دیگرى ، به فرد ، نزدیک هستم . 3- پیامبر (صلى الله علیه و آله ) : هر کس با نامحرم شوخى کند، براى هر کلمه‏اى که در دنیا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانى مى‏کنند. یک نمونه از این قبیل احتیاط ها رو هم ذکر می کنیم که در صحیحه ی ربعی از امام صادق(ع) اومده: «روش پیامبر اکرم(ص) این بوده است که به زن ها سلام می کردند و آن ها جواب وی را می دادند و روش امیرالمؤمنین(ع) نیز همین گونه بوده است؛ ولی حضرت امیر(ع) از این که به زن های جوان سلام کنند، اکراه داشتند و می فرمودند: بیم این دارم که صدای او برایم زیبا و خوشایند جلوه کند و اثر منفی آن بیش از اجر و ثوابی باشد که با سلام کردن به دنبال آن هستم». این سخن حضرت امیر علیه السلام خیلی ارزشمند هست و می تونیم در بسیاری از کارها و رفتارهامون اون رو الگوی خودمون قرار بدیم تا خیلی از جاها احتیاط کنیم؛ زیادی به خودمون و حتی دیگران اعتماد نکنیم و بیشتر حواسمون به خودمون و بقیه باشه. متاسفانه یه قول شما توی نسل قبل یه سری کارهایی انجام شد و چشم هایی بسته شد که تاوانش رو این نسل میده. نسل قبل ما ندیدند که اون داشته هایی که دارند چقدر ارزشنمده که برای نگه داشتنش بجنگند و با زور و اجبار وارد عمل نشن و دشمنان اسلام هم از این کمال استفاده رو بردند. اصلا توی اسلام قرار نیست روابط نامحرم با هم عادی باشه. ولی متاسفانه خیلی ظریف این فرهنگ جا افتاد. متاسفانه قشر مذهبیمون هم درگیر این عادی سازی شدند و نشونه اش هم کلی شبکه ی مجازی و غیرمجازی هست که توش زن و مرد نامحرم به نام آبجی و داداش به صمیمانه ترین روش با هم برخورد می کنند و فکر می کنند که این نوع نام بردن اونا رو از گناه دور می کنه . بهترین نمونه و زیبا ترین تصویر از ارتباط درست و پسندیده دو جنس مخالف داستانی هست که در قرآن کریم در مورد رابطه ی حضرت موسی با دختران شعیب مطرح شده که در آیات 13 تا 26 سوره ی قصص اومده و توصیه می کنیم حتما بخونید. البته در لینکی که در پایان خدمتتون میدیم هم به این داستان اشاره شده و در ذیل اون یکسری نکات مهم و ارزشمند هم بیان شده که به خاطر طولانی شدن پاسخ شما از آوردن اونا در اینجا خودداری می کنیم. در پایان یک اعترافی هم بکنیم و اون اینه که می دونستیم این پست ما بحث برانگیز خواهد بود و حداقل بخش هایی از اون زیر سئوال خواهد رفت، ولی این رو بگیم، از سر علاقه ی شدیدی که به تک تک شما داریم تصمیم گرفتیم این پست رو بذاریم تا شاید به این بهونه زمینه ی این گونه بحث ها هم باز بشه تا آگاهی ما به عنوان والدین بالاتر بره و بتونیم نسلی آگاه رو پرورش بدیم تا در مقابل سختی هایی که در این دوره و زمونه پیش رو خواهند داشت بتونن محکم و استوار و با بصیرت و آگاهی در مسیر حق و صراط مستقیم قدم بردارن و اجازه ندن که محیط اونا و اعتقاداتشون رو بسازه بلکه خودشون و جامعه و محیطشون رو با فکری که بهش معتقد هستن بسازن ان شاءالله ببخشید می دونیم که واقعا طولانی شد سابقه نداشت پاسخی اینقدر طولانی بشه اما همه نکاتی بود که فکر کردیم بد نیست بگیم ممنون که حوصله کردید و خوندید؛ این لینک رو هم بهتون معرفی می کنیم تا سر فرصت بخونید البته اول می خواستیم در مدرسه بذاریم اما گفتیم شاید به خاطر طولانی بودنش از حوصله ی دوستان خارج باشه اما هر کسی دوست داشت و فرصت کرد می تونه بخونه؛ درسته که کمی طولانیه اما خوندنش خالی از لطف نیست. http://www.hawzah.net/fa/Article/View/86405 موفق و پیروز باشید
