مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

نگاهی زیبا به تغذیه کودکان! قسمت سوم

1394/2/8 10:46
نویسنده : یه مامان
3,930 بازدید
اشتراک گذاری

تفاوت نگاه جامعه ی شرقی و جامعه ی غربی به غذا رو توی این قسمت با هم می بینیم و ان شاءالله تلنگری باشه برای حفظ خیلی از داشته هامون...

نگاهی زیبا به مساله تغذیه! قسمت اول

نگاهی زیبا به مساله تغذیه! قسمت دوم

نگاه ما و نگاه سنت ما به انسان يك نگاه جامع است. در هر مسئله اي همه ي ابعاد انسان، نباتي، حيواني، انساني و الهي را در نظر دارد. مسئله ي تغذيه نيز شامل همه ي اين ابعاد است. در حاليكه نگاه مدرن به تغذيه يك نگاه مكانيكي است؛ جزئي نگر است و تغذيه را با نگاه انرژي دادن به يك دستگاه مكانيكي مي بيند. مثل بنزين گيري اتومبيل. غذا خوردن هاي امروزي ما هم شبيه بنزين گيري ماشين شده است. با شتاب و فقط براي رفع گرسنگي.

درحاليكه در نگاه شرقي، انسان جامع ابعاد است و تغذيه را بنزين گيري نمي بيند. نگاه سنتي نه تنها فقط بر روي ابعاد نباتي و حيواني تأكيد ندارد بلكه بيشتر بر ابعاد انساني و الهي متمركز است. در تغذيه سنتي علم و آگاهي و صبوري وجود دارد.

انسان روح و جسم است. جسم در مرحله پایین است و سنگين است و انسان را به سمت پايين مي كشد. روح به سمت بالا است. هر دو نيرو دارند، نيروي ماديت و نيروي الهي . هر دوي اين ها براي انسان لازمند. تعادل بين اين دو نيرو باعث رشد مي شود. روح نيروي فطرت دارد و جسم نيروي غريزه دارد. در آموزه هاي غربي كه در حال حاضر در جامعه ما خيلي زياد است اين دو نيرو را بخوبي نمي شناسند و نمي توانند از هم جدا كنند بنابراين هر دو را به يك معنا مي گيرند و بيشتر غريزه مي گويند. اما اين دو نيرو در نگاه شرقي تفكيك مي شوند و ما هم در رويكرد هوش متعادل اين دو را از هم جدا مي كنيم. غريزه مثل: خوردن ، احساسات، خوابيدن، غريزه ي جنسي و ترس .فطرت مثل: زيبايي، كمال طلبي، خداشناسي، مبدأطلبي، انسان دوستي، عشق و تنوع طلبي. فطرت اگر جهتش به سمت بالا باشد معنويت خواهد بود اما اگر جهت آن برگردد و روبه پايين بيايد، تخريب ايجاد مي كند. انسان بسيار تنوع طلب است اما اگر اين تنوع طلبي در ماديت باشد تبديل مي شود به چشم و هم چشمي. غريزه لذت دارد ؛ فطرت ارضاء و رضايتمندي دارد. غريزه محدود است، فطرت نامحدود. ما چقدر مي توانيم غذا بخوريم؟ چه قدر مي توانيم از غذاي مان لذت ببريم؟ پس هردو نيرو و هر دو جهت را در تغذيه داريم. و تعادل بين اين دو نيرو است كه آرامش ايجاد مي كند.

آيا در خوشبختي و شادماني زندگي مي كنيم؟ بشريت به سمت شادماني و خوشبختي مي رود؟ چرا؟ چرا خوش حال و شاد نيستيم؟ چرا آرامش نداريم؟ ما كه هر دو نيرو را داريم، پس چرا شاد نيستيم؟ چون تعادل بين اين دو نيرو در ما به هم خورده است. چه زماني تعادل بين دو پديده به هم مي خورد؟

زماني كه يكي را بر ديگري ترجيح دهيم. ما گاهي غريزه را سركوب مي كنيم. به آن بها نمي دهيم و سركوبش مي كنيم ( منظور از غريزه، غريزه ي جنسي نيست)، غرايز را اصلاً در زمينه ي جنسي نگاه نكنيد، غريزه جنسي در 14 سالگي است . غرايز انسان در 5 سال اول زندگي توسط پدر و مادر فداكار سركوب مي شود؛ ، به خصوص توسط مادر مهربان و منضبط و تميز و سخت گير. از بدو تولد غرايز بچه ها سركوب مي شود. غرايز پدر و مادرهاي ما سركوب شده، آن ها نيز غرايز نسل ما را سركوب كردند، ما هم غرايز فرزندان مان را سركوب مي كنيم.  

چرا و چگونه غرايز را سركوب مي كنيم؟

غريزه لذت دارد. دقت كنيد چه مواقعي به فرزندانتان سخت گيري مي كنيد؟ درست مواقعي كه آن ها سرگرم لذت بردن از كاري هستند. و ما به ساختار ذهني مان اين اجازه و فرصت را به آن ها نمي دهيم. « خودت را كثيف نكن»، « كثافت كاري نكن »!!!!