ماناز
15 اردیبهشت 94 13:26
سلام دوست عزیز من به دعوت شما برای خواندن این مطلب به اینجا امدم ممنونم که مرا قابل دانستید . من این پست را خواندم مطلب روز ودرد جامعه کنونی ما در ان مطرح شده البته بعضی بخشهای ان نیاز به تامل بیشتری دارد تا درک درستی از ان ایجاد شود .خداوندی که انسان را خلق کرده خودش هم به نیازهای او کاملا واقف است وهم راه درست ان را جهت براورده شدن ان نیاز به صورت دستوراتی که از طرق مختلف به دست ما رسانده است،بیان نموده است ولی این ما انسانها هستیم که به جای استفاده از این فرامین ،دور خود می چرخیم وهزاران راه غلط را رفته ووقتی سرمان به سنگ خورد تازه می گوییم که چرا این گونه شد.؟اصل مشکل اینجاست.همانطور که شما هم اشاره کردیداگربه این بینش برسیم خیلی از مشکلات حل خواهد شد.ان کسی که بی حجابی زن وبرهنه بودن اورا عین ازادی میداند وحجاب را یک مانع دست وپاگیر قلمداد میکند نمیداند که زن بدون حجاب که خودش را در معرض دید همه گذاشته در واقع به دست وپای خود یک زنجیری بسته وبه همه هوسرانان اجازه میدهد تا با ان زنجیر به همه جا کشیده شود ولی این زنجیر نامریی است .ولی کسی که حجاب دارد با ان پوشش اش ان چنان سیلی به نامحرمان میزند که هیچ کس جرات حتی یک نگاه بد هم ندارد پس کجای این محدودیت است؟ البته من کاری به کسانی که در ظاهر حجاب وپوشش درست دارند ودر باطن دست به هر کاری میزنند ندارم من اصل موضوع را می گویم ان فرد مشکل دیگری دارد که خارج از این بحث ماست وبا کار انها اصل حجاب زیر سوال نمیرود .مساله مهم تعریف از ازادی است نه داشتن حجاب.این که فکر کنیم داشتن ازادی یعنی برهنه بودن وداشتن حجاب اسیر بودن. من به شخصه میانه ای با روانشناسی غربی ندارم چون انها که همه جوانب دین ما را نمیدانند و کسی که مسلمان است ومی خواهد انها را به عنوان راهنمایی مطالعه کند دچار تضاد میشود نمونه اش همین تعریف از ازادی وازاد بودن است .که هیچوقت با دیدی که انها دارند به یک نقطه مشترک نمیرسیم .تا در دین خودمان کتاب وراهنما هست چه نیاز به خواندن نوشته های انها میباشد؟خود غربی ها هم مطالب ما را گرفته وان را به نام خود وودین خود نشر میدهند . دوست عزیز گفتنی در مورد این بحث زیاد است ومن خیلی نمی خواهم ادامه دهم وتنها به یک جنبه از ان اشاره کردم ومسایل جنسی را نگفتم چون خیلی طولانی میشودولی شما بهتر است که این را درپرسش وپاسخ مطرح کنید تا مامانهای بیشتری شرکت کرده واین که بهتر بتوان صحبت نمود.البته ممکن است بحث جنجالی شود ولی مطمئن هستم با درایت وراهنمایی شما بحث می تواند هدایت درست شده ودر نهایت به یک نتیجه اصولی منطبق با دین ما برسد .انشاءالله
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز و دوست بزرگوار ممنون که دعوت ما رو قبول کردید و نظرتون رو برامون نوشتید، تعبیری که از زنجیر نامرئی داشتید برامون جالب بود و تا حالا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودیم. درسته گفتنی در مورد این بحث خیلی زیاد هست و اینکه بعضی وقت ها خیلی از ما در مسایل دینی سلیقه ای عمل می کنیم و میگیم به نظر من فلان و به نظر خالق هستی اعتماد و عمل نمی کنیم اما شاید هیچ وقت پیش نیاد در مورد مسایلی مثل یک بیماری جسمی سلیقه ای عمل کنیم و خیلی راحت به حرف پزشک اعتماد می کنیم واقعا جای تاسف داره. شاید اگه فقط به اندازه ای که به اون پزشک اعتماد داشتیم به خالقمون اعتماد می کردیم اینقدر دچار مشکلات و اختلاف سلیقه نمی شدیم! میشه گفت به همین دلیل هم هست که در بخش پرسش و پاسخ معمولا بحث های اینچنینی جنجالی میشه! نمیدونیم شاید هم چنین بحثی رو اونجا راه بندازیم