4 عامل : نظم، نظافت، تربيت و آموزش، عواملي هستند كه به سبب آن ها غرايز كودك را سركوب مي كنيم. كودك زير 6 سال تقريباً همه ي كارهايش و بازي هايش بر اساس غريزه است از غريزه اش لذت مي برد، انگيزه پيدا مي كند كه تكرار كند؛ اما از طرف ما به مانع برخورد مي كند و غريزه اش سركوب مي شود. كودك نسبت به لذت شرطي منفي مي شود و نتيجه ي بد مي گيرد « هر وقت من آمدم بازي كنم يا به قول مامان كثافت كاري كنم و به چيزي دست بزنم، مامان بدش آمد، پس اين كار بد است».

وقتي بچه بر اساس غريزه رفتار مي كند و مادر واكنش ناخوشايند نشان مي دهد، كودك دچار انسداد مي شود. مادر براي كودك زير 6 سال حكم خدا را دارد، در نتيجه اين گونه برداشت مي كند كه من كاري كردم اين فرشته و اين الهه و خداي من ناراحت شد پس « من بدم ، تو خوبي ». هر وقت مادر خوشحال نيست و ناراحت مي شود، كودك احساس نا خوشايند پيدا مي كند چون اين درك را از خودش دارد كه من بدم و من باعث ناراحتي مامان شدم. ولی مامان اينقدر مهربونه خودش ناراحت ميشه ولي اصلاً من رو ناراحت نمي كنه (مادران مهربان و سخت گير) حاصل، درك من بدم تو خوبي خواهد بود.

حال كودك با اين شرايط به سن بلوغ مي رسد و به سن غريزه ي جنسي مي رسد كه قوي ترين غريزه است و بالا ترين لذت را دارد، و بالا ترين احساس گناه هم همراهش مي آيد چون لذت با احساس گناه شرطي شده است. اين حس در بعضي به قدري قوي است كه حتي غذا هم مي خورند احساس بدي دارند چون فكر مي كنند كه حق همه ي گرسنه هاي دنيا را خورده اند و از خوردن رنج مي برند. به طور كل همه ما از لذت هاي غريزي و جسمي گريزان هستيم چون هميشه احساس گناه داريم. دائم فكر مي كنيم ديگران را آزار مي دهيم.

حال ما گاهي مي خواهيم فطرت را به جاي اين كه با يك عامل معنوي ارضاء كنيم، با يك عامل مادي ارضاء مي كنيم. يعني ارضاء فطرت توسط ماديت. فطرت بر پايه معنويت ارضاء مي شود نه بر پايه ماديت. حضور ماديت لازم است اما در كنار آن يك معنويت هم بايد باشد. مثل بخشش؛ در بخشيدن يك چيز مادي را مي بخشيم و بخشش جزو فطرت است . پس براي ارضاء فطرت، حتماً يك ماديت لازم است ولي بر اساس آن نا صحيح است.

مثال:

در يك گرماي ظهر تابستان يك بستني براي خودتان مي خريد، همان موقع يك كودك فقير تشنه و گرسنه جلوي شما ظاهر مي شود، چه كار مي كنيد؟ بستني خودتان را به او مي دهيد، چه حالي به شما دست مي دهد؟ ارضاء فطرت و احساس خوشايند و آرامش. حال اگر برگرديد و دوباره يك بستني ديگر براي خودتان بخريد و بخوريد، احساس ارضاء فطرت و لذت جسمي توأماً با هم تكميل مي شود.

حال اگر اين بستني را به كودك نمي داديد و مي گفتيد: برو، به من چه، چه حالي داشتيد؟ بستني را خودتان مي خورديد و لذت مي برديد اما يك احساس سوزش و ناراحتي به شما تلنگر مي زند، كه همان فطرت است.
ماديت ارضاء نمي آورد اين معنويت است كه ارضاء مي آورد و تا معنويت نباشد ارضاء فطرت حاصل نمي شود.
وقتي جهت انسان مادي باشد، يعني مسير حركت رو به پايين باشد و برعكس باشد، نمي تواند ارضاء شود.
 با « داشتن » نمي توانيم ارضاء شويم ولي با « شدن » مي توانيم ارضاء شويم. در بحث تغذيه هم همين طور است. اگر بخواهيم ارضاء فطرت را با ماديت انجام دهيم، حاصل آن " ولع" و " شهوت" است. شهوت فقط براي مسائل جنسي نيست. ما خيلي وقت ها چون كاركرد غذا را نمي شناسيم، مي خواهيم بچه ها را با خوردن غذا ارضاء كنيم كه حاصل آن ولع در كودك مي شود. به جاي اين كه به نيازهاي كودك پاسخ دهيم فقط او را به خوردن تشويق مي كنيم. ميز هاي غذا را بزرگ و پر رنگ مي كنيم و براي اين كه كمبودهاي مان را جبران كنيم از غذا كمك مي گيريم و با غذا جبران مي كنيم.

در تغذيه نيز، هم فطرت و هم غريزه هر دو وجود دارد؛ هم بعد نباتي ، هم بُعد حيواني و انساني و الهي وجود دارد. بُعد الهي تغذيه در چگونه خوردن، نمايان مي شود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان شبنم
8 اردیبهشت 94 17:15
سلام متن بسیار جالبی بود مخصوصا توی غذا خوردن که این چارچوبای نظم و انظباط مادرانه به شدت زیر سوال میره ..
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز همینطوره! خوشحالیم که مورد توجهتون قرار گرفته
مامان فرنيا
9 اردیبهشت 94 8:16
سلام و خسته نباشيد منتظر ادامه مطلب هستم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز و سلامت باشید
بابا و مامان
9 اردیبهشت 94 13:26
سلام متشکرم خیلی عالی بود
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز خواهش میشه