مامان فرنيا
16 اردیبهشت 94 12:04
سلام ممنون كه بسيار وقت گذاشتيد و تك تك نظرات را با دقت كامل پاسخگو بوديد منظور من از اينكه سخته توي اين مبحث نظر گذاشت واسه همين بود كه حرفهاي نوشته خيلي گويا نيست من يادمه وقتي بچه بودم در جمعي كه همه محرم بودند خاله من بي روسري بود خوب پدر بزرگم همانجا با خاله من دعوا كرد كه چرا بيحجاب هستي درحاليكه در ان جمع كسي نبود كه نيازي به روسري باشه اما چون همه به عادت روسري داشتند خاله من مورد توبيخ واقع شد كه چرا روسري نداره من انجا بعنوان يك بچه يادمه كه برام سوال شد خوب چرا هميشه خانمها بايد روسري داشته باشن البته بماند كه من از تربيت خودم بسيار راضي هستم كه مادرم در ان خانواده درك درستي از حجاب به ما داد اما ميخوام بگم اين نوع برخوردهاي سنتي با حجاب يكجور افراط و الان تفريط است
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز فرنیا بله قبول داریم که نوشته ها همیشه گویا نیستند اما گاهی همین نوشته های شما هستن که با سئوالات و نظراتتون به ما فرصت مطالعه , بحث و گفتگوی بیشتر می دن واقعا ببینید این تصاویری که در کودکی توی ذهن بچه ها اثر میذاره چقدر ماندگار هست، ما هم متاسفانه نمونه هایی از این خاطرات کودکی رو داریم که ناخودآگاه روی ذهنیتمون نسبت به بعضی چیزها تاثیر میذاره پس باید مواظب تصاویری که در ذهن بچه هامون حک می کنیم باشیم. عزیز بزرگواری می گفت که ما همیشه آرزو می کنیم که کاش به دوران کودکیمون بر می گشتیم، این فرزندی که خدا به ما عطا می کنه همون فرصتی هست که همیشه دنبالش هستیم و این یک نعمت بزرگ و لطف بی نهایت خداست به ما، امیدوارم ازش به بهترین نحو استفاده کنیم
مامان فرنيا
16 اردیبهشت 94 12:10
و جمله غرض و مرض در روابط نامحرم همان حس لذت جويي است مثلا من خودم خيلي خوب ميدانم وقتي با همسرم حتي حرف ميزنم ناخوداگاه حس لذت بهم دست ميده يعني از حرف زدن با همسرم هم ضمير ناخوداگاهم لذت ميبره خوب اين همان خط قرمز با نامحرم است من با همكارم فقط درحد سلام و احوالپرسي رابطه دارم اما وقتي بچه دار ميشه و با شيريني به اداره مياد خوب قطعا خوشحال ميشم يا ممكنه در يك جمع گروهي يا حتي دونفره حرفي گفته بشه يا موضعي پيش بياد كه بخنديم اينها مسائلي است كه گناه الوده نيست و خوب مطمئنا غرض و مرض هم توش نيست و همان است كه همه ميگن شناخت دين و رعايت مسائل ديني نبايد تقليدي باشه و اينجاست كه اگه پذيرش مسائل ديني شناخت كامل باشه و قلبي پذيرفته بشه انوقت ديگه سليقه اي نخواهد بود
یه مامان
پاسخ
منظورتون رو متوجه شدیم ، ولی یه نکته ای که هست و ماناز عزیز هم توی نظرشون اون رو یادآوری کردند اینه که دیدِ یه زن با یه مرد خیلی متفاوته. دوستی داشتم که از شوهرش پرسیده بود، شما آقایون با چه چیزهایی تحریک میشید. جواب شوهرش برای من به شخصه زنگ خطر بزرگی بود؛ اینکه گفته بود آستانه ی تحریک پذیریِ مردها به حدی پایینه که مثلا اگه سر کلاس توی دانشگاه نشسته باشیم و یه دختر چادری با رعایت تمام موازین اسلامی از بغلمون رد بشه و چادرش به پامون کشیده بشه، تحریک میشیم. استاد بزرگواری داشتیم که یه بار بهمون گفتند که یکی از شاگردانش دختری بود که با اینکه خانواده ی مذهبی ای داشت باز توی قبول حجاب دچار تردید بود، تا اینکه یه روز این شاگردش بهش مراجعه کرده بود و گفته بود من دیگه با حجاب هیچ مشکلی ندارم، وقتی علت را جویا شده بود اون دختر گفته بود که با داداشم سر این موضوع بحث می کردیم که یهو داداشم بهم گفت بذار رک بهت بگم، همه ی ما مردها چشامون اشعه ی ایکس داره و اون چیزایی رو که شماها نمی بینید ما خیلی راحت می تونیم ببینیم. البته این در مذمت مردها نیست ها! چرا که خلقتشون به این شکل هست و اون هم دلایل خاص خودش رو داره، یکی از بزرگترین دلایلش هم بقای نسل هست. استادی می فرمودند که اگه خدا این غریزه رو به این شکل توی وجود مردها قرار نمیداد، مردها هیچ رغبتی برای ازدواج و بچه دار شدن نداشتند ؛ چرا که (البته از همه ی آقایون معذرت میخوام، تعبیر این استاد که خودشون آقا هم بودند به این شکل بود که) مردها توی زندگی حمالی می کنند تا زن و بچه اشون راحت زندگی کنند. خدا این غریزه رو توی وجودشون گذاشته تا انگیزه ای باشه برای تشکیل خانواده. حالا توی جامعه ای که خیلی چیزها عادی باشه و لذت هایی که از نظر من و شمایی که خانم هستیم و لذت به حساب نمیاد هر روز جلوی چشم مردها باشه، این مرد نسبت به زن خودش یه پله کمتر تحریک میشه، چون قبلا چشمش از خیلی چیزها پر شده و اون زن بیچاره اش باید خیلی کارهای بالاتر از حد معمول انجام بده تا مردش همیشه مجذوب خودش بمونه. و باید بگیم یه زن و شوهر وقتی توی جامعه ای زندگی می کنند که این روابط توش به این شکل نیست اوج لذت جنسی شون خیلی بالاتر هست و کلا همه چی سر جاشه و غریزه ی جنسی تقسیم به بخشی بیرون از خونه و بخشی به درون خونه نیست. حتی استادی می گفتند که مانتو می تونه حجاب کاملی باشه به شرط اینکه حجم بدن معلوم نباشه، حجم سینه ها و بازوها و پاها و ... . چون این نواحی هم به شدت مردها رو تحریک می کنه و فلسفه ی حجاب یعنی پوشوندن تمام عواملی که مردها رو تحریک می کنه، چه ظاهری و چه رفتاری. چند وقت پیش با یه وبلاگی آشنا شده بودیم که از زبان یه زن دوم بود، وقتی داستان آشناییشون رو با شوهرش می خوندیم، متوجه شدیم که با هم همکار بودند و با اینکه هم زن و هم مرد هر دو آدمهای معتقدی بودند ولی با چند تا حرکت به هم علاقمند شدند و در نهایت زن طلاق گرفت و با همکار متاهلش ازدواج کرد شاید بد نباشه بگیم که شروع این رابطه از اونجا بود که زن به مکه رفته بود و سوغاتی برای همه ی همکاران از جمله اون مرد یک تسبیح آورده بود. پشت این سوغاتی نیت بدی وجود نداشته، ولی خاتمه ی اون یه رابطه ی عشقی بود و مرد نداشته های زندگی اش رو در اون زن دوم جستجو کرد، حالا اگه این استارت رابطه شکل نمی گرفت ممکن بود زندگی اونها به این شکل تبدیل نمیشد.جالب اینجاست که اون مرد ابتدا در مقابل این حس مقاومت می کرده و حتی اون تسبیح رو به آبدارچی داده بود که جلوی چشمش نباشه ولی باز هم آخر این قضیه این اینجا ختم شد. الان متاسفانه زندگی هر سه ی اونها (اون مرد و زن اول و زن دوم) از هم گسیخته است و آرامش زیادی ندارند. منظورمون از این مثال اینه که هر چی هم مراعات کنی باز هم بین خودمون بمونه که مردها جیــــــزززززز هستند
مامان فرنيا
16 اردیبهشت 94 12:31
البته باز هم بگم اينجا و توي يك كامنت جاي مناسبي براي پاسخگويي نيست اين بحث با اينكه بسيار جذاب است حتما يك بحث گفتماني را لازم داره ولي من ديدم و ميشناسم افرادي را كه در كشورهاي خارچي هستند اما بسيار هم پاينبد خانه و خانواده هستند و نميتونم اين را بهيچوجه بپذيرم كه انجا اصلا خانواده اي به معاني واقعي وجود نداره
یه مامان
پاسخ
با نظرتون کاملا موافقیم که «اين بحث با اينكه بسيار جذاب است حتما يك بحث گفتماني را لازم داره » خیلی وقت ها توی این نظر و جوابها هر دو طرف دارن یه حرف رو میزنن ولی طریقه ی گفتن ها با هم فرق داره یه دوستی میگفت نوشته ها لحن ندارن و هیچ وقت نمی تونن جای حرف زدن رو بگیرن چون هر کس اونا رو با حال و هوای خودش میخونه و یک برداشتی میکنه که حتی گاهی باعث سوء تفاهم هایی میشه! اما در مورد خانواده ها در خارج از کشور، بحث آماری جوابگوی این مطلب هست که آیا آزادی های بی حد و مرز چقدر تونسته خانواده ها رو پایبند نگه داره. بله! ممکنه کسانی باشند که توی سخت ترین شرایط بهترین خانواده رو داشته باشند و آفرین به این چنین خانواده هایی . نمونه هایی رو هم از قبل داشتیم، چمران ها و بهشتی هایی که توی فرهنگ غرب زندگی کردند ولی روند زندگیشون تغییر نکرد . ولی آیا همه اینطوری هستند؟ به نظرتون آیا درصدی هستند که قابل توجه باشند؟ البته این رو هم نباید از یاد ببریم که ما حتی از زندگی خواهر خودمون هم نمی تونیم صد در صد مطمئن باشیم که بر وفق مراد هست یا نه؟ زندگیش ایده ال هست و خانواده ای همه چی تموم هستند یا نه؟ چرا که زندگی زیر و بم هایی داره که برای بقیه به غیر از زن و شوهر پوشیده اس و البته درستش هم همینه. ممکنه زندگی گل و بلبلی ای هم باشه ولی ته دل هر کدوم از اعضای خانواده یه چیزایی باشه که آرامششون رو داره مختل میکنه و باهاش در حال کلنجار هستند. در نهایت واقعا ازتون متشکریم که ما رو مثل خواهر خودتون می دونید و به راحتی حرفهای دلتون رو با ما در میون میذارید و البته دل به دل راه داره و ما هم با شما راحت هستیم و می تونیم حرف دلمون رو بزنیم. البته این رو هم بگیم که خیلی از حرف هایی که سئوالات شما زمینه ساز بیان اونها میشه مخاطبمون تنها شما نیستید و سئوال شما بهانه ای میشه تا یکسری حرف ها گفته بشه تا همه استفاده کنیم. برای شما و همه ی عزیزانمون آرزوی موفقیت داریم
ماناز
16 اردیبهشت 94 13:54
سلام مجدد دوست عزیز وقتی پاسخهای شما را خواندم ودیدم که در بین انها از احادیث وایه های قرانی استفاده نمودید دلم نیامد که عرض تشکری نداشته باشم این که پاسخ را از منبع درست ان میدهید جای تقدیر دارد.کاش همه این طور بودند وبرای پیدا کردن جواب مسایل مبهمشان از راه درست وارد میشدند نه در بیراهه ها وکتابهایی با انگیزه نامعلوم نویسنده ،دنبال جواب باشند. نکته ای که باید خدمت مامانهایی عزیزی که نظر میدهند عرض کنم ،این که شما هیچوقت در دادن نظر در مقوله حجاب وموارد مشابه از طرف مردان پاسخ ندهید چون که در دل انها نیستید که بدانید بی حجابی خانم چه اثری در انها می گذارد اصولا افرینش مردان ونحوه تحریک شدنشان با دیدن صحنه های ناخوشایند کاملا با زنان فرق دارد بهتر است از یک مرد هم سوال کنید که بی حجابی یک خانم حتی در حد یک راه رفتن نامناسب وتازه اگر جنبه های دیگرش هم خیلی بد نباشد چه اشوبی در دل یک مرد به پا میکند وهمان سرمنشا گناهان بعدی میشود اگر طرف ایمانی داشته باشد که همان کمکش خواهد کرد ولی وای به روزی که تابع امر شیطان گردد.پس بی حجابی زن واثاربد ان را از زاویه دید یک مرد نگاه کنید نه زاویه خودتان . اقایی بود که دختر خانمی را زیر نظر داشت تا با او ازدواج کند وقتی تحقیق کردند دیدند که این فرد قبلا چندین دختر را عقد کرده وبعد انها را ول کرده پرسیدند چرا این کاررا میکنی ؟گفت من نسبت به دیدن ساق پای خانمها تحریک میشوم اگر خانمی ساق پایش برایم جذاب باشد با او ازدواج می کنم ولی چون زود از این حالت سیر میشوم دنبال موارد بهتری می گردم تا کاملا ارضا شوم .(قابل توجه خانمهایی که ساق پا ویا شلوارهای چسبان میپوشند)پس خانمهای عزیز ببینید که ما هیچ اطلاعی از افرینش مردان نداریم انها به چیزهایی تحریک میشوند که شاید حتی از نظر ما هیچ به نظر اید .اگر این همه تاکید در اسلام بررعایت موارد حجاب واخلاق است به این علت است که خالق ما بهتر از هر کسی میداند که چه خلق کرده وچرا از خانمها خواسته شده حجاب ظاهری وباطنی داشته باشند ؟پس به خالقمان اعتماد کنیم وهر چه فرموده بپذیریم تا جامعه محفوظ بماند حتی زندگی خودتان.بله اگر شما رعایت نکنید ممکن است چندین زندگی به هم بخورد وهستند در مقابل افرادی که زندگی شما را به هم میزنند پس این اتش ودود ان به هر چشمی خواهد رفت حتی خودتان. البته مردان هم باید رعایت مسایل را بکنند وانها هم حجاب داشته باشند اما مورد بحث ما بیشتر از طرف خانمهاست.حالا نگویید که حجاب چرا فقط مال خانمهاست؟انها هم حجاب مربوط به خود را داشته باشند ولی خوب این طور جا افتاده که زنها فقط باید با حجاب باشند که اشتباه است.
یه مامان
پاسخ
سلام دوباره ماناز عزیز ممنون از اینکه اومدید و همچنین ممنون از اینکه وقت گذاشتید و همه ی نظرات رو خوندید. با نظرتون کاملا موافقیم. ان شاءالله که خداوند خودش بهترین راه ها رو پیش روی ما بذاره و خودش هدایتگر ما باشه، چرا که هیچ کدوم از ما یه لحظه بعدمون خبر نداریم. خوشحال میشیم همیشه ببینیمتون و نظرای خوبتون رو بخونیم
مامان اهورا
16 اردیبهشت 94 15:20
سلام ،منم مثل مامان فرنیا جان چند روزه در کلنجارم که بنویسم یا نه ،اما این تامل من یک نتیجه مثبت داشت و اون اینکه بسیاری از مسائل ذهنیم مطرح شد و از شما بسیار بسیار متشکرم که اینقدر با حوصله به همه نظرات پاسخ دادید،خوشحالم از اینکه درچنین مدرسه ای هستم که مدیران و دانش آموزان معتقدی داره وبه این اصل پایبندم که حجاب مصونیت است و کمترین ثمره آن حفظ شخصیت خود انسان است و بس،از شما و بقیه دوستان بسیار بسیار سپاسگزارم
یه مامان
پاسخ
سلام خواهر عزیز خوشحالیم از اینکه خودتون به نتیجه ای مثبت رسیدید و صد البته که این نتیجه در اثر فکری هم هست که توی این مدت خودتون کردید. به خاطر همین ثواب فکر کردن توی اسلام اینقدر ارزشمند هست. و همین جا باز از مامان های عزیز دیگه هم تشکر می کنیم که این مسایل رو با ما بازگو می کنند و نظرات و سئوالات خودشون رو مطرح می کنن تا با هم به جوابهایی برسیم و از سر یه موضوع به راحتی رد نمیشن تا به نتیجه ی قابل قبولی برسیم.